رابطه رفع‌ فیلترینگ با برنامه حکمرانی فضای مجازی چیست؟!

دولت ۴۰ روز پیش، طرحی را به شورای‌عالی فضای مجازی ارائه کرده که هدف آن بازگشایی برخی پلتفرم‌های فیلترشده است. این طرح در یک کارگروه محرمانه در حال بررسی بوده و تاکنون جزئیاتی از آن به صورت عمومی منتشر نشده است. به گزارش فارس؛ «بحث قانونمند بودن [فضای مجازی] همیشه به‌عنوان یک اولویت است تا […]

دولت ۴۰ روز پیش، طرحی را به شورای‌عالی فضای مجازی ارائه کرده که هدف آن بازگشایی برخی پلتفرم‌های فیلترشده است. این طرح در یک کارگروه محرمانه در حال بررسی بوده و تاکنون جزئیاتی از آن به صورت عمومی منتشر نشده است. به گزارش فارس؛ «بحث قانونمند بودن [فضای مجازی] همیشه به‌عنوان یک اولویت است تا برخورد سلیقه‌ای صورت نگیرد.» این جملات سید ستار هاشمی؛ وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، درخصوص ضرورت توجه عملیاتی به «حکمرانی قانونمند» است؛ اصل کلیدی که از ابتدا کنار اظهارنظرهای مربوط به رفع فیلتر پلتفرم‌های خارجی از سمت دولت مورد تأکید قرار گرفته است. در واقع به‌همان اندازه که یک اتفاق نظر درخصوص تغییر وضعیت فیلترینگ وجود دارد، ضرورت تدوین یک سازوکار منطقی برای حکمرانی قاعده‌مند نیز مورد وفاق همه گروه‌هاست. چرا که به عقیده کارشناسان عدم وجودِ این سازوکار مانند دهه نود سبب می‌شود دوباره تهدیدات متعدد پلتفرم‌های بی‌قاعده، فیلترینگ را به‌عنوان تنها راهِ پیش‌پای متولیان مطرح کند؛ یک سیکل معیوب و غیرمؤثر. ۲۲ آبان ماه یعنی ۴۰ روز پیش دولت برای هر دوی این‌‌ها یک طرح آماده کرده و به شورای‌عالی فضای مجازی ارائه کرده است؛ این طرح به‌صورت عمومی منتشر نشده و در نتیجه به بوته نقد و نظر کارشناسی نیز گذاشته نشده است. این سؤال کلیدی برای بسیاری از کارشناسان مطرح شده که آیا برنامه مدون و عملیاتی برای اعمال حکمرانی قاعده‌مند در این طرح وجود دارد یا خیر؟ این گزارش به بررسی این موضوع براساس مستندات مربوط به طرح و نظرات کارشناسی حول آن پرداخته است:

طرح بازگشایی پلتفرم‌‌ها چه جزئیاتی دارد؟

طرح مذکور دارای سه فاز اصلی است که فاز اول به بازگشایی برخی پلتفرم‌‌ها همچون تلگرام بدون تعریف چارچوب قانونی یا حکمرانی مشخص می‌پردازد. این فاز بدون برنامه‌ای دقیق برای نظارت یا تعیین قوانین اجرایی برای این پلتفرم‌‌ها ارائه شده است.  فاز دوم راه‌اندازی «پوسته یوتیوب» بدون اعمال حاکمیت است که خود به‌عنوان یک معضل در طرح مطرح شده است. هر چند سؤالات بسیاری پیرامون لزوم این اقدام و نبود نظارت دقیق وجود دارد، اینکه اگر قرار است در آن اعمال حاکمیت نشود، چرا پیشنهاد پوسته داده شده است؟ زمانی پوسته معنا پیدا می‌کند که از ابتدای بازگشایی اعمال شود نه اینکه در فاز اول این پلتفرم رفع فیلتر شود و بعد در فاز دوم که نزدیک به سه ماه بعد فرآیند اجرایی شدن آن اعمال می‌شود ایجاد پوسته ناکارآمد خواهد بود. موضوع بعدی که در این میان بدون پاسخ مانده است این است که مسئولیت فاز دوم به قوه قضاییه واگذار شده اما جزئیات و سازوکار آن مشخص نشده است. براساس شنیده‌ها فاز سوم بازگشایی تمامی پلتفرم‌‌ها نیز در طول یک سال آینده انجام خواهد شد که این بخش نیز با تناقض‌هایی همراه است؛ چرا که اگر هدف نهایی بازگشایی کامل است، فاز دوم با طرح ناقص خود نیازی به اجرا ندارد.

چالش‌هایی که گریبان طرح مختصر بازگشایی را می‌گیرد

براساس آنچه گفته شد در سه فاز اجرایی برای بازگشایی پلتفرم‌های خارجی نواقصی وجود دارد که می‌تواند حکمرانی فضای مجازی کشور را با چالش مواجه کند. مضاف بر این که در این طرح اساساً به موضوعاتی همچون آرامش روانی جامعه و موضوع رعایت قوانین سرزمینی ایران از سوی صاحبان پلتفرم‌‌ها هیچ اشاره‌ای نشده است. کمبود جزئیات و برنامه‌های عملیاتی، یکی از نقدهایی است که کارشناسان به طرح پیشنهادی وزارت ارتباطات وارد می‌کنند. خصوصا این که براساس شنیده‌ها، طرح کنونی فاقد جزئیات و برنامه اجرایی مدونی است و تنها در یک صفحه، جدولی ارائه شده که زمان‌بندی اقدامات را طی یک سال آینده مشخص می‌کند. علاوه بر این، برخی از موارد از جمله تقویت حکمرانی فضای مجازی در کشور و مذاکره با پلتفرم‌‌ها به‌طور کلی و بدون جزئیات ذکر شده است.

جای خالی حکمرانی در دل کلیدواژه حکمرانی

ضعف در حکمرانی فضای مجازی یکی از نقدهای جدی وارده به این طرح است. درست است که واژه «حکمرانی» در طرح ذکر شده اما هیچ برنامه اجرایی یا جزئیاتی در مورد نحوه تقویت حکمرانی فضای مجازی، ابزارهای لازم و زمان‌بندی اجرای آن ارائه نشده است. این در حالی است که موضع حکمرانی پایه و اساس حفاظت از داده‌های کاربران می‌باشد و عدم تعیین مصادیق لازم در این بخش موجب شده که طرح نتواند به‌طور مؤثر در مدیریت فضای مجازی و امنیت روانی جامعه گام‌بردارد. نقد دیگری که بر این طرح وارد می‌شود بازگشایی پیش از مذاکره با پلتفرم‌‌ها است. یکی از مشکلات اساسی طرح، بازگشایی پلتفرم‌‌ها پیش از مذاکره با شرکت‌های خارجی است زیرا در یکی از بندهای این طرح تأکید شده است که پلتفرم تلگرام در فاز اول بازگشایی شود و در فاز دوم با مدیران آن مذاکراتی صورت گیرد اما تجربه کشورهای دیگر نشان می‌دهد که فیلترینگ و محدودیت‌‌ها به‌عنوان ابزاری مؤثر برای وادار کردن پلتفرم‌‌ها به همکاری با قوانین داخلی استفاده می‌شود در حالی که این طرح با تصمیم به بازگشایی قبل از مذاکره، قدرت چانه‌زنی سیاست‌گذاران را کاهش می‌دهد.

خم شدن کمر پلتفرم‌های داخلی زیر بار یک تصمیم

آسیب به پلتفرم‌های داخلی نیز از دیگر مواردی است که به آن پرداخته نشده است. وزارت ارتباطات در این طرح هیچ مکانیزمی برای حمایت از پلتفرم‌های داخلی پیش‌بینی نکرده است. این مسئله می‌تواند منجر به کاهش جذب کاربران داخلی و صدمه به زیست‌بوم پلتفرم‌های بومی شود که در سال‌های اخیر پیشرفت‌های خوبی داشته‌اند. بی‌توجهی به امنیت روانی و اجتماعی جامعه نیز نقد دیگری است که کارشناسان بر این طرح وارد می‌کنند. در شرایط کنونی که کشور با تهدیدات منطقه‌ای و بین‌المللی روبه‌رو است، بازگشایی پلتفرم‌‌ها بدون تدابیر لازم در زمینه امنیت روانی و اجتماعی، می‌تواند فرصت سوءاستفاده‌های دشمنان و ایجاد آشوب‌های داخلی را فراهم کند. این نکته مهم در طرح نادیده گرفته شده است.

نقش کلیدی نخبگان در بازنگری طرح بازگشایی

در نهایت به نظر می‌رسد طرح بازگشایی پلتفرم‌های خارجی که توسط دولت ارائه شده، فاقد جزئیات لازم برای اجرایی شدن است و در زمینه حکمرانی فضای مجازی و امنیت روانی جامعه، ضعف‌های جدی دارد. برای موفقیت این طرح، لازم است که چارچوب‌های حکمرانی به‌طور دقیق و روشن تدوین شود و ابزارهای لازم برای اعمال آن در نظر گرفته شود. همچنین باید تدابیر لازم برای حمایت از پلتفرم‌های داخلی و تأمین امنیت روانی جامعه اتخاذ شود. در غیر این صورت، طرح مذکور نه‌تنها مشکلات فضای مجازی را حل نخواهد کرد، بلکه ممکن است آسیب‌های بیشتری به جامعه وارد کند. در این مسیر نیز یکی از شروط لازم برای تحقق این امر این است که دولت با همکاری نخبگان، کارشناسان و نهادهای مرتبط، بازنگری اساسی در جزئیات آن را انجام دهد و رویکردی جامع و منسجم برای بازگشایی پلتفرم‌‌ها و حکمرانی فضای مجازی تدوین کند.