حرفهای خودی و بیخودی قد کشیدگی نیما! اینجور که پیداست، نیما جان کمکم در حال عبور از دوران نوجوانی و رسیدن به عنفوان جوانی است و بزنم به تخته روزبهروز قد و قامتش رشیدتر شده و ره چند ساله را چند ماهه پیموده است و جوری خودش را به قیمت ۵۰ هزارتومان نزدیک کرده […]
حرفهای خودی و بیخودی
قد کشیدگی نیما!
اینجور که پیداست، نیما جان کمکم در حال عبور از دوران نوجوانی و رسیدن به عنفوان جوانی است و بزنم به تخته روزبهروز قد و قامتش رشیدتر شده و ره چند ساله را چند ماهه پیموده است و جوری خودش را به قیمت ۵۰ هزارتومان نزدیک کرده است که هیچ کسی دیگر باور نمیکند که تا همین چند ماه پیش، تمام هیکلش ۲۸۵۰۰ تومان بیشتر نمیارزید.
اینجور که پیداست مثل داستان بنزین که به جای آنکه مسئولین و متولیان به دنبال کاهش مصرف خودروهای تماموطنی باشند و ریشه واردات بنزین گرانقیمت خارجی را بخشکانند، ششدانگ حواسها در پی افزایش قیمت بنزین برای خلقا… است تا هم خط و خشی به آن ساختوسازهای فولآپشن پرخور بنزینسوز وارد نشود و هم سونامی تورمی بعد از افزایش قیمت بنزین، خفتگیرمان کند و هم مرغ همسایه غاز بماند! در این فقره نرخهای نیمایی و سنایی و آزاد، عزیزان مسئول چون زورشان به یال و کوپال ارز خارجی نمیرسد و دیوار کوتاه ریال مادرمرده هر روز کوتاهتر میشود، به جای آنکه یقه آن ارزهای گردنکلفت آزاد کف بازار را گرفته، پائین کشیده و با قد و قامت نیما جان و نهایتاً سنا خان، برابرشان کنند، با روشهای کاملاً علمی و غیردستوری و بدون استفاده از هیچ تقویتکننده و دوپینگی، موجبات رعنا و رشید شدن نیما را فراهم کرده تا باز مرغ تصمیمات وارونه، یک پا داشته باشد!
البته آنقدرها فهم و درک داریم که بدانیم با این وضعیت اقتصاد و نرخ رشد و تورم دَم به ساعتی، آن جامه ۲۸۵۰۰ تومانی خیلی خیلی برای آقا نیما کوچک و تنگ بود ولی انصافاً خلعت فاخر ۵۰ هزار تومان و شاید هم بیشتر، دیگر خیلی برایش گشاد و بیقواره و ناموزون است، بماند که همین کشیدگی قامت نیما، فیالفور و بعد از فقط چند ماه به خمیدگی بیشتر قامت مردم میانجامد و اینجور که پیداست عزم عزیزان مسئول، جزم است و این قسم زجه مویههای هوشنگخانی و دیگران آنقدرها به چشم نمیآید و خریداری ندارد، چیزی در مایههای همینه که هست!
راستش را بخواهید میدانید از چه چیزی حسابی شکار هستیم و اعصاب، معصابمان قاطی کرده است، اینکه یک نفر از خیل عظیم مسئولین بانکی و اقتصادی و اجرایی، به خودش زحمت نمیدهد که چهار کلام با خلقا… حرف بزند و اگر کلی دردسر و زحمت بهواسطه افزایش نرخ نیما برای خلقا… درست میشود، از مزایای این رشید شدن دستوری و نتایج خوبی که بر اقتصاد و تولید میگذارد (اگر واقعاً میگذارد و همه این حرف و حدیثها و حرکت به سمت تکنرخی شدن ارز و تعریف و تمجید از برنامهها، فقط و فقط برای جبران کم و کسریها و ناترازیهای بودجهای نیست) با مردم حرف بزنند و لااقل در ظاهر هم که شده، آن گفتگو و اقناع کردن خلقا… و توجیه کردن مردم وعده داده شده در دولت جوانبخت مسعود، از حرف به عمل درآید!
عجالتاً اگر میشود و جا دارد، عزیزان مسئول در مورد اینکه یکی از اثرات این رشد ناموزون و غیرقاعده نیما جان (که کمکم باید آقا نیما صدایش بزنیم که خدایناخواسته به تریج قبایش برنخورد) پرواز نرخ دلار کف بازار است و بخشی از این افزایش نرخ ارزهای آزاد، زیر سر همین تحریک و رشد قیمت نیماست، کمی افکار عمومی را تنویر فرمایند که درست و غلط بودن آن بر خلقا… آشکار شود و زبانمان لال ارز خارجی اجنبی سروری خود را به اهتمام عزیزان وطنی، احراز نکرده باشد!
زیاده عرضی نیست…!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.