ثبت نام رییس جمهور سابق در انتخابات ریاست جمهوری محمود احمدینژاد باز هم در فضای سیاسی ایران شگفتی آفرید تا نشان دهد همچنان غیرقابلپیشبینیترین سیاستمدار ایرانی است. او که تنها یک هفته پیش در نشست خبری خود به صراحت اعلام کرده بود «برنامهای برای انتخابات ریاستجمهوری ندارد و از برادر عزیزش (بقایی) حمایت میکند»، صبح […]
ثبت نام رییس جمهور سابق در انتخابات ریاست جمهوری
محمود احمدینژاد باز هم در فضای سیاسی ایران شگفتی آفرید تا نشان دهد همچنان غیرقابلپیشبینیترین سیاستمدار ایرانی است. او که تنها یک هفته پیش در نشست خبری خود به صراحت اعلام کرده بود «برنامهای برای انتخابات ریاستجمهوری ندارد و از برادر عزیزش (بقایی) حمایت میکند»، صبح دیروز با حضور در ستاد انتخابات کشور، کاندیدای انتخابات شد.
به گزارش ایسنا، محموداحمدینژاد صبح دیروز به همراه حمیدبقایی و اسفندیاررحیممشایی به ستاد انتخابات کشور رفت. طبق اعلام قبلی همه فکر میکردند که او قرار است بقایی را برای ثبتنام همراهی کند اما در میان بهت ناظران، خود احمدینژاد هم به همراه بقایی برای حضور در انتخابات نامنویسی کرد تا بسیاری از تحلیلگران سیاسی باز هم این نکته را تأیید کنند که محمود و یارانش همیشه قابلیت ایجاد شوک در فضای سیاسی کشور را دارند.
۵ مهر ۹۵ بود که به دنبال برخی صحبتهای مطرحشده در محافل سیاسی که مقاممعظمرهبری، محموداحمدینژاد را از حضور در انتخابات ریاستجمهوری نهی کردهاند، حضرت آیتا…خامنهای در درس خارج فقه خود با تأیید این موضوع، آن هم پشت بلندگو اعلام کردند که بنا به ملاحظه کشور و ایجاد نشدن فضای دوقطبی در انتخابات چنین توصیهای را فرمودهاند.
در بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب دراینباره آمده بود: «خب بله، یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظه صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمیدانیم ما شما شرکت کنید. این را گفتیم. خب یک چیز عادی است. انسان بایستی آن چیزی را که میبیند و میفهمد و فکر میکند که به نفع برادر مؤمنش است باید به او بگوید دیگر. ما هم اوضاع کشور را خب، غالباً بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم. آدمها هم، بهخصوص آدمهایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند بیشتر و بهتر از دیگران میشناسیم. با ملاحظهی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی، انسان توصیه میکند که آقا شما اگر توی این مقوله وارد شدید این دو قطبی در کشور ایجاد میشود. دو قطبی در کشور مضر است به حال کشور. من صلاح نمیدانم شما وارد بشوید. بله، این چیز خیلی مهمی که نیست. این یک چیز خیلی طبیعی است، خیلی ساده است. بله، ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم. خب حالا این مایه اختلاف بشود بین برادران مؤمن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو. (خنده معظمله و حضار)
دشمنان هم که گوش خواباندند استفاده کنند. ببینید، حواستان جمع باشد. خب به رادیوی «فردا» یا رادیوی «بیبیسی» چه ارتباطی دارد این قضیه؟ میپردازند، بحث میکنند، تحلیل میکنند، علت چیه، چرا گفتند، این چیست معنایش؟ این معنایش این است که دشمن میخواهد استفاده کند. ما چه کار باید بکنیم؟ ما باید نقطه مقابل دشمن حرکت بکنیم.
یعنی مطلب خیلی عادی است، همینطور که بنده عرض کردم. خب شما برادر مؤمن من هستی. یک چیز را مصلحت شما میدانم، میگویم به شما. این اشکالی که ندارد. ظاهراً چیز خوبی است. لازم هم هست شرعاً. لازم هم هست خیرخواهی. «النّصیحة لِلمُؤمنین» یا «لِلإخوةِ المُؤمنین» یا «لأئمة المؤمنین» در همه صور. این یک چیزی خوبی است دیگر. انسان باید نصحیت کند. نصحیت یعنی خیرخواهی. من به جنابعالی که مثلاً آقای آشیخ عبدالعالی اسمتان است منباب مثال علاقهمندم. میدانم شما اگر وارد این مقوله شدی به ضررت است. به ضرر کشور هم هست. به شما میگویم وارد نشو. نمیگویم هم وارد نشو. امر و نهی نیست. حالا بعضی گفتند آقا دستور دادند، امر کردند، نه، گفتیم صلاح نمیدانیم. من صلاح نمیدانم. این چیز خوبی است. این چیز بدی نیست.
اینی هم که حالا بگویند که فلانی [رهبری] تحت تأثیر زید و عمرو و بکر و… است؛ نه، این حرفها چیه؟ بنده از زید و عمرو و بکر و اینها هم بیشتر اطلاع دارم، هم انگیزه بیشتر دارم. آنچه که واقعاً مصلحت باشد، آنچه که مصلحت بدانم بینی و بینا…، ما باید به خدا جواب بدهیم. یکی از دعاهایی که دائماً باید امثال بنده، شما بکنیم این است، «وَاسْتَعمِلْنی لِما تَسْألُنی غَداً عَنه» فردا از ما سؤال میکنند. چرا فلان چیز را گفتید، چرا نگفتید. از نگفتید هم سؤال میکنند. فقط از گفتید نیست. چرا فلان کار را کردید، چرا نکردید. از نکردید هم سؤال میکنند. بنابراین نه، ما این فقرهای که دیروز معنا کردیم، ناظر به این قضیه اصلاً نبود. داشتیم حدیث را معنا میکردیم مثل اینکه امروز هم حدیث را معنا میکنیم. آن قضیه هم همینطور است که عرض کردیم. بین برادران مؤمن اختلاف سر این چیزها هیچ مصلحت نیست. شما یک چیزی بگویید، آن یک چیزی بگوید. آن یک چیزی بگوید. یک نفر سومی هم منتظر باشد، به مجردی که شما با هم دعوا کردید، او بیاید از میانه سود خودش را ببرد؛ بردارد ببرد. اینها را باید مراقب بود. امروز کشور به اتحاد نیروها احتیاج دارد. بهخصوص نیروهای مؤمن. نیروهای پای کار. سعی کنند از این چیزها اختلاف بوجود نیاورند.»
درست فردای انتشار این بیانات یعنی در ۶ مهر ۹۵، محمود احمدینژاد در نامهای که به مقام معظم رهبری نوشت اعلام کرد که در عمل به منویات معظمله، برنامهای برای حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی سال آینده ندارد. متن نامه احمدینژاد به رهبر معظم انقلاب به شرح زیر بود:
«بسما…الرحمن الرحیم
حضرتآیتا…خامنهای (مدظلهالعالی)
رهبر معظم انقلاب اسلامی
سلام علیکم
همانگونه که مستحضر هستید در دیدار مورخ نهم شهریورماه سال جاری، اینجانب برنامههای تبیین انقلاب در سراسر کشور را تشریح نمودم، پس از آن حضرتعالی توصیه فرمودید که در این دوره مصلحت نیست بنده در انتخابات شرکت نمایم و اینجانب نیز تبعیت خود را اعلام نمودم.
ضمن تشکر از بیانات مهم حضرت عالی در جلسه درس خارج فقه مورخ پنجم مهرماه جاری، به استحضار میرسانم که در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامهای برای حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی سال آینده ندارم.
به لطف خداوند متعال و با افتخار همواره به عنوان سرباز کوچک انقلاب و خادم مردم باقی خواهم ماند.
از خداوند منان برای حضرت عالی سلامتی و موفقیت بیشتر و برای ملت بزرگوار ایران عزت و سربلندی روزافزون، در سایه عنایات حضرت ولیعصر(عج) مسألت دارم.
با این وجود، احمدینژاد در ۱۶ فروردین ۹۶ یک نشست خبری برگزار کرد و با نشاندن بقایی در کنار خود، دوباره حمایت قطعی خود از او را به رسانهها و مردم گوشزد کرد. اما نکته جالب این نشست خبری تأکید چندباره احمدینژاد بر این موضوع بود که خودش برنامهای برای حضور در انتخابات ندارد. بخشی از پرسش و پاسخها در این نشست خبری به این شرح بود:
-خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان: بعد از اظهارات مقاممعظمرهبری مبنی بر عدم حضور شما انتخابات، شما بیانیهای دادید و گفتید از هیچ فرد و جریانی حمایت نمیکنید، حمایتتان از آقای بقایی چه معنایی میدهد و آیا تغییر موضع دادید؟
-احمدی نژاد: من برنامهای برای ریاستجمهوری ندارم. بنده از آقای بقایی بهعنوان نامزد اصلح حمایت خواهم کرد.
-خبرنگار روزنامه سیاست روز: شما از جناب آقای بقایی حمایت کردید، اگر ایشان تأیید صلاحیت نشوند، واکنش شما چه خواهد بود؟
-احمدینژاد: چه دلیلی برای تأیید صلاحیت نشدن ایشان هست؟ دلیلی وجود ندارد. همانطور که دیگران تأیید میشوند، ایشان هم باید تأیید شود و من همه تلاشم را خواهم کرد که ایشان تأیید شوند و این هم راههای گوناگونی دارد، انشاا… مشکلی پیش نمیآید.
تنها چند ساعت بعد از ثبتنام دیروز احمدینژاد در انتخابات، نظرات مخالف زیادی علیه این اقدام منتشر شد و اصلیترین کلیدواژه این صحبتها، عمل احمدینژاد برخلاف توصیه مقاممعظمرهبری است. هر چند احمدینژاد در نشست خبری خود بعد از ثبتنام سعی کرده این موضوع را توجیه کند و با تأکید بر اینکه برای حمایت از حمید بقایی در انتخابات ثبتنام کرده، گفته است: مقاممعظمرهبری به من سفارش کردند که در انتخابات به عنوان کاندیدا شرکت نکنم، من نیز پذیرفتم البته این معنای نهی نبود و توصیه ایشان بود و توصیه ایشان مانع حضورم نمیشد و علیرغم اینکه فشار گستردهای از سوی مردم برای حضور در میدان دارم به قول اخلاقی خود پایبندم و ثبتنام در انتخابات صرفاً برای حمایت از برادر عزیزم آقای بقایی است.
شاید هم احمدینژاد با قطعی شدن حضور حجتالاسلام رییسی در انتخابات دیگر فضا را دوقطبی شده دانسته و تلاش دارد با این حضور قطب سومی را در انتخابات ۹۶ ایجاد کند. هرچند او نشان داده هیچ وقت نمیتوان اهداف و برنامههایش را حدس زد.
حالا توپ در زمین بررسیکنندگان صلاحیت کاندیداها است که یا بقایی را تأیید کنند و یا به حضور احمدینژاد تن دهند. هرچند نوع بررسی شورای نگهبان نشان داده که اگر صلاحیت شخصی را احراز نکند، بدون هیچ اغماضی روی نامش قلم قرمز میکشد؛ حتی اگر آن شخص محموداحمدینژاد باشد. با این کار، احمدینژاد ریسک بزرگی را به جان خریده چون در صورتی که علاوه بر بقایی، خودش هم رد صلاحیت شود، انتخابات ۱۴۰۰ را هم از دست میدهد و به نوعی دچار مرگ زودرس سیاسی خواهد شد. با وجود این تفاسیر همچنان این سؤال مطرح است که چرا محموداحمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ ثبتنام کرد؟
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.