پروژههای نیمهکاره و فریز منابع دولت و بخش خصوصی مجتبی قدیری چند سالی است که اقتصاد کشور با رکود مواجه شده است، رکودی گسترده که حتی سطح خردهفروشیها را دربرگرفته و صدای تمامی اصناف درآمده و از کاهش فروش خود به نسبت سالهای گذشته شکایت دارند. به راستی چرا باید اقتصاد کشور دچار چنین رکودی […]
پروژههای نیمهکاره و فریز منابع دولت و بخش خصوصی
مجتبی قدیری
چند سالی است که اقتصاد کشور با رکود مواجه شده است، رکودی گسترده که حتی سطح خردهفروشیها را دربرگرفته و صدای تمامی اصناف درآمده و از کاهش فروش خود به نسبت سالهای گذشته شکایت دارند.
به راستی چرا باید اقتصاد کشور دچار چنین رکودی شود؟ اگر بخواهیم بگوییم این رکود گسترده در پی ولخرجی دولتهای گذشته است، سخن به گزافه نگفتهایم. چرا که در دولت گذشته در هر سفر استانی، بدون مطالعات جامع و کاربردی به قدری پروژه تعریف و با حداقل تخصیص بودجه کلنگزده شده که تا سالها نیاز به تعریف پروژه و کلنگ زدن نیست!
پروژههایی که به دلیل تزریق نکردن منابع مالی در گامهای بعدی نیمهکاره مانده و به جای رفاه و آسایش و کمک به توسعه اقتصادی کشور فقط منابع مالی را در خود فریز کرده و دردسرهای فراوانی برای شهروندان ایجاد کرده است.
قطعاً اینگونه تعریف کردن پروژه و کلنگ زدن، این مشکلات را در پی دارد و بدتر آنکه این پروژههای نیمهکاره رکودی را به جامعه تحمیل خواهد کرد که در سالهای بعد نمایان خواهد شد. مگر اینکه منابع درآمدی دولت به شدت افزایش یابد تا دولت بتواند این پروژههای نیمهکاره را در زمان تعریف شده به پایان برساند. اینکه امروز در جامعه دچار رکود هستیم در پی پیشخور کردن منابع درآمدی دولت بوده است. این همه پروژه تعریف کردن بدون تأمین منابع که یک اصل و اساس است و حتی در قانون مناقصات آمده که قبل از برگزاری مناقصه باید تأمین اعتبار پروژه صورت گیرد، به این دلیل است که پروژه در نیمه راه رها نشود، چرا که زیانهای نیمهکاره ماندن بسیار بیشتر از این است که پروژهای اصلاً شروع نشود.
نیمهکاره ماندن پروژهها به معنای فریز شدن سرمایههای بخش خصوصی و منابع مالی دولت میباشد که نمیتوان از آن استفاده دیگری کرد. قطعاً این فریز شدن منابع مالی دولت و بخش خصوصی در پی خود رکود را برای جامعه به ارمغان خواهد آورد و اگر امروز در جامعه شاهد رکودی وسیع هستیم در پی همین تعریف و کلنگ زدن پروژههایی هستیم که تأمین اعتبار نشده بود و فقط برای ژستهای سیاسی صورت گرفت. پیمانکارانی که با هزار امید و آرزو در مناقصه شرکت کردند و با خرید انواع ضمانتنامه در مناقصه برنده شدهاند امروز درگیر پروژهای هستند که تأمین اعتبار آن با مشکل مواجه است و صورتوضعیتهای آنها پرداخت نشده است. همین هزاران پروژه نیمهکاره میلیاردها تومان از منابع مالی دولت و بخش خصوصی را در خود فریز کرده است. منابعی که دیگر تا پایان کار نمیتوان به آن دست زد و از آن بهرهای برد.
لذا باید گفت با توجه به منابع محدود درآمدی دولت و سقوط قیمت نفت باید این رکود را پذیرا باشیم و با صبوری آنرا سپری نماییم یا اینکه دولت اقدام به پول بدون پشتوانه نماید و با ضرب بیشمار پول که تورم سونامیوار به جامعه تزریق میکند از رکورد خارج شویم. ولی گرفتار تورمی سنگین شویم. تورمی که تبعات آن از رکود به مراتب بسیار خطرناکتر است.
لذا تکمیل پروژههای نیمهکاره تنها راه برونرفت از این رکود میباشد بنابراین دولت به جای اینکه از بودجه عمرانی خود بکاهد و به بودجههای جاری تخصیص دهد. باید با کاهش بودجههای جاری و الحاق آن به بودجههای عمرانی زمینههای این خروج از رکود را فراهم آورد.
شایان ذکر است این کاهش بودجه جاری باید از حقوقهای نجومی مدیران و همایشها و سمینارهای بیخودی صورت گیرد، نه اینکه حقوق حداقلی پرسنل خود را کم کند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.