بررسی بیمه‌های نفت و گاز فلات قاره در مرحله اکتشاف نفت (قسمت اول)

نشریه تازه‌های جهان بیمه- اردیبهشت ۱۳۸۲- شماره ۵۹ بررسی بیمه‌های نفت و گاز فلات قاره در مرحله اکتشاف نفت تألیف و ترجمه: کامبیز پیکارجو عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران و سردبیر تازه‌های جهان بیمه   واژگان کلیدی: بیمه نفت و گاز فلات قاره، بیمه حفاری، بیمه مقاطعه‌کار حفاری، بیمه […]

نشریه تازه‌های جهان بیمه- اردیبهشت ۱۳۸۲- شماره ۵۹

بررسی بیمه‌های نفت و گاز فلات قاره در مرحله اکتشاف نفت

تألیف و ترجمه: کامبیز پیکارجو

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی

واحد علوم و تحقیقات تهران و سردبیر تازه‌های جهان بیمه

 

واژگان کلیدی: بیمه نفت و گاز فلات قاره، بیمه حفاری، بیمه مقاطعه‌کار حفاری، بیمه اموال و تجهیزات نفتی، بیمه پاکسازی نفتی.

 

صنایع نفت و گاز فلات قاره جهان در راستای پذیرش خطرات احتمالی و مسئولیت بیمه در مرحله اکتشاف Exploration، روش‌های مشخص و یک نواختی در پیش می‌گیرند، این یک نواختی و هماهنگی ناشی از موقعیتی است که در اکثر مناطق جهان به‌عنوان ظرفیت مناسبی برای تولید نفت به شمار آمده و شرکت‌هایی که مجوز اکتشاف نفت را دریافت کرده‌اند از سوی مقامات اعطاکننده مجوز مسئول ایجاد محیط ایمن و حفاظت‌شده در مقابل حوادث ناشی از فعالیت‌های اکتشاف و فعالیت‌های دیگر شناخته می‌شوند.

بنابراین کلیه هزینه‌های کنترل چاه‌هایی که منفجر می‌شوند، هزینه‌های پاکسازی و رفع هرگونه آلودگی یا باقیمانده‌های بستر دریا، برعهده مجری می‌باشد. البته استثنائاتی نیز در این مورد بر قانون عمومی مورد بحث وجود دارد، برای مثال مقاطعه‌کار حفاری (Drilling Contractor) معمولاً مسئول جمع‌آوری ضایعات ناشی از حفاری است اما آنچه حائزاهمیت بیشتر می‌باشد موقعیت استانداردی است که مجریان و مقاطعه‌کاران می‌پذیرند. این روند موقعیت بیمه‌گر را که از اوضاع و میزان مسئولیت خود به نفع شرکت‌های نفت و مقاطعه‌کاران آن‌‌ها یک دیدگاه کلی دارد، ساده‌تر می‌کند.

شرکت‌های نفتی که قصد دارند در منطقه‌ای اقدام به حفاری و تولید نفت در فلات قاره Off shore نمایند می‌بایست از دولت یا کشوری که دارای حقوق معدنی Mineral Rights منطقه مورد نظر است، مجوز دریافت نمایند. در این راستا لازم به توضیح است که در سطح بین‌المللی نحوه دریافت مجوز جستجو و اکتشاف در کشور‌‌ها و هیئت‌های دولت متفاوت است. برای مثال در شمال‌غرب اروپا کشورهایی که هم‌مرز دریای شمال می‌باشند به توافق رسیده‌اند که این منطقه می‌تواند به چند بخش تقسیم گردد و هر بخش مستقلاً تحت کنترل هر کشور درآید. در بخش تحت کنترل انگلستان منطقه به یک‌چهارم دایره‌هایی با شعاع یک درجه عرض و طول جغرافیایی تقسیم شده و مجدداً این تقسیمات به بلوک‌هایی در حدود ۱۰ تا ۲۰ کیلومتر تقسیم‌بندی شده است. دپارتمان انرژی در این خصوص اقدام به دعوت از شرکت‌های نفتی به صورت انفرادی و یا عمومی به صورت کنسرسیوم نموده‌اند تا مجوز اکتشاف و تولید نفت را به مناقصه بگذارد. پس از برنده شدن شرکت‌های نفتی در مناقصه این مجوز‌‌ها از طریق یکسری مراحل اعطای مجوز برپایه صلاحدید مقامات اعطا می‌گردد اما امکان اعطای آن‌‌ها از طریق مزایده نیز وجود دارد.

بدین‌ترتیب شرکت‌های نفتی براساس قابلیت‌‌ها و توانایی‌های خود در انجام عملیات حفاری و تولید و پیشنهادشان برای انجام عملیات اکتشاف در بلوک مورد نظر و ارزیابی توان بالقوه منطقه بر پایه اطلاعات زمین شناسی و ژئوفیزیکی Geological)) مورد سنجش قرار می‌گیرند.

در ایالات متحده آمریکا مجوز حق کشف (The Rights to Explore) نفت و گاز در لایه بیرونی فلات قاره می‌بایست از دولت فدرال دریافت گردد. مالکیت حقوقی معادن منطقه‌ای در ایالات این کشور با یکدیگر متفاوت است مثلاً این مقدار در تگزاس به بیش از ۹ مایل می‌رسد. با این حال بیشتر مجوزهای اکتشاف در فلات قاره به منطقه خارج قاره‌ای اختصاص می‌یابد و فرآیند اعطا آن تحت کنترل وزارت کشور است. این مجوز معمولاً از طریق مناقصه در مناطق یا مسیرهای فلات قاره از سوی دولت در مقاطع مختلف اعطا می‌گردد، معمولاً شرکتی که بیش از همه برای عملیات اکتشاف پول می‌دهد، مجوز را دریافت می‌کند ولی این انتخاب باید براساس معیارهای مشابهی صورت بپذیرد. از جمله شایستگی‌های فنی، شواهد مبتنی بر ایمنی منطقه و پیشنهاد برای اکتشاف و همچنین برای ارزیابی غنای بالقوه ذخایر چشمگیر نفت که شرکت‌های نفتی به این امور اشراف دارند، این شرکت‌ها اغلب طبق برنامه اکتشاف عمل می‌کنند تا بتوانند طیف وسیعی حاوی نفت و گاز را در هر یک از مناطق مورد نظر فلات قاره با انجام تحقیقاتی که می‌تواند شامل مطالعات بر روی مغناطیس و جاذبه زمین و زلزله باشد تعیین می‌کنند. این مطالعات اطلاعات مشروح و دقیقی را در اختیار قرار داده و به این ترتیب آخرین اقدامی است که پیش از حفاری در منطقه صورت می‌گیرد. تحقیقات زلزله‌شناسی در این شرایط شامل استفاده از امواج ایجاد کننده شوک که از سطح زیرین (تحتانی) خاک شکل می‌گیرد و به ابزارهای زلزله‌سنج که زمان رفت و برگشت این امواج را برآورد می‌کنند، می‌شود. به این ترتیب می‌توان نمایی از شکل‌گیری یک صخره در فلات قاره را به دست آورد. این امواج را می‌توان با انفجار یا ارسال امواج صوتی نیز ایجاد کرده و با ابزاری به نام هیدروفون Hydrophone آن را اندازه‌گیری کرد. در این شرایط ابزار لازم برای ایجاد امواج شوک‌آور جستجو در آب، پشت یک قایق اکتشافی تعبیه شده و با رادیو یا فناوری ماهواره‌ای از طریق اطلاعات جمع‌آوری شده موقعیت را شناسایی می‌کند. به‌طور مرسوم تحقیقات زلزله‌شناسی (Seismic Survey) توسط مقاطعه‌کاران حرفه‌ای و متخصص صورت می‌گیرد که مسئول هرگونه آسیب به قایق‌‌ها و متعهد به عملیات و رفت و آمدهای آبی در این رابطه می‌باشند. این افراد همچنین مسئول تجهیزات از جمله وسایلی که در آب نصف می‌شوند و اغلب پرچم Streamer نامیده می‌شوند، می‌باشند. در ارتباط با آسیب‌های فیزیکی وارده به این تجهیزات امکان استفاده از بیمه وجود دارد. البته شایان ذکر است که آسیب فیزیکی بسیار بالا در این شرایط، حق بیمه سنگینی را به همراه دارد، بنابراین معمولاً مقاطعه‌کاران ناگزیر این خطرات را برعهده می‌گیرند. بدین‌ترتیب شرکت‌های نفتی پس از آن که اطلاعات کافی مورد نظر خود را جمع‌آوری کردند و نمایان ساختند که احتمال وجود ذخایر نفتی در منطقه مورد نظر وجود دارد، تنها راه مطمئن برای تأیید وجود آنها، حفر یک چاه است. در این رهگذر حفاری در فلات قاره کاری است پرهزینه که شامل استفاده از دکل‌های حفاری خاص و قابل انتقال، قایق‌های پشتیبانی و هلیکوپتر است. بالاخره از دیگر مسایلی که در حفاری فلات قاره مطرح است وضعیت و نوع دکل حفاری است که برای این کار انتخاب می‌شود.

 

دکل‌های حفاری متحرک

(Mobile Drilling Rigs)

واحدهای حفاری متحرک دارای چهار نوع اصلی است: دکل‌های حفاری شناور، دکل‌های حفاری جک بالابر، دکل‌های حفاری شناور که تا نیمه آب می‌باشند و کشتی‌های حفاری.

 

۱- دکل‌های حفاری شناور

(Submersi ble rigs)

اولین دکل‌های حفاری مورد استفاده یعنی دکل‌های حفاری شناور برای آب‌های کم‌عمق و نزدیک به فلات قاره در خلیج مکزیک به کار گرفته شدند و از دهه ۱۹۴۰ به بعد یک جنبش و حرکت اساسی از مناطق باتلاقی لوئیزیانا (Louisiana) صورت گرفت. دکل حفاری شناور کم‌کم به‌عنوان قایقی با بدنه و کف و ابزار حفاری که روی یک سکو قرار می‌گرفت کار خود را آغاز کرد. بدین‌ترتیب قایق در محل مورد نظر به آب انداخته می‌شود تا واحد حفاری روی بستر دریا و منطقه حفاری روی سطح آب قرار گیرد. با تکمیل حفاری چاه، قایق مجدداً روی آب شناور شده و از منطقه حفاری به منطقه دیگر انتقال می‌یافت. این در حالی بود که کابل‌های موقت به دو طرف دکل وصل بودند، در محل ثابت باقی می‌ماند. لازم به توضیح است که عمق آبی که این دکل‌‌ها می‌توانند در آن کار کنند بسیار محدود است. این دکل‌های حفاری شناور همانگونه که امروزه مورد استفاده قرار می‌گیرند براساس یک زیرساختار استوانه‌ای کار می‌کنند، نه براساس کاربرد کشتی‌های حفاری Utilising a Hull و پل‌های موقت Pontoons. یکی از انواع خاص دکل‌های حفاری شناور، اتاقک هوای متحرک (Mobile Artctic Cousson) در مناطق قطعی است که برای حفاری محیط‌های یخ زده در قطب Very Harsh Actic Environment به کار می‌رود. بنابراین این واحد‌‌ها باید طی فصولی که ضخامت یخ بسیار کم است از محل خارج شوند و فقط در حین انجام عملیات حفاری زیر آ ب به محل مورد نظر انتقال یابند. طراحی این دکل‌‌ها طوری است که بسیار قوی و محکم می‌باشند و در برابر نیروی حرکت توده یخ مقاومت می‌کنند. این مقاومت با اتاقک هوا که از جنس بتون یا فولاد و قطعات زیر آب را احاطه کرده است کنترل می‌شود.

 

۲- دکل‌های حفاری جک بالابر یا جک آپ

Jack-up Drilling Barges واحد حفاری زیر آبی تنها در آب‌های کم‌عمق کاربرد دارد اما زمانی که دامنه اکتشافات به آب‌های عمیق کشیده شود لازم است که راه‌حل دیگری اندیشیده شود. استفاده از کل‌های حفاری جک آپ یکی از این راه‌حل‌‌هاست. این نوع دکل‌‌ها دارای پایه‌هایی می‌باشند که یا در بستر دریا قرار می‌گیرند و یا بالاتر از سکوی دکل قرار می‌گیرند که بدین‌ترتیب این دکل‌‌ها را می‌توان از جایی به جای دیگر انتقال داد. پایه‌های این دکل‌‌ها یا ستونی شکل هستند و یا دارای طرح به هم پیوسته و باز Open truss design می‌باشند که با جک بالابر شده و یا از طریق مکانیسمی کشیده می‌شوند و روی بدنه (عرشه) اصلی (Main Deck) در سطح مورد نظر قرار می‌گیرند. روی بستر دریا این پایه‌ها با پوشش‌های مخصوص حفاظت می‌شوند تا وزن دکل به‌طور یکنواخت توزیع شود. یکی دیگر از پشتیبان‌های دکل جک آپ طرحی است که از قوطی‌های بیلچه‌ای (Spud Cans) در آن‌‌ها استفاده می‌شود و ضرورتاً استوانه‌ای فولادی شکلی می‌باشند که به کف هر پایه نصب می‌گردند. دکل‌های حفاری جک آپ روش متداولی برای حفاری در فلات قاره می‌باشند چرا که سکوی ثابتی برای حفاری ایجاد می‌کنند و حرکت دادن آن‌‌ها از محلی به محل دیگر کار مشکل و پر هزینه‌ای نیست. این دکل‌‌ها معمولاً دارای پنجه هستند اما در فواصل طولانی‌تر دکل روی کشتی‌های خاص و عظیمی قرار داده می‌شود و با سرعت بیشتری به محل بعدی انتقال می‌یابند. طول پایه‌های پشتیبان قطعاً تعیین‌کننده عمق آبی است که می‌توان از این نوع دکل‌‌ها در آن‌‌ها استفاده کرد. این امر حاکی از آن است که در عمق آب بیشتر از ۳۰۰ نت ۳۵۰ پا، استفاده از دکل جک آپ مناسب نمی‌باشد.

 

۳- دکل‌های حفاری شناور یا غوطه‌ور

Semi-Submersible Drilling Rigs

منطقه خارجی خلیج مکزیکی و بخش شمالی دریای شمال دارای عمقی بالغ بر ۴۰۰ پا می‌باشند. انجام عملیات حفاری در این مناطق اغلب با استفاده از واحدهای شناور یا غوطه‌ور امکان‌پذیر است. یک چنین واحدی دارای طرح گسترده‌تر زیر آبی است که می‌تواند به‌طور نسبی در آ ب فرو رفته و در وضعیت حفاری قرار گیرد تا ثبات لازم را به دست آورد و روی بستر دریا تکیه نماید. این وضعیت سبب می‌شود تا دکل کمتر در برابر امواج آب آسیب‌پذیر باشد و بنابراین سبب می‌شود که این واحد برای حفاری مناطق سخت بسیار مناسب باشد. این نوع دکل که به زیر آبی و یا غوطه‌ور معروف است دارای طرح‌های مختلفی است اما یکی از انواعی که کاربرد متداول‌تری دارد متشکل از یک دکل است که با ستون‌های عمودی متصل به پل موقت یا بدنه کوتاه تر پشتیبانی می‌شود. این بدنه‌های کوتاه وقتی حفاری تکمیل و واحد از طریق پنجه‌ها یا سیستم خود پایین آور از محل خارج شد، از طریق ورود آب دریا به حالت متعادل رسیده و زیر آب قرار می‌گیرد.

این نوع دکل معمولاً با تعدادی تکیه گاه بزرگ در محل قرار می‌گیرد که وجود این تکیه گاه باعث می‌شود تا محل دکل از طریق قایق‌های پشتیبان ساده‌تر شود (البته لازم به توضیح است که دکل‌های زیرآبی دیگری نیز وجود دارند که به روش‌های دیگر در محل مستقر می‌شوند.) این سیستم‌‌ها از موتورهای کنترل‌کننده‌ای که در مسیر‌های مختلف با کامپیوتر کنترل می‌شوند حرکت می‌کنند تا از این طریق کشتی علی‌رغم شرایط متغیر جوی و وضعیت آب دریا بتواند در محل مورد نظر ثابت باقی بماند. این شرایط ثابت باقی ماندن در محل حفاری است که استفاده از این نوع دکل را برای حفاری است که استفاده از این نوع دکل را برای حفاری در زمین‌های بسیار سخت امکان‌پذیر می‌نماید و همچنین سبب می‌شود این سیستم حفاری برای نقاطی مثل دریای شمال بسیار مناسب باشد.

 

۴- کشتی حفاری Drill Ship

یکی دیگر از دکل‌های حفاری متعلق، کشتی حفاری یا دکل حفاری شبیه به کشتی است. نوع اول، یک کشتی باری معمولی است که مخصوص حفاری یا نصب واحد حفاری ساخته شده است. سکوی حفاری در این شرایط معمولاً در وسط کشتی نصب گردیده و حفاری از طریق ابزاری صورت می‌گیرد که اصطلاحاً «استخرماه» (Moon pool) نامیده می‌شود. کشتی حفاری به‌طور اتوماتیک (خودکار) در جهات مختلف حرکت می‌کند و این امر خود یکی از امتیازات و نقاط قوت و تمایز آن با انواع دکل‌های حفاری مشابه است که در محل پنجه می‌اندازند. معهذا این واحدهای حفاری دارای اشکال مختلف می‌باشند و امکان ایجاد و استفاده از فضای ذخیره ابزار حفاری و متعلقات آن را فراهم می‌آورند. با این حال به اندازه دکل‌های حفاری نیمه زیرآبی ثبات ندارند (این نوع هرچند می‌توانند در آب‌های بسیار عمیق نیز فعالیت داشته باشند ولی برای دریاهای پرموج مناسب نیستند) این واحد‌‌ها مانند دکل‌های حفاری نیمه‌زیرآبی با تعدادی تکیه گاه در محل نگه داشته می‌شوند اما برای حفاری در آب‌های بسیار عمیق از کشتی‌های حفاری مخصوص استفاده می‌شود که به روش‌های دیگر در محل مستقر می‌گردند.

 

بیمه دکل‌های حفاری متحرک

بیشتر دکل‌های حفاری در سرتاسر دنیا طبق شرایط خاصی براساس فرم دکل‌های حفاری فلات قاره استاندارد لندن بیمه هستند اما برای هر مجموعه، ضمائم و اصلاحیه‌هایی در نظر گرفته شده است (در این شرایط توصیه نمی‌شود این فرم به تنهایی مورد آزمایش قرار گیرد چرا که شباهت بسیاری به فرم سکوی استاندارد لندن The London Standard Platform From-LSPE دارد. به علاوه بسیاری از دکل‌های حفاری و به‌خصوص دکل‌هایی که از نوع شناور می‌باشند تحت شرایطی شبیه به آنچه در مورد کشتی‌های تجاری مدنظر قرار گرفته، بیمه شده‌اند. برای مثال شرایط بیمه مؤسسه آمریکا (The American Institute Hull Clauses) اغلب به صورت مجموعه شرایطی مشخص برای این گونه واحد‌‌ها به کار رفته‌اند. با این حال برخی خصوصیات این موارد بیمه که با فرم بیمه سکوی استاندارد لندن متفاوت است در زیر توضیح داده شده‌اند؛

۱- ارزش‌گذاری: دکل‌های حفاری براساس نوع بیمه ارزش مورد توافق، بیمه می‌شوند، یعنی بیمه‌گر تجهیزات دریایی، مسئول پرداخت ارزش بیمه شده در صورت بروز هر نوع حادثه و آسیب نسبی یا کلی دکل است، صرف‌نظر از اینکه واحد بیمه شده در ارتباط با ارزش‌گذاری اموال تحت بیمه می‌باشد یا خیر. فرم دکل حفاری فلات قاره استاندارد لندن، کشتی‌هایی را بیمه می‌نماید که به‌طور کامل با در نظر گرفتن بیمه تکمیلی (یا کمکی) (Co-insurance Clauses) بیمه شده‌اند. در این صورت مشارکت در بیمه کمتر از صددرصد کل ارزش واقعی دکل نیست و بیمه شده در ارتباط با میزان تحت بیمه (بیمه‌گذار) خود، بیمه‌گر محسوب می‌شود. با این حال این مورد بیمه برای همیشه حذف گردیده و منسوخ شده است.

هم‌اکنون روشی در پیش گرفته شده است که طی آن مالکان دکل‌های حفاری قادر خواهند بود مبلغ بیمه مورد احتیاج را بین بیمه «بدنه و ماشین‌آلات و…» و همچنین «ارزش‌افزوده شده» (Incresdrf Value) تقسیم کنند. این کار از دیرباز برای بیمه کشتی‌های تجاری صورت می‌گرفت که این امکان را می‌دهد، ارزش‌یابی‌هایی برای ادعای آسیب‌‌ها و خسارات نسبی که برای پوشش دادن حداکثر هزینه تعمیرات کافی است، تعیین گردد و مبالغ بالاتر به منزله آن است که کشتی تجاری مورد نظر ارزش تعمیر شدن را ندارد. بالاتر از این سطح، مالک مقدار بیشتری را براساس خسارات کلی برای بیمه محسوب می‌نماید و این امر حاکی از آن است که هزینه‌های اضافی برای مالک جهت تعویض کشتی پرداخت می‌شود.

بیمه تمام خطر (All Ridk) عامل ارزش کل بیمه شده «بیمه بدنه، ماشین‌آلات و…» نامیده می‌شود، در حالی که خسارت کلی تحت پوشش بیمه ارزش‌افزوده است. بیمه‌نامه «بدنه و ماشین‌آلات» پاسخگوی تمام ادعاهای خسارت تا مقدار بیمه پذیرفته شده (یا مورد توافق طرفین) طی این بیمه‌نامه است و در صورتی که هزینه احیاء و تعمیرات کشتی بیش از این مقدار باشد کشتی اعلام «خسارت کلی» می‌کند و کل مبلغ بیمه به علاوه مبلغ تحت بیمه‌نامه «ارزش‌افزوده» قابل پرداخت خواهد بود. حق بیمه یا ارزش در مورد خسارات کلی نسبتاً کمتر از بیمه خطرات کلی است، بنابراین معمولاً مقدار بیمه ارزش‌افزوده به ۲۵ درصد از مبلغ بیمه شده برای بیمه بدنه و ماشین‌آلات افزایش می‌یابد. در ارتباط با بیمه کشتی‌‌ها این محدودیت طبق «تعهد هزینه ها» Disbursements در شرایط بیمه‌نامه لحاظ می‌گردد. چنانچه دکل‌های حفاری براساس فوم معمولی برای کشتی‌‌ها بیمه شوند، تعهد هزینه‌ها مقدار بیمه مجاز «ارزش‌افزوده» را محدود می‌کند. با این حال تحت فرم دکل حفاری فلات قاره استاندارد لندن هیچ تعهد هزینه‌ای وجود ندارد و هر جا که بیمه‌تکمیلی یا کمکی حذف شده است، می‌توان مبلغ بیشتری را به‌عنوان ارزش‌افزوده بیمه کرد، مگر آنکه پیوست ویژه‌ای به این بیمه‌نامه اضافه گردد.