مزایده یارانه‌ها یا حراج بیت‌المال!

وزیر رفاه دولت نهم مطرح کرد مزایده یارانه‌ها یا حراج بیت‌المال!   «ما باید سیاست اقتصادی داشته باشیم نه اقتصاد سیاسی. سیاست اقتصادی یعنی برنامه‌ریزی علمی که کار‌ها بر اساس مبانی و اصول علمی آن انجام می‌شود. برای برطرف کردن تورم و رکود فرمول وجود دارد و برای برطرف کردن بیکاری نیاز به برنامه‌ریزی داریم […]

وزیر رفاه دولت نهم مطرح کرد

مزایده یارانه‌ها یا حراج بیت‌المال!

 

«ما باید سیاست اقتصادی داشته باشیم نه اقتصاد سیاسی. سیاست اقتصادی یعنی برنامه‌ریزی علمی که کار‌ها بر اساس مبانی و اصول علمی آن انجام می‌شود. برای برطرف کردن تورم و رکود فرمول وجود دارد و برای برطرف کردن بیکاری نیاز به برنامه‌ریزی داریم و این موارد تنها در حرف انجام نمی‌شود.»

به گزارش ایسنا، پرویز کاظمی، وزیر رفاه و تأمین اجتماعی دولت اول احمدی‌نژاد درباره نخستین مناظره نامزدهای انتخابات دوازدهمین دوره ریاست‌جمهوری که جمعه ۸ اردیبهشت به مدت ۴ ساعت انجام شد، گفت: در حال حاضر کشور آرامش نسبی دارد و آقای روحانی برای ایجاد این فضا ۴ سال زحمت کشیده است. با ارزیابی این ۶ نفر کاندیدای ریاست‌جمهوری، مناسب‌‌ترین فرد در بین آنها دکتر روحانی است.

در تحلیل و ارزیابی این وزیر مستعفی دولت اسبق درباره مناظره اول کاندیدا‌ها آمده است: به‌طور کلی برگزاری مناظره حرکت خوبی است که در چند سال اخیر انجام می‌شود و ما شاهد این جریان هم در کشور خودمان و هم در دیگر کشور‌ها هستیم. در شرایط خاص کاندیداهای ریاست‌جمهوری به صورت دو به دو یا چند نفره در مقابل هم قرار می‌گیرند، سؤالاتی مطرح می‌شود و بعد از پاسخگویی در معرض ارزیابی قرار می‌گیرند. این روند کلی است و روز جمعه هم دیدیم که اولین بخش مناظره‌ها در کشور ما اجرا شد.

مسأله‌ای که توجه من را جلب کرد این بود که با توجه به مشکلاتی که در کشور وجود دارد و باید برای این مشکلات برنامه‌ریزی شود و منابع و مخارج به صورت دقیق مشخص باشد اما در مناظره کسی درباره برنامه آتی خود صحبت نکرد. در واقع من چیزی به شکل و نام «برنامه» در این مناظره ندیدم.

بخشی از این مناظره به صورت مشاجره بود و بخشی از آن نیز به صورت بحث درباره کارهای گذشته افراد بود اما درباره این که چگونه می‌توان مشکلات اشتغال، رشد اقتصادی و… را برطرف کرد، بحثی صورت نگرفت. برای مثال کسی می‌گوید وام ازدواج ۱۰ میلیون تومان است و طرف مقابل می‌گوید من این وام را به ۲۰ میلیون افزایش می‌دهم اما باید پرسید که منابع این افزایش وام را از کجا می‌آورید؟ واقعیت مطلب این است که گفتن چنین مواردی غیرکارشناسی است. البته نمی‌خواهم بگویم که کاندید‌ها باید از تمام مسایل اطلاع داشته باشند. برای مثال در بحث‌های اقتصادی فردی درباره ضریب جینی صحبت می‌کند که این موضوع تکنیک‌‌ها و اثرات خاص خودش را دارد و نمی‌شود به صورت کلی از این موضوعات صحبت کرد.

همچنین این که برای حل بحران طبقاتی که در کشور اتفاق افتاده است، بگوییم که «یارانه ۳ دهک پایین را افزایش می‌دهیم» سؤالی که مطرح می‌شود، این است: «با باقی افراد جامعه باید چگونه برخورد شود؟ آیا قانون این اجازه را می‌دهد؟» ما در چند سال گذشته بودجه‌های عمرانی خودمان را به هزینه‌های جاری تبدیل کردیم و الان نتیجه آن را می‌بینیم. بنابراین بیان این موضوعات به این صورت کمی ساده‌انگارانه است.

درمورد بحث ایجاد شغل که مطرح می‌شود، اگر ما برای ایجاد هر شغل نیاز به ۲۰۰ میلیون تومان داشته باشیم، متوجه می‌شویم که چه منابع عظیمی برای ایجاد شغل در کشور نیاز است اما شاهد هستیم که به سادگی گفته می‌شود، «۵ میلیون شغل در کشور ایجاد می‌کنیم.» مثل این است که بگوییم برای آن که فقر از بین برود، باید فقر را از بین برد یا این که گفته می‌شود مشکل اشتغال با ایجاد شغل برطرف می‌شود اما نتایجی که ما از ایجاد شغل می‌خواهیم، داشته باشیم باید مشخص باشد و متأسفانه از این منظر کاندیدهای انتخاباتی توجهی به مسایل نداشتند.

به هر حال باید توجه کنیم که منابع ما محدود است. من ندیدم که هیچ‌کدام از عزیزان از بخش خصوصی صحبت کند. اصل ۴۴ قانون اساسی و صحبت‌های مقام‌معظم‌رهبری تأکید بر فعالیت بخش خصوصی است تا فعالیت‌ها به این بخش واگذار بشود. در قانون اساسی ما فعالیت‌های دولتی، تعاونی‌‌ها و بخش خصوصی تعریف شده است. این که اگر بخش خصوصی وارد کشور شود، چه فعالیتی می‌تواند داشته باشد؟ ما برای سرمایه‌گذاری ۳ بخش اصلی داریم: سرمایه‌گذاران داخلی، ایرانیان خارج از کشور و سرمایه‌گذاران خارجی. حتی اگر سرمایه‌گذاران خارجی را هم مورد توجه قرار ندهیم، آیا ما امنیت سرمایه‌گذاری در داخل را ایجاد کرده‌ایم؟ دولت هنوز هم در حال تصدی‌گری در بخش اقتصاد است. دولت باید سیاست‌گذاری و این تصدی‌گری را به بخش خصوصی واگذار کند. اگر این تصدی‌گری را به بخش خصوصی واگذار کند، منابع دولت آزاد می‌شود و برنامه‌ریزی و زمان‌بندی بهتری خواهد داشت و در نتیجه امکاناتی که در کشور هست به‌کار گرفته می‌شود.

در مورد ایرانیان خارج از کشور هم گفته می‌شود بین ۱۵۰۰ تا دو هزار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری‌های ایرانیان خارج از کشور است. اگر از این رقم ۱۰ تا ۲۰ درصد سرمایه‌گذاری‌ها وارد کشور شود، چیزی بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار می‌شود که می‌تواند وضعیت اقتصادی کشور ما را متحول کند. بنابراین باید این فضا به وجود بیاید، قوانین موجود اصلاح شود و شرایط برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در داخل کشور ایجاد شود. اگر این شرایط ایجاد شود رونق اقتصادی رقم خواهد خورد که در نتیجه آن اشتغال ایجاد می‌شود و چرخه کار و فرایند‌های جدید برای اشتغال خلق می‌شود.

از سوی دیگر می‌بینیم که دایم بحث می‌شود که قصد داریم، یارانه‌ها را افزایش دهیم. مگر ما مناقصه و مزایده گذاشته یا می‌خواهیم پول بیت‌المال را حراج کنیم؟ درست است که قدرت خرید ۴۵ هزار تومان کاهش یافته است اما برای حل این مشکل ما باید قدرت خرید مردم را افزایش دهیم.

افزایش تعداد نیازمندان در کمیته امداد و بهزیستی هنر نیست بلکه هنر در این است که این افراد را خودکفا کنیم و تعداد آنها را کاهش دهیم. به هر حال در مناظره اول مباحثی از این دست کم‌تر مطرح شد.

صحبت بر سر این که چه کسی در گذشته چه چیزهایی گفته است، دردی از کشور دوا نخواهد شد. در واقع در چنین فضایی یا از عملکرد خودمان دفاع یا به دیگری به دلیل عملکردش انتقادهای سنگین وارد می‌کنیم. برای مثال فردی از ۴ درصد در مقابل ۹۶ درصد کشور صحبت می‌کند، ۴ درصد جمعیت کشور نزدیک به ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر می‌شود که ما آنها را زیر سؤال می‌بریم؟ در جامعه اقتصادی ما یک دهک پایین، یک دهک متوسط و یک دهک بالای جامعه داریم. اقتصادی مناسب است که دهک متوسط آن عمومیت داشته باشد. مگر ما می‌توانیم کارآفرینان را در نظر نگیریم و بگوییم که این افراد مفت‌خور و رانت‌خوار هستند؟ گفتن این موارد موجب تشنج در جامعه است.

 

کارآفرین‌‌ها را با این رفتار زیر سؤال می‌بریم. بحث‌های رانت ربطی به ۴ درصد و ۹۶ درصد ندارد. کسانی هستند که در هر شرایطی رانت ایجاد می‌کنند. به همین دلیل دولت باید فرایندهای اینفورمیشن تکنولوژی را بر مبنایی قرار دهد که رانت به معنای واقعی آن حذف شود. پس صحبت از ۴ درصد در مقابل ۹۶ درصد صرفاً عوام‌فریبی است.