حرفهای خودی و بیخودی شوخی پایتختی! بعضی مواقع واقعاً احساس میکنم در برابر دوربین مخفی قرار گرفتهایم تا واکنشهایمان در مقابل حرفها و پیشنهادات و یا اقدام و تصمیمات عجیب و غریب و غیرمنتظره، دیده شده و لابد باعث تلطیف فضا و حظوافر بشود! اینکه یک کانال تلگرامی که سرور آن هم در خاک […]
حرفهای خودی و بیخودی
شوخی پایتختی!
بعضی مواقع واقعاً احساس میکنم در برابر دوربین مخفی قرار گرفتهایم تا واکنشهایمان در مقابل حرفها و پیشنهادات و یا اقدام و تصمیمات عجیب و غریب و غیرمنتظره، دیده شده و لابد باعث تلطیف فضا و حظوافر بشود!
اینکه یک کانال تلگرامی که سرور آن هم در خاک یانکیهاست، میتواند بازار ارز ایران را کنترل و حتی مدیریت کند (یا به تعبیر دیگر بههم ریخته و اوضاع را شیر تو شیر کند) و کل ساختار عظیم پولی و اقتصادی و بانکی کشور یکطرف، آن کانال همه طرف! یا قول و وعدههایی که بابت ارزانی گوشت و مرغ داده میشود، آماری که از کاهش نرخ تورم حکایت دارد، شوک تعیین مالیات بر ارزشافزوده بر روی سکه طلا، کاشتن چندصد هکتار درخت زیتون غیرمثمر، صدور مجوزهای بیامان رسمی و غیررسمی برای افزایش خودرو و لبنیات و مرغ و تخممرغ و میوه و قند و شکر و تایر و پوشاک و ابزار و مواد اولیه و ماشینآلات و… چه آنهایی که با تصویب و تأیید کارگروه و فلان شورا و بهمان سازمان و… باشد و چه آنهایی که به سبب محو شدن ارز نیمایی در افق و رشد نیمهدستوری نرخ ارز سنا و… به این حال و روز افتادهاند، به اینها اضافه کنید قطعی برق یکی، دو روز در هفته شهرکهای صنعتی و خبرهای خوش بورسی و کانالهای درنوردیده شده توسط شاخص کل و جزء و فرع جناب بورس و این آخری که از همه جذابتر و توی دل بروتر است، یعنی انتقال پایتخت به منطقه مکران، همه دوربین مخفی است!
واقعاً خیلی خوب است که در این عرصات گرانی و تورم و افسار پاره کردن بازار ارز و بیگازی و بیبرقی و مسائل حل نشده، عزیزان اجرایی موضوع کهنسال جابهجایی پایتخت را همچنان زنده نگه داشته و حتی برای آن جلسه و کارگروه و نشست هم برگزار میکنند ولی اینکه منطقهای مثل مکران که در کنار دریا، آن هم نه خلیجفارس، بلکه دریای عمان، بهعنوان پایتخت احتمالی مطرح شود، آنقدری سورپرایزکننده است که بهنظر میرسد عزیزانی که این مطلب را مطرح کردهاند، بیشتر به دنبال آن هستند که مردم گرفتار در مشکلات ریز و درشتی که از سر و کولشان بالا میرود را برای لحظاتی به یک رویای شیرین و هیجانانگیز دعوت کنند تا برای مدتی هرچند کوتاه، نگرانی و استرس و فشارها را فراموش نمایند و پایتخت فعلی را خوش آب و هواتر و خلوتتر و ارزانتر و زیباتر ببینند و در سواحل طلایی مکران آرامش و گرما و رشد و توسعه را یکجا با هم ببینند!
البته مشکل اینجاست که این رویای شیرین خیلی زود یکدفعه محو میشود و تلخی چنین رویاپردازی خلقا… را میهمان افسردگی بعد از طرحهای خاص، میکند، اما خوبی کار اینجاست که افسردگی حادث شده خیلی زود همراه با اصل قصه جابهجایی و پایتختی بهنام مکران و… از ذهنها به دوردستها نقل مکان کرده و دیگر در دسترس نخواهد بود.
راستش را بخواهید با توجه به شرایط خاص سیاسی و امنیتی و ایضاً دشمنان خارجی و هزینههای چندصد همتی جابهجایی و نبود زیرساخت و فاصله تقریباً ۲۰۰۰ کیلومتری آن با تهران، تقریباً یکی از مناطقی که در مجموع جزء دورترین نقاط به کلانشهرهای کشور میباشد و تابستانهای بسیار گرم آن و… هنوز هم فکر میکنیم که سرکاریم و عزیزان مسئول قصد شوخی پایتختی را با ما داشتهاند و اگر هم به روی مبارک نمیآورند، میخواهند جذابیت و هیجان آن همچنان باقی بماند تا همه خلقا… از این طنز و رویای شیرین مستفیض شده و عدالت برقرار شود.
دیده و شنیدهایم که برخی افراد، حاشیه را بهتر از متن دوست دارند و هرچند وقت یک چیز جدیدی به غیر از معضلات اصلی کشور را مطرح کرده و اوضاع را کمی تا قسمتی مخدوش و خطخطی میکنند، ولی اینکه خود عزیزان دولتی، از پیشنهادات و طرحهای طرفه و نادر پردهبرداری نمایند، در نوع خودش کمنظیر است!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.