تشکیل فدراسیون از تشکل‌های کوچک به افزایش وزن بخش‌خصوصی می‌انجامد

مشاور عالی رییس اتاق ایران تشکیل فدراسیون از تشکل‌های کوچک به افزایش وزن بخش‌خصوصی می‌انجامد احمد پورفلاح، مشاور عالی رییس اتاق ایران می‌گوید: اگر بخش خصوصی به معنای واقعی همصدا باشند می‌توانند در خیلی از حوزه‌ها به نتیجه برسند؛ این نتیجه هم در مطالبه‌گری از دولت مفهوم پیدا می‌کند و هم در تنظیم رفتارهای جمع […]

مشاور عالی رییس اتاق ایران

تشکیل فدراسیون از تشکل‌های کوچک به افزایش وزن بخش‌خصوصی می‌انجامد

احمد پورفلاح، مشاور عالی رییس اتاق ایران می‌گوید: اگر بخش خصوصی به معنای واقعی همصدا باشند می‌توانند در خیلی از حوزه‌ها به نتیجه برسند؛ این نتیجه هم در مطالبه‌گری از دولت مفهوم پیدا می‌کند و هم در تنظیم رفتارهای جمع اضداد و نتیجه مشترک؛ تجربه تاریخی نداریم، فرهنگ کار جمعی ضعیف است، فردگرایی در تشکل معنا ندارد، تشکل‌های موازی و کوچک، اینها عواملی است که نتیجه آن در یک جمله خلاصه می‌شود: «تشکل‌های بخش خصوصی موازی با تجمیع، می‌توانند قدرت تأثیرگذاری خود را بالاتر ببرند.» پورفلاح، مشاور عالی رییس اتاق ایران در گفت‌وگو با پایگاه خبری اتاق ایران می‌گوید: تجمیع تشکل‌های موازی قدرت مطالبه‌گری و تأثیرگذاری بخش خصوصی را بالاتر می‌برد. وی معتقد است برای رتبه‌بندی تشکل‌ها، باید دقیق عمل شود، رفتار سلیقه‌ای تخم ناامیدی در فضا می‌کارد. آنچه در ذیل می‌خوانید ماحصل گفت‌وگوی پایگاه خبری اتاق ایران با احمد پورفلاح است.

 +تشکل‌های بخش خصوصی چگونه می‌توانند کارایی و تأثیرگذاری خود را در سیاست‌گذاری‌ها افزایش دهند؟

همان‌طور که در بدنه دولت، مواردی را می‌بینیم که متناقض با اهداف، سیاست‌ها و کارآمدی بخش خصوصی است، در عملکرد خود بخش خصوصی هم مواردی دیده می‌شود که با هدف‌گذاری کلان آن‌ها، همخوانی ندارد. درنهایت این ناهمخوانی باعث می‌شود که دولت و دولتی‌‌ها نگاه درستی به بخش خصوصی نداشته باشند. وقتی می‌گوییم که دولت یا مجلس قوانین و مقرراتی را تدوین و تصویب کنند که به نفع بخش خصوصی باشد، بخش خصوصی هم باید مقبول این نگاه باشد. البته در سال‌های اخیر، اتاق ایران این مأموریت را عهده‌دار شده است. اما بدنه اتاق‌ها، هم فقط ساختمان و فیزیک نیست؛ بدنه اتاق ایران متشکل از فعالان اقتصادی است که با این سازمان‌ها مرتبط هستند؛ اگر ارتباط این بنگاه‌ها به‌صورت انفرادی، سامان داده‌شده حتماً در تصمیم‌گیری‌ها و عمل، باعث تشتت می‌شود و نتیجه این تشتت جز زیان‌بخش خصوصی نخواهد بود.

+برای انسجام در طرح و پیگیری مطالبات چه باید کرد؟

باید بنگاه‌دار‌ها در تشکل‌های مختلف بخش خصوصی حضور داشته باشند و تشکل‌های موازی و کوچک باهم دیگر ادغام شوند؛ باید آنها به‌صورت سیستمی کار کنند؛ در نهایت برای بهبود کیفیت کار آموزش جدی لازم است. اما ما در این زمینه‌ها فوق‌العاده ضعیف هستیم.

+چرا؟

برای این‌که ما در تشکل‌گرایی، تجربه کافی نداریم، شاید حدود ۳ یا ۴ دهه بیش‌تر تجربه نداریم. تشکل‌ها باید در آینده منسجم‌تر و منضبط‌تر و براساس منافع عمومی حرکت کنند.

+شما در تشکل‌های متعددی حضور داشتید؛ مهم‌ترین مشکل را در عمل چه می‌بینید؟

فردگرایی و نفع خود را دیدن؛ من بار‌ها در تشکل‌ها به موردی برخورد کرده‌ام که فرد دلیل حضور خود را در فلان تشکل، منفعت‌گرایی و پیش بردن کار بنگاه خود می‌داند. درحالی‌که فلسفه حضور در تشکل یعنی نفع جمع تأمین شود و در کنار منفعت جمع، منافع فرد هم تأمین خواهد شد. تشکل‌گرایی و کار جمعی الزام امروز بنگاه‌های اقتصادی است؛ در کشوری مثل ترکیه نزدیک دو هزار تشکل کار باهم می‌کنند ولی در ایران همین ۱۴۰ تشکل هم نمی‌توانند باهم کار مشترک انجام دهند. مثلاً برای یک حوزه، با ۳ عنوان متفاوت تشکل ثبت‌شده است. اینجا ما نه‌تنها هم‌افزایی نداریم بلکه تشکل‌ها نمی‌توانند باهم به نقطه اشتراک و تفاهم در کار برسند.

+برای هم‌افزایی تشکل‌ها به تجمیع تشکل‌های موازی به‌عنوان یک‌راه‌حل توجه می‌شود. با توجه به مشکلات ساختاری و فرهنگی، موانع عملی این تجمیع چه خواهد بود؟

معاونت تشکل‌ها و کمیسیون تشکل‌ها در اتاق ایران، در جهت بررسی دقیق اطلاعات و مجوز قانونی به تشکل‌ها بیش‌تر از قبل کار می‌کند؛ ملاک عمل، باید قانون باشد. البته اتاق ایران با وزارت رفاه، کار و تأمین اجتماعی و وزارت کشور هم توافق کرده که از صدور مجوز به تشکل‌های موازی خودداری کنند. اتاق ایران باید دقت و توجه کند و نقش داوری را برای تشکل‌ها بازی کنند تا اینها به‌جای تشکل‌های کوچک و موازی باهم تجمیع شوند تا هم‌افزایی داشته باشند.

اتاق باید سعی کند تشکل‌های بیش‌تری را در رشته‌های مختلفی ایجاد کند و بعد به سمت تشکیل فدراسیون و کنفدراسیون حرکت کنند. نتیجه این کار، بالا رفتن وزن بخش خصوصی است. افزایش وزن به معنای کشتی گرفتن نیست بلکه هدف تأثیرگذاری بخش خصوصی است که خروجی این هم‌افزایی و انسجام در عمل است که نتیجه آن ارتقای اقتصاد ملی و بخش خصوصی است. در اینجا نقش پژوهشکده‌ها مهم است.

+آیا پژوهشکده‌ای با این عنوان، نقش آموزش تشکل‌ها را به عهده دارد؟

این پیشنهاد را ما به اتاق ایران داده‌ایم. البته در اتاق هم بخش پژوهشی داریم ولی آموزش تشکل‌ها نیاز به انسجام دارد. باید با هدف‌گذاری آموزش انجام شود. ما در کمیته مشورتی اتاق ایران، در ۴ رشته کار می‌کنیم که افراد متخصص در این ۴ کمیته حضور دارند، بدون این‌که در موارد اجرایی دخالت کنند. نتیجه آن در اختیار رییس اتاق ایران قرار می‌گیرد تا برای تصمیم‌گیری‌ها از این موارد استفاده شود.

+مسأله دیگر رتبه‌بندی تشکل‌هاست؛ براساس چه شاخص‌هایی این رتبه‌بندی انجام خواهد شد؟

ما قبلاً هم چندین بار تجربه رتبه‌بندی داشتم، باید پارامترهای مختلف دقیق شناسایی، بررسی و بعد در لیست شاخص‌‌ها گنجانده شود. در همین نشست اخیر امین‌الضرب، برای اهدای نشان طلایی به ۳ بنگاه خیلی از معیار‌ها برای بررسی عملکرد بنگاه‌های اقتصادی به‌طور دقیقی مشخص شد ولی بازهم نیاز به بررسی دقیق‌تری دارد. درواقع اگر این ارزیابی‌‌ها برای رتبه‌بندی دقیق و درست انجام نشود نه‌تنها به آن هدف تعیین‌شده نمی‌رسیم بلکه از اهداف اولیه خود هم دور می‌شویم و تخم ناامیدی را در ذهن خیلی از تشکل‌ها می‌کاریم. باید پارامتر‌ها دقیق و اطلاعات مستند جمع‌آوری شود. باید کمیته متخصصی روی موضوع کار کنند تا اعمال‌نظر شخصی هم در رتبه‌بندی تشکل‌ها تأثیرگذار نباشد. تیم علمی قوی از رشته‌های مختلف آمار، جامعه‌شناسی، اقتصادی، روانشناسی و توسعه، حقوق، متخصص صنعت و تولید در این کمیته حضور داشته باشند تا شاخص‌‌ها دربیاید و براساس آن رتبه‌بندی‌‌ها انجام شود.

+برخی از تشکل‌ها معتقد هستند که نقش حمایتی اتاق ایران از آنها کمرنگ است؛ به نظر شما برای حمایت از تشکل‌ها چه باید کرد؟

برای قضاوت باید حرف دو طرف را شنید؛ این‌که چرا از یک تشکل به میزان انتظار آنها حمایت نشده است؟ البته تشکل‌ها بیش‌تر به حمایت مالی اشاره می‌کنند درحالی‌که باید به حمایت آماری-اطلاعاتی و تکنولوژیکی توجه شود. در کمیسیون تشکل‌های قبلی اتاق تهران ضوابطی برای کمک به تشکل‌ها مشخص‌شده بود. در آنجا قرار بود کمک مالی که به تشکل‌ها داده می‌شود در قبال پروژه‌ها انجام شود و بر عملکرد و نحوه هزینه کرد این پول‌‌ها نظارت شود. باید قبل از پرداخت این کمک مالی هم بر درخواست‌ها نظارت شود. اتاق باید وضعیت را بررسی کند و درنهایت تصمیم‌گیری شود، باید ضوابط برای کمک مالی کاملاً مشخص شود. البته من قبول دارم که درگذشته هم در این زمینه بی‌نظمی داشتیم. شاید دلیل اصلی این بود که منابع دقیق آماری-اطلاعاتی برای تصمیم‌گیری نداشتیم. برای همین وقتی به تشکلی کمک مالی می‌شد خیلی از تشکل‌ها انتظار داشتند بدون ارایه طرح این کمک مالی را دریافت کنند. در این ۵-۶ سال اخیر اتاق ایران، تهران و شهرستان‌ها خیلی دقیق‌تر عمل کردند. مثلاً ما می‌توانیم از آیین‌نامه‌ای که در اتاق تهران تنظیم‌شده استفاده کنیم.

+شما به همصدایی تشکل‌ها در انعکاس مطالبات اشاره می‌کنید؛ این همصدایی در کجاست؛ آیا در مطالبه گری از دولت تعریف‌شده یا این‌که در تنظیم روابط بخش خصوصی با بخش خصوصی هم‌‌معنا پیدا می‌کند؟

 

این سؤال بسیار دقیقی و ظریفی است؛ اگر بخش خصوصی به معنای واقعی همصدا باشند می‌توانند در خیلی از حوزه‌ها به نتیجه برسند؛ این نتیجه هم در مطالبه‌گری از دولت مفهوم پیدا می‌کند و هم در تنظیم رفتارهای خود بخش خصوصی باهمدیگر. اگر تشکل‌ها باهم همصدا باشند در بازآموزی خودشان، در شناخت و آگاهی خود و در انتقال این تجارب به اعضا هم مفید خواهند بود. در نتیجه هزینه صرف شده کم‌تر خواهد بود. حتی اگر به دنبال یک قانون یا مقررات حمایتی هستند صدای رساتری داشته باشند. یا این‌که در تنظیم روابط تشکل‌ها با اتاق به همنوایی می‌رسند که درنهایت قدر چانه‌زنی آنها با اتاق بالاتر می‌رود. این تجمیع و کار جمعی در تجارب بین‌المللی هم دیده می‌شود؛ آنجا علاوه بر این‌که تشکل‌های بخش خصوصی باهم دیگر، همکاری نزدیکی دارند حتی بنگاه‌های اقتصادی هم باهم تجمیع شده، و با تشکیل واحدهای بزرگ‌تر باهم دیگر کار می‌کنند. در ایران به دلیل کم‌کاری تشکل‌های بخش خصوصی، اتاق ایران و اتاق‌های سراسر کشور این تجمیع انجام‌نشده است.