استمهال سرمایه بر باد رفته !

استمهال سرمایه بر باد رفته !      خیلی دلم نمی‌خواهد وقت گران‌بهای خودم و شما را بگیرم و با پرچانگی، حوصله مبارکتان را سر ببرم، راستش را بخواهید می‌خواهم به برخی‌ها، همچین شفاف و صریح و چکشی عرض کنم که خدا پدرتان را بیامرزد که حواستان به کسبه و کارگران پلاسکو هست و آستین بالا […]

استمهال سرمایه بر باد رفته !

     خیلی دلم نمی‌خواهد وقت گران‌بهای خودم و شما را بگیرم و با پرچانگی، حوصله مبارکتان را سر ببرم، راستش را بخواهید می‌خواهم به برخی‌ها، همچین شفاف و صریح و چکشی عرض کنم که خدا پدرتان را بیامرزد که حواستان به کسبه و کارگران پلاسکو هست و آستین بالا زده‌اید و خرق عادت نموده و حرف از کارهایی می‌زنید که سابقه‌ای از آن یافت نشده و یحتمل نخواهد شد. این‌که قرار است فی‌الفور و عرض دو سال کل ساختمان را دوباره بسازید و تحویل دهید و فی‌الحال کسبه را در جایی مستقر کنید، خیلی خوب است، البته از حرف تا عمل فاصله بسیار است و امیدوارم که وقتی آب‌ها از آسیاب افتاد و هیجان و التهاب فروکش کرد، حافظه دوستان دچار فراموشی آنی نشود.    این‌که بازاریان محترم هم چندین واحد را گذاشته‌اند در طبق اخلاص و برای یکی دو سال به رایگان پیشکش کرده‌اند و آن دیگری هزینه ثبت اسناد را برای آتش‌نشانان و خانواده رایگان اعلام کرده و بیمه مدعی پرداخت میلیارد‌ها خسارت شده و قول داده همه خسارات را بدهد و تأمین اجتماعی هم قرار است بیمه نشده‌ها را بیمه کند و بیمه شده‌ها را حقوق بیکاری دهد. همه‌‌اش آنقدر خوب است که به نظر مبارکمان می‌رسد خیلی، زیادی خوب است! که از قدیم گفته‌اند «دو صد گفته چون نیم‌کردار نیست».

    اما یک نکته خیلی مهم و اساسی توجه هوشنگ‌خانی ما را بد رقم به خود جلب کرده است و آن استمهال دو ساله بدهی کسبه پلاسکو به بانک‌هاست. شانس آوردم که خود را به نحو مقتضی مدیریت نمودم و سر مبارک را به چارچوب دری و یا ستون محکمی، نکوبیدم که این لطف بیکران بانک‌ها جای آن داشت که فریاد زنم و گریبان چاک نمایم و سر به بیابان گذارم که یک کرامت به کرامات شیخ ما افزوده شد!

    من نمی‌دانم که بانک‌ها و مسؤولین محترم مالی و اقتصادی و کلاً افراد مربوطه! یا حواسشان خیلی جمع است و یا من هوشنگ بی‌سواد، حواس‌پرتی گرفته‌ام که چطور می‌شود یکی محل کار و بخش مهمی از سرمایه و اصل و اساس کسب و کارش به باد فنا رفته است و در آتش سوخته و خاکستر شده است و چیزی که برایش مانده است، یک دنیا حسرت و تعدادی طلبکار داخلی و خارجی و بدهکارانی که اسناد بدهی آنها در آتش سوخته است. حال ایشان را بشارت می‌دهیم که بدهی‌ات را باید بدهی، همه‌‌اش را هم می‌گیریم؛ ولی دو سال دیرتر!!! برو خوش باش که این محبت در حقت روا داشتیم وگرنه این‌گونه اعمال به‌طور اساسی و اصولی، به گروه خون ما نمی‌خورد.

    من که فکر می‌کنم آقایان دست و دلباز بانکی به این صرافت افتاده‌اند که همه داستان پلاسکو و آتش و خرابی، توجیهات و ساخته ذهن عده‌ای کسبه پول پاروکن پلاسکونشین است که می‌خواهند با فشار و هیجان‌آفرینی در جامعه و بامبول و شانتاژ، پول بانک را بالا بکشند و بانکی‌های باهوش و زیرک علی‌رغم آن‌که همه این‌ها را فهمیده‌اند ولی بخاطر شرایط ایجاد شده و افکار عمومی، خود را به کوچه چپ زده‌اند و دو سال استمهال را قبول کرده‌اند تا سر فرصت تلافی در آورند. جالب است که عزیزان ۵۰ درصد دیرکردهایی که هم که قرار بود در صورت خوش‌حسابی بخشیده شود گذاشته‌اند به حساب دولت تا یکجورایی غیرمستقیم به اهالی پلاسکو بفهمانند که دست آنها را خوانده‌اند و دیگر این جو سازی‌ها، جواب نمی‌دهد.

    بنده که به نوبه خودم به‌عنوان نماینده کسانی که موضوع هیچ ربطی به آنها ندارد!  در همین جا اعلام می‌نمایم که آحاد ملت بر زیرکی و حواس‌جمعی و کاسب بودن مسؤولان و بزرگان و تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان و البته کارآگاهان زبردست و مو از ماست‌بکش بانک‌ها، صحه گذاشته و بر خود می‌بالند و افتخار می‌کنند و به کسبه پلاسکو و دیگرانی که خدای ناخواسته قصد دارند با ایجاد آتش‌سوزی ساختگی و فتوشاب و شلوغ‌بازی، از پس دادن پول بانک‌ها شانه خالی کنند و پول روی پول بگذارند و کیف و حالش را ببرند می‌رسانم که، بانک‌های همیشه در صحنه و حساب به دینار نگه‌دار، به شما این اجازه را نخواهند داد و البته راپورت شما را هم به ادارات نظامی و قضایی و مخصوصاً مالیات می‌دهند تا آنها هم به نوبه خودشان جلوی زیاده‌خواهی شما را بگیرند و اگر از دستشان برآمد پوست شما را هم بکنند.

    بماند که عقود بانک‌ها، مشارکتی است و مقررات فورس ماژور و احکام عسر و حرج هم داریم… بماند.

 زیادتر از این، عرضی نیست که در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.

    هوشنگ خان