صوری !

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی صوری !    نمی‌دانم اینکه می‌خواهم بگویم درست است یا غلط و یا اینکه اصلاً به این حِدت و شدتی که ما متوجه شده‌ایم هست یا نیست و عمق و حد و مرزش واقعیت دارد یا ندارد ولی هرچه هست ربطی به حقیقت و صداقت و پاکی و سلامت ندارد! […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

صوری !

   نمی‌دانم اینکه می‌خواهم بگویم درست است یا غلط و یا اینکه اصلاً به این حِدت و شدتی که ما متوجه شده‌ایم هست یا نیست و عمق و حد و مرزش واقعیت دارد یا ندارد ولی هرچه هست ربطی به حقیقت و صداقت و پاکی و سلامت ندارد!

  خودمان هم نفهمیدیم چه گفتیم ولی در خبر است که اینجور که از شواهد و قرائن برمی‌آید اوضاع به نحوی شده است که کار‌ها و امورات و اقدامات و پیگیری‌ها همانند سال‌های نه‌چندان دور، یک‌خط درمیانش در دنیای واقعی و حقیقی و ملموس انجام نمی‌شود و این جناب فضای مجازی و در همین روزها، آن دنیای مجازی بزرگوار خیلی از امورات را راحت‌تر، سریع‌تر و در دسترس‌تر کرده است و از هر انگشتش چندین هنر می‌ریزد که شاید در بین همه آن‌ها چند مورد ناخالصی و بی‌هنری و ضعف و غش هم باشد، ولی هرچه هست، هم حسابی کار مردم را راه انداخته و هم بدجور کار مردم را به خودش گره زده است و این شرایط هر روز یک قدم جلوتر می‌رود و بعید نیست با همراهی و هم‌قدمی گولاخ بزرگ، جناب هوش‌مصنوعی، کم‌کم هوش از سر خلق‌ا… بپراند و همگی بالاتفاق روانه فضا و دنیای مجازی شده و عجالتاً دست بسته در خدمت آن فضای مجازی و این هوش‌مصنوعی قّدّر قدرت شویم!

  اما این همه که گفتیم هیچ خط و ربطی به هدف و قصد و غرض ما در نوشتن این خودی و بی‌خودی نداشت، فقط می‌خواستیم عرض کنیم آن چیزی که گفتیم ربطی به حقیقت و واقعیت و درستی و راستی ندارد، هرچند خیلی نزدیک و دیوار به دیوار این فضای مجازی و غیرواقعی است، ولی این کجا آن کجا، این یکی در کنار هر ۱۰ خیری که می‌رساند یک نیمچه شَری دارد که آن را هم می‌شود مدیریت و کنترل و محدود و حتی معدوم کرد، ولی این یکی همه‌‌اش شَر است و خیر و خوبی در آن راه پیدا نکرده و نمی‌کند.

  بله منظور نظرمان همان انجام کارهای صوری است که در معنی و مفهوم خویشاوند نزدیک مجازی است ولی در ذات و سرشت، هیچ همخونی با آن ندارد و ظاهراً این موجود (صوری‌جان را عرض می‌کنیم) در این چندین ساله اخیر حسابی برای خودش تنوع و رشد داشته، پروبال پیدا کرده و تا دلتان بخواهد عشق و حال کرده و از مقام و عنوان و جایگاه و شرکت و سازمان و معامله و معاشرت صوری شروع کرده است و به حکم و دستور و قرارداد و خرید و فروش و هرچه شما بخواهید و بگویید رسیده است! چه در ثبت سفارش و تأمین و واردات و صادرات، چه در تهاتر و خرید و فروش و تولید و توزیع و ساخت و پاخت! چه در ثبت و سند و کاغذ و نامه و چه شکل و قیافه و ظاهر، همه جا حَی و حاضر است و در برخی موضوعات همانند آن فضای مجازی، حضور و نفوذ و تعدد و تکثرش، دست کمی از موضوعات واقعی و درست‌درمان و حقیقی ندارد، یک بلبشو و شیر تو شیری که نگویم برایت!

به هرحال باید فکری کرد و یک تیر غیبی، نقره‌داغی، ضرب‌شستی، شّتکی چیزی به کار بست که تا این بازار مکاره، کل دنیای واقعی کار و کسب و زندگی و ارتباطات و همکاری و دوستی و رفاقت و سلامت‌مان را به باد فنا نداده است، کمرش را شکسته، به خاک گرم نشانده و دست و پایش را قلم کرده و طومارش را بپیچیم که اگر تعللی شود، قطع به‌یقین چهارصباحی دیگر این جناب صوری‌خان است که طومار همه ما را خواهم پیچاند!  

گفتیم، گفته باشیم که بعداً نگویید، نگفتیم…!

هوشنگ‌خان