حرفهای خودی و بیخودی همه یا هیچ تقصیر! یعنی تا دلتان بخواهد در رابطه با اعتدال و میانهروی، ضربالمثل و سخن بزرگان داریم که حجت بر همه تمام شده باشد و کسی انقولت نیاید، از رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود و […]
حرفهای خودی و بیخودی
همه یا هیچ تقصیر!
یعنی تا دلتان بخواهد در رابطه با اعتدال و میانهروی، ضربالمثل و سخن بزرگان داریم که حجت بر همه تمام شده باشد و کسی انقولت نیاید، از رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود و لقمه به اندازه دهان برگیر و خیرالامور اوسطها و اندازه نگهدار که اندازه نکوست و کلو واشربو لاتسرفو و… گرفته تا نه به آن شوری شور نه به این بینمکی و تب تند زود به عرق مینشیند و نهچندان بخور که از دهانت برآید و نهچندان که از ضعف جانت درآید و همه کار گیتی به اندازه به و کلی مثل و سخن نغز دیگر، همه و همه به ما میگویند که کلاً یک خطقرمز پررنگ به دور قانون همه یا هیچ بکشیم و صفر و یکی به موضوعات و اتفاقات و انسانها نگاه نکنیم، خصوصاً از آن دسته از موضوعات که همچین یک خطی و سر راست و تکلیف معلوم هم نیست و چندوجهی و ترکیبی و پرپیچ و خم است و چندین و چند مؤلفه و اما و اگر و شد، نشد و گذشته و حال و آینده در آن تأثیر دارند، البته اگر موضوعات سیاسی و حزبی و منفعتی و رانتی و سلیقهای و این قسم چیزها در کار نباشد که شکر خدا بزنم به تخته در این مرز و بوم، اساساً موضوعی پیدا نمیکنید که یک سر و یا چند سرش به این قسم چیزهای بیربط، مرتبط نباشد!
در این قصه افزایش نرخ ارز و طلا و ایضاً تورم شیرمرغ تا جان آدمیزاد و انداختن همه تقصیرها بر گردن وزارتخانههای کریمه اقتصاد و صنعت و کشاورزی و اینکه برخی از عزیزان صاحبنظر و مرتبط و متخصص و ایضاً بیاطلاع و کماطلاع و مردم کوچهبازار و… مسئولین مربوطه این دستگاهها را مورد عنایت قرار داده و صدر تا ذیل مشکلات اقتصادی و معیشتی و تولیدی را از چشم این دوستان میبینند و به هیچوجه منالوجوه، هم زیر بار نمیروند که هرچند شش ماه زمان کمی نیست، ولی در برابر چندین و چند سال اشکال و ایراد و نقص و نقض، خیلی خیلی کم است. انگار فقط دلخوش به این هستیم که برای معضلات، مقصریابی کنیم، با آنکه میدانیم رفع مشکل و بهبود اوضاع از راه سیبل کردن افراد و دستگاهها به دست نمیآید و کار جز با برنامه و حساب و کتاب، آن هم نه در یک روز و چند هفته و چندین ماه، بلکه سالها زمان لازم دارد تا به سامان برسد!
از آنطرف هم که خدا بدهد برکت، عزیزان مسئول و متولی و تصمیمساز و تصمیمگیر، به هیچ صراطی مستقیم نیستند و گردنگیریشان بهطور کل خراب و از رده خارج شده است، بهنحوی که حتی دیده شده که در برخی اوقات، حرف و شعار و وعدههای قبلی خود را نیز به دیار فراموشی رهسپار کردهاند و بالا بروی، پایین بیایی، سر سوزنی تقصیر و اشکال و ایراد را از خودشان نمیدانند و خیلی هم که دلیل و ادله و بیاوری، خانه پرش این است که به قاعده کی بود کی بود من نبودم رجوع کرده و با انگشت و یا با زبان لین و بعضاً با اشاره و تلویح و هر از گاهی هم صریح و شفاف، دیگران را نشان میدهند و البته جالب این است که بارها پیش آمده (درگذشته و حال و قطع بهیقین در آینده) که همانهایی که انگشت مبارک را سوی دیگران گرفتهاند، همینجور بیخود و بیجهت و شاید هم بر حسب اتفاق و تصادف، خودشان در قاعده کی بود کی بود من نبودم دیگران، همانی هستند که تقصیرها را به گردنش انداختهاند!
به هرحال اینکه صفر تا صد مشکلات را از هنر و مدیریت و کفایت یک نفر یا یک گروه و دستگاه ببینیم، آوردهای برای هیچ کس ندارد، اینکه همه را شریک و دخیل در وقوع مشکل بدانیم و خودمان را بری و پاک و منزه، این هم خریداری ندارد، بنابراین بهتر است از تعارف کم کرده و بر مبلغ افزاییم که از ارهکشی چیزی حاصل نمیشود!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.