دانشگاه علوم تحقیقات کرمان – زمستان ۱۳۹۲ تحلیل و دستهبندي قراردادهاي عمرانی گردآوري: سیدرضا بدیعی خیرآبادي دانشجوي کارشناسی ارشد مهندسی صنایع (سیستم و بهرهوري) استاد: سرکار خانم دکتر مرجان محمد جعفري ****************** چکیده: انتخاب نوع قرارداد یکی از تصمیمات استراتژیک پروژه است که معمولاً همزمان و یا پس از پایان مطالعات امکانسنجی و توجیه اقتصادی […]
دانشگاه علوم تحقیقات کرمان – زمستان ۱۳۹۲
تحلیل و دستهبندي قراردادهاي عمرانی
گردآوري: سیدرضا بدیعی خیرآبادي
دانشجوي کارشناسی ارشد مهندسی صنایع (سیستم و بهرهوري)
استاد: سرکار خانم دکتر مرجان محمد جعفري
******************
چکیده:
انتخاب نوع قرارداد یکی از تصمیمات استراتژیک پروژه است که معمولاً همزمان و یا پس از پایان مطالعات امکانسنجی و توجیه اقتصادی انجام میگردد.
نوع قرارداد اجرای پروژه به معنی نحوه ترکیب عوامل مختلف و تقسیم کار بین ذینفعان پروژه، نحوه تأمین مالی و شیوههای پرداخت هزینهها جهت انجام مراحل مختلف (طراحی، ساخت، تأمین و پرداخت هزینه، بهرهبرداری و…) میباشد.
سیستم اجرا، چهارچوبی جهت شکلگیری قراردادهای عمرانی است. با توجه به ظهور شیوههای مختلف اجرا، کارفرما و یا تصمیمگیرندگان اصلی پروژه میبایست با توجه به معیارهای مختلفی چون محدوده پروژه نحوه تأمین مالی، نحوه پرداخت هزینه، قابلیتهای انعطافپذیری، تأثیر زمان، نحوه طراحی و… نسبت به تعیین یکی از روشهای عقد قرارداد اجرایی اقدام نماید. در این مقاله به بررسی و تجزیه و تحلیل این روشها از حیث نحوه تأمین منابع، نحوه اجرا و نوع پرداخت هزینهها و مزایا و معایب آنها میپردازیم.
کلید واژه: استراتژیک، ذینفعان، امانی، پیمانی، طرح و ساخت، قراردادی یکپارچه، محدوده پروژه.
مقدمه:
انعقاد قرارداد به معنی تقسیم کار و مسئولیت و ریسک و تعریف روابط بین ذینفعان میباشد. اما قبل از انعقاد قرارداد بایستی کلیه شرایط، جوانب و… بررسی و برنامهریزی شود برخی از این شرایط و عوامل مانند توجیه فنی و اقتصادی طرح، روش تأمین منابع مالی، انتخاب سیستم اجرای پروژه، نحوه پرداخت هزینهها، نحوه انتخاب عوامل اصلی و… میباشد که هر یک از آنها میتواند به عنوان یک اصل و یک تصمیم استراتژیک بر آینده پروژه و موفقیت یا عدم موفقیت آن تأثیرگذار باشد.
مهمترین شرایطی که بر انتخاب یک سیستم برای پروژه تأثیرگذارند عبارتند از:
– قوانین و مقررات حاکم
– روشهای تأمین منابع
-بزرگی و پیچیدگی پروژه
-ساختار سازمانی کارفرما
-شرایط اقتصادی اجتماعی
-سیستمهای متداول محل
-اطمینان از زمان پایان و هزینه تمامشده
عوامل و روشهای مختلفی که برای هر پروژه وجود دارد دارای نقاط ضعف و قدرت متفاوتی هستند که با بررسی نیازهای پروژه و انتخاب مناسبترین روش از هر حیث میتوان شرایط بهینه را ایجاد کرد. اما باید توجه داشت که همیشه یک شیوه به عنوان سیستم برتر وجود ندارد و بسته به شرایط و زمان متفاوت خواهد بود. در این مقاله سعی میکنیم تا خوانندگان را با انواع مختلف قراردادهای عمرانی از حیث روشهای مختلف اجرا، روشهای مختلف پرداخت و نحوه تأمین منابع مالی آشنا نماییم تا در زمان تصمیمگیری، بهتر و کاملتر با مسائل آشنا بوده و بتوانند تصمیمگیری نمایند.
***************
موضوع مقاله:
با مراجعه به منابع و مراجع مختلف در مییابیم که میتوان قراردادها را بر سه اصل اساسی تقسیم کرد. یکی نحوه تأمین منابع مالی، نحوه اجرا و دیگری نحوه پرداخت هزینهها و دستمزدها.
فصل ١
قراردادهاي عمرانی از دیدگاه روشهاي مختلف اجرا (١)
روشهای مختلف اجرا عبارتند از:
١) امانی یا تک عاملی
٢) روش متعارف سه عاملی یا سنتی DBB
٣) روش دو عاملی
٤) روش مدیریتی یا چهار عاملی
٥) سیستم قراردادی یکپارچه
تفاوت روشهای فوق در حدود اختیارات و وظایف و روابط بین سه عامل اصلی پروژه یعنی طراحی – تأمین منابع و ساخت است.
۱) امانی یا تکعاملی:
در این سیستم که به خود اجرا نیز معروف است کارفرما علاوه بر تأمین مالی کلیه خدمات مربوط به ساخت و مدیریت را در داخل سازمان خود انجام میدهد و تمامی مسئولیت انجام پروژه را برعهده میگیرد. این روش بیشتر برای پروژههای کوچک توصیه میشود.
۱-۱) مزایای سیستم تک عاملی
– حذف هزینههای پیگیری و انتخاب پیمانکار یا مجری
– حذف سود پیمانکار یا به عبارتی هزینههای بالاسری
– مناسب جهت پروژههای کوچک و ساده
– ایجاد اشتغال برای نیروهای تحت استخدام
– ایجاد خرید کلان مصالح و استفاده از تخفیف خرید به مقدار کلان
۲-۱) معایب سیستم تک عاملی:
– کیفیت پایین اجرا به علت تعدد مسئولیت اجرا بین پیمانکاران جزء
– تطویل زمان اجرا به سبب عدم هماهنگی بین اجرا و تدارکات
– طولانی شدن گردش کاری خرید و تدارکات
– عدم تعهد کارفرما به تأمین منابع مانند قراردادهای پیمانی
– عدم استقبال شرکتها و مجریان معتبر از این شیوه
– هزینههای پنهان اجرایی
– پرت زیاد مصالح
– عدم وجود تضمین کافی برای اتمام کار
– مشخص نبودن هزینههای اجرا در ابتدای کار
۲) روش متعارف سه عاملی یا سنتی:
در این روش که به روش پیمانی (پیمانکار – مشاور – کارفرما) نیز معروف بوده و عمومیترین روش اجرای پروژههاست ابتدا کارفرما طراحی را توسط یک مجموعه خارجی به نام مشاور انجام داده و سپس کار را جهت اجرا به پیمانکار واگذار مینماید و خود مسئولیت تأمین منابع مالی را برعهده دارد.
مسئولیت و ریسک هماهنگی بین طراحی و اجرا در این روش برعهده کارفرما است.
١- ٢) مزایای سیستم سه عاملی:
– پذیرش مسئولیت اجرا توسط واحد پیمانکاری یا به عبارتی انتقال ریسک اجرا به پیمانکار
– وجود تضمین لازم برای تحقق تعهدات اجرایی
– گزینش از طریق مناقصه و یا فضای رقابتی
– وجود برآورد از کل کار در ابتدا و در حقیقت شفاف بودن هزینهها
– امکان مقایسه پیشرفت فیزیکی و مالی در هر مقطع از کار
– زمانبندی انجام پروژه کاملاً روشن و شفاف است
– نیاز به درگیر شدن کارفرما در طی مراحل ساخت به حداقل میرسد.
٢-٢) معایب سیستم سهعاملی:
– هزینههای ساخت تا پایان طراحی مشخص نیست
– عدم اطلاع مشاور در مرحله طراحی از دانش و توان اجرایی پیمانکار ساخت
– فرایند این روش نسبتاً طولانی است.
– تأخیر در هر مرحله باعث تأخیر در زمان کل میشود.
– عدم انگیزه مشاور جهت کاستن هزینههای اجرا
– رابطه خصمانه و عدم کار تیمی بین طراح و پیمانکار
– معمولاً برآوردهای اولیه مشاور قابل اطمینان نبوده و این امر منجر به بروز تأخیر و یا مشکلات بسیاری میشود.
– عوامل اصلی در این سیستم با توجه به داشتن اهداف متفاوت، رابطه حسنهای با یکدیگر ندارند.
– اکثر مسائل اجرایی در طراحی دیده نشده که اصلاح و بازنگری آنها در زمان اجرا مستلزم صرف زمان و هزینه اضافی است.
– تغییرات با مقاومت پیمانکار مواجه میباشد.
– در این سیستم به مدیریت پروژه اهمیت داده نمیشود و در نتیجه هماهنگی و یکپارچگی لازم میان فازهای مختلف پروژه ضعیف است.
– درگیر نبودن مستقیم کارفرما در تصمیمگیریهای اجرا و مراحل ساخت و عدم انتخاب پیمانکاران جزء شایسته باعث افت کیفی پروژه خواهد شد.
– پروسه انتخاب مشاوران و پیمانکاران به دلیل تعدد آنها، زمان زیادی را میطلبد.
٣) روش دوعاملی(٢):
یکی از شیوههای نوین مدیریت و اجرای پروژهها روش دو عاملی است. در این روش علیرغم ایجاد برخی محدودیتها برای کارفرما، با قراردادن کلیه فعالیتهای پروژه اعم از طراحی، خرید تجهیزات، عملیات ساخت، نصب و راهاندازی بهعهده یک پیمانکار، کارفرما از قید مسئولیتهای سنگین مدیریت و اجرای این پروژهها که اکثراً به علت تخصصی بودن کار و پیچیدگی تکنولوژیکی از عهده او خارج است، رها میشود. به علاوه با ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین مراحل طراحی و ساخت، امکان شروع کارهای اجرایی قبل از اتمام عملیات طراحی
فراهم میگردد و در نتیجه موجب کاهش زمان اجرا نیز میشود.
در این روش کارفرما خود و یا با استفاده از یک مشاور مطالعات و طراحیهای اولیه را (فازهای صفر و یک) تا مقطعی که نیازهای کارفرما و پروژه روشن شده و بتواند کار را به مناقصه بگذارد، انجام میدهد.
١- ٣) انواع روشهای دو عاملی عبارتند از:
١-١-٣) روش طرح و ساخت DB
٢-١-٣) روش طراحی، تدارك و ساخت یا کلید در دست EPC/TURN KEY
١-١-٣) طرح و ساخت:
در این روش معمولاً مطالعات فازهای صفر و یک توسط کارفرما و یا مشاور وی انجام شده و پیمانکار از طراحی تفصیلی تا انتهای اجرا را برعهده دارد و مسئولیتی در قبال مطالعات فازهای قبل ندارد و چنانچه هزینهای از بابت مطالعات قبلی تحمیل شود برعهده کارفرما میباشد از طرف دیگر در این روش کارفرما حق نظارت بر مراحل مختلف کار را برای خود محفوظ میداند و میتواند خود یا مشاوری از خارج مجموعه اینکار را انجام دهند.
٢-١-٣) Turn key/EPC
این روش حد اعلای سپردن مسئولیت طراحی و اجرا به پیمانکار است و در حقیقت در پروژههایی که بخش تدارکات و تأمین کالا از پیچیدگی خاصی برخوردار است و بخش عمدهای از هزینهها را به خود اختصاص میدهد بیشتر استفاده میشود اما از طرف دیگر مانند روش طرح و ساخت مطالعات فازهای صفر و یک توسط کارفرما و یا مشاور وی انجام میشود با این تفاوت که عنوان میشود «کارفرما مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات نداشته و اطلاعات صرفاً جهت اطلاع است»، از طرفی در روش EPC کارفرما حق دخالت و نظارت بر
کار را ندارد همچنین تأخیر در این روش تحت هیچ شرایطی مجاز نیست.
با توجه به بررسی بندهای ١ -١-٣ و ٢-١-٣ مشخص میشود که تفاوت روش طرح و ساخت و EPC در مسئولیت مطالعات اولیه و نظارت بر کار، حدود مسئولیتها و نوع پروژه میباشد و از طرفی درمییابیم که هر پروژهای که ناشناخته زیاد دارد و احجام قابل برآورد دقیق نیست نباید به روش EPC اجرا شود و بهتر است از DB کمک بگیریم و از طرفی در پروژههایی مثل سدسازی که نظارت اهمیت ویژهای دارد EPC روش خوبی نیست و طرح و ساخت بهتر است.
٢-٣) مزایای روش دو عاملی:
– کارفرما تنها با یک واحد به نام پیمانکار سرو کار دارد
– هزینهها تا حدود زیادی مشخص است
– عدم درگیری زیاد کارفرما در مسائل و مشکلات کاری
– صرفهجویی در زمان
-کاهش ادعا یا کلیم
– هماهنگی طراحی و اجرا
– مسئولیت هر عیب و نقصی که در محدوده تعریف شده کار رخ دهد به عهده پیمانکار است.
– کمترین ریسک متوجه کارفرما است
– خریدهایی که مراحل و سفارش آن زمانبر میباشد میتواند قبل از شروع ساخت انجام شود
– امکان بررسی مهندسی ارزش با یکپارچه شدن طراحی و ساخت افزایش مییابد
– پیمانکار جهت انتخاب تجهیزات و تکنیکها از آزادی عمل بیشتری برخوردار است
– قبل از واگذاری کار، کارفرما امکان داشتن گزینههای مختلف طراحی را پیدا میکند.
٣- ٣) معایب روش دو عاملی:
– طراحی در اختیار کارفرما نبوده و بیشتر از پیمانکار تبعیت دارد
– کاهش کنترل کارفرما بر روی کار
– با توجه به اینکه بیشترین ریسک برعهده پیمانکار است نیاز به دقت زیادی در انتخاب پیمانکار قوی و توانمند دارد
– با توجه به زمان کم یا به عبارتی سرعت زیاد این روش، تأمین مالی از اهمیت زیادی برخوردار است.
– پیمانکار تمایل به استفاده از تجهیزات و شیوهها و نیروهای با هزینه کمتر دارد که ممکن است باعث افت کیفی پروژه شود.
– عدم انتقال دانش فنی به کارفرما
– فقدان پیمانکار EPC یا طرح و ساخت توانمند در کشور
– کم شدن انعطافپذیری مهندس مشاور به دلیل اینکه زیر چتر پیمانکار (مجری) قرار میگیرد.
٤) روش چهارعاملی یا مدیریتی:
در این روش علاوه بر کارفرما – مشاور و پیمانکار شخص یا عامل چهارمی نیز وارد چرخه اجرا شده تا قسمتی از وظایف و مسئولیتهای کارفرما را برعهده بگیرد که با توجه به نقش و شرح وظایف عامل چهارم این روش به دو نوع به شرح ذیل تقسیمبندی میشود:
– پیمانکاری مدیریت یا مدیریت طرح (MC)
– مدیریت ساخت (CM)
– مدیریت پیمان یا مدیریت پروژه (PM)
– مدیریت اجرایی (EM)
١ – ٤) پیمانکاري مدیریت یا مدیریت طرح :(MC)
پیمانکاری مدیریت روشی برای انجام پروژههاست که به موجب آن پیش از شروع پروژه یک پیمانکار به نمایندگی از طرف مجری پروژه انتخاب و مسئولیت کلیه امور مربوط به مدیریت پروژه را از ابتدای طراحی تا انتهای اجرا برعهده میگیرد و در حقیقت کلیه وظایف و مسئولیتهای کارفرمایی را به جز موارد ذیل برعهده دارد:
– تغییر زمان و مبلغ قرارداد
– تغییر مشخصات کلی پروژه
– تعلیق، خاتمه، فسخ
– تصویب صورت وضعیت قطعی و صورتحساب نهایی
در روش پیمانکاری مدیریت نحوه عقد قرارداد با عوامل مختلف درگیر پروژه بر دو قسم است:
الف) کارفرما برای انتقال ریسک به مدیر طرح عقد کلیه قراردادها را به وی واگذار مینماید.
ب) کارفرما ریسک را پذیرفته و خود رأساً با عوامل درگیر در پروژه قرارداد منعقد میکند و مدیر طرح فقط در این انتخابها نقش مشاور را ایفا کرده و پس از عقد قرارداد بر عملکرد آنها نظارت خواهد داشت.
٣ – ٤) مدیریت پیمان یا مدیریت پروژه: (PM) روشی است جهت اجرای پروژهها مشابه روش MC با این تفاوت که مدیر پیمان بعد از مرحله طراحی و به منظور اجرا مشخص شده و وارد عمل میشود. در این روش نیز مدیر پیمان به نمایندگی از طرف کارفرما نسبت به شناسایی و عقد قرارداد با […]
دیدگاه بسته شده است.