جزایر ۳گانه!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی جزایر ۳گانه! عجب داستانی شده است این قصه جزایر سه‌گانه، اصل قصه این است که همه کسانی که تا امروز در رابطه با این سه جزیره اظهارنظر کرده‌اند و هدف و نظرشان در تعارض با مالکیت ایران بر این سه جزیره هست، قطع به‌یقین می‌دانند که قرار نیست هیچ تغییر […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

جزایر ۳گانه!

عجب داستانی شده است این قصه جزایر سه‌گانه، اصل قصه این است که همه کسانی که تا امروز در رابطه با این سه جزیره اظهارنظر کرده‌اند و هدف و نظرشان در تعارض با مالکیت ایران بر این سه جزیره هست، قطع به‌یقین می‌دانند که قرار نیست هیچ تغییر و تحولی در این مالکیت رخ بدهد و چیزی که از اول به‌نام ایران بوده، تا ابد هم خواهد ماند، اما از آنجا که برخی همسایه‌ها و شرقی و غربی و اینوری و آنوری، به دنبال دوختن کلاهی از این نمد ادعایی هستند، هر چندوقت یکبار وارد معرکه شده و با حرافی و صدور بیانیه و امضاء ذیل شب‌نامه و روزنامه، دستی به سر و گوش اماراتی‌ها می‌کشند و سهمی از جیب پر پول حاشیه‌نشینان خلیج‌فارس می‌گیرند و خوش و خرم راه خودشان را می‌گیرند و می‌روند و باور بفرمایید، اگر حاشیه‌ها و تبعات این فرصت‌طلبی و بچه‌زرنگی، دامن‌شان را نگیرد و کام‌شان را تلخ نکند، اصلاً فراموش می‌کنند که پای چه چیزی را امضاء کرده‌اند و فقط شیرینی جیب قلمبه و منافع کسب‌شده به خاطرشان می‌ماند!

راستش را بخواهید هر موقع این داستان پرتکرار نخ‌نمای حمایت دُوَل کریمه و غریبه و نچسب منفعت‌طلب که می‌خواهند از آب کره بگیرند، تکرار می‌شود یاد آن حکایت تاجر جوانی می‌افتم که به‌خاطر اینکه راهزن‌ها اموال او را غارت نکنند، دست دوستی به راهزن‌ها داد و به ایشان گفت تجار کاروانی که من با آن همراه هستم، شب‌ها که در بین راه اقامت می‌کنند اموال خود را زیر خاک پنهان می‌کنند و به‌شرط اینکه اموال من را غارت نکنید و بخشی از اموال تجار را هم به من بدهید، من محل اختفا را به شما خواهم گفت و با این ترفند می‌شود شریک دزد و رفیق قافله. ولی قسمت جالب و مضحک داستان این جنابان اماراتی در اینجاست که ایران چیزی را از ترس راهزن و مدعیان پنهان نکرده، بلکه از قضا صد‌ها سند و کتب تاریخی و اطلس‌های قدیمی و نوشته و طومارهای مختلف هست که این جزایر را جزء خاک ایران ذکر کرده‌اند و اینکه این امیرنشین‌ها خود را به کوچه چپ می‌زنند و وارد دعوایی می‌شوند که فقط برای دیگران و دول خارجی منفعت دارد، جای تعجب است، انتهای مسیر که مثل روز روشن است، چند ۱۰ سال است که ادامه یافته و هیچ عایدی و نتیجه‌ای برایشان نداشته، ولی چه می‌شود گفت که یا همچنان در بر پاشنه لجبازی می‌چرخد یا فریب چهار تا کشور طماع خورده و بازیچه آن‌ها می‌شوند!

دلمان نمی‌خواست این را بگوییم ولی وقتی کشور امارات با همسایه‌های غربی و شرقی‌اش، روزگاری جزء امپراتوری بزرگ و پهناور ایران بوده، حرف زدن در مورد جزایری که فقط چند صباحی به‌خاطر خوی استعماری دول اروپایی از ایران جدا افتاده است، آنقدر برای دهان این جنابان، لقمه گلوگیری است که می‌ترسیم، همین اصرار و ابرام بر اشتباه، به‌خاطر لجبازی و یا تحت تأثیر دیگران، بالاخره کار دستشان بدهد، خدا را چه دیدی، یکدفعه ایران هم مدعی کل امارات متحده عربی شد و برخی از همان امضاکنندگان بیانیه‌ها، پای این ادعا مهر تأیید هم زدند!

توصیه هوشنگ‌خانی ما به جنابان شیوخ اماراتی این است که عنایتی ویژه به آن شعر حضرت حافظ داشته باشند که فرموده است: ‌ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست، عِرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری، داشته باشند و نسبت آن را به حال و روز خودشان بسنجند، حکماً این اقدام به صواب نزدیک‌تر است!

به هرحال اینکه هر چند وقت یکبار آویزان این مقام و آن دولت و فلان سازمان همکاری و بهمان نهاد می‌شوند تا در حد حرف و شعار و بیانیه مشترک و این قسم چیزها، ادعای غیرقابل اثباتی را تأیید و تأکید و یا حتی توصیه نمایند، آب در هاون کوبیدن است، از ما می‌شنوند بهتر است یک نشست مشترکی با برادر بزرگترشان (ایران) بگذارند، یکی، دو تا از شیخ‌نشین‌های هفت‌گانه را به نامش سند بزنند تا بیشتر از این از دست‌شان کفری نباشد!

‌ها والا…

هوشنگ‌خان