٣ – ٤) مدیریت پیمان یا مدیریت پروژه: (PM) روشی است جهت اجرای پروژهها مشابه روش MC با این تفاوت که مدیر پیمان بعد از مرحله طراحی و به منظور اجرا مشخص شده و وارد عمل میشود. در این روش نیز مدیر پیمان به نمایندگی از طرف کارفرما نسبت به شناسایی و عقد قرارداد با […]
٣ – ٤) مدیریت پیمان یا مدیریت پروژه: (PM)
روشی است جهت اجرای پروژهها مشابه روش MC با این تفاوت که مدیر پیمان بعد از مرحله طراحی و به منظور اجرا مشخص شده و وارد عمل میشود. در این روش نیز مدیر پیمان به نمایندگی از طرف کارفرما نسبت به شناسایی و عقد قرارداد با پیمانکاران جزء و خرید مصالح و تجهیزات اقدام میکند و در حقیقت کلیه وظایف و مسئولیتهای کارفرما را در مرحله اجرا برعهده دارد.
۱-۳-۴) مزایای روش مدیریت پیمان:
– با توجه به اینکه کارفرما اختیارات بیشتری داشته و میتواند در انتخاب پیمانکاران جزء دخالت و اظهارنظر نماید احتمال بالا بودن همزمان با کاهش هزینه وجود دارد.
– امکان پیادهسازی استانداردهای مدیریت پروژه بیشتر بوده و در نتیجه کنترل بیشتری بر زمان، هزینه و کیفیت وجود دارد.
– حذف سود پیمانکاری
– امکان خرید انبوه مصالح و استفاده از تخفیف خرید به مقدار
٢-٣ -٤) معایب روش مدیریت پیمان:
– تداخل کاری در برخی مسائل بین عوامل کارفرما و مدیر پیمان
– امکان سوءاستفاده مدیر پیمان در قراردادهای منعقده
– حجم زیاد کنترلهای کارفرما و در نتیجه زیاد شدن روال کاری و کاغذ بازی
٤-٤) مدیریت اجرایی :
در این روش که تشابه زیادی به سیستم مدیریت پیمان دارد کارفرما شخصی را بهعنوان مدیر اجرا انتخاب کرده و وی کلیه قراردادهای اجرا، تأمین مصالح، تأمین نیروهای نظارتی و… را به نمایندگی از طرف کارفرما منعقد مینماید. تفاوت مدیریت اجرایی با مدیریت پیمان در این است که مدیر اجرا در حقیقت از کارفرما حقوق دریافت کرده و فقط جهت پروژهای خاص جزء تیم کارفرما میشود و سایر پرسنل مورد نیاز نیز مشابه وی صرفا جهت پروژه با مدیر اجرا قرارداد بسته و از طرف کارفرما حقوق آنها پرداخت میشود.
این شیوه در شرایط عدم ثبات اقتصادی و نوسان قیمتها یکی از بهترین روشها جهت پیادهسازی استانداردهای مدیریت پروژه و به نتیجه رسیدن پروژه میباشد.
۵) سیستم قراردادي یکپارچه:
این نوع قرارداد با هدف انتقال قسمتی از وظایف دولت به بخش خصوصی و استفاده از امکانات و منابع بخش خصوصی انجام میشود و در پروژههای بزرگ و زیربنایی کاربرد دارد. هدف از این نوع قراردادها عبارتست از انتقال قابل ملاحظهای از بار مالی و کاری به بخش خصوصی .
این قراردادها در حقیقت مشارکتی است بین واحدهای دولتی و بخش خصوصی.
مثال این نوع قراردادها ساخت اتوبان و ایجاد عوارضی است.
١ – ٥) انواع مختلف قراردادهای یکپارچه:
– BOT یا ساخت، بهرهبرداری، انتقال
– BOOT یا ساخت، مالکیت، بهرهبرداری، انتقال
– DBOT یا طراحی، ساخت، بهرهبرداری، انتقال
– BOO یا احداث، تملک، بهرهبرداری
– BB یا بیع متقابل
تحليل و دسته بندي قراردادهاي عمراني
١-١-٥) B.O.T
این نوع قرارداد بیشتر جهت پروژههای زیربنایی و در کشورهای در حال توسعه کاربرد دارد. در این روش، ساخت و بهرهبرداری توسط یک گروه خارج از سازمان کارفرما انجام شده و پس از مدتی که در قرارداد توافق شده پروژه به کارفرما منتقل میشود.
٢-١-٥) B.O.O.T
این نوع قرارداد نیز مشابه حالت قبل است با این تفاوت که اجرا و بهرهبرداری توسط یک کشور خارجی انجام شده و پروژه مطابق زمان توافق شده در مالکیت گروه خارجی میباشد و پس از اتمام زمان مقرر مالکیت به کشور میزبان منتقل میگردد.
٣ -١-٥) D.B.O.T
این نوع نیز مشابه BOT است با این تفاوت که طراحی نیز توسط بخش خصوصی انجام میپذیرد.
٤ -١-٥) B.O.O
در این نوع قرارداد دولت ساخت مالکیت و بهرهبرداری یک پروژه را به بخش خصوصی واگذار میکند تا بخش خصوصی ضمن احداث و بهرهبرداری نسبت به پرداخت عوارض، اشتغال و… اقدام و بدین ترتیب بخش خصوصی نیز نقش مؤثری در حل برخی معضلات اجتماعی ایفا کند.
٥ -١-٥) بیع متقابل
قرارداد بیع متقابل که عمدتاً در پروژههای نفت و گاز مورد استفاده قرار میگیرد بدین صورت است که یک شرکت سرمایهگذاری خارجی کلیه هزینههای سرمایهگذاری همچون نصب تجهیزات، راهاندازی و انتقال تکنولوژی را برعهده میگیرد و پس از راهاندازی به کشور میزبان واگذار مینماید. بازگشت سرمایه و سود سرمایهگذار از طریق دریافت محصولات تولیدی صورت میگیرد.
با توجه به بررسی پنج مورد از قراردادهای یکپارچه مشخص میگردد که تفاوت آنها با یکدیگر در جزئیات بوده و در حقیقت هدف همگی خصوصیسازی و یا مشارکت بخش خصوصی در پروژههای مهم و زیربنایی میباشد.
*******************
فصل دوم
تقسیمبندي قراردادهاي عمرانی براساس نحوه پرداخت
مستقل از نوع قراردادها به لحاظ فنی میتوان قراردادهای عمرانی را به لحاظ مالی یعنی از نظر نحوه پرداخت هزینهها به انواع مختلف تقسیمبندی کرد که عبارتند از :
١ – روش پرداخت مقطوع
٢ – روش فهرستبهاء
٣ – روش پرداخت درصدی
٤ – روش پرداخت هزینه به علاوه درصد ثابت
٥ – روش پرداخت هزینه به علاوه حقالزحمه ثابت
١) روش پرداخت مقطوع: (Lump sum)
در این روش پیمانکار تعهد مینماید که موضوع قرارداد را بهصورت کامل و در قبال مبلغی مشخص به اتمام برساند. از مزیتهای این روش سهولت رسیدگی به وضعیتها و پرداخت آنها و کاهش دعاوی در حین اجرای پروژه میباشد.
پیشنیاز استفاده از این روش طراحی کامل و دقیق و تعیین دقیق مشخصات فنی میباشد تا اولاً مقایسه قیمت پیشنهاددهندگان به سهولت صورت گیرد و ثانیاً پیمانکاران نسبت به ارائه قیمت واقعبینانهتر اقدام نموده و ریسک آنها کاهش یابد.
در این روش کارفرما جهت پرداخت وضعیتهای پیمانکار از نمودارهای پیشرفت زمانی و فیزیکی استفاده میکند.
١-١) مزایای روش پرداخت مقطوع:
– سهولت رسیدگی و پرداخت وضعیتها
– کاهش ریسک کارفرما و انتقال آن به پیمانکار
– مشخص بودن هزینه اتمام عملیات اجرایی در ابتدای شروع (برای کارفرما)
٢-١) معایب روش پرداخت مقطوع:
– با توجه به انتقال کامل ریسک به پیمانکار در زمان عدم ثبات اقتصادی امکان دارد پیمانکار قادر به اتمام پروژه نبوده و در نتیجه تعطیلی کار شود.
– هرگونه تغییر با مقاومت پیمانکار مواجه خواهد شد.
– با توجه به اینکه وضعیتها بر اساس درصد پیشرفت فیزیکی پرداخت خواهد شد توافق طرفین در خصوص ساختار شکست(wbs) و وزن فعالیتها مشکل میباشد.
٢) روش پرداخت بر اساس فهرستبهاء
در این روش مبلغ قرارداد جمع مبالغ تعیین شده جهت هر یک از فعالیتها میباشد که بهطور مجزا و بر اساس فهرستبهاء پایه محاسبه شده است.
فهرستبهاء پایه در ایران از طرف معاونت نظارت و راهبری ریاست جمهوری تهیه و در آن هزینه انجام کلیه فعالیتها به تفکیک درج میگردد.
در این نوع قراردادها میبایست ابتدا نقشهها و مشخصات فنی بهصورت کامل توسط مشاور تهیه گردیده تا پیمانکار بر اساس آنها حجم دقیق مصالح و فعالیتها را برآورد نماید و سپس بر اساس فصلهای مختلف فهرستبهاء قیمت هر فعالیت و در انتها هزینه کل اجرا مشخص شود.
صورت وضعیتها نیز بر اساس فعالیتهای اجرا شده و مطابق فهرستبهاء محاسبه و پرداخت خواهد شد.
١-٢) مزایای روش فهرستبهاء :
– مبلغ پرداخت شده بابت کارکرد از طرف کارفرما دقیقاً معادل حجم کار انجام شده میباشد.
– چنانچه نقشههای اجرایی کامل و دقیق باشد و حجم مصالح و فعالیتها نیز صحیح برآورد شده باشد مبلغ اجرای کار (هزینههای اجرا) در ابتدا مشخص میباشد.
– چنانچه تغییراتی مدنظر باشد و ضروری تشخیص داده شود با توجه به اینکه مبنای محاسبات فهرستبهاء میباشد طرفین نمیتوانند ادعای خاصی نمایند و در حقیقت کلیمها کاهش خواهد یافت .
٢-٢) معایب روش فهرستبهاء:
– چنانچه پروژه بیش از زمان پیشبینی شده در قرارداد به طول انجامد مبلغ پرداختی مشمول بخشنامه تعدیل شده (قیمتها بهروزرسانی میشود) و در نتیجه برآوردهای اولیه تغییر میکند.
– رسیدگی به صورت وضعیتها تخصصی و زمانبر میشود.
– در صورت ایجاد تغییر، تعیین فصل و ردیف پرداختی کاری تخصصی و دشوار است.
٣) روش پرداخت درصدي: Cost plus
در این روش کارفرما هزینههای انجام کار را بعلاوه درصدی که در زمان قرارداد توافق میشود به عنوان سود و هزینه بالاسری به پیمانکار پرداخت مینماید.
این روش زمانی مناسب است که طراحی بهصورت کامل انجام نشده، مشخصات فنی دقیقاً مشخص نیست و یا احجام کار قابل اندازهگیری و محاسبه نمیباشد و در حقیقت نقاط مبهمی در پروژه موجود است.
١-٣) مزایای روش پرداخت درصدی :
– در خصوص تغییرات و یا نقاط مبهم هیچگونه اختلافی به وجود نخواهد آمد (کاهش دعاوی)
– با توجه به اینکه قبل از اتمام طراحی امکان شروع عملیات اجرایی وجود دارد در نتیجه میتوان زمان اجرا را کاهش داد.
– کارفرما در این روش نسبت به انتخاب پیمانکاران جزء اختیارات بیشتری دارد که این امر میتواند در بالا رفتن کیفیت مؤثر باشد.
٢-٣) معایب روش پرداخت درصدی :
– کارفرما میبایست در ریز مسائل مالی ورود پیدا کرده و این مسئله باعث بروز اختلاف با پیمانکار خواهد شد.
– ریسک هزینه پروژه به صورت کامل به کارفرما منتقل میگردد.
– در خصوص برخی هزینهها که میبایست برعهده کارفرما یا پیمانکار باشد، اختلافاتی ایجاد خواهد شد.
– با توجه به دخالتهای زیاد کارفرما، قدرت تصمیمگیری از پیمانکار تا حدود زیادی سلب میشود.
– نظر به اینکه حقالزحمه پیمانکار درصدی از هزینههای اجرا میباشد لذا پیمانکار انگیزه چندانی جهت کاهش هزینهها نخواهد داشت.
٤) روش پرداخت هزینه بعلاوه درصد ثابت:
در حقیقت همان روش Cost plus میباشد با این تفاوت که برای درصد پرداختی به پیمانکار حداکثر تعریف شده و بیش از آن قابل پرداخت نمیباشد. لذا انگیزه افزایش هزینهها بمنظور بالا رفتن دستمزد کاهش مییابد.
٥) روش پرداخت هزینه بعلاوه حقالزحمه ثابت: Cost plus fixed fee
در این روش که برگرفته و تلفیق دو روش lump sum , cost plus میباشد. کارفرما کلیه هزینههای اجرا بعلاوه حقالزحمهای ثابت و مشخص که در ابتدا به توافق طرفین رسیده است را پرداخت مینماید. در این شیوه آزادی عمل پیمانکار نسبت به روش cost plus بیشتر میباشد زیرا انگیزهای برای افزایش هزینهها وجود ندارد.
١-٥) مزایای روش پرداخت هزینه بعلاوه حقالزحمه ثابت :
– با توجه به اینکه حقالزحمه و سود پیمانکار ارتباطی به هزینههای اجرا ندارد در نتیجه در جهت کاهش هزینه اقدام خواهد کرد.
– پیمانکار در جهت کاهش زمان و اتمام زود هنگام پروژه اقدام خواهد کرد زیرا پرداخت به او، فارغ از زمان اجرا میباشد.
٢-٥) معایب روش پرداخت هزینه بعلاوه حقالزحمه ثابت :
در این روش نیز مانند روش cost plus
– ریسک هزینهای بهصورت کامل به کارفرما منتقل میشود.
– اختلافنظر در خصوص برخی هزینهها که برعهده کارفرما یا پیمانکار میباشد، بروز خواهد کرد.
– چنانچه پروژه به هر دلیلی به طول انجامد به ضرر و زیان پیمانکار خواهد بود.
****************************
فصل سوم
تقسیمبندي قراردادهاي عمرانی از لحاظ تأمین منابع مالی
قراردادهای عمرانی را میتوان از لحاظ تأمین منابع مالی یعنی محل و نحوه تأمین بودجه مورد نیاز به شرح ذیل طبقه بندی کرد:
١) روشهاي غیراستقراضی:
١ – ١) از محل اعتبارات عمرانی
٢ – ١) از محل اعتبارات غیرعمرانی یا منابع داخلی
٣ – ١) سیستم قراردادهای یکپارچه
٤ – ١) فروش اوراق مشارکت
٥ – ١) فروش سهام در بازار بورس
٢) روشهاي استقراضی:
١ – ٢) روش اعتبار اسنادی (LC)
٢ – ٢) وامهای بینالمللی
٣ – ٢) وامهای داخلی
١) روشهاي غیر استقراضی
١ – ١) از محل اعتبارات عمرانی:
این روش مختص پروژههای دولتی میباشد و اعتبار مورد نیاز جهت اجرا نیز توسط دولت تأمین گردیده که آن را اصطلاحاً اعتبار عمرانی مینامند.
٢ – ١) از محل اعتبارات غیر عمرانی:
اعتباراتی که از محل منابع داخلی یک مجموعه باشد و جهت اجرای پروژه در نظر گرفته شود را اعتبار غیرعمرانی مینامند این روش پروژه میتواند جهت پروژههای دولتی نیز بکار گرفته شود.
٣ -١) سیستم قراردادهاي یکپارچه:
این روش در قسمت اجرا توضیح داده شد. در این تقسیمبندی نیز میتوان به این نوع قراردادها اشاره کرد.
٤ -١) اوراق مشارکت :
اوراق مشارکت در اصطلاح علم اقتصاد، از اوراق بهادار است که توسط دولت، شهرداری، شرکتهای دولتی و خصوصی، برای تأمین اعتبار طرحهای عمرانی در کشور، منتشر میگردد. تهیه، دستورالعمل اجرایی و مقررات ناظر بر انتشار اوراق مشارکت برعهده، بانک مرکزی است. طبق دستورالعمل بانک مرکزی، اوراق مشارکت اوراق بهاداری هستند که با مجوز بانک مرکزی برای تأمین بخشی از منابع مالی مورد نیاز، طرحهای سود آور تولیدی و خدماتی (به استثنای امور بازرگانی) در چارچوب عقد مشارکت مدنی، توسط سازمان جاری منتشر میشود. در هر ورقه، مشارکت، میزان سهم دارنده، آن مشخص شدهاست. تفاوت اوراق مشارکت و اوراق قرضه این است که در اوراق مشارکت وجوه دریافتی حتماً باید در طرحهای مشخص تولیدی، عمرانی، یا خدمات به کار گرفته شود، اما در اوراق قرضه برای وامگیرنده محدودیت خاصی ایجاد نمیگردد. انتشار اوراق مشارکت از جمله سیاستهای انقباضی پولی است که گاهی ممکن است نتیجه معکوس داشته و باعث افزایش نقدینگی شود (استرداد اوراق به بانکها بعد از مدت کوتاهی توسط خریداران). اوراق بهادار با نام یا بینامی است.
٥-١) فروش سهام در بازار بورس:
– در این سیستم کارفرما با ارائه مدارك و مستندات و رعایت ضوابط نسبت به ارائه پروژه در بازار بورس و فروش سهام اقدام نموده و قسمتی از منابع مالی مورد نیاز پروژه را تأمین مینماید.
٢) روشهاي استقراضی (٣)
خطوط اعتباری LC
وامهای بینالمللی وامهای داخلی
١-٢) LC یا اعتبار اسنادی:
اعتبار اسنادی تعهدی از بانک است که به خریدار و فروشنده داده میشود و تعهد میشود که میزان پرداختی خریدار به فروشنده بهموقع و با مبلغ صحیح به دست فروشنده خواهد رسید. هرگاه که خریدار قادر به پرداخت مبلغ خرید نباشد، بانک موظف است باقیمانده یا تمام مبلغ خرید را بپردازد. اعتبارات اسنادی اغلب در معاملات بینالمللی به منظور اطمینان از دریافت مبالغ پرداختی مورد استفاده قرار میگیرد.
بهدلیل ماهیت معاملات بینالمللی که شامل عواملی همچون مسافت و تفاوت قوانین کشورها و…، اعتبارات اسنادی یک جنبه بسیار مهم در تجارت بینالمللی شده است. بانک همچنین به نیابت از خریدار که نگهدارنده اعتبارات اسنادی است تا زمان در یافت تأییدیه که کالاهای خریداری شده حمل شدهاند وجه را پرداخت نخواهد کرد.
– مزایای اعتبارات اسنادی:
١- اطمینان فروشنده از اینکه پس از ارائه اسناد حمل وجه اعتبار را مطابق شرایط اعتبار از بانک کارگزار یا تأییدکننده دریافت میکند.
٢-امکان کنترل تاریخ حمل و تحویل نهایی کالا.
٣-تحصیل اسناد حمل مطابق با مفاد موافقت اولیه تحت شرایط قرارداد میان طرفین
٤-اطمینان از اینکه پرداخت وجه اعتبار به فروشنده فقط بعد از انتقال و فک مالکیت کالا از وی صورت میگیرد.
٥-امکان کسب تسهیلات بیشتر برای فروشنده در مقابل اعتبار گشایش یافته برای تهیه کالای سفارش شده
٦- تعهد بانک برای پرداخت بها در معاملات بجای فرد فروشنده در مورد اعتبارات اسنادی از جهات مختلف، تقسیماتی وجود دارد که مهمترین آنها به شرح زیر میباشد:
در رابطه با اعتبارات اسنادی در ایران باید خاطرنشان کرد که به دلیل محدودیتهای وضع شده توسط بانک مرکزی انواعی از این اعتبارات غیر قابل استفاده در ایران میباشد و یا احتیاج به مجوز بانک مرکزی دارد.
_ برخی از انواع اعتبارات اسنادی عبارتند از:
_ یوزانس
_ ریفاینانس
_ فاینانس
١-١-٢) یوزانس (Usance LC)
در اعتبارات اسنادی گشایش شده به صورت یوزانس، هنگامی که ذینفع اعتبار اسنادی (فروشنده کالا یا خدمات) نسبت به حمل کالا اقدام و اسناد بدون مغایرت را به بانک ذیربط ارائه میدهد، از تاریخ ارائه اسناد و بارنامه طبق توافق قبلی و پس از خاتمه دورة یوزانس مبلغ اعتبار (اصل و فرع) را از بانک مربوطه اخذ خواهد نمود.
در اعتبارات اسنادی گشایش شده به صورت یوزانس، هنگامی که ذینفع اعتبار اسنادی نسبت به ارسال کالا اقدام و اسناد بدون مغایرت را به بانک ذیربط ارائه میدهد، از تاریخ ارائه اسناد/بارنامه و پس از خاتمه دورة یوزانس مبلغ اعتبار را از بانک مربوطه اخذ خواهد نمود. بانکها عمدتاً وجه این اسناد را تنزیل نموده و وجه آن را قبل از سررسید به فروشنده پرداخت مینمایند.
٢-١-٢)ریفاینانس (Refinance LC)
در مواقعی که کالای موضوع اعتبار دارای بازار (تقاضا) خوبی باشد، فروشنده مایل نیست وجه کالا را به صورت اعتبار اسنادی یوزانس دریافت نماید. از طرف دیگر خریدار نیز به دلیل فقدان نقدینگی قادر به پرداخت نقدی اعتبار اسنادی نمیباشد، در این حالت معمولاً خریدار از بانک خود (گشایشکننده اعتبار اسنادی) درخواست میکند که وجه اعتباراسنادی از طریق بانک معاملهکننده اسناد به صورت نقدی به فروشنده پرداخت و متعاقباٌ اصل و سود مبلغ پرداخت شده توسط خریدار بهصورت یکجا در پایان یک دوره زمانی مشخص به بانک مزبور پرداخت گردد.
با عنایت به اینکه نرخ سود اینگونه تسهیلات نسبت به سود تسهیلات ریالی بسیار کم میباشد کمک مؤثری برای واردکنندگان جهت کاهش هزینههای تمام شده کالا خواهد بود.
قراردادهای ریفاینانس برای تأمین مالی طرحهای کوتاه مدت (حداکثر یکساله از زمان معامله اسناد یا تاریخ بارنامه) منعقد میگردند. مدت استفاده از تسهیلات ریفاینانس به صورت (سه، شش، و ۹ ماهه) نیز قابل استفاده است مشروط به اینکه خط اعتباری خاص با شرایط زمانی زیر یکسال در بانک عامل وجود داشته باشد.
٣-١-٢) فاینانس Finance LC
تأمین مالی طرحهای تولیدی (سرمایهگذاری)، فاینانس نامیده میشود. چنانچه کالای موضوع اعتبار دارای بازار (تقاضا) خوبی باشد، فروشنده راساً از قبول اعتبار اسنادی یوزانس خودداری میکند و از متقاضی اعتبار درخواست مینماید که نسبت به یافتن مؤسسات مالی معتبر (مانند بانکهای تجاری) برای تأمین مالی اعتبار (Finance) اقدام نماید. در صورت قبول مؤسسه مالی مورد نظر ذینفع اعتبار در روز معامله اسناد مبلغ اعتبار را از شرکت مزبور دریافت میدارد و این مؤسسه مالی مبلغ اعتبار به علاوه سود مربوطه را در سررسید (پایان دوره یوزانس) از بانک ذیربط اخذ مینماید. این روش پرداخت را فاینانس مالی و به مؤسسات تأمینکننده وجوه، فاینانسر مالی میگویند. قراردادهای فاینانس برای تأمین مالی طرحهای میانمدت و بلندمدت منعقد میگردند.
مدت دوره استفاده از تسهیلات فاینانس معمولاً بین یک تا سه سال و مدت دوره بازپرداخت بین ٥ تا ١٥ سال در مورد طرحهای مختلف متغیر است.
_ تفاوت بین تسهیلات فاینانس و ریفاینانس
١) حداکثر مدت جهت اعطای تسهیلات ریفاینانس تا یکسال و برای فاینانس بیش از یکسال میباشد.
٢) باز پرداخت تسهیلات به بانکهای خارجی در ریفاینانس توسط بانکهای تجاری و در فاینانس توسط بانک
مرکزی تضمین شده است.
٣) از تسهیلات فاینانس برای خرید و احداث پروژههای سرمایهای و تجهیزات، ماشینآلات خطوط تولیدی و خدمات اعم از نصب و راهاندازی، آموزش و دانش فنی استفاده میگردد در حالیکه از تسهیلات ریفاینانس برای ورود کالاهای خاصی است که بانک تعیین میکند استفاده میشود.
٤) استفادهکنندگان از تسهیلات فاینانس شامل اشخاص حقیقی، اشخاص حقوقی، وزارتخانهها، سازمانها و شرکتهای دولتی میباشند اما در تسهیلات ریفاینانس علاوه بر اشخاص حقیقی و حقوقی، شرکتها و سازمانهای وابسته به دولت، چنانچه از منابع بودجه عمومی کشور بهطور کلی و یا برای ثبت سفارش خاصی استفاده نمینمایند مشمول استفاده از این تسهیلات خواهند بود.
٢-٢) وامهاي بینالمللی:
در این روش که مخصوص پروژههای بزرگ ملی و زیربنایی است در حقیقت مجری طرح از یکی از مؤسسات یا بانکهای معتبر خارجی نسبت به اخذ تسهیلات اقدام مینماید.
٣-٢) وامهاي خارجی:
در این روش نیز کارفرما به کمک مؤسسات مالی یا بانکهای داخلی نسبت به تأمین اعتبار مورد نیاز جهت اجرای پروژه اقدام مینماید.
نتیجهگیري
همانطور که عنوان شد کلیه قراردادهای عمرانی را میتوان از سه بعد (نحوه تأمین منابع مالی، روش اجرا و نحوه پرداخت هزینهها) تحلیل و بررسی نمود.
مدیران تصمیمگیرنده سازمان با توجه به شرایط مالی مجموعه و شرایط اقتصادی جامعه و بررسی توجیه اقتصادی تهیه شده جهت پروژه در خصوص نحوه تأمین منابع تصمیمسازی میکنند.
همانطور که عنوان شد روش انجام پروژه در حقیقت یعنی نحوه ترکیب و سازماندهی خدمات طراحی، تدارك کالا و مصالح، ساخت و بهرهبرداری پروژه و تفاوت اصلی در روشهای مختلف، توزیع ریسکهای انجام و تحویل بین گروههای درگیر در پروژه است و در حقیقت کارفرما باید تواناییها و ضعفهای سازمانی خود را ارزیابی کرده و با توجه به آن سیستمی را جهت اجرا انتخاب کند که در کاهش زمان و هزینه و افزایش کیفیت مؤثر باشد.
روش پرداخت هزینهها یعنی ارتباط مالی بین کارفرما و سایر عوامل مرتبط با پروژه که این نیز با توجه به شرایط مالی مجموعه کارفرما و تا حدودی با توجه شیوه تأمین منابع مالی توسط مدیران ارشد کارفرما تعیین خواهد شد.
لذا هر قراردادی که منعقد میشود قبلا از سه بعد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با توجه به شرایط عنوان شده بهترین تصمیم گرفته شده است. اتخاذ این تصمیم میتواند در موفقیت و شکست پروژه تأثیرگذار باشد.
منابع:
١ – سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور «ضوابط اجرایی روش طرح و ساخت»
٢ – س.م.ع. لطیفی رستمی، غ شیرازی رستمی، ف حاجیزاده رستمی «بررسی و ارزیابی مزایا و معایب روشهای اجرای پروژه و مقایسه آنها» دومین کنفرانس مدیریت پروژه
٣ – بانک ملی جمهوری اسلامی ایران (سایت رسمی)
دانشگاه علوم تحقیقات کرمان – زمستان ۱۳۹۲ تحلیل و دستهبندي قراردادهاي عمرانی گردآوري: سیدرضا بدیعی خیرآبادي دانشجوي کارشناسی ارشد مهندسی صنایع (سیستم و بهرهوري) استاد: سرکار خانم دکتر مرجان محمد جعفري ****************** چکیده: انتخاب نوع قرارداد یکی از تصمیمات استراتژیک پروژه است که معمولاً همزمان و یا پس از پایان مطالعات امکانسنجی و توجیه اقتصادی […]
دیدگاه بسته شده است.