لطفاً اول گز بفرمایید بعد ببرید!

 لطفاً اول گز بفرمایید بعد ببرید! تا آنجا که ما فهمیدیم، قوانین و مقرراتی که در این ملک مصوب می‌شود دارای سرنوشت‌های متفاوتی می‌باشند، البته اینجانب خیلی کاری به آنهایی که سرنوشت‌شان می‌شود ابلاغ و اجرا و تکلیفشان با خودشان معلوم است ندارم، به آنهایی هم که به گونه‌ای به گونه‌ای تدوین و مصوب شده‌اند […]

 لطفاً اول گز بفرمایید بعد ببرید!

تا آنجا که ما فهمیدیم، قوانین و مقرراتی که در این ملک مصوب می‌شود دارای سرنوشت‌های متفاوتی می‌باشند، البته اینجانب خیلی کاری به آنهایی که سرنوشت‌شان می‌شود ابلاغ و اجرا و تکلیفشان با خودشان معلوم است ندارم، به آنهایی هم که به گونه‌ای به گونه‌ای تدوین و مصوب شده‌اند که اگر کسی بخواهد هم نتواند آنها را اجرا نماید، کاری نداریم، چون ما نه پولی بابت تحصیل رایگان فرزندانمان می‌دهیم و نه کسی جرأت دارد یک ریال از اولیای محترم بگیرد و سال‌هاست شاهد آن هستیم که بخشی از آب کارون به فلات مرکزی می‌رود و کاملاً مر قانون در این قسم مقررات و قوانین در حال اجراست. بعد از آن دو گروه قوانین و مقررات، می‌رسیم به آن دسته از مقرراتی که از بدو تصویب، با امنیت خاطر و آرامش مثال‌زدنی بر روی کاغذ جا خوش کرده و بود و نبودشان نه به حال خودشان و نه به حال دیگران فرق ندارد، که البته با آنها هم کاری ندارم، خلاصه به خیلی از این قوانین و مقررات کاری ندارم، چون گوش شیطان کر، هم ماشاا… قوانین و مقرراتمان وزین و حجیم و کثیر است و هم تنوع سرنوشتی آنها بسیار زیاد و ملون!

منظور بنده، فقط یک مدل از این قوانین است که هم مصوب می‌شود، هم چکش کاری می‌شود و دو مرتبه اصلاحیه آن مصوب می‌شود و هم فرمان اجرای آن صادر می‌شود و خلاصه همه چیزش کوک و درست است، ولی در منزل آخر یا این‌که عده‌ای به این نتیجه می‌رسند که این قانون تصویب و ابلاغ شده است فقط برای این‌که تصویب و ابلاغ شده باشد! و قرار نیست که اجرا بشود و یا مسؤولین و مجریان محترم هر آنچه زور دارند به‌کار می‌گیرند تا آن را اجرا نمایند ولی اجرای آن ۱۰۰ بند و تبصره و اما و اگر و مجوز و متولی و دلسوز و مصلحت‌اندیش و… دارد که هر کدام برای خودشان هفت‌خوانی هستند رستم‌کش!

همین قانون و مقررات الکترونیکی شدن انتخابات که کم‌کم گرد پیری هم بر روی آن نشسته است، از جمله همین مقررات اندر خم یک کوچه مانده است، هر دوره‌ای از انتخابات که زنگ شروعش به صدا در می‌آید آنقدر آب در هاون الکترونیکی شدن انتخابات می‌کوبند تا آخرش می‌فهمند که این دوره هم از این آب، کره‌ای دست کسی را نمی‌گیرد. و دو مرتبه دور بعدی انتخابات و روز از نو … .

ظاهراً کسی هم دلش نمی‌آید بعد از این همه دردسر و زحمت و طراحی و تغییر نرم‌افزار و سخت‌افزار و اصلاح و جرح و تعدیل مقررات، از خیر این کار بگذرد و با یک فوریتی، دو فوریتی، چیزی، غائله را ختم به خیر نماید!

     حالا برخی ممکن است فرمایش کنند که این موضوع آنچنان هم که به نظر می‌آید ساده نیست و اگر بدون حساب و کتاب و ملاحظه و احتیاط انجام شود ممکن است کلی خسارت و هزینه و…! به بار بیاورد، ما هم می‌گوییم حتماً شما راست می‌گویید!

قرار بود این باشگاه‌های سرخابی به حکم قانون مجلس و مقررات دولت و وزارتخانه و ضرب فیفا و بعد از کلی جلسه و نشست و مذاکره، خصوصی بشوند و بروند خانه بخت. لااقل دو هزار سال جلسه و بررسی و مذاکره و گزارش خبری و رساله کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری در این زمینه تهیه شد و چند ده‌ باری هم مناقصه و مزایده و مذاکره جهت مزایده برگزار گردید و آخر هم قرار شد که به لحاظ ملاحظاتی که ظاهراً قبلاً کسی از آن اطلاع نداشته و زبانم لال، نمی‌شد قبلاً فکر آنها را کرد، همه چیز بلاتکلیف چهارچنگولی مانده است روی هوا، البته همان برخی‌ها، اینبار هم می‌فرمایند که تکلیف معلوم و تصمیم گرفته شده است و اما و اگری در کار نیست، و البته با توجه به این‌که حتماً شما راست می‌گویید ما مسبوق به سابقه است، ما هم نگذاشتیم سابقه‌مان خراب شود!

به نظر هوشنگ خانی ما، اگرچه از این قسم مقررات زیاد در کوله بار قوانین و مقرراتمان پیدا نمی‌شود ولی اگر می‌شد که کلاً نداشته باشیم، بعید است که کسی به ما خرده‌ای می‌گرفت و عیب و ایرادی به ما وارد می‌نمود و جای دوری هم نمی‌رود که اگر مسؤولان مرحمت نمایند و هم تکلیف اینها را معلوم کنند و هم من بعد همه گوشه کنار و بالا و پایین و بند و احتمالات و احتیاطات و ملاحظات را سبک سنگین فرمایند و بعد مهر قانون را محکم بکوبند در پای پیشنهاد و لایحه و دستورالعمل. که خدابیامرز، جناب مولوی فرموده‌اند،

نباید سخن گفت ناساخته نشاید بریدن نینداخته

هوشنگ خان