آیا صنعت بیمه به‌تنهایی توان پرداخت همه خسارت‌های جنگ را دارد؟

پس از گذشت ١٢ روز از تجاوز رژیم‌صهیونیستی به کشور، گزاره‌ای که آرام‌آرام خود را به‌عنوان یک گفتمان عام بر جامعه تحمیل می‌کند، این است که میزان خسارت‌‌ها چقدر است؟ و خسارت‌‌ها چگونه جبران می‌شود در همین زمینه یک مقام مسئول در بیمه‌مرکزی عنوان کرد که صنعت بیمه کشور در تلاش است تا با توسعه […]

پس از گذشت ١٢ روز از تجاوز رژیم‌صهیونیستی به کشور، گزاره‌ای که آرام‌آرام خود را به‌عنوان یک گفتمان عام بر جامعه تحمیل می‌کند، این است که میزان خسارت‌‌ها چقدر است؟ و خسارت‌‌ها چگونه جبران می‌شود در همین زمینه یک مقام مسئول در بیمه‌مرکزی عنوان کرد که صنعت بیمه کشور در تلاش است تا با توسعه پوشش‌های جدید در راستای همراهی با حاکمیت و همدلی با مردم، برخی از خسارات را در حد توان خود جبران کند. به گزارش ایسنا، پس از ‌گذار از جنگی که به کشور تحمیل شد سؤالات زیادی از جمله میزان خسارت‌ها، چگونگی سازوکار بازسازی آثار جنگ، تأمین مالی آن مطرح شده که در همین زمینه جواد گودرزی؛مدیر کل روابط‌عمومی و امور بین‌الملل بیمه مرکزی در یادداشتی درخصوص سؤالات مطروحه به پاسخ در این زمینه‌ها پرداخت که در ادامه آمده است: هر چند که مطابق با قوانین و مقررات بیمه‌ای در تمام دنیا، پرداخت خسارت‌های ناشی از جنگ و آشوب توسط بیمه استثناء شده و شرکت‌های بیمه‌ای این خسارت‌‌ها را پرداخت نمی‌کنند، اما صنعت بیمه کشور در تلاش است تا با توسعه پوشش‌های جدید در راستای همراهی با حاکمیت و همدلی با مردم، برخی از خسارات را در حد توان خود جبران کند. نگاهی به شرایط فعلی و خسارت‌های وارده نشان می‌دهد که جبران همه آن‌ها نیازمند اتخاذ یک راهکار ملی و عملی است که در پرتو آن دولت و نهادهای ذی‌ربط بتوانند گام‌های درستی را در جهت حمایت از آسیب‌دیدگان ‌بردارند. موضوعی که مطابق با انتظارات در سخنان اخیر سخنگوی دولت و برخی از دولتمردان نیز مشهود بوده و آن‌ها به طرق مختلف نسبت به اطلاع رسانی در این مورد اقدام کرده‌اند. هرچند که ملاحظه محتوای ارائه شده توسط آن‌ها هم حاوی دو نکته است که برای اهالی صنعت بیمه مهم است؛ نخست اینکه بیمه هنوز نتوانسته است خود را به عنوان یک نیاز در ذهن مردم تبدیل کند و دوم آنکه توانمندی، ظرفیت و پتانسیل این صنعت برای مواردی چون ارزیابی و پرداخت خسارت‌ها و تأمین بخشی از منابع مالی نیز برای سیاست‌گذاران، حاکمان، دولتمردان ناشناخته است. اهمیت موضوع جبران خسارت‌های ناشی از جنگ زمانی بیشتر می‌شود که بدانیم این آسیب‌‌ها در کشورهای دیگر معمولاً توسط دولت یا با کمک سازمان‌های بیمه‌ای و یا صندوق‌های ویژه جبران می‌شود و سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است آیا صنعت بیمه کشور به تنهایی توان پرداخت همه خسارت‌های ایجاد شده را دارد؟ بررسی اجمالی مطالب اطلاع‌رسانی شده توسط شرکت‌های بیمه و بیمه مرکزی نشان می‌دهد که بیمه گران تنها می‌توانند خسارت‌های وارد شده بر منازل مسکونی و خودرو را در سطح خُرد پرداخت کنند، آنهم نه همه خودرو‌ها و منازل، بلکه خودرو‌ها و منازلی که دارای بیمه‌نامه‌های بدنه خودرو و آتش‌سوزی باشند. این اقدام فی نفسه جای تقدیر و تشکر دارد، چرا که همانگونه که گفته شد پرداخت خسارات ناشی از جنگ و حملات هوایی در قراردادهای بیمه عادی ذکر نشده و بیمه‌های معمولی، مسئولیت پرداخت خسارت به خودروهای آسیب‌دیده دراین شرایط را برعهده ندارند، اینکه در حال حاضر برخی از شرکت‌های بیمه‌ای اعلام آمادگی کرده‌اند که به دارندگان بیمه‌نامه‌های بدنه خودرو و آتش‌سوزی و حتی عمر، خسارت می‌دهند مغایر با قوانین عادی بیمه‌ای است؛ چراکه قطعاً و حتماً دارندگان این بیمه‌نامه‌ها در زمان صدور، تصور نمی‌کردند جنگی رخ دهد و قطعاً و حتماً هم برای مورد بیمه خود پوشش بیمه جنگ و ناآرامی را تهیه نکرده‌اند. با این وجود برخی شرکت‌ها به‌صورت داوطلبانه اعلام کرده‌اند که خسارت‌های وارده را به دارندگان بیمه‌های بیمه بدنه خودرو و آتش‌سوزی پرداخت می‌کنند این حرکت هدفی جز همراهی با مردم و برقراری آرامش روانی و البته معرفی برخی از قابلیت‌‌ها و توانمندی‌های بیمه در جامعه ندارد. اما سؤال اینجاست؛ آیا واقعاً صنعت بیمه توانایی پرداخت سایر خسارت‌های وارده را دارد؟ پاسخ به این سؤال از منظر قواعد فنی بیمه‌ای گزینه‌ای جز «خیر» نیست. بیمه مرکزی هم بنا به وظایف و مأموریت‌های خود و در چارچوب رویکرد مسئولیت‌های اجتماعی اعلام کرده که توانایی پذیرش اتکایی اجباری را برای پرداخت خسارت‌های خّرد دارد اما قطعا لازمه پذیرش اتکایی اختیاری برای خسارت‌های بزرگ، حمایت دولت و حاکمیت از این صنعت و تخصیص بودجه و یا موارد مشابه مانند صندوق ویژه تحریم در زمان اعمال تحریم‌های بر کشور و یا تخصیص بودجه در زمان جنگ تحمیلی است؛ چراکه ورود یکسویه بیمه به پذیرش ریسک‌های بزرگ قطعا صنعت را با چالش‌های اساسی روبرو می‌کند. ملاحظه رفتار مردم و البته بررسی آماری میزان صدور بیمه‌نامه‌ها همزمان با حوادثی چون پلاسکو، زلزله، سیل، حادثه بندر شهیدرجایی و موارد دیگر نشان می‌دهد که مردم تحت تأثیر این حوادث قرارگرفته و اقبالشان به تهیه بیمه‌نامه، هرچند به‌صورت کوتاه‌مدت به نحو فزاینده‌ای بالا می‌رود، در این موقعیت‌‌ها بر شرکت‌های بیمه‌ای است که بتوانند با تبیین درست قضایا، لزوم تهیه بیمه‌نامه‌ها را برای مردم گوشزد کرده و مفهومی بنام بیمه را برای آن‌ها نهادینه کنند. اما در ریسک‌های بزرگ علاوه بر تبیین درست مزایای بیمه‌ای و پذیرش منطقی تعهدات توسط شرکت‌های بیمه‌ای، این نگاه منصفانه و منطقی حاکمان و تصمیم گیران است که می‌تواند خدمت درست و اثربخش بیمه‌ها را به یک نیاز اساسی تبدیل کند. نگاهی که می‌تواند همراهی و همیاری صنعت بیمه را در بزنگاه‌های حساس تقویت کند.