حرفهای خودی و بیخودی متورمکنندگان! یکی از موضوعاتی که همیاری و همافزایی خیلی خوب و سطح بالا و بینظیری در بین افراد، سازمانها، قوانین و مقررات، بازارها و بسیاری از خلقا… و شرکت و کسبوکارها به وجود آورده است، تورمزایی یا متورمکنندگی مزمن است، یعنی اگر اینقدری که تمامی اقشار یا حداقل بخش قابلتوجهی […]
حرفهای خودی و بیخودی
متورمکنندگان!
یکی از موضوعاتی که همیاری و همافزایی خیلی خوب و سطح بالا و بینظیری در بین افراد، سازمانها، قوانین و مقررات، بازارها و بسیاری از خلقا… و شرکت و کسبوکارها به وجود آورده است، تورمزایی یا متورمکنندگی مزمن است، یعنی اگر اینقدری که تمامی اقشار یا حداقل بخش قابلتوجهی از آنها با همت و همراهی اجرایی و دولتی و تقنینی و برنامهریز و موجساز و موجسوار و کاسب و کارمند و شایعهساز و نون به نرخ روز خور و بوجار و پیاده و سواره و قسعلیهذا در این فقره متورمسازی همراهی و هماهنگی و همافزایی دارند، در هر کار دیگری داشتند، قطع بهیقین آن موضوع هم سرانجامی مثل همین جناب تورم پیدا میکرد که خوش و خرم و با طیب خاطر در آن بالابالاها نشسته و حالش را میبرد و تردیدی در کار نیست که به ریش یکدرمیانمان (همانهایی که در این هنگامه تورمزایی کارشان فقط نگاه و حسرت و آه است) میخندد!
فیالمثل در امورات فرهنگی و اجتماعی و یا خانوادگی اگر این اتحاد و همدستی با این سطح از کفایت و پختگی وجود داشت چهها که نمیشد، این وضعیت نامتعادل پُر از گسل و فاصله بین خلقا… و نسلها و عقاید و قوم و قبیلهها و بداخلاقی و بزه و ناسازگاری و قهر و دعوا و افسردگی و قسعلیهذا یا نبود و یا آنقدری اصلاح و مرمت و بهبود پیدا کرده بود که به چشم نمیآمد، ولی چه میشود کرد ظاهراً اصل بر سود و انتفاع کوتاهمدت و آنی و ملموس و شاید هم زودگذر است…!
تصمیم هوشنگخانی گرفتهایم که در چند خودی و بیخودی به سراغ متورمکنندگان محترم در موضوعات مختلف اقتصادی و کالایی رفته و حالی از ایشان پرسیده، دستی به سر گوششان کشیده و تا حد امکان جوری نوازششان کنیم که آن حال خوب ناخودآگاهشان بیدار شده و دست از همراهی و همدلی متورمزا برداشته و رواداری و ملاحظه و رعایت جانب انصاف به ایشان چشمک زده و بیفتند در جاده اصلاح و سلامت و کاردرستی و کاسب حبیبالهی…!
در قدم اول خیلی دلمان میخواهد خدمت عزیزان متورمکننده بازار خودرو و مسکن برسیم و از محضرشان کسب فیض کرده و راه و رسمهایی بیاموزیم که هیچ استاد فرهیخته و حاذق و حسابی، نتواند آن را به کسی آموزش داده و دریای پُر از تلاطم و بههم ریختگیاش را سیراب کند!
خب عقل هوشنگخانی ما میگوید که متهم ردیف اول در هنر تورمزایی قیمت خودرو، همان عنصر مرموز و به ظاهر مظلوم و در عین حال معلومالحال، تعرفه واردات است که البته وقتی شاهد غیبت قانون ممنوعیت واردات هستیم ولی با حضور باشکوه قانون منع واردات خودرو، کلاً گشتن دنبال مقصر و متهم ردیف اول و دوم موضوعیت ندارد، ولی به هرحال فرض منطقی و بدیهی و طبیعی این است که به جای ممنوعیت واردات، تعرفهها هنر و کفایت خود را نشان داده و بازیگردان صحنه باشند که انصافاً به خوبی با نقش خود همزادپنداری کرده و بهصورت زیرپوستی ارتباط برقرار کردهاند بهصورتیکه بهتنهایی یک گوشه کار را گرفتهاند و همیشه بهعنوان یک متورمکننده فعال، همراه و یاریرسان دیگر عوامل زحمتکش این عرصه بوده و یحتمل و با این دستفرمان، خواهند بود.
انصافاً نمیتوان جنابان خودروساز دوقلوهای افسانهای با آن قیمت تمام شده ادعایی و آن حاشیه سود کذایی و حجم تولید نه آنچنانی و تزریق قطرهچکانی به عنوان متهمین ردیف اول مورد بازخواست قرار داد و بهنظر میرسد به ایشان به چشم بانی و باعث و زیر بنای بالا رفتن قیمت خودرو و خیل متنوع و متکثری از اقلام دیگر نگاه کنیم که تعرفه و قوانین ممنوعیتی، همگی در ذیل پرچم ایشان، جمع شده و بازار سالم و قیمت متناسب و خلقا… گرفتار را به هماوردی میطلبند.
عجالتاً این یادداشت را در همین جا ترمزش را میکشیم و در خودی و بیخودی بعدی جویای احوال دیگر زحمتکشان تورمساز خواهیم بود تا ببینیم چه میشود.
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.