هوشمندسازی مصرف انرژی کلید کنترل و کاهش مصرف و افزایش بهره‌وری

تحقیقات جهانی و تجارب موفق نشان می‌دهد تأثیرگذاری فناوری‌های نوین بر مدیریت انرژی نه صرفاً یک گزینه، بلکه راهبردی حیاتی برای کنترل مصرف، افزایش بهره‌وری، کاهش اتلاف و پایداری شبکه است. سه ضلع کلیدی این تحول: هوشمندسازی زیرساخت‌ها، خانه‌های سبز و توسعه شبکه‌های هوشمند برق است.‌ به گزارش مهر، شبکه هوشمند، نسل جدیدی از سیستم‌های […]

تحقیقات جهانی و تجارب موفق نشان می‌دهد تأثیرگذاری فناوری‌های نوین بر مدیریت انرژی نه صرفاً یک گزینه، بلکه راهبردی حیاتی برای کنترل مصرف، افزایش بهره‌وری، کاهش اتلاف و پایداری شبکه است. سه ضلع کلیدی این تحول: هوشمندسازی زیرساخت‌ها، خانه‌های سبز و توسعه شبکه‌های هوشمند برق است.‌ به گزارش مهر، شبکه هوشمند، نسل جدیدی از سیستم‌های برق‌رسانی است که با بهره‌گیری از سنسورها، داده‌پردازی لحظه‌ای، ارتباط دوسویه و هوش‌مصنوعی، امکان مدیریت همزمان تولید، انتقال، توزیع و مصرف را فراهم می‌کند. از دستاوردهای این شبکه می‌توان به کاهش خاموشی و افزایش پایداری انرژی، کاهش تلفات شبکه، افزایش ظرفیت جذب انرژی تجدیدپذیر و شخصی‌سازی تعرفه و مصرف اشاره کرد. در خانه‌های سبز نیز با استفاده سنسورهای حرکتی و روشنایی اتوماتیک، عملکرد هوشمند سیستم‌های گرمایش، سرمایش منجر به کاهش ۴۰ درصدی مصرف انرژی شد. در همین رابطه، هومن صادقی؛ پژوهشگر ارشد انرژی‌های نوین، با اشاره به اینکه فناوری‌های نوین حلقه گم‌شده مدیریت مصرف برق است، گفت: تا همین ۱۰ سال پیش اگر مصرف برق ایران یا هر کشوری بیش از تولید می‌شد، تنها راه افزایش نیروگاه‌ها یا جیره‌بندی و خاموشی بود. اما در عصر داده، دیگر ایستای مصرف و تولید صفر و یک نیست؛ حالا شبکه‌ها زنده‌اند، اطلاعات در لحظه رد و بدل می‌شود و مصرف هر خانه مثل نبض بدن قابل سنجش و واکنش است. وی ادامه داد: این فناوری‌‌ها با شفاف‌سازی کامل شبکه و رفتار مصرف، امکان مداخله هدفمند، طراحی ابزار تشویقی برای خانواده‌ها و حتی تغییر الگوهای اجتماعی را ممکن کردند. مثلاً جایی که اوج مصرف است، شبکه به‌صورت هوشمند بار را مدیریت می‌کند، برخی وسایل غیرضروری را خاموش می‌کند یا حتی از خورشیدی‌های خانگی تولید برق جذب می‌کند. صادقی؛ با بیان اینکه تحول اقتصادی، «دموکراتیزه شدن برق» مهم‌ترین پیامدهای اقتصادی این فناوری است، اظهار داشت: قبلاً شبکه برق یک جریان یک‌طرفه بود با هزاران مصرف‌کننده منفعل و چند تولیدکننده بزرگ. امروز با فناوری هوشمند، هر مشترک خانگی می‌تواند هم مصرف‌کننده باشد هم تولیدکننده (pro-sumer) خانه‌های مجهز به پنل خورشیدی یا نیروگاه‌های کوچک بادی، مازاد مصرف خود را به شبکه می‌فروشند و سود می‌برند، این یعنی ایجاد بازار رقابتی واقعی حتی در سطح محلات. این پژوهشگر ارشد انرژی‌های نوین، در ادامه گفت: در بخش اجتماعی، دسترسی به داده‌های دقیق موجب رشد فرهنگ مصرف مسئولانه شد. خانواده‌ها با مشاهده آنی هزینه و مصرف برق، خودبه‌خود به صرفه‌جویی گرایش پیدا می‌کنند. مثال بارز آن پروژه «خانه هوشمند» در ایتالیاست که در مدت سه سال، بیش از ۸۵درصد خانوارهای شرکت‌کننده کاهش معنادار مصرف (میانگین ۱۲درصد) را تجربه کردند، در حالی که کیفیت زندگی‌شان نه فقط کاهش نیافت، بلکه با خدمات افزوده ارتقاء هم پیدا کرد. وی درباره چالش و موانع موجود، گفت: قطعاً هیچ تحولی بدون مقاومت یا چالش نیست. یکی از مهم‌‌ترین چالش‌ها، سرمایه‌گذاری اولیه برای زیرساخت است؛ نصب میلیون‌‌ها کنتور هوشمند، تعویض کابل و ساخت سیستم مدیریت داده هزینه‌بر است. اما تجربه اروپا نشان داد میانگین بازگشت سرمایه این پروژه‌ها ۳ تا ۵ سال بیشتر نیست، چون عملاً با کاهش اتلاف و مصرف، هزینه‌های بزرگ تولید یا واردات برق اضافی حذف می‌شود. صادقی؛ همچنین اظهار داشت: چالش فرهنگی هم جدی است؛ در کشورهایی که سال‌‌ها با یارانه انرژی یا عادت مصرف ارزان زندگی کرده‌اند، قانع‌کردن مردم به تغییر رفتار آسان نیست. دانمارک و ژاپن این مانع را با آموزش هم‌زمان و تبلیغات پیوسته، ایجاد مشوق‌های مالی طبقه‌ای (پاداش خوش‌مصرف‌ها) و تنبیه پرمصرف‌‌ها برطرف کردند؛ حتی مشارکت مدارس، رسانه‌ها و نهادهای محلی برای آموزش نسل جدید فرهنگ مصرف بهینه نقش داشت. این پژوهشگر ارشد انرژی‌های نوین، درباره مزایای زیست‌محیطی و اقتصادی خانه‌های سبز، گفت: خانه سبز فقط یک بنا نیست؛ یک اکوسیستم زنده است. وقتی خانه‌ای هوشمند می‌شود -مثلاً خودکار دمای محیط را تنظیم می‌کند، تشخیص حضور افراد را لحاظ می‌کند و مصرف برق بی‌دلیل را حذف می‌کند- هم امنیت و آسایش خانواده بالا می‌رود، هم مصرف تا ۳۰ تا ۵۰ درصد پایین می‌آید. وی درپاسخ به این سؤال که آیا الزامات حقوقی و سیاسی خاصی برای پاسداشت اثربخشی این فناوری‌‌ها وجود دارد؟ تصریح کرد: قطعاً! تکنولوژی بدون سیاست‌گذاری درست، نه عادلانه و نه پایدار است. قوانین الزام به نصب کنتور هوشمند، استاندارد ساخت خانه سبز، و تعرفه‌های پلکانی مشوق/بازدارنده همگی بخش لاینفک مدل موفق کشورهای پیشرو است. همچنین تشکیل نهاد مستقل تنظیم‌گر بازار برق و ایجاد ضمانت اجرای جدی برای رکورددارهای پرمصرف یا شرکت‌های ناقض استاندارد، از ملزومات است، همه این‌‌ها زیر چتر مشارکت ملی و شفافیت داده است. صادقی؛ در پایان گفت: ایران باید شجاعت ورود جدی به میدان هوشمندسازی را داشته باشد. این راه دو مزیت بزرگ دارد: نخست، بهینه‌سازی سریع مصرف، کاهش هزینه و کنترل گرم شدن شبکه. دوم، بسترسازی برای جهش به اقتصاد دیجیتال انرژی و مشارکت میلیون‌‌ها شهروند نه فقط به‌عنوان مصرف‌کننده که به‌عنوان تولیدکننده برق پاک. اما این تحول باید همراه با قانون شفاف، آموزش مستمر، مشوق برای کم‌مصرف‌‌ها و حمایت جدی از اقشار آسیب‌پذیر باشد تا عدالت اجتماعی و حفظ رفاه با اهداف صرفه‌جویی هم‌راستا شود.