چرا حکمرانی فضای مجازی در ایران به فیلترینگ ختم می‌شود؟

کارشناس حوزه فناوری اطلاعات، گفت: چالش هدایت کاربران و کسب‌وکار‌ها به پلتفرم‌های خارجی باعث کاهش حکمرانی در فضای مجازی شده است. در این شرایط، نبود ابزارهای نرم کافی، سیاست‌گذاران را ناچار به استفاده از فیلترینگ به‌عنوان تنها راهکار در مواقع حساس کرده است. محمدحسین انتظاری؛ کارشناس حوزه فناوری‌ اطلاعات، در گفتگو با فارس، درخصوص ابزارهای […]

کارشناس حوزه فناوری اطلاعات، گفت: چالش هدایت کاربران و کسب‌وکار‌ها به پلتفرم‌های خارجی باعث کاهش حکمرانی در فضای مجازی شده است. در این شرایط، نبود ابزارهای نرم کافی، سیاست‌گذاران را ناچار به استفاده از فیلترینگ به‌عنوان تنها راهکار در مواقع حساس کرده است. محمدحسین انتظاری؛ کارشناس حوزه فناوری‌ اطلاعات، در گفتگو با فارس، درخصوص ابزارهای لازم برای اینکه بتوانیم بر فضای مجازی حکمرانی درستی داشته باشیم، اظهار کرد: حکمرانی در فضای مجازی، مشابه فضای حقیقی، نیازمند استفاده از طیف گسترده‌ای از ابزارهاست. این ابزار‌ها از نرم‌ترین‌‌ها مانند آموزش تا سخت‌ترین‌‌ها مانند اعمال قانون و مجازات را شامل می‌شوند. هرچقدر بتوان از ابزارهای نرم برای دستیابی به اهداف حکمرانی استفاده کرد، حکمرانی بهتر و پایدارتری شکل خواهد گرفت. وی افزود: البته استفاده از ابزارهای نرم تنها زمانی مؤثر است که بتواند اهداف تعیین‌شده را محقق کند؛ در غیر این صورت، استفاده از ابزارهای سخت اجتناب‌ناپذیر می‌شود. به‌طور کلی، مشروعیت دولت‌‌ها در علوم سیاسی مبتنی بر این است که بتوانند در مواقع لزوم از ابزارهای سخت استفاده کنند. این مشروعیت، پایه تشکیل دولت‌هاست؛ چرا که اگر مسائل تنها با آموزش و ابزارهای نرم حل می‌شد، نیازی به تشکیل دولت نبود. انتظاری؛ ادامه داد: در فضای مجازی نیز، همانند فضای حقیقی، طیفی از ابزارهای نرم و سخت وجود دارد. برای حکمرانی بهتر در فضای مجازی، لازم است تا حد امکان از ابزارهای نرم استفاده شود و ابزارهای سخت به‌عنوان آخرین راه‌حل در نظر گرفته شوند. یکی از ابزارهای سخت در فضای مجازی، فیلترینگ است که باید به‌عنوان گزینه نهایی مورد استفاده قرار گیرد. سیاست‌گذار باید تلاش کند مسائل را با ابزارهای نرم حل کند و تنها در شرایطی که راه دیگری وجود ندارد، به فیلترینگ روی آورد.

نبود ابزارهای لازم سیاست‌گذار را ناچار به استفاده از فیلترینگ می‌کند

وی افزود: ابزارهای حکمرانی در سه لایه فنی، حقوقی و اقتصادی قابل تعریف هستند. ابزارهایی مانند شبکه ملی اطلاعات می‌توانند امکانات بسیاری را در اختیار سیاست‌گذاران قرار دهند. همچنین قوانین و مقررات، مسائل مالی و اقتصادی و آموزش نیز ابزارهایی هستند که می‌توان از آن‌‌ها برای حکمرانی بهره برد. اما مشکل اصلی این است که در طول سال‌ها، این ابزار‌ها به‌درستی ایجاد نشده‌اند. به‌عنوان مثال، شبکه ملی اطلاعات از سال ۱۳۹۲ تصویب شده، اما همچنان نمی‌توان از وجود یک شبکه ملی اطلاعات کامل صحبت کرد. علاوه بر این، قوانینی که باید تصویب و اجرا می‌شد نیز محقق نشده‌اند. انتظاری؛ تأکید کرد: یکی از چالش‌های اساسی، هدایت بخشی از کاربران، کسب‌وکار‌ها و رسانه‌های داخلی به سمت پلتفرم‌های خارجی بوده است. این موضوع موجب شده که امکان اعمال حکمرانی در این حوزه‌ها کاهش یابد. به عبارت دیگر، نه‌تنها ابزارهای لازم برای حکمرانی فضای مجازی ایجاد نشده، بلکه عملاً بخشی از کاربران و کسب‌وکار‌ها از دایره حکمرانی داخلی خارج شده‌اند. این شرایط باعث شده که سیاست‌گذار در بزنگاه‌ها تنها یک ابزار در اختیار داشته باشد: فیلترینگ. وقتی ابزارهای نرم و ساختارهای مناسب برای حکمرانی وجود نداشته باشند، در مواقع حساس، سیاست‌گذار ناچار به استفاده از فیلترینگ می‌شود.

کدام دستگاه‌ها می‌توانند فیلترینگ را اعمال کنند؟

وی با تأکید بر اینکه اگر در طول سال‌‌ها ابزارهای لازم برای حکمرانی فضای مجازی ایجاد شده بود و پلتفرم‌های داخلی رشد کرده بودند، نیاز به استفاده از ابزار سخت فیلترینگ بسیار کمتر می‌شد، گفت: این مسئله بار‌ها توسط سیاست‌گذاران مطرح شده و حتی مصوبات متعددی برای ایجاد این ابزار‌ها وجود داشته است. با این حال، قوای مجریه و مقننه در این زمینه کوتاهی کرده‌اند و ابزارهای لازم را فراهم نکرده‌اند. نتیجه این است که در بزنگاه‌های حساس، سیاست‌گذار گزینه دیگری جز فیلترینگ ندارد. انتظاری؛ تصریح کرد: اتفاقاتی مانند اعتراضات سال ۱۴۰۱ نشان می‌دهد که وقتی امنیت کشور در خطر باشد، شورای امنیت ملی دستور فیلترینگ پلتفرم‌‌ها را صادر می‌کند. در چنین شرایطی، حتی شورای‌عالی فضای مجازی نیز نقشی در تصمیم‌گیری درباره فیلترینگ ندارد. به‌طور کلی، فیلترینگ در کشور توسط نهادهایی مانند کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه براساس قانون جرایم رایانه‌ای یا قوه‌قضاییه انجام می‌شود. در مواردی که مسئله امنیتی می‌شود، شورای امنیت ملی وارد عمل می‌شود. نقش شورای‌عالی فضای مجازی در این زمینه بیشتر سیاست‌گذاری کلان و ایجاد ابزارهای حکمرانی است تا بتواند دست سیاست‌گذار را برای استفاده از ابزارهای مختلف باز کند. اما قوای مجریه و مقننه به سمت ایجاد این ابزار‌ها نرفته‌اند و نتیجه این شده که در لحظات بحرانی، گزینه دیگری جز فیلترینگ باقی نمی‌ماند.

راه‌حل رفع فیلترینگ چیست؟

وی افزود: راه‌حل مسئله فیلترینگ این نیست که به‌صورت ناگهانی همه محدودیت‌‌ها برداشته شود یا همه‌چیز مسدود شود. ما به یک نگاه بلندمدت نیاز داریم. سیاست‌گذاری در این حوزه نباید صرفاً براساس شرایط لحظه‌ای و عاجل باشد. به یک قوه عاقله نیاز است که بدون توجه به منافع کوتاه‌مدت سیاسی، یک نقشه‌راه بلندمدت طراحی کند. در این نقشه‌راه، باید ابزارهای مختلف برای حکمرانی فضای مجازی ایجاد شود تا نقش فیلترینگ در حکمرانی به حداقل برسد. این هدف امکان‌پذیر است، اما تنها در صورتی محقق می‌شود که نگاه بلندمدت در سیاست‌گذاری وجود داشته باشد. انتظاری؛ گفت: متأسفانه، مشکل اصلی در فضای مجازی و سایر حوزه‌ها، نبود نگاه بلندمدت در میان سیاست‌مداران است. مسائل ابتدا به مشکلات تبدیل می‌شوند، سپس به بحران‌ها و در نهایت به مسائل امنیتی بدل می‌گردند. در این شرایط، تصمیمات لحظه‌ای و کوتاه‌مدت گرفته می‌شود که تنها صورت مسئله را پاک می‌کند و بحران را به آینده موکول می‌کند. وی یادآور شد: رسانه‌ها نیز در این میان نقش مهمی دارند. بخشی از رسانه‌ها به جای اینکه با نگاه منافع ملی به مسائل بپردازند، از دو‌قطبی‌سازی‌‌ها برای پیشبرد اهداف سیاسی و جناحی خود استفاده می‌کنند. این مسئله، حل مشکلات را پیچیده‌تر و افکار عمومی را مسموم می‌کند. چنین رویه‌ای نه‌تنها به حل مسئله کمک نمی‌کند، بلکه آن را بغرنج‌تر می‌کند. انتظاری؛ خاطرنشان کرد: در نهایت، مسئله حکمرانی فضای مجازی به استفاده صرف از فیلترینگ محدود نمی‌شود. فیلترینگ تنها یک ابزار در میان ابزارهای متعدد حکمرانی است. راه‌حل اصلی، ایجاد یک نقشه‌راه بلندمدت، طراحی ابزارهای مختلف حکمرانی و سیاست‌گذاری درست است. تنها با این رویکرد است که می‌توان نقش فیلترینگ را به حداقل رساند و حکمرانی مؤثری در فضای مجازی داشت.