اتصال زیرساختی کشورهای یک منطقه، نخستین فاکتور موردنیاز در توسعه روابط تجاری میان آنها به حساب میآید. در حقیقت باید اینگونه بیان کرد که نمیتوان بدون برخورداری از زیرساختهای مواصلاتی کافی با همسایگان، از علاقهمندی به توسعه روابط تجاری با آنها سخن گفت. به گزارش مناقصهمزایده به نقل از راهآهن، با توجه به ماهیت پویای […]
اتصال زیرساختی کشورهای یک منطقه، نخستین فاکتور موردنیاز در توسعه روابط تجاری میان آنها به حساب میآید. در حقیقت باید اینگونه بیان کرد که نمیتوان بدون برخورداری از زیرساختهای مواصلاتی کافی با همسایگان، از علاقهمندی به توسعه روابط تجاری با آنها سخن گفت. به گزارش مناقصهمزایده به نقل از راهآهن، با توجه به ماهیت پویای صنعت ترانزیت براساس شرایط ژئوپلیتیک، ممکن است اولویتهای تجاری کشورهای یک منطقه در گذر زمان دچار تغییر شده و حجم تجاری کشورهای یک منطقه در کنش تجاری با یکدیگر را متأثر سازد. بهعنوان مثال، علیرغم اینکه دو کشور ایران و عراق در دوران حکومت صدام حسین، تجربه تلخ هشت سال جنگ را تجربه کردند، امروز هر دو کشور از شرکای مهم تجاری یکدیگر به حساب میآیند. روابط سیاسی – تجاری ایران و کشورهای مستقل مشترکالمنافع یا همان جمهوریهای استقلالیافته از شوروی سابق، از دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد پا به عرصهای تازه گذاشت. آغاز حرکت ایران به سمت توسعه صنایع سنگین و نیاز به صادرات محصولات و خدمات زیرساختی همچون ساخت نیروگاه، سد، مجتمعهای پتروشیمی و مواردی از این دست، در کنار نیاز مبرم عمده این کشورها به محصولات صادراتی ایران نهایتاً منجر به شکلگیری دوران جدید از روابط میان دو طرف از دهه ۱۳۸۰ شمسی به این سو شد. بر همین اساس، مناسبات ترانزیتی ایران و CIS نیز بهطور طبیعی تحتتأثیر حجم تجاری دوجانبه آنها قرار گرفته و بدیهی است که حجم مبادلات باری ترانزیتی بهویژه در بخش ریلی و جادهای نیز متأثر از روابط تجاری آنها، با رشدی چشمگیر مواجه شود.
تمرکز CIS بر توسعه روابط تجاری با خلیجفارس
اتصال به دریا و آبهای آزاد یکی از فاکتورهای مهم در تعاریف مربوط به قدرت بهحساب میآید. نگاهی به کشورهایی چون بریتانیا و حتی امارات نشان میدهند که اتصال به آبهای آزاد نهتنها منجر به رشد حجم تجاری آنها با دیگر کشورها شده، بلکه در مورد کشوری چون بریتانیا، منجر به شکلگیری یکی از بزرگترین امپراطوریهای معاصر جهانبین قرنهای ۱۶ الی ۲۰ میلادی شد. سنگاپور، امارات و هنگکنگ نیز از همین موقعیت استفاده کرده و به کانونهای تجاری – مالی اصلی در شرق و غرب آسیا تبدیل شدند. در حقیقت، عدم اتصال به آبهای آزاد، بزرگترین مشکل کشورهای CIS در توسعه مناسبات تجاری خود به حساب آمده و با اینکه کشوری چون قزاقستان براساس آخرین گزارش IPAD، چهاردهمین تولیدکننده بزرگ گندم در جهان بهحساب میآید، عدم اتصال به آبهای آزاد منجر به کاهش توانایی آنها در بهرهبرداری از چنین پتانسیلهای بزرگ تجاری شده است. اما کشورهای CIS طی سالهای اخیر، تلاشهای گستردهای برای رفع این مانع بزرگ به کار بستهاند که مهمترین آنها را میتوان در دو جهت جغرافیایی تقسیمبندی کرد: ۱) توسعه ترانزیت در مسیر شرق – غرب از طریق کریدورهای شمالی و میانی کمربند و جاده که چین را به اروپا متصل میسازد ۲) توسعه ترانزیت در جهت شمال – جنوب که کشورهای آسیایی مرکزی را از طریق ایران به کشورهای حوزه خلیجفارس و آبهای گرم جنوب ایران متصل میسازند.
درخواست ایران برای سیر واگنهای باری در شبکه CIS
مدیرعامل راهآهن جمهوری اسلامی ایران طی روزهای ۱۵ و ۱۶ آبانماه برای شرکت در هشتاد و یکمین اجلاس شورای حملونقل ریلی کشورهای مستقل مشترکالمنافع در تاشکند، پایتخت ازبکستان خبر داد. اگرچه موضوعات متنوعی همچون همکاریهای دوجانبه و چندجانبه در قالب چارچوب ساختاری شورای همکاری میان ایران و کشورهای عضو شورا مورد بحث و تبادلنظر قرار گرفته، اما مهمترین موضوعی که در این میان به چشم میخورد، ارائه درخواست رسمی دکتر ذاکری برای سیر واگنهای ایرانی در کشورهای CIS است. ایران از سالها پیش به دنبال کسب مجوز سیر واگنهای باری خود در قلمرو CIS بوده و در صورت موفقیت دکتر ذاکری در دستیابی به این مهم، با توجه به حجم تجاری یاد شده میان ایران و این کشورها، میتوان منتظر دستیابی به تحولی شگرف در بخش درآمدهای ارزی راهآهن ایران بود. از سوی دیگر، با توجه به سختگیریها و مشکلاتی متداول در ترانزیت جادهای میان ایران و کشورهای این حوزه بهویژه ترکمنستان که تاکنون مشکلات عدیدهای همچون بازداشت رانندگان ایرانی در سالهای گذشته شده، ترانزیت ریلی نهتنها به دلیل توافقات بینالدولی از این مشکلات مستثنی خواهد شد، بلکه برای نخستینبار حجم و دامنه آن نیز از بخش جادهای سبقتی چشمگیر خواهد گرفت. نکته دیگر درخصوص اهمیت این سفر اینکه با توجه به رشد کریدورهای رقیب در منطقه بهویژه در بخشهای شرقی و غربی ایران، ورود واگنهای ایرانی به منطقه CIS میتواند تا حد زیادی از اهمیت این کریدورها بهویژه کریدور ترانس افغان کاسته و بر قدرت مسیرهای ترانزیتی ایران بیفزاید.
دیدگاه بسته شده است.