کیمیای کمیاب!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی کیمیای کمیاب!   یکی از عزیزان وکیل‌المله کمیسیون بهداشت و درمان مجلس فرموده‌اند؛ ما ۳۴۰ قلم کمبود دارو داریم که از این تعداد ۱۳۰ قلم حیاتی است و اگر به کم و کسری‌ها توجهی نشود، تا سه ماه آینده دچار مشکل می‌شویم! یعنی به همین سادگی و بدمزگی، دیر بجنبیم […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

کیمیای کمیاب!

 

یکی از عزیزان وکیل‌المله کمیسیون بهداشت و درمان مجلس فرموده‌اند؛ ما ۳۴۰ قلم کمبود دارو داریم که از این تعداد ۱۳۰ قلم حیاتی است و اگر به کم و کسری‌ها توجهی نشود، تا سه ماه آینده دچار مشکل می‌شویم! یعنی به همین سادگی و بدمزگی، دیر بجنبیم کام بیماران که از بیماری تلخ است، با کمبود دارو تلخ‌تر و اوضاع‌شان سخت‌تر می‌شود و اینجور که پیداست فقط دست باکفایت (بخوانید پر پول) جناب دولت است که می‌تواند راه‌گشای این کیمیای کمیابی دارو شود!

در خودی و بی‌خودی قبلی عرض کردیم که مصرف سرانه لبنیات در کشورمان تقریباً به یک‌سوم استاندارد کاهش پیدا کرده است و عرض کردیم که باید فکری به حال این اوضاع کرد و برنامه‌ریزان گرانقدر به فکر یارانه برای این موضوع باشند، اما با شنیدن خبر فوق به این نتیجه رسیدیم که همچنان این خوش‌خیالی و ساده‌دلی با هوشنگ‌خان همراه است و در سرزمینی که داروهای حیاتی سرشان به خطر و کیمیا شده‌اند، حرف زدن از سرانه مصرف لبنیات، بیشتر نتیجه خجسته‌حالی گوینده است اگر نخواهیم بگوییم که گوینده شیرین می‌زند!

به هرحال با توجه به اینکه عزیزان وزارت کریمه بهداشت و درمان یا بهتر بگوییم دانشگاه‌های پزشکی کشور سرجمع چیزی حدود ۱۸ همت (از گفتن اینکه «همت» یعنی هزار میلیارد تومان ناقابل، معذورم!) به شرکت‌های پخش دارویی بدهکار هستند و بدهی بیمه‌ها به بخش‌خصوصی و غیرخصوصی حدود ۸۰ همت است، باز معلوم می‌شود که همان‌طور که عرض شد اینجا هم پای پول در میان است که هرچه بدبختی می‌کشیم از این چرک کف دست است!

این قصه بی‌پولی وزارت کریمه و ایضاً ناترازی‌های بیمه‌ای، فقط بر سیبل دارو اصابت نکرده است، بلکه خرید تجهیزات و لوازم عمومی و تخصصی پزشکی و بیمارستانی هم مورد عنایت خاصه این جناب پول قرار گرفته است و تا آنجا که می‌دانیم خیلی جا‌ها با کم و کسری و یا عدم تعمیر و تعویض و به‌روزرسانی تجهیزات روبه‌رو هستند که خیلی بیشتر از آنی که فکرش را بکنیم آرام‌آرام مثل خوره کیفیت و کفایت مراکز درمانی و بیمارستان‌ها را از بین خواهد برد و معلوم نیست که چه موقع صدای آن به گوش عموم برسد که البته یحتمل آن موقع خیلی دیر است چون همین روز‌ها اوضاع به اندازه کافی شیر تو شیر است و صدا به عزیزان مسئول و متولی که گوش شنوایی دارند رسیده و همه چیز و ایضاً تکلیف‌ها معلوم است!

اگر بخواهم همچین خلاصه و جمع و جور خدمتتان عرض کنم این است که وقتی آن عدم پرداخت مطالبات را در کنار عدم تجهیز و یا به‌روزرسانی تجهیزات و امکانات بیمارستان‌ها می‌گذاریم، خروجی‌‌اش این می‌شود که صنعت تولید دارو از یک‌طرف و صنایع سازنده تجهیزات و لوازم بیمارستانی از طرف دیگر، هر دو با هم به کُما می‌روند و در نتیجه‌بخشی از رکود تولید و بازار زیر سر همین تلاقی نامبارک است که آسمان این بخش از تولید و صنعت را هم همرنگ دیگر بخش‌ها کرده است که خدای‌ناخواسته بی‌عدالتی رخ نداده باشد. بماند که خلق‌ا… عامی جماعت مستأصل از این بساط برپا شده چه بخواهند و چه نخواهند همیشه یک پای ثابت ضربه‌های مستقیم و غیرمستقیم و تیرهای غیبی این اوضاع هستند!

راستش را بخواهید نمی‌خواهیم وارد بحث نیروی انسانی در حوزه‌های تولید و صنعت و ایضاً کادر درمان بشویم که خودش برای خودش مثنوی هفتاد مَن کاغذ می‌شود که از بس گفتیم و گفته‌اند که حرف زدن در موردش لااقل از حوصله ما یکی خارج است، بنابراین فقط همین را عرض می‌کنیم که ابر و باد و کمبود و نبود و بی‌پولی در کارند که نظام سلامت را نواخته و به زمین بزنند!

هوشنگ‌خان