گزارش از کف بازار موبایل؛ تأثیر نام ایرانی بر ارزش یک گوشی!

موبایل داخلی عبارتی است که چند سالی‌ است صدای بلند آن از بیلبوردهای خیابانی تا تبلیغات فضای مجازی که سعی در نشان دادن توانایی تولید ملی دارند، شنیده می‌شود. اما سؤال این است که موبایل تولید داخل از کی و تا کجا توانسته سهمی در دستان کاربران ایرانی داشته باشد؟ مفهومی که تعدد نظر سر […]

موبایل داخلی عبارتی است که چند سالی‌ است صدای بلند آن از بیلبوردهای خیابانی تا تبلیغات فضای مجازی که سعی در نشان دادن توانایی تولید ملی دارند، شنیده می‌شود. اما سؤال این است که موبایل تولید داخل از کی و تا کجا توانسته سهمی در دستان کاربران ایرانی داشته باشد؟ مفهومی که تعدد نظر سر آن بسیار است حال بازار با کاهش عرضه‌اش مواجه شده و نه‌تنها قیمتی که حالا افزایش یافته، بلکه کارایی قابل قبول آن هم چندان در سوق دادن کسبه و مشتریان به سمت نهایی کردن خرید این دستگاه هوشمند، مؤثر واقع نشده است. گزارش میدانی ما از فعالان و قدیمی‌های این حوزه در محدوده پل حافظ، مرکز خریدوفروش وسایل هوشمند و دیجیتالی حاکی از آن است که گوشی‌های مدعی تولید داخل هرچند به لحاظ نرم‌افزاری و سخت‌افزاری گوشی‌های استانداردی به شمار می‌آیند، اما قیمت‌گذاری هم‌سطح این محصول با برندهای خارجی شناخته‌شده از جمله شیائومی و سامسونگ، رأی مشتری را در لحظه تصمیم‌گیری برمی‌گرداند.

عرضه کاهشی موبایل داخلی؛ ‌نه گویی هست نه میدانی

برای اینکه از حال‌وهوای بازار باخبر شویم ابتدا به بازار موبایل ایران می‌رویم و نگاهی سریع به ویترین مغازه‌ها می‌اندازیم. اگر بخواهیم از مقدار و تعداد موبایل‌های ایرانی در ویترین مغازه‌های این پاساژ بگوییم، به‌نظر کلمه «اندک» مناسب باشد. دنبال ویترینی می‌گردیم که گوشی‌ داخلی داشته باشد. وارد یکی از مغازه‌ها می‌شویم، چند نفری درحال تماشای گوشی‌های روی میز‌ها هستند، یکی، دو نفری هم مدام از ویژگی‌های گوشی‌های خارجی می‌پرسند. به فروشنده می‌گوییم گوشی ایرانی می‌خواهیم. او در جواب می‌گوید؛ در حال‌حاضر مقدار عرضه این موبایل‌‌ها نسبت به سال گذشته کاهش یافته است و چند ماهی می‌شود که خبری از این برند‌ها نیست. بلافاصله بعد از این پاسخ، در حالی که به گوشی در دستش نگاه می‌اندازد از ما می‌پرسد بودجه شما چقدر است؟ اگر در محدوده قیمتی ۱۲ الی ۱۳ میلیون تومانی قصد خرید دارید، یک مقدار هم اضافه کنید و گوشی A35 128 گیگ را بخرید. از لحاظ قابلیت‌های مختلف به‌ویژه دوربین خیلی بهتر است. جمله «اگر به من باشد ترجیح می‌دهم سامسونگ بخرم» شاید آخرین تلاش او برای متقاعد کردن و جذب مشتری است که بیان می‌شود. قیمت گوشی‌های تولید داخلی را جویا می‌شویم، او قیمت‌ کم این گوشی‌‌ها را که اکنون افزایش هم یافته است عامل مهمی در فروش آن‌ها به شمار می‌آورد ولی اذعان می‌کند در این مدتی که این برند‌ها وارد بازار شده است به‌طور کلی وضعیت فروش‌شان چنگی به دل نمی‌زند. این پاساژ به‌نسبت جو آرام‌تری دارد و صدای شلوغی اطراف پل حافظ در اینجا کمتر شنیده می‌شود. به طرف یکی دیگر از مغازه‌های بازار موبایل ایران می‌رویم؛ به متصدی فروش آن‌ها می‌گوییم که برای تهیه گزارش از او چند سؤال داریم، پس از چند لحظه تعلل موافقت می‌کند و از حال و روز بازار برایمان می‌گوید. با وجود اینکه نزدیک به ۱۰۰ شرکت برای تولید موبایل داخلی تسهیلات دریافت کرده‌اند اما انگار تنها نام سه برند موبایل ایرانی بیشتر گفته و شنیده می‌شود. مسئول فروش درباره موبایل داخلی می‌گوید: «الان گوشی ایرانی کمابیش در بازار دیده می‌شود.» طبق گفته او، برخلاف تبلیغات گسترده این موبایل‌‌ها به‌خصوص در آستانه بازی‌های فوتبال جام ملت‌های آسیا که بیشتر آن زمان از فروشگاه‌ها آمار این گوشی‌‌ها را می‌گرفتند، اکنون دیگر نه عرضه به آن میزان است نه پرس‌وجوها.

تن به تن شدن با برندهای جهانی

مسئول فروش با استناد به تجربه خود از کار با گوشی‌های داخلی، به‌طور کلی کیفیت این گوشی را مطلوب می‌داند و نقطه‌ضعف اصلی و بزرگ آن را قیمت‌گذاری قلمداد می‌کند. رقمی که اگر این‌قدر‌ها نبود، شاید این برند‌ها می‌توانستند جایگاهی در بازار موبایل ایران کسب کنند. به گفته او، وقتی گزینه خارجی و داخلی موبایل در یک سطح قیمتی عرضه می‌شود، جذابیت برند خارجی و ثبت اسم‌هایی که از گذشته تاکنون برای همگی مساوی کیفیت و برتری بوده است قطعاً نظر‌ها را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. البته باید گفت؛ قیمت برندهای ایرانی در زمره گوشی‌های کم‌قیمت قرار دارد اما مسئله اصلی این است که برخی از این برند‌ها در قیاس با روزهای نخست ورود به بازار حالا دستخوش تحول در قیمت‌گذاری شده‌اند. درباره سبدهای خریدی که لزوماً محصولی از برند ایرانی در آن‌ها وجود دارد می‌پرسیم، او جواب می‌دهد: «نه اینکه گوشی‌های بدی باشند حقیقتاً کیفیت خوبی دارند، اما راستش طلبه ندارند. به‌ خاطر همین منِ فروشنده را با چالش فروش روبه‌رو کرده است. در مواردی به‌سختی توانسته‌ام این محصولات را به فروش برسانم.» پیرو آنچه مسئول فروش و همکارانش در پاساژ روایت می‌کنند، از او می‌پرسیم چرا عرضه این گوشی‌‌ها به طرز چشمگیری کم شده است؛ پاسخ می‌دهد: «راستش نمی‌دانم، اوایل گوشی‌های داریا مدام به بازار می‌آمد اما الان این‌طور نیست. چند وقتی بود که اگر از خود برند هم می‌خواستیم، محصول زیادی در دسترس نبود. اما کمتر از یک ماهی است که می‌بینم در فضای مجازی خبرهایی از اجناس جدید این برند منتشر می‌شود.» حین خداحافظی و تشکر کردن بی‌هوا می‌گوید: «برای اینکه چنین برندهایی بتوانند در بازار رقابت کنند و برای مشتری جذابیتی داشته باشند باید در قیمت‌گذاری یک کارهایی انجام دهند. با این قیمت‌ها انتخاب مشتری هنوز هم برندهای خارجی است.» از بازار موبایل ایران که به سمت پاساژ علاءالدین حرکت می‌کنیم، ازدحام، همهمه و صداهایی می‌شنویم که همگی برای جذب مشتری بلند می‌شود. از لوازم جانبی و قاب موبایل گرفته تا موبایل‌های دکمه‎‌ای که جعبه و مشخصات درست‌ودرمانی ندارند در بساط دستفروشان آن ناحیه سرشار است. می‌خواهیم از در ورودی پشت پاساژ داخل شویم که چشم‌مان به یکی از ویترین‌های مغازه‌های نبش پاساژ می‌افتد. از هر دو برند ایرانی داریا و وکال (Vocal) در ویترین این مغاره گوشی وجود دارد. قیمت هر دو محصول را می‌پرسیم. لیستی را باز می‌کند و حتی به ما نشان می‌دهد تا اطمینان پیدا کنیم. رِنج قیمتی گوشی‌های مشکی و سبز داریا ۱۱ الی ۱۱ و خرده‌ای است و قیمت وی ۱۱ وکال هم حول‌وحوش هفت میلیون تومان. تفاوتی تقریباً نصف نصف. وقتی درباره کاربرد‌ها و ویژگی‌های گوشی‌‌ها می‌پرسیم می‌گوید: «حالا کدام رنگ را می‌خواهید؟» با نگاهی به دسته‌بندی موبایل‌های مغازه‌های اطراف علاءالدین، ‌مدام می‌شنویم که چه گوشی‌ای می‌خواهید؟ چطور می‌توانم کمک‌تان کنم؟ هر مدلی بخواهید داریم بفرمایید. برای اینکه ببینیم اوضاع پاساژ از چه قرار است داخل پاساژ می‌رویم و همان موقع می‌بینیم یک نفر چندین بسته برچسب‌گذاری‌شده موبایل وکال همراه خود دارد. از یکی از کسبه سؤال می‌کنیم وضعیت فروش گوشی داخلی چطور است؟ از آن استقبال شده است؟ ابتدا سرد و سنگین سری به نشانه منفی تکان می‌دهد و پس از چند ثانیه، سکوت خود را می‌شکند و می‌گوید: «خیلی فروش نداشته است.»

توجه بازار به سمت همان همیشگی‌هاست

به طرف طبقه ششم علاءالدین می‌رویم تا نظر عمده‌فروش‌های بازار موبایل را درباره تولید داخلی موبایل جویا شویم. یکی از فروشندگان که از قدیمی‌های این حوزه هم به حساب می‌آید تقاضا و خواست بازار را متمایل به موبایل‌های خارجی می‌داند. از قبل باخبر بوده که قرار است پیش او برویم و دراین‌باره نظرش را بپرسیم. مشغول صحبت که می‌شویم می‌بینیم چند نفر هم اطراف مغازه او جمع شده‌اند و یک گفت‌وگوی جمعی شکل گرفته است. به نظر او، اسم و رسم برند بر نظر مشتری به‌شدت تأثیرگذار است و خیلی‌‌ها حاضرند از هزینه‌های واجب خود بکاهند اما گوشی مطرح و پرآوازه‌ای در دست داشته باشند. او توضیح می‌دهد، تا چندی پیش محصولات برند ایرانی در سبد خریدشان وجود داشته ولی به خاطر اینکه علاقه و جهت بازار سمت موبایل‌های داخلی نیست دست‌شان برای فروش بسته بود. در همین حین، یکی دیگر از فروشندگان که در جریان گفت‌وگو قرار گرفته، اشاره می‌کند این گوشی‌‌ها از جنبه سخت‌افزاری و نرم‌افزاری خوب و باکیفیت‌اند اما مشتری با این قیمت سراغ این مدل‌‌ها نمی‌آید. رقابت با اپل، سامسونگ و شیائومی که جاافتاده و جهانی‌اند سخت است و نمی‌شود به همین راحتی‌‌ها شانه به شانه آن‌ها در بازار فعالیت کرد. یک نفر دیگر از آن جمع ناگهان می‌گوید، حتی فشار و محدودیت روی گوشی‌های وارداتی و خارجی هم عاملی نشد که توان و افکار عمومی را به خرید گوشی داخلی تشویق و ترغیب کند. او اشاره می‌کند چندین باری که در سبد خریدش از این محصولات ارسال شده نتوانسته آن‌ها را به فروش برساند و به همین خاطر متضرر شده است.

تأثیر اسم ایرانی بر ارزش یک گوشی

طبقات را به سمت پایین می‌آییم و با نگاهی جزئی‌تر دنبال موبایل‌های دکمه‌ای نوکیا می‌گردیم. در این چند دقیقه موجی از استعلام قیمت گوشی‌های آیفون به گوش می‌رسد که پس از خبر رجیستری بدجور کاهش یافته است. از چندین مغازه طبقه همکف پاساژ مدل‌های مختلف گوشی نوکیا را قیمت می‌گیریم. فروشنده که در آستانه در ایستاده می‌گوید کمتر از یک میلیون تومان تا حدود پنج میلیون تومان قیمت‌ این گوشی‌هاست. پرسش مشترک «این گوشی را برای فرد سن‌بالا می‌خواهید؟» عیان می‌کند که مشتری اصلی آن چه کسانی هستند. وقتی از علت تفاوت قیمتی می‌پرسیم درمی‌یابیم که اگر گوشی ساخت و مونتاژ چین و ویتنام باشد و گارانتی داشته باشد، باید بودجه تا همان پنج میلیون تومان افزایش یابد ولی اگر گارانتی نداشته و برچسب ساخت داخل به آن خورده باشد تا کمتر از یک میلیون تومان هم نمونه دارد. اصرار بر خرید گوشی دکمه‌ای خارجی با گارانتی شرکت بنام و قدیمی این بازار بسته پیشنهادی یکسانی است که از سمت فروشنده‌ها تکرار می‌شود. وقتی به فروشندگان داخل و حتی مغازه‌های نبش پاساژ می‌گوییم دستفروشان همین مدل را با قیمت کمتری می‌فروشند، اما با ذکر موارد تجربی از خرید ناموفق تعداد زیادی از مشتریان، ما را از مراجعه به آن‌ها باز می‌دارند. در ادامه پرس‌وجومان به یکی از فروشنده‌ها می‌گوییم گوشی دکمه‌ای ساخت ایران می‌خواهیم، او بدون اینکه سرش را بالا بیاورد با لحن کاملاً جدی می‌گوید: «ساخت داخلی چیست؟ همه این‌ها خارجی هستند.» به مغازه دیگری می‌رویم، نوکیا ۱۲۵ را پیشنهاد می‌دهد چنانچه برای فرد مسنی خریداری می‌کنیم کیبورد درشت آن کار را برایش راحت کند. اصل ویتنام بدون گارانتی را یک میلیون و ۳۰۰ تومان قیمت می‌دهد و می‌گوید اگر گارانتی می‌خواهیم باید یک میلیون افزایش قیمت را لحاظ کنیم. حال‌وهوای دستفروشان همان حوالی از گوشی‌های دکمه‌ای هم دیدنی است. قیمت‌ها مانند توضیحاتی که فروشنده‌ها می‌دهند قانع‌کننده نیست اما روند کاهشی در این محدوده احساس می‌شود. گوشی‌هایی که برخی از آن‌ها حتی بسته‌بندی و جعبه ندارند نیز در ویترین دستی فروشنده‌های اطراف پل حافظ، خریدار را به نگاه کردن وا می‌دارد. شاید کم‌قیمت بودن گوشی‌های تولید داخل در قیاس با برندهای خارجی و حتی کمتر از یک میلیون تومان برآورد کردن قیمت گوشی‌های دکمه‌ای برای قشری که متناسب با این اعداد و ارقام قادر به پرداخت هزینه است مناسب به‌نظر بیاید ولی اگر همین عامل هم دستخوش تغییری از جنس افزایش شود، مخاطب اصلی این موبایل‌‌ها در حالی که عمده پس‌انداز‌ها معطوف به تهیه گوشی برند خارجی است چه خواهد شد؟

منبع: پیوست