انواع سیستم‌های پیمانکاری و مناقصه‌گزاری در ژاپن، آمریکا و اروپا

انواع سیستم‌های پیمانکاری و مناقصه‌گزاری در ژاپن، آمریکا و اروپا آخرین قسمت از مقاله «انواع سیستم‌های پیمانکاری و مناقصه‌گزاری در ژاپن، آمریکا و اروپا» را در این شماره از روزنامه مناقصه‌مزایده می‌خوانیم. در این بخش، ویژگی‌های سیستم‌های پیمانکاری و مناقصه‌گزاری کشورهای مورد نظر معرفی خواهد شد و موضوع اصلاحات این سیستم‌ها به تفصیل خواهد آمد. […]

انواع سیستم‌های پیمانکاری و مناقصه‌گزاری در ژاپن، آمریکا و اروپا

آخرین قسمت از مقاله «انواع سیستم‌های پیمانکاری و مناقصه‌گزاری در ژاپن، آمریکا و اروپا» را در این شماره از روزنامه مناقصه‌مزایده می‌خوانیم. در این بخش، ویژگی‌های سیستم‌های پیمانکاری و مناقصه‌گزاری کشورهای مورد نظر معرفی خواهد شد و موضوع اصلاحات این سیستم‌ها به تفصیل خواهد آمد.

(۱)ایالات متحده

 I) سیستم طراحی ساخت

در ایالات متحده، سیستم مناقصه‌ ـطراحی- ساخت از قدیم به‌کار برده شده است. هنگامی که سفارش‌دهنده می‌خواهد در نیروی کار صرفه‌جویی کند و زمانی که کار مورد نظر به قابلیت‌ها و توانایی‌های فنی خاصی نیاز دارد که سفارش‌دهنده آن توانایی‌ها را ندارد، سیستم طراحی_ساخت به‌کار برده خواهد شد. این سیستم مفید است به این صورت که این سیستم، زمان تکمیل کار را کوتاه خواهد کرد و یک شرکت، مسؤولیت کل کار را به عهده خواهد گرفت و آن تغییرات اعمال شده در شرایط قرارداد در نتیجه شکایات از پیمانکاران، به حداقل خواهد رسید.

با این حال، سیستم طراحی-ساخت معایبی هم دارد. طراح و شرکت ساخت‌وساز با هم به عنوان یک تیم کار می‌کنند که در مقایسه با سیستم سنتی مناقصه‌ـ‌طراحی-ساخت که در آن طراح کار ساخت را نظارت می‌کند و سفارش‌دهنده نمی‌تواند به دقت کار را کنترل کند، می‌تواند عمل کنترل-تعادل را مختل کند. بنابراین سفارش‌دهنده، باید شرایط عملکردی را که پیمانکاران باید آنها را داشته باشند، تبیین و تشریح نماید.

 بسته به دولت‌ها و شهرداری‌ها، کاربرد سیستم طراحی ساخت محدود می‌شود.

II) قراردادهای تشویقی

در ایالات متحده، انگیزه‌های زیادی به پیمانکاران داده می‌شود تا مطابق موعد مقرر و بودجه معین عمل کنند. قراردادهای تهیه و تدارک دولتی، اساساً، به قراردادهای قیمت ثابت و قراردادهای بازپرداختی تقسیم می‌شوند و قراردادهای تشویقی بین این دو نوع قرارداد، قرار می‌گیرند. در قراردادهای تشویقی، پیمانکار می‌تواند سود بیش‌تری به دست بیاورد البته اگر تلاش بیش‌تری صورت دهند و می‌توان گفت که سفارش‌دهنده و پیمانکار در قرارداد تشویقی، ریسک را با هم تسهیم و تقسیم می‌کنند.

 اگر در ابتدای کار، به پیمانکاران هزینه‌های تشویقی داده شود، پیمانکار خودش را وقف صرفه‌جویی در هزینه‌ها می‌کند که در عوض می‌تواند منتهی به کیفیت کم‌تر شود. بنابراین سفارش‌دهنده معمولاً در ابتدا هزینه‌ها را می‌دهد تا بدین وسیله کیفیت کار را بالا ببرد و سپس اگر کار با موفقیت پیش برود، هزینه و حقوق تشویقی را می‌دهد.

قراردادهای پروژه ساخت‌وساز شامل قوانین VE می‌باشند البته بدون توجه به آنچه که ساخته می‌شود و چگونه ساخته می‌شود، این قانون اجازه ارایه پیشنهادات VE را می‌دهد. با این حال، براساس GAO، طرح‌های کمی ارایه شده‌اند.

III) سیستم مدیریت ساخت‌وساز (CM)

سیستم مدیریت ساخت‌وساز اغلب برای تضمین تکمیل کار، بدون توجه به سیستم‌های پیمانکاری و مناقصه‌گزاری اجرا می‌شود. سیستم CM برای پروژهای دولتی که شامل بسیاری از پیمانکاران اصلی است مفید است و یا برای مواردی که روش مناقصه رقابتی در آن لازم است، مفید و مناسب است. سیستم CM، به CM خالص و CM در خطر تقسیم می‌شود.

(۲) انگلستان

PFI (I

در کشور انگلستان، PFI به عنوان ابزاری برای دستیابی به VFM بالا ارتقا داده می‌شود، البته به وسیله ارایه خدمات دولتی از طریق به‌کار‌گیری هزینه‌ها و سرمایه‌های بخش خصوصی. بخش دولتی از قدیم تمام خطرات مربوط به اجرا و مدیریت پروژه‌های دولتی را به عهده داشته است، اما در PFI، این امکان برای بخش دولتی وجود دارد که خطرات عمده‌‌اش را به بخش خصوصی منتقل کند. به عنوان مثال، دوره‌ای که درآن امکانات، نمی‌توانند به خاطر پروژه‌های اصلاحی و تعمیراتی مورد استفاده قرار بگیرند، می‌توانند از هدف پرداخت مستثنی شوند و یا اگر خدمات پاکسازی کافی نباشد و مطابق با الزامات مدیریتی نباشد، میزان پرداختی می‌تواند کاهش پیداکند. در عوض این مزیت‌ها، بخش دولتی باید پول کافی به کمپانی‌های شرکت کننده در PFI بدهد. در PFI، ایجاد رابطه مشارکتی به وسیله انتقال خطر به کسانی که بیش از همه، قدرت مدیریت و کنترل آنها را دارند و خطر را بین بخش‌های خصوصی و دولتی توزیع می‌کنند از اهمیت به‌سزایی برخوردار است و پرداخت هزینه برای تقسیم ریسک و خطر، مقرون به صرفه است.

II) پیمانکاری اصلی

پیمانکاری اصلی، یک سیستم پیمانکاری است که در آن یک پیمانکار اصلی، همه مسؤولیت یک پروژه ساخت و ساز را به عهده می‌گیرد، مثل طراحی، ساخت‌وساز، تحویل، حفاظت و نگهداری و مدیریت. این سیستم با PFI از این لحاظ تفاوت دارد که بخش دولتی، خدمات را خریداری می‌کند و هزینه خدمات را در PFI می‌پردازد، در حالی که بخش دولتی امکانات را خریداری می‌کند و هزینه امکانات را در پیمانکاری اصلی می‌پردازد. با این حال، در پیمانکاری اصلی، اگر بخش دولتی، قراردادی در خصوص خرید امکانات منعقد کند مثل حفاظت و نگهداری و خدمات مدیریتی، تفاوت کمی بین پیمانکاری اصلی و PFI وجود خواهد داشت. با این حال، یک تفاوت قطعی بین آنها وجود دارد. در پیمانکاری اصلی، خرید امکانات به وسیله بودجه دولتی انجام می‌شود، در حالی که در PFI، سرمایه‌های بخش خصوصی مورد استفاده قرار می‌گیرد. (بر این اساس، سیستم پیمانکاری اصلی، اغلب توسط سازمان تدارکات دفاعی به‌کار برده می‌شود که باید دارای امکاناتی باشد.)

در پیمانکاری اصلی، قیمت قرارداد ثابت نیست. این یک هزینه و قیمت مورد نظر است و تعادل بین این قیمت و هزینه صرف شده به وسیله سفارش‌دهنده و پیمانکار تقسیم می‌شود. در اینجا، هدف آن است که شرکت‌های خصوصی را تشویق کند که در هزینه‌ها صرفه‌جویی کنند و روش‌های جدید معرفی کنند. همچنین برای تضمین شفافیت هزینه‌ها، یک سیستم حسابداری باز به‌کار برده می‌شود که در آن پیمانکار حسابداری مربوط به پروژه را در اختیار سفارش‌دهنده می‌گذارد. به علاوه، عملکرد پیمانکار باید به صورت مداوم ارزیابی شود و نتایج باید برای ارتقای پروژه به پیمانکار ارایه شود.

پیمانکاری اصلی منجر به کاهش قابل توجه هزینه‌ها شده است، شاید به این خاطر که هیچ رابطه پیوسته و مداومی بین پیمانکاران اصلی و پیمانکاران فرعی در انگلستان وجود نداشته است.

III) سیستم طراحی-ساخت

در PFI و در پیمانکاری اصلی، سفارشات عمده و متعددی برای طرح و ساخت‌وساز ارایه می‌شود. همچنین، هنگامی که نه PFI و نه پیمانکاری اصلی به‌ کاربرده می‌شود، سیستم_طراحی_ساخت برای VFM بالاتر ارتقا می‌یابد، اگرچه سفارشات به صورت مجزا، برای طراحی و ساخت و ساز در کشور به‌کار میروند. سیستم طراحی-ساخت اغلب برای پروژه‌های نسبتاً کوچک به‌ کاربرده می‌شود، چون سیستم فوق نسبت به PFI و پیمانکاری اصلی از حیث یکپارچگی و انسجام پروژه در درجه پایین‌تری قراردارد.

از طریق این سیستم، دولت میخواهد «فرهنگ ادعا» را از بین ببرد که در آن پیمانکاران از نقص‌ها و کاستی‌های طرح در مرحله ساخت، با هدف افزایش قیمت قرارداد شکایت می‌کنند.

IV) توافقنامه اسکلت بندی

توافقنامه اسکلت‌بندی، برخلاف ۳ سیستم متفاوت توصیف شده فوق، برای یک پروژه تنها به‌کار برده نمی‌شود بلکه برای چندین پروژه، در یک دوره مشخص با یک شرکت گزینش شده از طریق مناقصه به‌کار برده می‌شود. در تهیه و تدارکات سنتی دولتی، قراردادها، تک‌تک و به ترتیب منعقد می‌شدند. این توافقنامه، اساساً برای تهیه و تدارک کالا و خدمات معرفی شد، اما به وسیله سازمان بزرگراه‌ها برای پروژه‌های اصلاحی و تعمیراتی هم به‌کار برده شده است.

 توافقنامه اسکلت بندی به وسیله بخشنامه اتحادیه اروپا که در سال ۲۰۰۴ اصلاح شد، پوشش داده شده است.

(۳)فرانسه

I)    سیستم اعطای امتیاز انحصاری

در فرانسه، از پایان قرن ۱۸، سیستم اعطای امتیاز انحصاری که مشابه PFI است به‌کار برده می‌شود. سیستم اعطای امتیاز انحصاری در دو مورد متفاوت به‌کار برده می‌شود: ساخت‌وساز و مدیریت امکانات دولتی و فقط مدیریت امکانات و تجهیزات دولتی (بدون ساخت‌وساز).سیستم اعطای امتیاز انحصاری، از حیث سازمان‌های دولتی مشابه PFI است، چون سفارش‌دهنده، اعطای امتیاز را صورت می‌دهد تا بدین وسیله خدمات دولتی برای شرکت‌ها فراهم کند (شرکت‌های دولتی و خصوصی)و شرکت‌های امانتی، امکانات و تجهیزات دولتی و رسمی را کنترل و مدیریت می‌کند. با این حال، با PFI از این حیث تفاوت می‌کند که شرکت‌ها خدمات دولتی را به صورت مستقیم برای کاربران فراهم می‌کنند و از آنها حق‌الزحمه بابت خدمات دریافت می‌کنند. از سیستم اعطای امتیاز انحصاری فقط برای پروژه‌هایی استفاده می‌شود که در آن سودآوری می‌تواند به وسیله دریافت حق‌الزحمه‌های کاربران تضمین شود و سرمایه‌های دولتی برای این پروژه‌ها به ‌کاربرده نخواهند شد. شرکت‌هایی که قرار است امتیازات انحصاری به آنها اعطا گردد، به وسیله روش مناقصه انتخاب نمی‌شوند بلکه به وسیله روش مذاکراتی، گزینش می‌شوند.

II) سیستم عملکرد/تغییر

به عنوان سیستم‌هایی مشابه VE در مرحله مناقصه ۱)سیستم مناقصه عملکرد محور ۲) سیستم تغییر در فرانسه اجرا می‌شود. مورد اول، زمانی به‌کار برده می‌شود که سفارش کننده در حوزه‌ای فنی و جدید سفارشی برای یک پروژه می‌دهد که در آن سفارش‌دهنده، کاملاً متوجه آن نمی‌شود. سفارش‌دهنده نیازهایش و عملکرد مطلوبش را به عنوان ویژگی و مشخصات نشان نمی‌دهد بلکه در حالتی کلی تر، مناقصه‌گران را ملزم می‌کند که طرح‌هایی بدهند که مطابق با نیازهای سفارش‌دهنده باشد.

 سیستم تغییر، مناقصه‌گران را قادر میسازد که طرح‌های فنی ارایه دهند که لزوماً با مشخصات و ویژگی‌ها تطابق ندارد و این سیستم به تصویب بخشنامه اتحادیه اروپا رسیده است. هرچند برخلاف VE، هر نوع سود حاصله از صرفه‌جویی در هزینه‌ها مربوط به سفارش کننده می‌شود و هیچ پول اضافی بین پیمانکاران توزیع نمی‌شود. این سیستم براساس این دیدگاه است که پیمانکاری که قرار است انتخاب شود، خودش باید انگیزه ایجاد نماید.

 با توجه به سیستمی که معادل VE در مرحله پس از قراردارد وجود دارد، چنین سیستمی در فرانسه مورد تأیید نیست به این دلیل که ممکن است مانع رفتار مناسب و عادلانه با کاندیداهایی شود که قرار است برنده قرارداد شوند.

(۴)آلمان

پیشنهادات اضافی و موارد جایگزین

در آلمان، به استناد ماده ۱۰٫۵ VOB/A، مناقصه‌گران می‌توانند پیشنهادات اضافی ارایه کنند یا موارد دیگری مطرح کنند، البته زمانی که پیشنهادات خود را مطرح می‌کنند. یک پیشنهاد اضافی با راه جایگزین در این مورد تفاوت دارد که پیشنهاد اضافی یک طرح اختیاری است که توسط یک مناقصه‌گر ارایه می‌شود، در حالی که مورد جایگزین باید مطابق با شرایط تعیین شده توسط سفارش‌دهنده در توضیح کتبی کار باشد. سفارش‌دهنده باید پیشاپیش اعلام کندکه آیا پیشنهادات اضافی و راه‌های جایگزین را خواهد پذیرفت یا نه.

PPP)

سیستم‌های PPP متعددی با توجه به میزان سرمایه خصوصی و روش اصلاح سرمایه در آلمان به‌کار برده می‌شود. به عنوان مثال برای ساخت‌وساز جاده‌ای، ۴ مدل PPP وجود دارد: مدل اعطای امتیاز انحصاری، مدل ‌ای، مدل اف و مدل وصول عوارض کامیون.

در مدل اعطای امتیاز انحصاری، بخش خصوصی سرمایه و هزینه برنامه‌ریزی و طراحی و ساخت‌وساز و مدیریت را تأمین می‌کند و بخش مربوطه مقدار معادل هزینه ساخت‌وساز، هزینه تأمین سرمایه و هزینه‌های حاشیه‌ای را از دولت طی ۱۵ سال پس از سال اول ساخت‌وساز، جبران و بازیابی می‌کند. در مدل ‌ای، بخش خصوصی مسؤولیت طراحی، ساخت‌وساز، حفاظت و نگهداری و مدیریت و تأمین سرمایه، برای افزایش تعداد خطوط اتوبان‌ها از ۴ به ۶ باند را به عهده می‌گیرد و هزینه راهداری وصول شده از کامیون‌ها را برای بخش مربوطه از دولت در دوره حفاظت و نگهداری ۲۰-۳۰ ساله دریافت می‌کند.در مدل اف، بخش خصوصی هزینه‌های مربوط به راهداری را مستقیماً از کامیون‌ها و اتومبیل‌های خصوصی برای تونل‌ها، پل‌ها و مسیرهای جانبی ساخته شده دریافت می‌کند. مدل اف مشابه مدل‌ ای است، اما با آن در این مورد تفاوت دارد که بخش خصوصی هزینه‌ها را مستقیماً از مسافران وصول و دریافت می‌کند. در مدل وصول عوارض کامیون، بخش خصوصی یک سیستم دریافت عوارض برای ۱۲ سال ایجاد می‌کند.

(۵)سوئد

در سوئد، سیستم طراحی-ساخت به ندرت به‌کار گرفته می‌شود و فقط یک نمونه از اجرای PPP وجود دارد. راه‌آهن اتصالی استکهلم به فرودگاه آرلاندا از طریق PPP ساخته شد. بنابراین نمونه‌های بسیار معدودی وجود دارند که در آن سیستم‌های پیمانکاری و مناقصه‌ای جدید اجرا شده باشد.

 با این حال، برخی از سازمان‌های دولتی، یک سیستم مدیریت پروژه به نام قراردادهای ساخت و ساز عمومی هماهنگ شده را به‌کار میبرند که مشابه سیستم CM رایج در ایالات متحده است. برای سفارشات عمده، سفارش‌دهنده با یک شرکت ساخت و ساز عمومی، قراردادی را منعقد می‌کند و سپس شرکت پیمانکاری با پیمانکاران فرعی برای کار ساخت‌وساز قراردادی را منعقد می‌کند. طبق قراردادهای ساخت‌وساز عمومی هماهنگ شده، سفارش‌دهنده، قراردادی با یک شرکت ساخت و ساز منعقد می‌کند و سپس مهندسان الکترونیک یا مکانیک انتخاب می‌کند و با آنها نیز قرارداد میبندد و سپس قراردادهای منعقد شده با این پیمانکاران فرعی را به شرکت ساخت و ساز می‌فرستد. سفارش‌دهنده، شرکت ساخت‌وساز عمومی، و پیمانکاران فرعی باید یک اجماع و اتفاق نظر بین خودشان ایجاد کنند. شرکت‌های ساخت‌وساز معدودی در سوئد وجود دارد و قراردادهای ساخت و ساز عمومی هماهنگ شده نسبت به سفارشات عمده ارجحیت دارند.

(۶) ژاپن

در ژاپن، با استناد به سیستم‌های اجرا شده در ایالات متحده و اروپا، سیستم‌های پیمانکاری و مناقصه‌ای جدید زیر به صورت آزمایشی به‌کار برده می‌شوند.

I) سیستم طراحی-ساخت

برای کارهای دولتی انجام شده در ژاپن، سفارشات به صورت مجزا برای طراحی و ساخت‌وساز ارایه می‌شود. با این حال، مواردی وجود دارد که در آن سیستم-طراحی-ساخت به‌کاربرده می‌شود تا از قابلیت‌ها و امکانات فنی شرکت‌های ساخت‌وساز در مرحله طراحی به نحو بهتری استفاده شود. این سیستم اغلب به همراه سیستم ارزیابی یکپارچه طرح فنی به‌کار برده می‌شود که معیار و استانداردی برای اعطای یک قرارداد به شمار می‌آید.

II) سیستم VE

برای این‌که بتوان کیفیت را ارتقا داد و هزینه‌های پروژه‌های دولتی را کاهش داد، از مناقصه‌گران ممکن است ارایه طرحی در زمان مناقصه یا پس از دریافت قرارداد، درخواست گردد. برای VE در مرحله پس از قرارداد، مبلغی معادل نیمی از هزینه صرفه‌جویی شده به پیمانکار داده می‌شود. این سیستم اغلب توسط دولت ملی مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما برخی از دولت‌های محلی هم به صورت آزمایش آن را اجرا می‌کنند.

III) سیستم ارزیابی یکپارچه طرح فنی

براساس این سیستم، قرارداد، علاوه بر ارزیابی مزیت‌های فنی طرح براساس قیمت پیشنهادی اعطا می‌گردد. مخصوصاً قیمت‌ها، کیفیت، زمان تکمیل کار، طراحی، ایمنی ساخت و دیگر موارد به صورت کامل مورد ارزیابی واقع می‌شوند. وزارت ساخت و ساز اولین وزارتی بود که این سیستم را در سال ۱۹۹۸ اجرا کرد. این وزارت از این مورد برای یک پروژه طبق نظارت مستقیم خود استفاده کرد. در ارزیابی پیشنهادات، امتیازات ارزیابی اغلب به قیمت پیشنهادی تقسیم می‌شوند.

Iv)PFI

 قانون مربوط به ارتقای تحقق امکانات دولتی به وسیله سرمایه‌های خصوصی در سال ۱۹۹۹ به تصویب رسید. اندازه بازار pfi از آن به بعد به صورت مطلوبی گسترده شده است، چون حقیقت نشان می‌دهد که تعداد طرح‌های تجاری تدوین شده و اعلام شده برای pfi در پایان دسامبر ۲۰۰۴ به ۱۷۹ مورد رسیده است.

۵٫ نتیجه‌گیری – مسیر اصلاحات در سیستم‌های پیمانکاری و مناقصه‌گزاری پروژه‌های دولتی

بر اساس مقایسه سیستم‌های پیمانکاری و مناقصه‌گزاری برای پروژه‌های دولتی بین ایالات متحده، اروپا و ژاپن و اصلاحات این سیستم‌ها که در کشورهای مربوط انجام شده است، یک وجه مشترک بین کشور‌ها وجود دارد. همه آنها در حال ارتقای استفاده از طرح‌های فنی ارایه شده توسط بخش خصوصی هستند. با این حال، مسیر اصلاحات در تهیه و تدارکات دولتی، از کشوری به کشور دیگر تفاوت می‌کند چون زمینه ایجاد سیستم‌های پیمانکاری و مناقصه‌گزاری از کشوری به کشور دیگر تفاوت می‌کند.

 پیگیری مسؤولیت پذیری همیشه با پیگیری vfi مغایرت پیدا نمی‌کند. زمانی که سفارش‌دهنده به ‌کاربرد قابلیت‌های فنی بخش خصوصی اهمیت می‌دهد و بخش خصوصی را در فرایند سفارش‌دهی، از مرحله اول مشارکت می‌دهد یا عوامل غیرهزینه‌ای را در معیارهای ارزیابی از طریق روش مذاکره‌ای، سیستم-طراحیساخت یا ppp دخالت می‌دهد، حذف کامل عقاید شخصی سفارش‌دهنده سخت و دشوار می‌شود که در عوض تضمین مسؤولیت پذیری را نیز سخت و دشوار می‌کند. از طرف دیگر، اگر اهمیت زیادی به مسؤولیت‌پذیری، رقابت، شفافیت و عدالت داده شود، فضای کم‌تری برای ارزیابی عوامل غیرهزینه‌ای باقی میماند یا فضای کم‌تری برای پذیرش روش‌های عالی بخش خصوصی باقی می‌ماند که این امر پیگیری vfm در چرخه عمر یک پروژه را دشوار می‌کند. بنابراین، یک سیستم تهیه و تدارک دولتی مطلوب، سیستمی خواهد بود که طبق آن مسؤولیت‌پذیری و vfm در حالتی متعادل و براساس همکاری بین بخش‌های دولتی و خصوصی پیگیری می‌شود.

در این بخش، از حیث قابلیت‌های نسبتاً فنی بین دولت‌ها و بخش‌های خصوصی و پیگیری مسؤولیت‌پذیری و vfm، موقعیت و شرایط فعلی سیستم‌های پیمانکاری و مناقصه‌گزاری پروژه‌های دولتی که در کشورهای مورد نظر اجرا می‌شود و همچنین مسیر اصلاحات آنها به تفصیل خواهد آمد.

(۱)ایالات متحده و انگلستان

در ایالات متحده و انگلستان، دولت به عنوان یک سفارش‌دهنده از بخش خصوصی از حیث قابلیت‌های فنی در رده پایین تری قرار دارد و هیچ راهی ندارد جز این‌که از توانایی‌های فنی بخش خصوصی استفاده کند. بنابر این، دولت بخش خصوصی را در فرایند سفارش از مرحله اول طبق روش مذاکراتی یا سیستم طراحی درگیر می‌کند. معیار ارزیابی، دیگر، صرفاً، قیمت محور نیست اما برای تضمین مسؤولیت پذیری، دولت باید دلایل اعطای قرارداد به یک مناقصه‌گر خاص را در ایالت متحده بیان کند و سیستم حسابداری باز در انگلستان به‌کار برده می‌شود. در این کشور‌ها، اصلاحات تهیه و تدارک دولتی ارتقا داده می‌شود تا vfm را بدون لطمه زدن به مسؤولیت پذیری ارتقا دهد. در کشور انگلستان، دولت و بخش خصوصی رابطه خصمانه‌ای با هم دارند و سیستم ppp ارتقا داده می‌شود تا آنها را به سمت رابطه‌ای شراکتی و دوستانه سوق دهد. در ایالات متحده، اگرچه طرح‌های مذاکراتی رقابتی به شدت مورد استفاده قرار گرفته‌اند، اما اصل رقابت باز و کامل به شدت حفظ می‌شود.

۲)آلمان، فرانسه و سوئد                                   

در فرانسه و آلمان، دولت به عنوان سفارش‌دهنده، از قابلیت‌های فنی نسبتاً خوبی برخوردار است. در خصوص سیستم‌های مناقصه‌گزاری و پیمانکاری پروژه‌های دولتی، در این کشورها، هیچ مشکل جدی مشاهده نشده است زیرا رقابت، شفافیت و عدالت در فرایند مناقصه، تضمین شده است. فرانسه، زودتر از سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا، روش رقابتی گفت‌و‌گو محور را مورد پذیرش قرارداد. ظاهراً هدف این بود که نه تنها از قابلیت‌های فنی بخش خصوصی استفاده نماید، بلکه امکان بیش‌تری به دولت بدهد تا یک سیستم مناقصه‌گزاری و پیمانکاری را از میان گزینه‌های متنوع تر انتخاب نماید. در آلمان، سیستم ppp معرفی شده است، نه برای استفاده از قابلیت‌های فنی بخش خصوصی بلکه برای به‌کار‌گیری سرمایه‌های خصوصی، که این مسأله به نوبه خود نشانگر وضع مالی دولت می‌باشد. در تهیه و تدارک دولتی، هم دولتهای محلی و هم دولت فدرال، ملزم به پیروی دقیق از مقررات قراردادهای دولتی هستند. هم در فرانسه و هم در آلمان، پیشنهادکننده‌ای که مقرون به صرفه‌‌ترین پیشنهاد را ارایه می‌کند، برنده قرارداد خواهد بود که نشان می‌دهد هر دو کشور به دنبال VFM هستند. با این حال، در کشورهای فوق، اکثر سازندگان، شرکت‌های متوسط و کوچکی هستند و دولت ضمن حفظ سطح معینی از اعمال نفوذ و قدرت، در حال ارتقای اصلاحات است.

در سوئد، جایی که دولت‌های محلی از قدرت و اقتدار نسبتاً زیادی برخوردار هستند، پایه ریزی یک سیستم تهیه و تدارک دولتی در سطح ملی، لازم و ضروری است. این کشور از لحاظ مسیر و جهت‌گیری اصلاحات تهیه و تدارک دولتی، مشابه آلمان است. هر دو کشور به دنبال مدیریت دقیق تر سیستم مربوطه هستند. با این حال، در سوئد، ارتقای استفاده از افشای اطلاعات و سیستم فریادرسی عمومی، که به‌طور سنتی در اروپای شمالی مورد استفاده قرار می‌گیرند، نسبت به پذیرش سیستم‌های مبتکرانه تهیه و تدارکات، از کارایی بیش‌تری برخوردار بوده‌اند.

۳) ژاپن

در نهایت، ژاپن در آینده، در مسیر اصلاح سیستم‌های پیمانکاری و مناقصه‌گزاری پروژه‌های دولتی چه اقدامی باید انجام دهد؟

در حوزه پیمانکاری و مناقصه‌گزاری پروژه‌های دولتی، دولت ژاپن تمایل داشت که سیستم‌های اجرا شده در کشورهای خارجی به ویژه ایالات متحده و انگلستان را، مورد استفاده قرار دهد. با این حال، دولت به‌طور سنتی، به عنوان سفارش‌دهنده، از قابلیت‌های بسیار فنی برخوردار بود، هر چند که در قیاس با بخش خصوصی، سطح قابلیت‌های دولت نسبتاً تنزل پیدا کرده بود. دولت، با اتکا به همین قابلیت‌های فنی بالا، روابط دوستانه‌ای با پیمانکاران بر قرار نموده است. اغلب اوقات، پیمانکاران، به امید دریافت سفارشات بیش‌تر در آینده، از خود انعطاف بیش‌تری در مقابل نیازهای سفارش‌دهنده نشان می‌دهند. در اینجا، «فرهنگ ادعا» بی‌معنی است، و خیلی کم پیش می‌آید که قیمت قرارداد به دلیل اعمال تغییرات در شرایط قرارداد پس از اعطای قرارداد، افزایش یابد. به علاوه، ضوابط فنی پروژه‌های انجام شده از طریق تهیه و تدارک دولتی نسبت به ایالات متحده و اروپا برتر و بالاتر است. ظاهراً، ژاپن، در فرایند سفارش‌دهی، با مشکل کمبود رقابت، شفافیت و عدالت مواجه است. براساس این دیدگاه، کاری که ژاپن باید در مسیر اصلاحات انجام دهد این است که استفاده از سیستم‌های مناقصه‌گزاری و پیمانکاری که منجر به افزایش رقابت، شفافیت و عدالت می‌شود را ارتقا دهد.

به منظور استفاده بهتر از قابلیت‌های فنی بخش خصوصی، به‌کار‌گیری روش مذاکراتی، سیستم طراحی-ساخت، ppp، و سیستم ارزیابی یکپارچه طرح فنی، مؤثر خواهد بود. با این حال، به عنوان یک پیش شرط برای این مسأله، استفاده از سیستم‌های مناقصه‌گزاری که رقابت را افزایش داده و سیستم حسابداری باز را جهت شفافیت بیش‌تر در هزینه‌ها ارتقا می‌دهد، لازم و ضروری خواهد بود.