شام آخر آمریکا و روسیه در سوریه روسی، زبان دوم سوریه میشود. این را ریاض حداد، سفیر سوریه در روسیه اعلام کرد. وی همچنین خبر داد که فرزندان بشار اسد، رییسجمهوری سوریه در حال یادگیری زبان روسی هستند. سفیر سوریه این اقدام را یکی از نشانههای قدردانی ملت سوریه از مردم روسیه به خاطر حمایتشان […]
شام آخر آمریکا و روسیه در سوریه
روسی، زبان دوم سوریه میشود. این را ریاض حداد، سفیر سوریه در روسیه اعلام کرد. وی همچنین خبر داد که فرزندان بشار اسد، رییسجمهوری سوریه در حال یادگیری زبان روسی هستند. سفیر سوریه این اقدام را یکی از نشانههای قدردانی ملت سوریه از مردم روسیه به خاطر حمایتشان در جنگ عنوان کرد. هم زمان با این خبر بشار اسد در گفتوگو با خبرگزاری اسپوتنیک روسیه بعید ندانست که از روسیه بخواهد برای مبارزه با گروههای تروریستی نیروی زمینی به این کشور اعزام کند.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، این خبرها، خبرهای کمارزشی نیستند. در خود پیامهای بسیاری دارند. بشار اسد رسماً میپذیرد که روسیه بیش از هر کشوری در سوریه صاحب نفوذ شود. اما این همه ماجرا نیست. هفته گذشته روزنامه ایندیپندنت، چاپ انگلیس گزارش داد که دولت دونالدترامپ در حالی بررسی اعزام ۵۰ هزار نیروی زمینی به سوریه است. قرار است این نیروها به نیروهای فعلی آمریکا در سوریه که تخمین زده میشود در حدود ۵۰۰ نفر باشند، افزوده شود. در حال حاضر نیروهای آمریکایی در مناطق کردنشین شرق سوریه مستقر هستند. آمریکاییها میگویند که آنها برای آموزش نیروهای مخالف سوری و نیروهای کُرد که در مبارزه با داعش متحد آمریکا محسوب میشوند به آن مناطق اعزام شدهاند. میتوان تصور کرد که ۵۰۰ سرباز آمریکایی در قالب مستشار کار آموزش بر عهده داشته باشند اما اعزام ۵۰ هزار سرباز که ۱۰ برابر تعداد نیروهای فعلی آمریکاست حکایت از سناریویی دیگر دارد.
همزمان اسرائیل کار بمباران بلندیهای جولان و پایگاههای ارتش سوریه در قنیطره را آغاز کرده است. بدون این که تل آویو توضیح روشنی برای این بمباران خود ارایه دهد.
توافق روسی – آمریکایی
این که آمریکاییها میگویند قرار است ۵۰ هزار نفر به سوریه اعزام کنند در حالی که دونالدترامپ، رییسجمهوری آمریکا بارها تأکید کرده قصد رویارویی نظامی در سوریه را ندارد، و همزمان بشار اسد صحبت از دعوت از نیروهای زمینی روسیه به سوریه میکند، حکایت از آن دارد که توافقاتی میان مسکو و واشنگتن در حال انجام است. این که گفته میشود جنگندههای روسی در مرزهای آلاسکا مانور دادهاند در کنار تشدید بحران کرهشمالی با آمریکا و متحدان آسیاییاش، حکایت از آن دارد که روسیه و آمریکا در حال بازبینی برگههای خود هستند و موازنههای قدرت را بررسی میکنند.
پیش از این بسیاری از منابع خبری میگفتند که در گفتوگوهای طرفهای آمریکایی و روسی طرف آمریکایی از بابت حضور نیروهای حزبا… و نیروهای وابسته به ایران در سوریه ابراز نگرانی کرده است. گفته میشود طرف روسی به طرف آمریکایی اطمینان داده است که نظارت بر عملکرد نیروهای وابسته به حزبا… و ایران را خود بر عهده میگیرد.
وقتی که بشار اسد صحبت از احتمال اعزام نیروهای زمینی روسی به سوریه میکند میتوان تصور کرد که قرار است این نیروها به جای نیروهای ایرانی و حزبا… در سوریه مستقر شوند و پس از آن مسکو به تهران فشار خواهد آورد که نیروهای وابسته به خود، مستشاران و همچنین نیروهای حزب ا… را از خاک سوریه بیرون بکشد.
از آن سو وقتی نیروهای آمریکایی در سوریه مستقر میشوند، بدیهی است که این نیروها قرار نیست وارد مناطق تحت کنترل روسیه و اسد شوند. آمریکاییها از هرگونه رویارویی با نیروهای روسی و سوری اجتناب میکنند. بنابراین آنها در مناطقی مستقر خواهند شد که قرار است به زودی از دست گروههای تروریستی مثل داعش آزاد شوند؛ یعنی در جاهایی مثل رقه و دیرالزور. ممکن است پرسیده شود که چرا باید آمریکا وارد این مناطق شود؟ به این دلیل که این مناطق سنی نشین هستند و آمریکاییها میخواهند کنترل این مناطق بعد از بیرون راندن داعش از این شهرها را بر عهده بگیرند. این دقیقا همان چیزی است که کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس به دنبال آن هستند چرا که گمان میکنند زیر سایه حضور نظامی آمریکا میتوانند اراده خود را بر مناطق سنینشین سوریه تحمیل کنند. به عبارت دیگر مناطق تحتکنترل اسد با حضور نیروهای روسی تأمین امنیت میشود و مناطق تحتکنترل مخالفان با نیروهای آمریکایی. زیر سایه آنها حکومت بشار اسد در مناطق تحتکنترل خود به حیات ادامه میدهد و مخالفان سوری نیز با حمایت کشورهای عربی کنترل مناطق سنینشین را بر عهده میگیرند.
اسرائیل
در این میان اسرائیل بر دو خواسته خود پافشاری میکند. اول از همه نیروهای ایرانی و حزبا… در خاک سوریه نباشند. و دیگر این که بلندیهای جولان به کنترلش درآید. بمباران مواضع ارتش سوریه در این مناطق دقیقاً با همین هدف دنبال میشود. اسرائیل در وهلههای اخیر بارها گفته است که بلندیهای جولان را از آن خود میداند و دمشق باید دیگر به فکر این مناطق نباشد. موقعیت سوقالجیشی و استراتژیک جولان بر کسی پوشیده نیست برای همین بعید نیست اسرائیل در صورتی که فضا را مناسب ببیند و چراغ سبز آمریکا و روسیه را داشته باشد حتی اقدام به ورود نیروی زمینی برای تسلط بر این مناطق کند. اگرچه حتی اگر گروههای مخالف اسد بر بلندیهای جولان مسلط شوند، باز هم منافع اسرائیل در این منطقه تأمین میشود. فراموش نکنیم که اسرائیل با گروههای تروریستی در ارتباط مستقیم است و حتی کار مداوای زخمیهای آنها را انجام میدهد.
به نظر میرسد که روسیه با اسرائیل توافقاتی در این زمینه دارد. واقعیت این است که روسیه به نوعی منافع و قدرت اسرائیل را به رسمیت شناخته است. بمباران پایگاههای نظامی و مراکز دولتی سوریه توسط جنگندههای اسرائیلی در حالی که هیچ واکنشی از سوی ارتش سوریه مشاهده نمیشود، شک برانگیز است. برخی منابع خبری گزارش دادهاند که روسها کدهای سامانههای اس–۳۰۰ و اس–۴۰۰ را به اسرائیلیها دادهاند برای همین به هنگام حمله آنها این سامانهها عمل نمیکنند. حتی گفته میشود در حمله اخیر اسرائیل که در ماه مارس انجام شد و برای نخستین بار شاهد واکنش پدافند هوایی ارتش سوریه بودیم این ایرانیها بودند که کد سامانههای تدافعی را تغییر دادند و در اختیار ارتش سوریه گذاشتند و این مسأله سبب شد تا به سمت جنگندههای اسرائیلی شلیک شود. اتفاقی که باعث بهت اسرائیل شد.
فشار بر ایران
اسرائیل و آمریکا فشارهای خود را برای بیرون راندن نیروهای وابسته به ایران و حزبا… در سوریه آغاز کردهاند. آنها گمان میکنند در صورتی که ایران و متحدانش نیروهای خود را از سوریه بیرون بکشند، کار تقسیم کیک قدرت در سوریه تکمیل میشود و منافع آنها تأمین خواهد شد. اما آیا ایران به این سادگیها از سوریه خارج میشود؟ ما نمیدانیم استراتژی ایران برای آینده سوریه چیست. در برخی رسانهها گفته میشود که ایران میگوید باید مناطق اصلی سوریه که از آن به «سوریه مفید» تعبیر میشود، پس گرفته شود و تروریستها از این مناطق بیرون رانده شوند، از جمله ادلب که در حال حاضر محل تجمع تروریستها شده است. اما گفته میشود که روسها با این کار مخالفند. ما جزییات بیشتری در این رابطه نداریم. در نشست اخیر تهران نیز توافق شد تا آتشبسی که بعد از پاکسازی حلب با نظارت ایران و ترکیه و روسیه در سوریه اعمال شده است، حفظ شود و ناقضان آن مورد تحریم قرار بگیرند، اما از جزییات این توافق و این که چه اهدافی را دنبال میکند خبر نداریم.
ایرانیها از همان روز اول میدانستند که منافعشان با روسها در جایی به تضاد خواهد خورد. اما این حقیقتی است که تقاضای ایران به ورود روسیه به جنگ سوریه امری لازم و بدیهی بوده و اگر چنین اتفاقی نمیافتاد ممکن بود همان دو سال پیش اسد سقوط میکرد. ورود روسیه به سوریه نه تنها به سود ارتش سوریه بلکه به سود منافع ایران در سوریه نیز بود، هر چقدر که این منفعت برای دو یا سه سال باشد. ولی ممکن است در آینده منافع ایران و روسیه از هم فاصله بگیرد. البته در این رابطه هم اطلاعات کافی در اختیار نداریم.
نمیدانیم پایان جنگ سوریه چگونه رقم خواهد خورد. اما ورود قدرتمندتر روسیه و آمریکا به عرصه سوریه میتواند بسیاری از معادلات را تغییر دهد.
على موسوى خلخالى
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.