تغییر فاز سهامداران با محوریت سهام‌های کوچک

تغییر فاز سهامداران با محوریت سهام‌های کوچک نماگر بازار سهام کشور در آخرین روز هفته گذشته با ثبت رشد ۱۷۱ واحدی (معادل ۰٫۲ درصد) از نیمه کانال ۷۹ هزار واحدی عبور کرد و در سطح ۷۹ هزار و ۵۹۷ قرار گرفت. شاخص کل هموزن اما مطابق روند روزهای اخیر بار دیگر شاخص کل را پشت […]

تغییر فاز سهامداران با محوریت سهام‌های کوچک

نماگر بازار سهام کشور در آخرین روز هفته گذشته با ثبت رشد ۱۷۱ واحدی (معادل ۰٫۲ درصد) از نیمه کانال ۷۹ هزار واحدی عبور کرد و در سطح ۷۹ هزار و ۵۹۷ قرار گرفت. شاخص کل هموزن اما مطابق روند روزهای اخیر بار دیگر شاخص کل را پشت سرگذاشت و با رشد بیش از ۰٫۷ درصدی بازدهی خود از ابتدای سال را به بیش از ۱۱٫۷ درصد رساند.

به گزارش اقتصادنیوز، این موضوع همانند روند حاکم بر فضای معاملات در روزهای اخیر حاکی از اقبال معامله‌گران به نمادهای کوچک دارد. این موضوع نشان می‌دهد که نقدینگی سهامداران به سودای کسب سود، در سهم‌های مختلف که عمدتا نمادهای کوچک هستند، در حال چرخش است.

این موضوع در شرایطی رخ می‌دهد که رشد قیمت نمادهای کوچک چه در شرایط فعلی و چه در هفته‌های اخیر دلیل بنیادی خاصی نداشته است. در این‌باره باید گفت رصد روند شکل گرفته در بازار سهام از ابتدای سال نشان می‌دهد که عمده تقاضای موجود در بازار، تقاضای سرمایه‌گذاران حقیقی است که شرکت‌های کوچک تر بازار را با هدف ایجاد موج‌های کوتاه‌مدت و سریع نشانه گرفته‌اند. امری که بر اساس تجربه تاریخی می‌تواند زمینه‌ساز بروز انحرافات قیمتی و نوسانات شدید آتی در قیمت سهام این دسته از شرکت‌ها شود.

در روند صعودی قیمت‌ها همواره توجه سرمایه‌گذاران برای ورود به بورس جلب می‌شود. به عبارت دیگر می‌توان ‌گفت، در روند صعودی قیمت‌ها که بدون پشتوانه بنیادی خاصی صورت گرفته است، سرمایه‌گذاران با خوش‌بینی کسب سودهای حداکثری و همچنین از سوی دیگر طمع جا نماندن از قافله صعودی بازار، به خرید هرچه بیش‌تر سهام روی آورند. به تدریج سبد سهام برخی از سرمایه‌گذاران مملو از سهامی می‌شود که حالا قیمتشان رشد چشمگیری را تجربه کرده و از ارزش ذاتی خود فاصله گرفته‌اند. این مسیر در نهایت منجر به ایجاد شکاف بین عرضه و تقاضا و آغاز روند نزولی بازار می‌شود.

در نهایت با چرخش بازار معمولاً حجم عرضه‌ها بسیار زیاد می‌شود، زیرا تعدادی از سرمایه‌گذاران در قیمت‌های پایین‌تر خرید کرده و خواهان شناسایی سود و فرار از تبعات مسیر نزولی قیمت‌ها هستند. این موضوع کسب بازدهی برای سهامدارانی که در قیمت‌های پایین‌تر وارد شده‌اند، به دنبال دارد، اما گروهی دیگر از معامله‌گران که در زمان‌بندی ورود به این نماد‌‌ها دقیق نبوده‌اند با زیان‌های هنگفتی مواجه می‌شوند. در این میان البته این امکان نیز وجود دارد که برخی سهم‌‌‌ها با پشتوانه بنیادی مقصد نقدینگی معامله‌گران باشد.

به‌طور مثال این امکان وجود دارد که بهبود قیمت در بازارهای جهانی اقبال معامله‌گران به گروه‌های وابسته را ایجاد کند. در این شرایط احتمالاً برخی از معامله‌گران که با تحلیل‌های پیشین اقدام به خرید این سهام کرده بودند از سهام خارج شوند اما میزان احتمالی افزایش سود این شرکت به گونه‌ای خواهد بود که در جهت تعدیل نسبت قیمت به درآمد سهم برآمده و این موضوع از افت شدید قیمتی سهم جلوگیری می‌کند. در این شرایط نیاز نیست برای کسب سود دسته‌ای از معامله‌گران زیان کنند.

 

این در حالی است که به دلیل ابهامات فراوانی که در خصوص نحوه قیمت‌گذاری محصولات و همچنین قیمت نفت به‌عنوان مواد اولیه از سوی پالایش و پخش وجود دارد، بازار از ارایه تحلیل دقیق و قطعی در خصوص سودآوری این شرکت‌ها ناتوان است. از این رو با توجه به این‌که نرخ‌گذاری‌های دولتی در شرایط کنونی همچنان مشخص نیست و روند قیمت نفت و فرآورده‌های نفتی در بازارهای جهانی چندان قابل پیش‌بینی نیست، نمی‌توان با قاطعیت اظهارنظر کرد که چه اتفاقی می‌افتد.