متخصص نمایی!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی متخصص نمایی! حتماً با افراد زیادی برخورد کرده‌اید که خودشان را به جای متخصص و صاحب‌نظر و استاد، جا می‌زنند و در هر کجا که تریبونی پیدا شود و یا فرصت و پیج و کانال و صفحه‌ای مهیا باشد، با ژست و تیپ و لباس شیک و دکور و فضای […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

متخصص نمایی!

حتماً با افراد زیادی برخورد کرده‌اید که خودشان را به جای متخصص و صاحب‌نظر و استاد، جا می‌زنند و در هر کجا که تریبونی پیدا شود و یا فرصت و پیج و کانال و صفحه‌ای مهیا باشد، با ژست و تیپ و لباس شیک و دکور و فضای مجلسی و دهان پُرکن، در هر حوزه و مورد که شما بفرمایید اظهارنظر و فضل می‌کنند و چنان حساب شده و دقیق و با برنامه‌ریزی عمل می‌کنند که در نگاه اول هیچ شک و شبهه‌ای برای بیننده و مخاطب و شنونده به‌وجود نمی‌آید و حتی کار به جایی می‌رسد که خیلی‌ها در همان نوبت اول کار را از پذیرش و قبول به باور کردن و اعتماد و حتی اجرای توصیه‌ها و دستورالعمل هم می‌رسانند!

البته خیلی تابلو، واضح است که چرا این افراد خود را در ردای فاخر تخصص و تبحر به چشم‌ها عرضه می‌کنند، و آن چیزی نیست جز عطش خدمت به مردم و حل کردن مشکلات و نگرانی و دغدغه‌ها که اصل قصه است ولی سهواً به‌خاطر چهار ریال مال دنیا و پول مفت همه آن خدمت و مشکل‌گشایی به حاشیه رانده شده است! البته هیچگاه نباید لذت سرکار گذاشتن مردم و آزار و اذیت خلق‌ا… را در این فقره نادیده بگیریم، بالاخره هر بیماری و مریضی دارویی دارد و برای عده‌ای چه دارویی بهتر از رنجاندن دیگری! بماند که دیده شدن و ذوق معروفیت و مشهوری خیلی از آدم‌ها را به هر ذلت و خواری می‌اندازد چه بهتر که قرار باشد در کسوت دکتر و مهندس و متخصص و صاحب‌نظر و دانشمند، خود را معرفی کرده و به شهرت و اقبال برسند، معلوم است که اینجوری خیلی هم جذاب و دلچسب‌تر خواهد بود!

راستش را بخواهید اینکه عده‌ای به‌خاطر پول و ثروت و دیده شدن و یا هر دلیل دیگری تصمیم بگیرند شیادی و کلاهبرداری و متخصص نمایی را پیشه خود کنند، تا حد زیادی قابل فهم و درک است. بالاخره طمع مال دنیا و قدرت و شهرت، سمبه‌های پُرزوری دارند که کمتر کسی می‌تواند در مقابلش سر خم نکند، اما اینکه چرا بخش قابل‌توجه‌ای از مردم می‌شوند طرفدار و مرید و دنبال‌کننده و حرف‌شنو و گوش به‌فرمان این بچه‌زرنگ‌های پررو، برایمان بیشتر عجیب و غریب است. جدی‌جدی فاز کسانی که بدون آنکه سابقه و رزومه آن مکار اینستاگرامی و پزشک یوتیوبی و متخصص تلگرامی و سخنران فلان همایش و میهمان ویژه بهمان سمینار و کنفرانس را زیر و رو کنند و از چهار نفر که قبلاً از محضر آن بزرگوار کسب فیض و راه‌حل کرده‌اند، سؤال پرسیده و کم و کیف هنر و کفایت دُردانه‌های عصر دیجیتال را محک بزنند، سمعاً و طاعتاً، گوش به دهان ایشان می‌دوزند و هر سفارش و دستور و توصیه و نسخه و روش و راه‌حلی که داده می‌شود را واو به واو انجام می‌دهند و در این راه از بذل پول و چاق کردن حساب و تقدیر و تشکر و التماس، دریغ نمی‌کنند! فازشان چیست و در چه دنیایی سیر می‌کنند!

فهم هوشنگ‌خانی ما این است که همان‌طور که سودآوری و پول‌دوستی و منفعت‌طلبی، دلیل اصلی و هدف غایی آن جنابان شیاد مدعی است، رفتن از راه میان‌بر و عدم پرداخت هزینه‌های سنگین و راحت‌طلبی در دسترس بودن و این قسم چیز‌ها هم فاز و دلیل کسانی است که چهارچشمی و دو زانو و دست بر سینه به پای افاضات آن جماعت همه‌چیز دان زیر و روکش می‌نشینند و تلمذ کرده و حظ‌وافر می‌برند!

یعنی راستش را بخواهید آن مدعیان دروغین دانشمندنما با این مردم ساده‌دل، پیرو و گوش به‌فرمان خیلی فرقی ندارند هر دو طرف به دنبال نفع خودشان هستند، یکی پول و معروفیت و موقعیت را جستجو می‌کند، دیگری راحتی و دم‌دستی و ارزانی را، برای همین به‌نظر می‌رسد عجالتاً معامله برد-‌برد است، برای یکی آلاف الوف دارد و برای دیگری دردسر و زحمت و برخی اوقات بدبختی و مصیبت، خیلی هم خوبه، یکی پول و کیف و حال می‌برد و دیگری حسرت و آه!

 

 

هوشنگ‌خان