مرغ‌های زود رنج!

یعنی از این جناب مرغ، زود رنج‌تر و حساس‌تر ندیده‌ام، باور بفرمایید نمی‌دانستم مرغ‌ها اینقدر اجتماعی هستند، تا آنجا که فقط کافی است متوجه شوند میزان تولیدشان نسبت به نیاز بازار کمتر یا سَر به سَر شده، یک‌دفعه حالشان عوض می‌شود، به هم می‌ریزند و البته حسابی شاکی می‌شوند و از آنجا که عامل انسانی […]

یعنی از این جناب مرغ، زود رنج‌تر و حساس‌تر ندیده‌ام، باور بفرمایید نمی‌دانستم مرغ‌ها اینقدر اجتماعی هستند، تا آنجا که فقط کافی است متوجه شوند میزان تولیدشان نسبت به نیاز بازار کمتر یا سَر به سَر شده، یک‌دفعه حالشان عوض می‌شود، به هم می‌ریزند و البته حسابی شاکی می‌شوند و از آنجا که عامل انسانی را در این فقره مقصر می‌دانند، آن هم از دو طرف، اول به‌خاطر اشتباه محاسباتی تولیدکننده‌ها و هم مصرف خلق‌ا…، برای همین دست به کار شده و برای اینکه حال آدمیزاد را بگیرند، قیمت‌شان را تا جایی که امکان دارد، بالا می‌برند تا با این کار انتقام خودشان را از انسان‌ها که باعث گردیده‌اند جمع و دورهمی آن‌ها کمرنگ و خلوت شود، بگیرند!

تهران و اصفهان و این شهر و آن شهر هم ندارد، یک شبکه اطلاع‌رسانی گسترده و قوی دارند که کوچک‌ترین پیشی گرفتن تقاضا از عرضه را و یا حتی احساس و حدس و گمان افزایش نیاز به تولید را رصد می‌کنند و آن‌ها هم ساز گران شدن و پرواز قیمتی خود را کوک می‌کنند، آنقدر هم هماهنگ عمل می‌کنند که آدمی انگشت به دهان می‌ماند از دست این خلقت خدا!

واقعیت این است که وقتی خوب فکر می‌کنم می‌بینم این موجودات قُد قُدی! حق دارند! این نمی‌شود که ما انسان‌ها بدون توجه به علایق، فرهنگ و آداب و رسوم آن‌ها هرطور که دلمان خواست مصرف کنیم و یا آن تولیدکننده محترم، جوجه‌ریزی انجام داده و یا توزیع‌کننده آن را در بازار تُخس کرده و به فروش برساند، کار یک حساب و کتابی دارد، همین‌جور الکی و دل‌بخواهی که نیست، فی‌المثل همین گاو و گوسفند و گوساله‌ها را ببینید، درست است که حیوان هستند ولی شعور دارند و با اینکه مثل مرغ‌ها اجتماعی و اهل دورهمی‌های چند ۱۰هزارتایی نیستند و میلیون میلیون تولید نمی‌شوند، ولی آن‌ها هم شاخک‌های حساسی دارند و به‌محض اینکه بازار طلا و ارز و یا اوضاع سیاسی اجتماعی نوسانی می‌شود و یا مناسبت‌ها و فصل‌های خاصی از راه می‌رسد، قرص و محکم، دو لنگه پا (چیزی شبیه همان یک لنگه پای انسان دو پا!) می‌ایستند و تا قیمت‌شان به فراخور شرایط، تنظیم و تعدیل نشود، دست از سر بازار برنداشته و کوتاه نمی‌آیند، حتی دیده شده است که تلاطم بازار فارکس و شنژن چین و یا نزدک آمریکا هم می‌تواند این چهارپایان و ایضاً آن دو پاهای قُدقُدی را شاکی و قیمت‌شان را افزایشی کند، بالا رفتن قیمت شیر خام و نان و گندم و نرخ کرایه‌های اتوبوس و مترو که جای خود دارند!

بهتر است از شوخی با مرغ‌های بی‌زبان و گوسفند و گوساله‌های مظلوم بینوا بگذریم و ببینیم جدی‌جدی در بازار مرغ چه اتفاقی افتاده است که قیمت‌شان اینچنین قله‌نوردی می‌کند، عرضه کم و محدودشده، مصرف یک‌دفعه خیلی زیاد شده، قیمت نهاده دامی بالا رفته یا میزان تحویل آن کاهش پیدا کرده، جوجه‌ریزی در نوبت قبلی با پیش‌بینی نیاز بازار هماهنگ نبوده و یا اینکه این وسط برخی بچه‌زرنگ‌ها، هوا را مساعد و شرایط را مهیا دیده‌اند و زهر خودشان را ریخته‌اند، به هرحال عزیزان متولی و مطلع، بهتر است پا پیش بگذارند و توضیحی، تفسیری چیزی برای تنویر افکار عمومی بفرمایند تا همگی مستفیض بشویم!

البته اینکه فرمایش می‌شود این نوسانات موقتی است و الساعه حل و فصل می‌شود و مرغ‌های حاصل از جوجه‌ریزی کافی و وافی آنقدری بوده که تب بازار فروکش کند و نظارت و کنترل بر قیمت‌ها اوضاع را به سامان می‌کند، خوب است، یعنی بهتر بگویم، بَدَک نیست، آن هم با فرض اینکه همه گفته‌ها، عملی شده و در حد حرف‌های دلخوش‌کننده باقی نماند، به هرحال اینکه اندکی کمبود عرضه نسبت به تقاضا و یا سودجویی و فرصت‌طلبی رندانه عده‌ای، بتواند یک بازار چندهزار تنی مهم را چنین به هم بریزد، معلوم است یک جای کار می‌لنگد، حالا کجا و چطورش، عزیزان ناظر و بازرس و صاحب‌نظر و کارشناس، بهتر از ما می‌دانند!