استاد اقتصاد دانشگاه، تأکید کرد: خوگرفتگی بازار ارز ایران با ریسکهای سیاسی، از دلایل کاهش واکنش این بازار به تنش و شوکها است. تنشهای سیاسی در هر نقطه از دنیا میتواند اثرات مقطعی بر روی اقتصاد و بازارهای مالی به ویژه بازار ارز داشته باشد. برای تحلیل و بررسی نقش تنشهای سیاسی در تلاطم […]
استاد اقتصاد دانشگاه، تأکید کرد: خوگرفتگی بازار ارز ایران با ریسکهای سیاسی، از دلایل کاهش واکنش این بازار به تنش و شوکها است. تنشهای سیاسی در هر نقطه از دنیا میتواند اثرات مقطعی بر روی اقتصاد و بازارهای مالی به ویژه بازار ارز داشته باشد. برای تحلیل و بررسی نقش تنشهای سیاسی در تلاطم بازار ارز و در نهایت نوسانات قیمت دلار، عوامل متعددی مانند تحریمهای جهانی و محدودیتهای اقتصادی، ریسکپذیری بازارها و وضعیت تجارت بینالملل را باید مدنظر قرار دهیم که طبیعتاً با هر التهابی نرخ ارز دچار نوسان میشود. تجربه یکسالونیم اخیر در ایران نشان داد با وجود تعدد تنشهای سیاسی-امنیتی داخلی و خارجی، با توجه به بهبود شاخصهای کلان اقتصادی ناشی از سیاستهای بانکمرکزی و همچنین مدیریت مناسب بازارساز بازار به خوبی تحت کنترل درآمد و نوسانات قیمتی بعد از مدت کوتاهی دوباره به سطح قبلی بازمیگشت. بر همین اساس کارشناسان اقتصادی معتقدند در شوکهایی مانند اتفاقات همین روزها یعنی واکنشهای نظامی ایران و رژیم صهیونیستی هم نوسانات ارزی زودگذر خواهند بود. در این باره، عباس حاتمی؛ استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان، در گفتگو با ایبنا، به موضوع بررسی ریسک سیاسی و آثار آن بر بازارهای مالی پرداخته است که در ادامه میخوانید:
ریسک سیاسی به چه مواردی اطلاق میشود؟
بهطور کلی ریسک سیاسی به ریسکی اطلاق میشود که در آن تصمیمات، حوادث و شرایط سیاسی بر روی سودآوری اقتصادی شرکتها و افراد تأثیر قابلتوجهای داشته باشد. این ریسکها شامل وضعیتهای گوناگون مانند جنگ، انقلاب، کودتا، شورش، ملیسازی و مصادره اموال میشود. ریسک سیاسی بر انتظارات یا پنداشتهایی از وضعیت آینده یک کشور مبتنی است و بر بازارهای مالی تأثیر میگذارد، گرچه ریسکهای اقتصادی و سیاسی عمومی هستند؛ اما میزان آنها از یک کشور به کشوری دیگری متفاوت و اختصاصی است.
چرا ریسک سیاسی در ایران بالا یا شدید است؟
شدت بالای ریسک سیاسی در ایران طی سالهای اخیر تابعی از گستردگی بالای این ریسک بوده است بهطوری که ایران از سال ۱۳۹۶ به این طرف ریسکهای سیاسی قابلتوجهی را تجربه کرده بهعنوان مثال حوادث دی ماه ۱۳۹۶ و آبان ماه ۱۳۹۸، ترور سردار سلیمانی و همین طور حمله ایران به پایگاههای آمریکایی (دی ۱۳۹۸)، حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه و پاسخ ایران (فروردین ۱۴۰۳)، سقوط بالگرد رئیسجمهور (اردیبهشت ۱۴۰۳) و نهایتاً ترور اسماعیل هنیه (مرداد ۱۴۰۳) را میتوان نمونههای مشخصی از ریسکهای سیاسی دانست، به عبارتی ایران از سالهای ۱۳۹۶ تاکنون وارد دوره فراگیری ریسکهای سیاسی شده است.
ریسکهای سیاسی بر بازار ارز کشورمان چه اثری میگذارند؟
بهطور کلی زمانی که در مورد ریسکهای سیاسی در ایران و در ابعاد جهانی آن صحبت میکنیم باید به عمق تأثیرگذاری این ریسکها بر بازارهای مالی توجه ویژهای داشته باشیم. تأثیرات برخی از ریسکهای سیاسیگذار و ناپایدار هستند که بخشی از ماهیت ناپایدار آنها به دلیل ماهیت ناپایدار خود پدیدههای سیاسی است، در مورد ایران نیز به نظر میرسد دامنه تأثیرگذاری ریسکهای سیاسی بر بازارها و بهطور خاص بازار ارز نیز اینگونه باشد. زمانی که از تأثیر ریسکهای سیاسی بر بازار ارز در ایران صحبت میکنیم منظورمان تأثیرات گذرا و مقطعی است؛ چون میدانیم پس از حمله ایران به اسرائیل نرخ دلار تا ۷۰ هزار تومان افزایش یافت؛ اما به سرعت و طی چند روز اُفت قابلتوجهی را تجربه کرد. این نوسان پس از سقوط بالگرد رئیسجمهور نیز با شدت کمتری رخ داد. همین وضعیت در مورد حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه و بهطور مشخص پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران نیز وجود داشت، تمامی این موضوعات نشان میدهد دامنه تأثیرگذاری ریسکهای سیاسی بر بازار ارز در ایران گذرا و مقطعی بوده است. به عبارتی دیگر دامنه نوسانات نرخ ارز در اثر ریسکهای سیاسی در ایران ناپایدار است.
آیا اثر ناپایدار ریسکهای سیاسی بر نرخ ارز، با گذشت زمان کمتر شده است؟
حمله ایران به اسرائیل متضمن ریسک سیاسی بسیار بالایی بود، اما سقوط بالگرد رئیسجمهور یا حمله رژیمصهیونیستی به سفارتخانه ایران در سوریه و ترور اسماعیل هنیه نیز موضوعات کم ریسکی نبودند؛ اما با تکرار زیاد ریسکهای سیاسی میزان تأثیرگذار آنها بر نوسانات نرخ ارز کمتر شد؛ چون پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران نوسانات قابلتوجهی در نرخ ارز ایجاد نشد و قیمت دلار به کانال قبلی بازگشت.
کاهش واکنش بازار ارز به تنشهای سیاسی چه دلیلی دارد؟
خوگرفتگی بازار ارز ایران با ریسکهای سیاسی از جمله دلایل کاهش واکنش این بازار به تنش و شوکهاست؛ بهطوری که تنها در نیمه نخست سال ۱۴۰۳ بیش از چهار ریسک سیاسی عمده در ایران رخ داده است. بالطبع این میزان شیوع و تکرار، حساسیت بالا به ریسکهای سیاسی را کاهش داده و آنها را از یک وضعیت استثنایی به یک وضعیت تقریباً عادی تبدیل کرده که این را میتوان عادی شدن ریسکهای سیاسی در ایران نامید؛ اما دلیل دیگر یادگیری و شکل گیری نوعی حافظه مالی است که به فعالان حوزه ارز یادآوری کرده که تأثیر ریسکهای سیاسی تاکنون بر نرخ ارز کوتاه مدت بوده است. این حافظه مالی باعث شده است تا فعالان بازار ارز با به یاد داشتن این تأثیرات کوتاهمدت، ریسک کمتری را متقبل شوند و در قیمتهای بالا نه تنها اقدام به خرید ارز نکنند، بلکه با سود حداقلی از این بازار خارج شوند. دامنه نوسانات نرخ ارز بر اثر ریسکهای سیاسی در ایران را نباید بلندمدت و خیلی شدید دانست و تمامی این موضوعات تا زمانی قابلاعتناست که مدیریت ریسک سیاسی از سوی حاکمیت به همین شکل تداوم داشته باشد.
دیدگاه بسته شده است.