حرفهای خودی و بیخودی نیما، جوان ناکام! بعله، دنیا همین است، به کسی وفا نکرده و دیر یا زود حساب همه را کف دستشان میگذارد، اینجوریها هم نیست که همیشه بر وفق مراد و به کام یک نفر و یک دسته و یک قانون و یک سامانه و حتی یک نوع ارز باشد و […]
حرفهای خودی و بیخودی
نیما، جوان ناکام!
بعله، دنیا همین است، به کسی وفا نکرده و دیر یا زود حساب همه را کف دستشان میگذارد، اینجوریها هم نیست که همیشه بر وفق مراد و به کام یک نفر و یک دسته و یک قانون و یک سامانه و حتی یک نوع ارز باشد و بالا و پایین زیاد داره، گهی پشت به زین و گهی زین به پشت، فقط حیف که ما آدمهای انساننما، نه درس میگیریم و نه تجربه میآموزیم، تا خودمان تبدیل به آینه عبرت نشویم، از روزگار عبرت نمیگیریم، بالاخره چه میشود کرد ما موجودات دوپای مدعی، گِل و ذاتمان اینجوری است! بگذریم…
اینکه بازار توافقی جان تازه گرفته و قرار شده صادرکنندگان به جای آنکه ارز خود را در سامانه نیما تقدیم کنند، میبایست به بازار ارز تجاری تشریف آورده و در آنجا براساس نرخ توافقی (که باید رسماً اعلام شود و هرچه هست توافقی نیست!!) آن را به ریال مادرمرده تبدیل کنند و حالش را ببرند و دیگر از آن نرخ نیمایی که حداقل نیمی از ارزش دلار و یورو و یوان و… کسب شده جنابان صادرکننده را بخار میکرد، برای تبدیل خبری نیست و علیالحساب دنیا به کام شرکتهای صادراتمحور، شده است که لااقل در این تلاطمهای اقتصادی و سیاسی، حلاوت صادرات، کام تولیدکننده را شیرین نماید، بلکه تولید جانی تازه بگیرد، البته به شرط آنکه این وسط کالاهای پرمصرف داخلی یکدفعه سر از صادرات در نیاورده و قیمت داخلی آن کهکشانی شود!
همه اینها یعنی اینکه جناب نیما جان که هنوز هشت سالگی خود را جشن نگرفته است، ناکام باید دنیای پول و ارز را رها کرده و برود کنار دست سامانهها بازارهای بهفنا رفته قبلی و ارز ترجیحی و… آفتاب گرفته و خاطرات خود را مرور کند و مثل همه اسلاف و انواع خود، زندگی بخور نمیر خود را طی کرده و نه بهطور کل از خدمت مرخص شود و نه درستدرمان بر سرکار مانده و خدمت کند!
راستش نمیدانم در این سرمای استخوانسوز غیرمعمول پاییزی که فرمودهاند ۲ درجه خانهها را سردتر کنیم تا از پیچ تاریخی و شرایط حساس کنونی عبور کنیم و همچین دوران چندماهه رکود و انجماد بازار، این به زیر کشیدن نیما جان که از همان اول هم نحیف و لاغرمردنی بود و استقرار سامانه گولاخ تجاری ارزی مرکز مبادلات ارز و طلا، چقدر به نفع آن سرما و این یخبندان است، ولی هرچه هست اگر نفعی نداشته باشد، ضرری هم نمیرساند. هرچند امید ما به منفعت همه است از قِبَل رونق تولید و صنعت و البته گرم و جدی و محکمتر شدن چنددرجهای دولت جوانبخت مسعود در مسیر عمل به شعار و وعدهها بهازای لبیک خلقا… به دو درجه سردتر کردن خانهها…!
به هرحال اینکه ارز ترجیحی هم در سال آینده حدود ۱۰ هزار تومانی گرانتر از حالحاضر خواهد شد و یحتمل نرخ ۳۸۵۰۰ تومانی آن در قالب بودجه سال آتی پس از تصویب و تأیید، ابلاغ خواهد شد، ارزی که چه باور کنید و چه باور نکنید هنوز کالاهایی در سبد آن باقی مانده، هرچند آبرفتگی هر روزه آنها ادامه دارد! البته با توجه به اینکه مقدار ارز تخصیصی به واردات کالاهای اساسی ارز ترجیحیبگیر، حدود ۲۰ درصدی برای سال آتی کمتر از رقم امسال است، این افزایش بیش از ۳۰ درصدی در نرخ ارز ترجیحی، هم خبر خوب است و هم خبر بد، خبر خوبش این است که یحتمل هیچ کالای اساسی مشمول در سال آتی غیرمشمول نمیشود، و خبر بد اینکه، در سال ۴۰۳ همه جنابان کالاهای اساسی ارز ترجیحیبگیر، حداقل ۳۰ درصدی گران میشوند و این افزایش قیمت در کالاهای اساسی، قطع به یقین کل بازار را با تورم بهمراتب بالاتر از ۳۰ درصد در ۴۰۴ روبرو خواهد کرد، حالا اختیار با شماست که خبر خوب را بچسبید و کیف و حال خود را منقص نکنید، یا با شنیدن خبر بد از امروز، زجه مویههای خود برای سال بعد را شروع کرده و در کنار خیل عظیم غصهها، این یکی را بر صدر بنشانید!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.