مسکن مهرخدمت یا خیانتی بزرگ؟!

مسکن مهرخدمت یا خیانتی بزرگ؟! ماه گذشته توقف مسکن مهر در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. این مصوبه در حالی صادر شد که هنوز بسیاری از واحدهای مسکونی مهر در استان‌ها تحویل داده نشده است. به گزارش صما، کدام بازار برای سرمایه‌گذاران بخش خصوصی جذابیت ندارد؟ البته توقف مسکن مهر به این معنا نیست که […]

مسکن مهرخدمت یا خیانتی بزرگ؟!

ماه گذشته توقف مسکن مهر در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. این مصوبه در حالی صادر شد که هنوز بسیاری از واحدهای مسکونی مهر در استان‌ها تحویل داده نشده است.

به گزارش صما، کدام بازار برای سرمایه‌گذاران بخش خصوصی جذابیت ندارد؟ البته توقف مسکن مهر به این معنا نیست که دیگر پروژه‌های نیمه تمام تکمیل نمی‌شوند، بلکه درواقع پس از اتمام و تحویل این واحدها، دیگر پروژه جدیدی با عنوان مسکن مهر آغاز نمی‌شود.

در همین راستا اگرچه گروهی از دست‌اندرکاران صنعت ساختمان بر این باورند که مسکن مهر برای اقشار کم‌درآمد مناسب بود و در استان‌ها اقشار ضعیف می‌توانستند به‌ راحتی با پرداخت ۲۰میلیون تومان و حتی کم‌تر صاحب مسکن شوند و حال با توقف مسکن مهر دیگر این امکان برای آنها فراهم نیست. اما در مقابل گروهی دیگر بر این باورند که با توجه به تولید کافی مسکن مهر در کشور، فعلاً ظرفیت مورد نیاز تأمین شده و دیگر نیازی به تولید مازاد نیست، ضمن این‌که از این پس دولت می‌تواند سیاست‌های دیگری مثل نوسازی بافت‌های فرسوده را جایگزین مسکن مهر کند.

این طرحی است کارشناسان در خصوص آن معتقدند: مسکن مهر یک خیانت بود و به همین خاطر هر گونه سرمایه‌گذاری در بافت‌های فرسوده به مراتب بهتر از ساختمان‌سازی در مناطق دورافتاده‌ای به نام مسکن مهر است. چراکه نوسازی واحدهای مسکونی در این بافت‌ها به دلیل برخورداری از برخی امکانات نظیر آب، برق و گاز یا حتی به دلیل نزدیکی به مراکز تجاری و برخورداری از امکانات شغلی و تجاری، به مراتب مقرون به صرفه‌تر از ساخت مسکن مهر است.

اصلاح قوانین تجمیع

این موضوع در حالی مطرح می‌شود که از سویی دیگر، بسیاری از ساکنان این مناطق فرسوده وابستگی زیادی به خانه مسکونی خود دارند و به راحتی امکان دل کندن از محل سکونت خود را ندارند و یا این‌که بسیاری از این مالکان، فروشندگان خوبی نیستند و زمانی که با خریدار ملک روبه‌رو می‌شوند، پیشنهاد قیمت چند برابری را برای املاک فرسوده خود می‌دهند و حاضر به مشارکت نمی‌شوند. بنابراین اگرچه تاکنون بار‌ها برای خرید جهت نوسازی خانه‌های فرسوده اقدام شده، اما عملاً موفقیتی در این حوزه به دست نیامده و انجام این مهم در شرایطی که خطر در کمین بافت‌های فرسوده نشسته، همچنان به روز مبادا موکول شده است.

راهکاری که صاحب نظران در گام نخست برای حل این معضل ارایه می‌دهند این است که باید خود دولت خانه‌های فرسوده را خریداری و سپس جهت ساخت به سازندگان واگذار کند. بر همین اساس، لازم است که مجلس مصوبه‌ای در راستای وضع برخی قوانین و تشکیل برخی تشکیلات دولتی به جهت تسهیل در خرید و واگذاری این خانه‌های مسکونی فرسوده به سازندگان وضع کند که اگر چنین اتفاقی بیفتد، مطمئناً سازندگان بسیاری وارد این عرصه خواهند شد.

پس با توجه به این‌که یک مشکل اساسی، موانع حقوقی برای امکان تجمیع زمین‌های کوچک مشاع و غیرمشاع در محدوده بافت‌های فرسوده است، قوانین باید به نحوی اصلاح شود که اکثر مالکان بتوانند آزادانه‌تر در مورد بهسازی محله خود تصمیم بگیرند و وجود ابهامات در مالکیت یا عدم تمایل یک گروه کوچک از مالکان، نتواند راه دیگران را برای نوسازی سد کند.

فرار سرمایه‌گذاران از بافت‌های فرسوده

اما معضل دیگر در این بخش این است که سرمایه‌گذاران حاضر به سرمایه‌گذاری در نوسازی بافت‌های فرسوده به ویژه در مناطق مرکزی شهر تهران نیستند.

کارشناسان در خصوص دلایل این موضوع معتقدند: نوسازی بافت‌های فرسوده، به سرمایه‌گذاری عظیم و مشارکت گسترده بخش خصوصی نیاز دارد. اگرچه اخیراً در این راستا از سوی دولت و شهرداری‌ها مشوق‌هایی هم برای تشویق سرمایه‌گذاران به فعالیت در بافت‌های فرسوده نظیر اعطای تسهیلات نوسازی و خرید از محل صندوق و همچنین تشویقات در زمینه عوارض صدور پروانه و انشعابات اعطا شده، ولی لازمه حرکت در این بخش نقش‌آفرینی بیش‌تر بخش خصوصی است.

در حالی که با توجه به هزینه‌های بالای ساخت و قیمت پایین مسکن در این گونه بافت‌های نامطلوب، تاکنون رغبت چندانی به حضور در این بخش از خود نشان نداده‌اند و همچنان این بازار فاقد جذابیت لازم برای سرمایه‌گذاران بخش خصوصی است.

بدون شک سرمایه‌گذار همواره به دنبال کسب سود از سرمایه‌گذاری خود است. از این رو هنگامی ریسک سرمایه‌گذاری را می‌پذیرد که بتواند به سود مورد انتظار دست یابد. در حالی که برای مثال، سود سرمایه‌گذاری در بخش نوسازی بافت‌های فرسوده در مناطق مرکزی تهران، با توجه به هزینه‌های فعلی ساخت و رکود قابل توجه حاکم در بخش مسکن چندان قابل توجه و جذاب نیست. از طرفی وقتی نرخ سود بدون ریسک بانکی برای سرمایه‌های بالا رقمی بالاتر از ۲۰درصد تمام می‌شود، طبیعی است که سازنده انتظار سود بالاتری برای سرمایه‌گذاری در بخش مسکن داشته باشد.

صرفاً وام راه‌گشا نیست

لذا به عقیده صاحب نظران، یکی از راهکارهای پیشنهادی برای جلب سرمایه‌گذار کاهش نرخ و افزایش میزان تسهیلات مورد نیاز در این بخش است. همچنین علاوه بر تسهیلاتی که شهرداری ارایه کرده، لازم است تسهیلات دیگری برای ساکنان این بافت‌های فرسوده در نظر گرفت تا برای نوسازی این بافت‌ها ترغیب شوند. از سویی دیگر، باید حاشیه سود سازندگان را نیز بالا برد تا این کار برای آنان با بازگشت سود همراه شود.

از طرفی باید توجه داشت که صرفاً اعطای وام راهکار نیست و در صورت اعطای وام، مالک باید از توانایی مالی لازم برای بازپرداخت اقساط وام برخوردار باشد و در بخش نوسازی به توان مالی خریدار هم توجه شود. چراکه مالکان این قبیل بافت‌های فرسوده که اغلب حقوق ماهانه ناچیزی دارند، نمی‌توانند نسبت به بازپرداخت اقساط ماهانه این وام که ماهانه بیش از یک میلیون تومان تمام است، اقدام کنند.