بررسی بیمه‌های نفت و گاز فلات قاره در مرحله اکتشاف نفت (قسمت دوم)

محدودیت‌های دریایی Navigational Limits بیمه مربوط به دکل‌های حفاری متحرک حاوی محدودیت‌های دریایی به صورت «تضمین‌های تجاری» (Trading Warranty) است که یکی دیگر از فعالیت‌های قدیمی با توجه به بیمه کشتی‌‌ها می‌باشد. شاید متداول‌‌‌ترین تضمین‌های تجاری، تضمین‌های تجاری مؤسسه آمریکا (American Institute Ttade Warranties) باشد که تردد هرگونه کشتی را به مناطق خاصی که در […]

  • محدودیت‌های دریایی

Navigational Limits

بیمه مربوط به دکل‌های حفاری متحرک حاوی محدودیت‌های دریایی به صورت «تضمین‌های تجاری» (Trading Warranty) است که یکی دیگر از فعالیت‌های قدیمی با توجه به بیمه کشتی‌‌ها می‌باشد. شاید متداول‌‌‌ترین تضمین‌های تجاری، تضمین‌های تجاری مؤسسه آمریکا (American Institute Ttade Warranties) باشد که تردد هرگونه کشتی را به مناطق خاصی که در معرض خطرات زیست محیطی هستند و قطعات موجود در آن‌‌ها متداول‌‌ترین مانع به شمار می‌آید منع می‌کند، هرچند که یکی از تضمین‌‌ها مربوط به حمل محموله‌های قابل احتراق Combustible Cargo مانند زغال سنگ هندی (Ineian Coal) است. این نوع تضمین‌‌ها یا به‌طور کلی تجارت را منع می‌کند و یا طی فصولی که محیط‌زیست در معرض خطر قرار می‌گیرد، این امر ممنوعیتی اعمال می‌کند. در این شرایط همچنین ممکن است تصادفاً کشتی‌ای وارد منطقه ممنوعه شود ولی قبل از آنکه مطلب به بیمه‌گر گزارش شود، پرداخت هزینه اضافی صورت گیرد.

۱- یدک‌کشی (Towages)

دکل‌های حفاری متحرک اغلب باید از محلی به محل دیگر یدک‌کشیده شوند. از آنجا که این یدک‌کشی از نظر بیمه‌گر دریایی خطرناک‌تر از تجارت معمولی می‌باشد، لازم است توافقنامه خاصی برای بیمه آن منعقد گردد تا دکل حفاری به صورت خودکار قابلیت جا‌به‌جایی داشته باشد.

تحت شرایط فرم بیمه دکل حفاری فلات قاره، استاندارد لندن، بند خاصی برای امتیاز دادن به واحدهایی در نظر گرفته شده است که به وسیله یدک‌کشی جا‌به‌جا می‌شوند. بدین‌ترتیب در این شرایط، کشتی یدک‌کشی را از هرگونه تعهد در قبال آسیب به دکل حفاری معاف می‌سازد. این معافیت از روی لطف بیمه‌گر نیست، بلکه امری ضروری است چرا که بیشتر شرکت‌های مالک کشتی‌های یدک‌کش تمایل ندارند طوری قرارداد منعقد نمایند که هرگونه مسئولیت و تعهد را در قبال خسارات بپذیرند. در این اثنا درخصوص دکل‌های حفاری که تحت بیمه‌های قدیمی و مخصوص کشتی‌‌ها بیمه شده‌اند، محدودیت‌هایی برای یدک‌کشی وجود دارد که معمولاً یدک‌کشی و امداد (Tow & Assist) نامیده می‌شود. این امر علاوه بر موارد دیگر حاکی از این امر می‌باشد که ممکن است دکل یدک‌کشی نشود، مگر زمانی که این امر عادی باشد یا نیاز به کمک داشته باشد. بنابراین لازم است این بند حذف شده و موافقتنامه‌ای برای معافیت از تعهد در برابر یدک‌کش‌‌ها منعقد گردد.

با وجود اینکه بیمه‌نامه بیمه دکل حفاری امکان می‌دهد که واحد مورد نظر یدک‌کشی شود، اما این احتمال نیز وجود دارد که محدودیت‌های جغرافیایی اعمال شده با این بیمه‌نامه که براساس آن یدک‌کشی بین اقیانوسی (Transocean Tow) از دید بیمه‌گر دریایی با تأمل و درنگ نگریسته می‌شود و اغلب یدک‌کشی در مسافت‌های طولانی Londg Distances Towages)) نیاز به موافقت نامه خاص بیمه‌گر دارد.

۲- تضمین‌های زمین پیمای

Survey Warranties

یکی از خصوصیات بارز بیمه بدنه دکل‌های حفاری این است که واحد‌‌ها به صورت دوره‌ای تحت بازرسی و مطالعه قرار می‌گیرند و بازرسان بر جا‌به‌جایی دکل‌‌ها از محلی به محل دیگر نظارت دارند. این گونه مقتضیات البته بسته به ماهیت عملیات و نوع واحد با یکدیگر متفاوت است. اما گاهی هم هر محل جدیدی که دکل مورد قرارداد بیمه، قرار می‌گیرد می‌بایست قبل از هر چیزی مورد تأیید کارشناس مورد نظر بیمه‌گران شامل محل پیشنهادی برای استقرار قرار گیرد. ضمناً بیمه‌گران احتیاج وافری به مشارکت کارشناس مورد نظر (به‌عنوان بازرس و ارزیاب) در مسیر یدک‌کش‌‌ها دارند و از این‌رو می‌بایست اطمینان حاصل کنند که دکل، قایق یدک‌کش، یدک و یدک‌کش و برنامه‌ریزی و تعیین محل یا توصیه‌های ارائه شده مورد تأیید کارشناس قرار گرفته است یا خیر. این مقتضیات مذکور حاکی از آن است که برخی خسارات طی جا‌به‌جایی دکل حفاری به وقوع خواهد پیوست.

۳- مورد بیمه

همان‌طور که قبلاً هم اشاره گردید ممکن است دکل‌های حفاری تحت اصلاحیه فرم دکل حفاری فلات قاره استاندارد لندن و یا تحت ضمیمه یا اصلاحیه بیمه کشتی‌های عادی بیمه شده باشند. هر بیمه‌ای که تحت لوای موافقت نامه بیمه قبلی صورت گیرد، در ارتباط با تمام خطرات خسارت فیزیکی مستقیم یا خسارت به اموال بیمه شده قرار دارد، به شرط آنکه این خسارت یا آسیب ناشی از تلاش یا خواست بیمه شده، مالکان یا مدیران اموال بیمه شده نباشد. در صورتی که بیمه تحت بیمه‌نامه بدنه معمولی (یا ساده) صورت گیرد آنگاه جزء خطرات اصلی نام برده شده، خواهد بود که این موضوع در قالب بندهای چاپ شده به وضوح مشخص گردیده است. این خطرات همچنین در یک بند ویژه آمده و معرف خطراتی است که از دیرباز کشتی‌های تجاری تحت آن بیمه شده‌اند و شامل موارد زیر می‌باشد:

«خطرات احتمالی در دریا، بروز جنگ، آتش‌سوزی، رعد و برق، زمین‌لرزه، وجود عملیات تروریستی، دزدان و قاچاقچیان دریایی، خطرات ناشی از وجود افراد آواره و مهاجمان ناشناس و هرگونه مبادلات مشروع منجر به خسارت، رویدادهای غیرمترقبه، انقلاب‌ها، خسارات ناشی از فروش روی آب، دستگیری موقت و عقب افتادن زمان تحویل، محدودیت و بازداشت پادشاهان، شاهزادگان و مردم از هر کشور یا در هر شرایطی یا با هر کیفیتی، هر نوع سوءاستفاده اربابان و دریانوردان و بالاخره هر نوع خطر، خسارت، بدشانسی و تخلف و …»

مشخص است که بسیاری از خطرات فوق‌الذکر ماهیت سیاسی دارند و در زمره ریسک‌های سیاسی دسته بندی می‌شوند. لذا، خطرات ناشی از جنگ، شورش، انقلاب و بلوا در بند بیمه‌نامه قرار می‌گیرند و سایر خطراتی که به صورت تیتروار بیان گردید، ضمیمه خطرات اضافی قرار می‌گیرد که این خطرات تنها در شرایط زیر تحت پوشش می‌باشند:

«….. این بیمه همچنین تمام آسیب‌‌ها و خسارات مستقیم وارده به کشتی‌‌ها را تحت پوشش قرار می‌دهد:

  • هرگونه حادثه‌ای طی بارگیری، تخلیه یا حمل محموله و طی حمل محموله به مخزن؛
  • حوادث ناشی از تردد به عرشه کشتی یا حوضچه خشک، مسیر‌‌ها و پل‌های کمکی و غیره؛
  • بروز انفجار روی عرشه کشتی یا قسمت‌های دیگر؛
  • از کار افتادن ژنراتور‌‌ها و توربین‌های موتور یا دیگر ماشین‌آلات الکتریکی و اتصالات آن، انفجار دیگ‌های جوش (بخار)، شکستن شفت‌‌ها یا هرگونه آسیب نهفته به ماشین‌آلات یا بدنه، شامل هزینه تعویض و تعمیر قطعات آسیب دیده؛
  • از کار افتادگی یا بروز حادثه در تأسیسات هسته‌ای یا رآکتورها؛
  • برخورد با هواپیما، موشک یا سیستم‌های مشابه یا وسایل نقلیه زمینی؛
  • کوتاهی پرسنل یا تعمیرکاران به شرط آنکه این افراد خود تحت پوشش بیمه نباشند و کوتاهی رؤسا، مسئولان، خدمه یا ناخدا؛

به شرط آنکه این خسارات ناشی از خواست یا میل بیمه شده، مالکان و مدیران کشتی یا هر کدام از آن‌‌ها نباشد. رؤسا، مسئولان، خدمه یا ناخدا در این بیمه، مالک به شمار نمی‌آیند، حتی اگر در کشتی سهم داشته باشند.

به‌طور کلی خطرات اصلی تحت بیمه دارای ماهیت زیست محیطی بوده و یا آنچه اغلب «خواست خدا» نامیده می‌شود، می‌باشند. بند صدمات جزئی Inchmaree خطرات اضافی را از لحاظ خسارت تصادفی و کوتاهی افراد تحت پوشش قرار می‌دهد. طی سال‌های اخیر ثابت شده است که می‌توان شمول بند اینچ ماری را با افزودن بند دیگری به نام کوتاهی کشتی مسافری توسعه و تعمیم داد که در حقیقت نوعی جایگزین به شمار می‌آید. این بند شامل کوتاهی‌ها، خطا در قضاوت‌‌ها یا ناشایستگی، انفجار دیگ‌های بخار، شکستن شفت‌‌ها یا هرگونه آسیب نهفته به ماشین‌آلات و بدنه بیمه‌گذار را تحت پوشش قرار می‌دهد. این بند اضافی تحت بررسی و موشکافی‌های دقیق بازار قرار داشته و احتمالاً در واحدهای قدیمی مدنظر قرار نداشته است.

صرف‌نظر از اینکه دکل‌های حفاری تحت پوشش بیمه فرم دکل حفاری فلات قاره استاندارد لندن و یا بندهای افزوده شده جهت بیمه کشتی‌‌ها قرار داشته باشند یا خیر؟ می‌توان اشکال دیگری از بیمه را که به‌طور اخص بسط داده شده‌اند به کار گرفت تا خطرات ناشی از انفجار، آتش‌سوزی و تعاریف دیگری را که برای این دو اصطلاح آورده می‌شود، تحت پوشش قرار دهند. لازم به توضیح است که بی‌شک از هرگونه بحث در مورد اینکه آیا باید انفجار و آتش‌سوزی را خطر یا حادثه به شمار آوریم یا خیر؟ باید بپرهیزیم چرا که بحث بسیار پیچیده و نظرات بسیار متفاوت و متنوع خواهد شد. تعهد جلوگیری از هرگونه انفجار، در طول خطوطی که تشکیل دهنده بخش اصلی فرم دکل حفاری فلات قاره استاندارد لندن نیز براساس بندهایی که در گذشته در مورد کشتی‌‌ها به کار گرفته می‌شد، به این بیمه اضافه می‌شود.

  • تعیین مدت زمان استراحت

Lay up Periods

یکی از خصوصیات بیمه دکل‌های حفاری متحرک که شامل سکوهای فلات قاره نیست عبارتست از افزوده شدن بندی که امکان می‌دهد در صورتی که واحد بیمه شده طی دوره مورد نظر نصب شده باشد، بخشی از حق بیمه بازگردانده شود بسیاری از دکل‌های حفاری متحرک طی دوره‌هایی کار گذاشته می‌شوند که کشتی براساس نیاز بیش از اندازه به کار گرفته شده و این وضعیتی است که طی یک دهه گذشته بسیار اتفاق افتاده است بیمه‌گذاران معمولاً به شرطی اجازه بازگشت بخشی از حق بیمه را می‌دهند که دکل حفاری حداقل به مدت ۱۵ تا ۳۰ روز متوالی در بندر یا محل ورود تأیید آن‌‌ها قرار داشته باشد. این بازگشت بدین معنا است که غیر از وظیفه نگهداری و مراقبت عمومی هیچ کاری روی عرشه صورت نگرفته است. با این حال برخی انواع بیمه چنانچه واحد تحت تعمیرات باشد، اجازه می‌دهند تنها مقدار اندکی از حق بیمه بازگردانده شود.

طی دوره‌هایی که در صنعت حفاری بیش از ظرفیت به مدت طولانی از دکل استفاده شده، بسیاری از دکل‌های حفاری برای مدت زمانی در محلی قرار داده می‌شوند و گاه این دوره به چند سال می‌رسد بیمه‌گذاران در اینگونه شرایط به دو موضوع مهم توجه دارند. اول آنکه اگر در یک منطقه چندین دکل حفاری به مدتی ر‌‌ها شوند در معرض عوامل طبیعی قرار می‌گیرند، به ویژه اگر در منطقه‌ای باشند که طوفان و بادهای طوفانی شدید است. دوم آنکه فعال کردن مجدد دکل حفاری پس از یک دوره طولانی استراحت باعث بروز مشکلات عملی می‌گردد. در چنین مواردی متداول است که بیمه‌گران تصمیم بگیرند کشتی حفاری تحت بررسی دقیق قرار گیرد تا اطمینان حاصل شود که مجدداً قابل استفاده است.

  • عملیات حفاری

واحد حفاری متحرک معمولاً توسط مجری یا متصدی جا‌به‌جا می‌شود تا به قول معروف شانسی حفاری را انجام دهد (البته لفظ شانسی به معنای این نیست که نداند در کجا باید حفاری انجام دهد، بلکه به معنای این است که در محل حفاری ممکن است نفت قابل استفاده‌ای وجود نداشته باشد.) به هر حال این اصطلاح به چاه اکتشافی اطلاق می‌گردد تا امتحان شود که آیا طیف مورد نظر حاوی مقادیر کافی هیدروکربن جهت بهره‌برداری تجارت قابل قبول هست یا خیر؟ مجری همچنین قایق یدک‌کش را جهت یدک‌ کشیدن واحدهای حفاری، تکیه‌گاه‌ها و قایق‌های پشتیبان جهت انجام وظایف در محل و ارائه خدمات و انجام عملیات در منطقه مورد نظر مستقر می‌سازد علاوه بر این هلیکوپترهایی هم برای جا‌به‌جایی خدمه و پرسنل تیم حفاری به کار گرفته می‌شوند و دکل‌‌ها معمولاً با بست‌های مخصوص در محل ثابت می‌شوند تا عملیات تسهیل گردد حفر چاه چه روی زمین و چه در فلات قاره هم‌اکنون فعالیتی دقیق و پیچیده است که شامل انواع تجهیزات تخصصی، پرسنل و تکنیک‌های خاص است. مقاطعه‌کار حفاری طرف اصلی است اما متخصصان دیگری هم مانند مهندسان قطع درخت و… و همچنین پرسنلی که کار آن‌‌ها اندازه‌گیری تراکم مایع حفاری در محل چاه است. این عمل را چاه نمایی یا لاکینگ Well Logging می‌گویند و معمولاً پیش از پایان کار حفاری از طریق عکس و تصویربرداری از صحت عملیات مطمئن شده و دستور بهره‌برداری صادر می‌گردد و مهندسان با آن‌‌ها آشنایی کامل دارند، در محل حضور دارند. زمانی که واحد حفاری متحرک در محل مورد نظر مستقر شد، حفر چاه طی فرآیندی آغاز می‌گردد که بیلچه‌زنی نامیده می‌شود. (Spudding in) این اصطلاحی است که نشان می‌دهد حفر چند فوت از چاه توسط دستگاه دکل حفاری انجام شد است. حفر توسط یک چارچوب، تعیین مکان می‌گردد تا از فرو ریختن آن جلوگیری شود. این چارچوب، که یک لوله فولادی سنگین است در محل محکم می‌شود و با پیش‌روی عملیات حفاری روی حلقه‌های دیگر قرار گرفته و باز در محل ثابت می‌شود و در حالی که شکاف باریک تر می‌شد، حفره عمیق‌تر می‌گردد. لازم به توضیح است که اکثریت چاه‌های فلات قاره بین ۱۵۰۰۰-۷۵۰۰ فوت حفر می‌شوند. به هر حال مته حفاری به اتصال یا بست مته نصب می‌گردد که یک لوله سنگین است و وزنی را ایجاد می‌کند که مته را به پایین فشار می‌دهد و در حین چرخش مته در کف سوراخ امکان جذب آن را فراهم می‌سازد. اتصال مته نیز طی عملیات حفاری از استحکام بودن آن اطمینان می‌دهد تا سوراخ یا حفره به میزان مورد نظر باشد. لوله مته که از بالای حفره آویزان است به اتصال مته وصل شده و انتقال حرکت چرخشی را به اتصال با مته امکان‌پذیر می‌سازد. روی هم رفته اتصال و لوله مته «رشته لوله‌های حفاری» (Drill Pipe String) نامیده می‌شود.

بخش حساس و حیاتی عملیات حفاری چرخش مایع حلال (Liquid Solution) است که از حفر چاه ایجاد می‌شود و مانع از ایجاد فشار طبیعی طی عملیات حفاری می‌گردد این مایع حفاری در تمام دنیا «گل حفاری» (Mud) نامیده می‌شود و اغلب ترکیبی از مواد شیمیایی مثل باریت (Barit)، خاک رس (Clay)، آب یا نفت و مواد افزودنی شیمیایی (Chemical Additives) است، علاوه بر ایجاد تعادل در فشار موجود در چاه، این گل، مته حفاری را نرم و خنک می‌کند و برش‌های حفاری را به کف می‌ریزد. در ضمن مخزنی در دیواره حفر ایجاد می‌کند تا از هدر رفتن مایعات و جذب آن به چاه جلوگیری شود. این گل از طریق لوله توخالی دریل جذب مته شده و سپس از طریق فضای بین لوله مته و حفره که «فضای حلقوی (Annulus) (فضای موجود بین چاه و لوله‌های حفاری) نامیده می‌شود به سطح باز می‌گردد.

کنترل چرخه گل یکی از اصول مهم در انجام عملیات حفاری است، وزن یا تراکم گل لازم است متغیر باشد تا با فشارهای مختلف در تشکیل چاه تقابل داشته باشد، عدم توانایی در ایجاد تعادل ف شار ممکن است منجر به ورود مایعات به چاه و انفجار آن گردد که به معنی خروج غیرقابل کنترل نفت، گاز و مایعات در سطح می‌باشد. این انفجار‌‌ها بعد‌‌ها در بیمه چاه مورد بررسی قرار می‌گیرد اما در اینجا کافی است اشاره نماییم که این انفجار‌‌ها می‌توانند بسیار خطرناک باشند و نه تنها چرخه حیاتی محیط‌زیست، بلکه تمام املاک و زمین‌های پیرامون چاه را به مخاطره انداخته (و همچنین تأسیسات دکل و…) منجر به از بین رفتن کامل دکل حفاری متحرک یا سکوی آن گردند.

فشارهای غیرمنتظره ممکن است طی عملیات حفاری حاصل شده و منجر به ایجاد شکاف شوند. در این شرایط مایعات یا گاز وارد حفره می‌گردد. زمانی که امکان ایجاد کاف در چنین شرایطی وجود دارد، لازم است خدمه دست به اقدامات پیشگیرانه سریع و عاجل بزنند تا از انفجار جلوگیری شود. یک چنین اقدامی می‌تواند فعال کردن بازدارنده انفجار یا شیرهای ضد فوران (Blowout Preventer- Bop) (ابزار مخصوصی است که توسط آن راه خروج نفت و گاز از چاه را مسدود و چاه را کنترل می‌کند) باشد که عبارت است از یکسری شیر فلکه‌های هیدرولیک که در بالای چاه نصب شده‌اند. این سیستم سبب می‌گردد چاه بسته شود و اقدامات لازم جهت خروج مایعات یا گاز‌‌ها صورت گیرد تا تراکم گل حفاری تغییر کند.

حرکت چرخی زنجیره مته، با موتورهای دیزی یا الکتریکی ایجاد می‌شود و توسط یک ستون صاف حاشیه‌ای در بالای زنجیر مته که «کلی یا لوله چند گوش حفاری» نامیده می‌شود، نصب می‌شود. این ستون روی بوشینگ (Bushing) (یکی از قطعات کلیدی و مؤثر است) که خود روی صفحه چرخان Rotary Table)) (صفحه چرخان یا صفحه گردان) نصب می‌گردد، مستقر می‌شود هماهنگی و جفت شدن این قعطات سبب می‌شود، گشتاور برای ایجاد حرکت چرخشی انتقال یابد. از برق هم برای تأمین انرژی لازم برای پمپ کردن گل استفاده می‌کنند تا گل حفاری در چرخه خود حرکت کند و سیستم جرثقیل که برای پایین آوردن و کشیدن زنجیر مته طراحی شده، درست عمل کند.

با عمیق‌تر شدن حفره، زنجیر مته به‌طور دایم بالا و پایین می‌شود. این کار ضروری است چرا که مته باید هر از گاهی عوض گردد. زمانی که زنجیر مته بالا می‌رود در سه اتصال طولی در دکل حفاری جمع می‌شود و کل عملیات تا از سرگیری عملیات حفاری یک دوره کامل تلقی می‌گردد.

با حفر شدن چاه چندین آزمایش برای ارزیابی ماهیت شکل‌گیری چاه انجام می‌گردد. یکی از این آزمایش‌‌ها «لاکینگ (Logging) (نمودار گیری یا تهیه نمودار) نام دارد و مستلزم تجهیزات بسیار حساس و تخصصی است که در چاه پایین آورده می‌شود تا مقاومت الکتریکی یا ویژگی‌های رادیو اکتیویته و خواص پژواک صدا صخره‌ها را اندازه‌گیری کند. روش دیگر «کورینگ یا مغزه‌گیری (Coring) نام دارد که باز هم به ابزار خاصی برای تهیه نمونه از هسته چاه (مرکز چاه) نیازمند است. این آزمایش‌‌ها مستلزم تعویض مته حفاری با یک مته خاص است. آزمایش ساق مته (Drill Stem Tests) (آزمون سختی و سلامت) نیز با اندازه‌گیری فشار چاه صورت می‌گیرد و امکان می‌دهد که مایعات به سمت ساق مته (Drill Stem) (ابزاری است که سر مته را نگه می‌دارد) حرکت کنند.

این آزمایش‌‌ها برای کنترل عمل کرد و خصوصیات شکل‌گیری چاه و ارزیابی این که آیا ذخیره حاوی هیدروکربن به مقدار کافی هست یا نه؟ و آیا دارای ارزش بهره‌برداری تجاری می‌باشد یا خیر؟ ضروری است. اگر این آزمایش‌‌ها جواب مطلوب داشته باشند، چاه‌های دیگری هم حفر می‌کردند که چاه‌های آزمایشی (چاه‌های مطالعاتی) Apprasal Wells) نامیده می‌شوند و تأییدکننده حجم ذخایر می‌باشند و بالاخره چاه‌ها با تجهیزات ثابت و شناور تولید می‌شوند، البته این در صورتی است که زمین از حیث تجاری قابل بهره‌برداری باشد زمانی که یک چاه توسعه‌ای (Development Well) حفر می‌شود، جریان هیدروکربن‌‌ها به حفر چاه (Well bore) مورد اهمیت و توجهی خاص قرار می‌گیرد، این فرآیندی که شامل اشتعال مواد منفجره از اسلحه سوراخ کن (Perforating Gun) می‌باشد که به پایین چاه آورده می‌شود. ذخایر مایع‌گونه از یک زنجیره خاص لوله‌ها که توبینگ یا لوله استخراج (Tubing) نام دارند، جریان پیدا می‌کنند. این سیستم امکان می‌دهد تا سوددهی و تولیدات چاه بالا برود و برخلاف لوله‌های جداری فولادی (Steel Casing) که دایمی است می‌توان آن را تغییر و تعویض نمود. چاه با نصب ابزار جهت کنترل جریان هیدروکربن‌‌ها کامل می‌شود. این ابزار «درخت کریسمس» یا شیر سر چاه (Christmas Tree) نامیده می‌شود و شاید نامگذاری آن برگرفته از ترتیب شیر فلکه‌ها و درجه فشار و … است که شبیه به درخت سنتی کریسمس می‌باشد. چاه‌ها ممکن است در بالای خط سیر آب و طی عملیات حفاری از سکوهای ثابت در سطح تکمیل شونده یا در جایی که درخت کریسمس روی بستر آب نصب شده در سطح تکمیل گردند.

در خلال عمر یک چاه، لازم است عملیات خاصی انجام شود تا اطمینان حاصل شود که چاه عملکرد مؤثری داشته باشد. برای مثال ممکن است لوله استخراج به تعمیرات نیاز داشته باشد و ابزار پشت حفره (Downhole Equipment) تعویض شوند و شاید یک جسم خارجی مثل شن و ماسه وارد چاه شده باشد. حضور مقاطعه‌کاران حرفه‌ای برای انجام این عملیات که «بازبینی و تعمیر چاه» (Work over) نامیده می‌شود، ضروری است. گاهی بخشی از وسیله حفاری یا زنجیره مته در حفره‌گیر می‌کند. برای رفع این مشکل ابزار خاصی طراحی شده و عملیاتی که برای بیرون آوردن آن‌‌ها انجام می‌شود را «ماهیگیری» (Fishing) می‌نامند.

بعضی از چاه‌هایی که غیرمولد می‌باشند قابل بهبود خواهند بود در شرایطی که آن‌‌ها به حفره‌های خشک یا خاک‌انداز‌‌ها اشاره داشته باشد. این چاه‌ها باید کنار گذارده شوند اما این کار مستلزم برداشتی از قالب سطحی و بستن حفره با سیمان است و تمام تجهیزات زیردریایی باید برداشته شوند که این کار نیاز به اقدامات نظامی دارد.

به هر حال تکنیک‌های حفاری به مرور زمان رشد و توسعه سریعی داشته است تا اطمینان حاصل گردد که عملیات با کارایی لازم و ایمنی بالا انجام می‌شوند. حفاری افقی و جهت‌دار (Directional and Horizontal Drilling) هم‌اکنون عملیاتی است که اطمینان می‌دهد حداکثر میزان ذخایر را تنها از یک منبع حفاری به دست آورد. حفاری مستقیم شامل انحراف چاه در عمق خاصی توسط استفاده از اتصال مته با وزن‌های متفاوت و یا استفاده از مته‌های استخراج، دریل‌های متحرک (Dynadrills) یا ضربه‌زننده‌ها (Whipsock) است. تکنیک‌های دیگر نیز اصلاح شده‌اند تا با افت فشار بتوان چاه را حفر نمود. وقتی گاز استخراج می‌شود می‌توان آب را درباره تزریق کرد تا همان نیروی فشار دوباره ایجاد شود و یا گاز جهت استخراج بعدی ذخیره گردد.

  • خطرات و مسئولیت‌های تعهد شده در قرارداد حفاری

همان‌طور که قبلاً اشاره گردید، مجری می‌تواند مقاطعه‌کار حفاری را برای انجام عملیات حفاری اکتشافی و حفره چاه‌های توسعه‌ای یا ارزشیابی (Appraisal) استخدام نماید. دکل‌های حفاری متحرک و تخصصی نیز در اختیار مقاطعه‌کاران حفاری است و قرارداد استخدام این واحد نقطه عطفی برای برخورد با خطرات اصلی زیست محیطی طی عملیات حفاری است. نکته مهم بررسی پایه و اساسی است که توسط آن مسئولیت خطرات و بیمه حوادث بین طرفین اصلی منعقد می‌گردد این کار قبل از آن صورت می‌گیرد که خطرات به‌طور دقیق تر نگریسته شوند. با این حال نباید فراموش کرد که تعهدات دیگر از طریق استخدام مقاطعه‌کاران یا قراردادهای دست دوم با مقاطعه‌کار فرعی ایجاد می‌شوند. این طرفین شامل مالکان و کشتی‌های ثابت، شرکت‌های هلیکوپتر و متخصصین مانند مهندسین لاکینگ چاه و کل حفاری است.

بی تردید می‌توان گفت که تقسیم مسئولیت در هر یک از قراردادهای حفاری متفاوت است. با این حال یک فرم کلی برای حفاری فلات قاره وجود دارد که به صورت بین‌المللی مدنظر مقاطعه‌کاران حفاری است و قرارداد حفاری روزانه بین‌المللی در فلات قاره (IADC) نامیده می‌شود. این فرم کلی چارچوب لازم را برای بحث مشروح مجریان و مقاطعه‌کاران حفاری ایجاد می‌کند. این فرم استاندارد توسط مجمع بین‌المللی مقاطعه‌کاران حفاری تهیه و تنظیم شده و بنابراین در خدمت مقاطعه‌کاران حفاری و به نفع آن‌‌ها است. براساس این فرم استاندارد مسئولیت عملیات برعهده مجریان قرار می‌گیرد که حق هدایت برنامه حفاری و دستور دادن به مقاطعه‌کار را دارند. جای تعجبی نیست که مجریان در پی انعقاد قرارداد بر پایه‌ای هستند که حافظ منافع آن‌‌ها است و بسیاری از شرکت‌های نفت فرم مخصوص به خود را دارند. نتیجه کار این است که تغییربات در IADC یا قرارداد مجری مورد بحث و بررسی قرار گرفته و بسیاری از امتیازات بسته به برخی فاکتورهای تجاری توسط هر طرف اعطا می‌گردد به ویژه آن‌‌ها که عرضه و تقاضای دکل‌های حفاری را برعهده دارند.

زمینه‌های مهم و اصلی هرگونه خطرات احتمالی را می‌توان به صورت زیر خلاصه کرد:

۱- آسیب اموال (شامل حفر خود چاه).

۲- از دست رفتن جان افراد و جراحت پرسنل مجری و مقاطعه‌کار.

۳- مسئولیت شخص ثالث

۴- آلودگی، پاکیزه‌سازی (پاکسازی).

۵- فوران چاه نفت.

۶- پاکسازی زباله‌ها و باقیمانده‌های حفاری.

۷- خسارات متعاقب (خسارات متعاقب به درآمد).

۸- جنگ و مشکلات و درگیری‌های سیاسی.