فاز جدید زورآزمایی تاکسی های سنتی و مدرنیته در خیابانهای پایتخت مسعود طاهری- مطمئن، ایمن و از همه مهمتر ارزان! این روزها در خیابانهای تهران برخی خودروها اسنپوار و تپ۳۰وار ویراژ میدهند. اپلیکیشنی که این روزها مخصوصاً در پایتخت ایران جولان میدهد و رانندگان تاکسی دربست را به مبارزه میطلبد. همانان که خیلیهایشان بیانصاف به […]
فاز جدید زورآزمایی تاکسی های سنتی و مدرنیته در خیابانهای پایتخت
مسعود طاهری- مطمئن، ایمن و از همه مهمتر ارزان! این روزها در خیابانهای تهران برخی خودروها اسنپوار و تپ۳۰وار ویراژ میدهند.
اپلیکیشنی که این روزها مخصوصاً در پایتخت ایران جولان میدهد و رانندگان تاکسی دربست را به مبارزه میطلبد. همانان که خیلیهایشان بیانصاف به جیب مشتری بودند و فقط تورم روزانه خود را از جیب مشتری بیرون میکشیدند!
تاکسیهای آنلاین با این مشخصات شاید خیلی زود تهران را از ماشین خلوت کنند. اینکه شخصی بداند که رأس ساعتی مشخص، رانندهای که نه تنها مشخصات خود او که حتی مشخصات ماشین وی را هم میداند، سوارش کند و از همه مهمتر نصف تاکسیهای دربستی هم هزینه کند، شاید فقط نیاز به معجزهای همچون اسنپ و تپ۳۰ داشت. البته اینها، تمام مزیتهای تاکسی آنلاین نیست. انتخاب پرداخت کرایه به وسیله پرداخت اینترنتی و نقدی، نظرسنجی از مشتریان در حین جابهجایی و تخفیف به مشتریان در صورت استفاده زیاد از این اپلیکیشن نیز از دیگر مزیتهایی است که باعث شده تاکسیهای آنلاین فعلاً گوی سبقت را از رقبا بربایند.
این ایده جالب از کجا آمد و چطور همهگیر شد؟ شاید خیلیها فکر کنند که این ایده، ایدهای داخلی بود؛ اما این طور نیست.
خاستگاه این تغییر، ایالت کالیفرنیا در آمریکا بود. ایده جدیدی که توسط گرتکمپ به یک طرح انقلابی تبدیل شد خیلی زود با پشتیبانی و شراکت تریویسکلینیک در قامت سرمایهگذار، آغازگر راهی شد که میتوان آن را تغییر عظیم در سیستم حمل و نقل عنوان کرد.
اوبر وارد بازار کار شد. ورودش بازار را رقابتی نکرد بلکه با قدرت آن را به انحصار خود درآورد. با حضور اپلیکیشن اوبر به عرصه حمل و نقل در کالیفرنیا، آنچه که اتفاق افتاد این بود که اوبر ۷۰ درصد از حملونقلهای روزانه کالیفرنیا را زیر لوای خود قرارداد. تاکسیهای معمولی شهری چارهای جز پایین آوردن نرخهای خود نداشتند تا بتوانند این انحصار را بشکنند و فضا را رقابتی کنند. اتفاقی که قطعاً به مذاق آنها خوش نمیآمد و بعدها جرقه اعتراضاتی را زد که شعلههای آتش آن روزبهروز گستردهتر میشد.
اوبر در واقع یک اپلیکیشن است که در قالب سرویس خدمات حمل و نقل به مشتری خود این امکان را میدهد تا از طریق اینترنت برای سفرهای شهری خود درخواست ماشین کند. در ادامه این پروسه بسیار سریع، مسافر میتواند از طریق اپلیکیشن مشخصات خودرو، راننده و محل دقیق او را دریافت کرده و به این ترتیب سفر امن و البته «ارزانتری» را تجربه کند.
شما میتوانید بدون هیچ دغدغهای از طریق اپلیکیشنی که روی تلفن هوشمند خود دانلود کردهاید، درخواست تاکسی کرده، از مشخصات خودرو، راننده و مکان او مطلع شوید. از طریق جیپیاس همچنین میتوانید با مکانیابی راننده متوجه شوید او دقیقاً کجاست و تا چه زمان به شما میرسد. قیمتها به طرز قابلتوجهی از تاکسیسرویسهای معمول شهری پایینتر است، سرعت در این پروسه بالاتر و تاکسیهای اینترنتی در دسترستر هستند. در واقع شما میتوانید در هر نقطهای که باشید به آنها دسترسی پیدا کنید. آیا همه اینها کافی نبود تا اوبر خیلی سریع پروبال بگیرد و به یک سیستم حمل و نقل اینترنتی محبوب تبدیل شود؟ آنچه که برای اوبر اتفاق افتاد، همین بود.
طبیعی است که در چنین شرایطی، کسب و کاری این چنین پر رونق دیگران را هم وارد گود رقابت میکند. برای اوبر اما جدیترین رقیب لیفت بود که توانست همپای این سیستم پیش برود و خودش را بین مردم جا بیندازد.
به این ترتیب بود که اوبر از محدوده صرف ایالاتمتحده خارج شده و به دیگر قارهها، کشورها و شهرها سفر کرد. حالا اوبر با ۶۶ کشور و ۵۰۷ شهر به یک سیستم حمل و نقل اینترنتی محبوب تبدیل شد. البته این محبوبیت صرفاً بین مردم مصرفکننده بود وگرنه سندیکاهای تاکسیرانی در سراسر دنیا قطع به یقین، صدای بلند زنگ خطری را بیخ گوش خود احساس میکردند که طبیعی بود بابت آن و کسب و کار از رونق افتادهشان شاکی شوند و داد اعتراض سر دهند.
در تهران نیز همین وضعیت به وجود آمد و در هفتهای که گذشت رانندگان تاکسی که تاکنون بیدغدغه هرقیمتی را به عنوان دربستی از مشتریان درخواست میکردند، جلوی مجلس تجمع کردند و خواستار توقف استفاده از این اپلیکیشنها شدند.
رانندگان معترض تجمعکننده مقابل مجلس شورای اسلامی، فعالیت «اسنپ» و«تپ۳۰» را غیرقانونی عنوان میکردند و خواستار رسیدگی مجلس به این موضوع بودند. نکته جالب در این تجمع قسمتی بود که تجمعکنندگان سعی در سیاسی و امنیتی کردن این اپلیکیشنها داشتند و مدام شعار میدادند: اسنپ آمریکایی اعدام باید گردد!
در این که هر صنفی حق اعتراض به موضوع مورد مناقشه خود را دارد، تردیدی نیست ولی در این مورد خاص جنبه نمادین پیدا کرده و انگار این مدل سنتی کسب و کار است که در برابر مدل نوین آن صفآرایی میکند.
اما باید از این مدیران و برخی رانندگان که جلوی مجلس تحصن کردهاند پرسید که آیا شما حق انحصار جابهجایی مسافر را پرداخت میکنید؟ جالب است بدانید که در اوبر که پیشتر دربارهاش نگارش شد، با توجه به حق امتیازی که شرکت «هایلینگ» برای جابهجایی مسافرهای کنار خیابان پرداخت کرده بود، اجازه جابهجایی مسافران کنار خیابان را نداشت. آیا رانندگان دربستی تحت عنوان شرکت یا هر چیز دیگر چنین امتیازی را خریداری کردهاند؟ آیا امتیاز جابهجایی مسافر از طریق آنلاین را پرداخت کردهاند؟ و… جالب آن که پیشتر در تهران شاهد تاکسی تلفنی ۱۳۳ بودیم و هنوز هم هستیم. حال فرق اسنپ و تپ۳۰ فرقی این است که به جای تلفن، آنلاین مسافر جذب میکند.
در مطبوعات نیز این رویه صدق میکند و کمکم شبکههای اجتماعی در کنار روزنامه فعالیت میکنند. حال باید ما مطبوعاتیها نیز جلوی مجلس صف بکشیم؟
همچنین با ورود سینماهای خانگی به بازار خیلیها تصور کردند که مردم کمکم به جای سینما رفتن تنها از سینماهای خانگی استقبال میکنند در حالی که با تغییر رویه صنف سینماداران و نوسازی امکانات و تجهیزات، سینماهای قدیمی همچنان درآمد کسب میکنند.
پس همانطور که میبینید ورود مدرنیته تنها باعث رقابت بین تاکسیداران نشده، بلکه دیگر مشاغل را نیز تحتتأثیر قرارداده است. حال راهکار چیست؟ اینکه بیایم و تمام مدرنیته را از بین ببریم اصلاً نه شدنی است و نه جامعه میپذیرد.
باید پذیرفت که عرصه کسب و کار با ورود تکنولوژی تغییر یافته و مییابد، پس بهتر است مدیران آژانس و رانندگان دربستی که تاکنون در خواب خرگوشی فرو رفته بودند، از خواب بیدار شوند و به جای اینکه جلوی مجلس و… تجمع کنند، مثل سینماها، مطبوعات، غذافروشیها و… خود را با شرایط جدید وفق دهند. مخلص کلام اینکه مردم دیگر نمیخواهند پولی بابت سرقفلیهای گران آژانسها و… پرداخت کنند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.