در جریان معاملات دو هفته نخست پس از بازگشایی بازارسرمایه و تا پایان دادوستدهای چهارشنبه هفته گذشته، بخش قابلتوجهی از نمادهای گروههای سرمایهگذاری و چندرشتهای صنعتی با افت جدی در نقد شوندگی مواجه بودند. بررسیها نشان میدهد ۲۳ نماد از این دو گروه، شامل یک نماد از میان هشت شرکت چندرشتهای صنعتی و ۲۲ نماد […]
در جریان معاملات دو هفته نخست پس از بازگشایی بازارسرمایه و تا پایان دادوستدهای چهارشنبه هفته گذشته، بخش قابلتوجهی از نمادهای گروههای سرمایهگذاری و چندرشتهای صنعتی با افت جدی در نقد شوندگی مواجه بودند. بررسیها نشان میدهد ۲۳ نماد از این دو گروه، شامل یک نماد از میان هشت شرکت چندرشتهای صنعتی و ۲۲ نماد از مجموع ۶۴ شرکت سرمایهگذاری فعال، در تمام روزهای معاملاتی این دو هفته، بدون ثبت معاملهای در حد حجم مبنا، در صف فروش باقی ماندند. بعد از دو گزارش عملکرد صنعت فلزات اساسی و محصولات شیمیایی این بار به بررسی عملکرد دو صنعت چندرشتهای صنعتی و سرمایهگذاریها خواهیم پرداخت.
بررسی ارزش بازار صنعت شرکتهای چندرشتهای صنعتی و سرمایهگذاری
ارزیابی ارزش بازار هشت شرکت فعال در گروه شرکتهای چندرشتهای صنعتی و ۶۴ شرکت فعال در گروه سرمایهگذاریها، براساس قیمتهای پایانی منتهی به ۲۵ تیر ۱۴۰۴، نشان میدهد که ارزش بازار این دو صنعت به ترتیب به بیش از ۷۶۷ و۳۱۸٫۳ هزار میلیارد تومان (همت) و مجموعاً به بالای ۱۰۸۵ همت رسیده است. البته این اعداد به غیر از نماد وآداک و نمادهای سرمایهگذاری سهام عدالت استانی در گروه سرمایهگذاریها است که چند سالی است معاملات آنها متوقف شده است. در گروه شرکتهای چندرشتهای صنعتی دو نماد شستا و وغدیر به ترتیب با ارزش بازار ۲۱۱٫۹ و ۲۰۴٫۸ همتی و دو نماد گنگین و ونیکی با ارزش بازار ۱۴٫۷ و ۳۲ همتی بزرگترین و کوچکترین نمادهای گروه را تشکیل میدهند. بنابراین مجموعه شرکتهای این گروه همگی در طبقه شرکتهای بزرگ (ارزش بازار بیشتر از ۱۰ همت) جای میگیرند.
۶۵ درصد از بازار گروه سرمایهگذاریها در اختیار ۹ سهم
بررسی تازهترین وضعیت گروه سرمایهگذاریها در بازارسرمایه نشان میدهد که ۹ شرکت بزرگ این گروه بیش از ۶۵ درصد از کل ارزش بازار آن را در اختیار دارند؛ وضعیتی که حاکی از تمرکز قابلتوجه در این صنعت است. در صدر فهرست بزرگترین شرکتهای این گروه، چهار نماد آریان، صبا، ومهان و وسپهر قرار دارد که به ترتیب با ارزش بازار ۴۲، ۴۰، ۲۸ و ۲۵ همتی، در مجموع ۴۲ درصد از ارزش کل صنعت را به خود اختصاص دادهاند. این بدان معناست که این چهار شرکت به تنهایی بیش از هشت برابر مجموع ارزش ۲۷ شرکت کوچک در این صنعت ارزشگذاری شدهاند. پس از این چهار سهم، پنج شرکت بزرگ دیگر با ارزش بازاری بین ۱۱٫۷ تا ۱۶٫۵ همت در این گروه حضور دارند که مجموعاً ۷۱٫۵ همت ارزش دارند و سهمی معادل ۲۲ درصد از بازار را به خود اختصاص دادهاند. در طبقهبندی شرکتهای با اندازه متوسط (از ۱۰۰۰ تا ۱۰ هزار میلیارد تومان)، ۲۸ شرکت با ارزش بازاری بین ۱۰۳۹ تا ۹,۵۸۵ هزار میلیارد تومان دیده میشود که مجموع ارزش آنها بیش از ۹۵ همت است؛ این شرکتها در مجموع ۳۰ درصد از ارزش بازار این صنعت را تشکیل میدهند. همچنین، ۲۷ شرکت کوچک با ارزش بازار بین ۲۱۴ تا ۹۵۷ میلیارد تومان نیز در این گروه حضور دارند که مجموع ارزش آنها به ۱۷٫۳ همت میرسد؛ یعنی تنها پنج درصد از ارزش کل صنعت. کوچکترین شرکتهای این صنعت نیز بهیر و وشمال هستند که به ترتیب با ارزشهای بازار ۲۱۴ و ۲۳۰ میلیارد تومان، در پایینترین رده جدول ارزش بازار گروه قرار دارند. افت اولیه قیمت سهام در دو گروه شرکتهای چندرشتهای صنعتی و سرمایهگذاریها در نخستین فاز اصلاح بازار در بازهزمانی ۷ تا ۱۸ تیر ۱۴۰۴ که بازارسرمایه پس از وقفهای ناشی از شرایط جنگی بازگشایی شد، شاخص کل بورس با افتی معادل ۱۱٫۷ درصد مواجه گردید. در همین دوره، صنعت شرکتهای چندرشتهای صنعتی نیز افتهایی را تجربه کرد که در مجموع بازدهی میانگین این گروه را تقریباً همراستا با شاخص کل قرار داد. با این حال، بررسی بازدهی نمادهای این گروه در مقایسه با شاخص کل، تصویری دقیقتر از وضعیت این صنعت بهدست میدهد. چهار نماد از جمله شستا، وغدیر، وامید و وصندوق افت بیشتری نسبت به شاخص کل داشتند. در مقابل، سه نماد دیگر یعنی وکغدیر، ونیکی و وبانک افتهایی کمتر از شاخص کل را تجربه کردند و بازدهی آنها در محدوده منفی ۹ تا منفی ۱۰٫۵ درصد قرار گرفت. در این میان، نماد گنگین با بازدهی صفر درصدی از نظر ظاهری در موقعیتی کاملاً متفاوت قرار داشت. اما باید تأکید کرد که این ثبات قیمت به هیچ عنوان ناشی از عملکرد مثبت یا مقاومت سهم در برابر افت بازار نبوده، بلکه ناشی از توقف نسبی معاملات، جمعنشدن صف فروش و گردش پایین نقدینگی در نماد بوده است. گنگین در روزهای مورد بررسی، نهتنها معامله مؤثری نداشت، بلکه حتی حجم معاملات آن به سطح حجم مبنا نیز نرسید. در نتیجه، بازدهی صفر این نماد بیشتر بیانگر رکود معاملاتی و نبود تقاضا برای سهم است تا نشانهای از موفقیت یا عملکرد مثبت آن. بررسی بازدهی ۶۴ نماد گروه سرمایهگذاری نیز نشان میدهد نزدیک به ۲۶ درصد آنها (۱۷ نماد) افتی بیشتر از شاخص کل داشتهاند. این شرکتها با ریزشهایی بالاتر از ۱۱٫۷ درصد، از جمله مهر، وثنو، وکبهمن، والماس، وتوصا، وسپهر، و سایرین، فشار فروش سنگینتری را تجربه کردند و عملکردی ضعیفتر از متوسط بازار از خود نشان دادند. در سوی دیگر، اگرچه ۷۴ درصد نمادهای این صنعت (۴۷ شرکت) عملکرد بهتری از شاخص کل داشتند اما باید توجه داشت که این عملکرد بهتر ظاهری نباید بهعنوان یک موفقیت یا مقاومت واقعی در برابر افت بازار تفسیر شود. بررسی معاملات این گروه نشان میدهد که در اغلب موارد، این افت کمتر ناشی از جمع نشدن صفهای فروش و انجام نشدن معاملات در حجم مبنا بوده است. در واقع، ثبات نسبی قیمتها یا کاهش ملایمتر در ۲۲ نماد از ۴۷ نماد مذکور بیش از آنکه نتیجه پایداری تقاضا یا تمایل سرمایهگذاران باشد، بازتابی از رکود معاملاتی و نبود خریدار مؤثر بوده است. بنابراین باید تأکید کرد که افت کمتر در این ۲۲ نماد، نه حاصل عملکرد بهتر، بلکه نتیجه توقف یا کندی جریان معاملات بوده و نمیتوان آن را نشانهای از موفقیت این سهام دانست. در نهایت، نماد شهر در این گروه با ثبت بازدهی ۱.۵ درصدی بهترین عملکرد را در فاز اول معاملات داشت.
عملکرد ۲ صنعت چندرشتهای صنعتی و سرمایهگذاری در فاز حمایت از بازار
در دومین بازهزمانی بررسیشده، یعنی از ۱۸ تا ۲۵ تیرماه ۱۴۰۴، بازارسرمایه شاهد بازگشتی نسبی بود و شاخص کل بورس با رشدی معادل ۵٫۷ درصد همراه شد. بررسی عملکرد صنعت شرکتهای چندرشتهای صنعتی در این بازه، که با هشت نماد فعال در بازار پیگیری میشود، نشان میدهد که واکنش این صنعت نسبت به شاخص کل، با بازدهی متوسط ۴٫۸ درصدی عملاً کمتر از شاخص بوده است. در این میان، نیمی از نمادهای گروه مورد بررسی، یعنی ۵۰ درصد آنها، رشدی بیشتر از شاخص کل را تجربه کردند. وبانک، وغدیر و شستا در صدر قرار گرفتند و عملکردی بهتر از متوسط بازار از خود نشان دادند. از سوی دیگر سایر نمادها عملکردی تقریباً مشابه یا ضعیفتر از شاخص کل داشتند و در این میان، نماد گنگین حتی بازدهی منفی ثبت کرد. در همین بازهزمانی، گروه شرکتهای سرمایهگذاری نیز با ثبت میانگین بازدهی ۱٫۱۸ درصدی عملکردی ضعیفتر از شاخص کل داشت. بررسی بازدهی ۶۴ نماد فعال در این صنعت نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از نمادها نتوانستند همپای شاخص کل رشد کنند، هرچند تعداد محدودی نیز عملکردی بهتر از شاخص کل به ثبت رساندند. با دستهبندی بازدهی این نمادها براساس معیار شاخص کل، مشخص میشود، تنها ۱۲٫۵ درصد از نمادها (۸ نماد) بازدهی بالاتر از شاخص کل داشتهاند؛ این نمادها عمدتاً بازدهی بالاتر از ۵٫۷ درصد ثبت کردهاند. از جمله برترینها میتوان به آریان با رشد ۱۵٫۵۸ درصدی، وخارزم با ۱۳٫۸۴ درصد و شهر با ۱۳٫۱۶ درصد اشاره کرد که بهوضوح فراتر از متوسط بازار عمل کردهاند. اما بخش قابلتوجهی یعنی ۸۷٫۵ درصد از نمادهای این صنعت (۵۶ نماد)، بازدهی پایینتر از شاخص کل را ثبت کردند. این نمادها یا رشد کمتری نسبت به شاخص کل داشتند مانند نمادهای وساپا و وطوبی با بازدهی ۵ و ۴٫۹۸ درصدی یا حتی با افت ارزش مواجه شدند. بهعنوان نمونه، وآوا، واحیا و ودانا، نمادهایی هستند که افت بیشتر از شش درصدی داشتند. بر این اساس، میتوان گفت که در این بازهزمانی، صنعت شرکتهای سرمایهگذاری نتوانسته در مجموع همراستا با رشد بازار حرکت کند و بخش عمدهای از نمادهای این گروه از رشد عمومی بورس عقب ماندهاند.
بازدهی نهایی ۲ صنعت چندرشتهای صنعتی و سرمایهگذاری در دوره پس از جنگ
در سومین و مهمترین بخش تحلیل عملکرد این دو صنعت، عملکرد این دو گروه در بازهزمانی بازگشایی بازار پس از پایان جنگ اخیر تا پایان معاملات ۲۵ تیرماه ۱۴۰۴ بررسی شده است؛ دورهای که نمادها فرصت داشتند از فشار فروش و فضای بحرانی عبور کنند و روند بازگشت یا ریزش خود را تثبیت کنند. در این مدت، شاخص کل بورس تهران کاهش ۶٫۷ درصدی را تجربه کرد، که معیار مناسبی برای ارزیابی کلیت بازار به شمار میرود. در بازه پس از بازگشایی بازار تا پایان ۲۵ تیر، صنعت چندرشتهای صنعتی با میانگین بازدهی منفیهفت درصدی، کمی ضعیفتر از افت ۶٫۷ درصدی شاخص کل عمل کرد. از مجموع ۸ نماد این گروه، نماد وبانک عملکردی بهتر از شاخص کل و نماد وغدیر بازدهی در حدود شاخص کل داشت. در این گروه ۵ نماد ضعیفتر از شاخص کل ظاهر شدند و نماد گنگین هرچند افت بسیار کمی نشان میدهد، اما این موضوع بهدلیل قفل بودن در صف فروش و نبود معاملات مؤثر بوده و افت ۰٫۵ درصدی نشانهی عملکرد واقعی این نماد نیست. در همین بازه، میانگین بازدهی صنعت شرکتهای سرمایهگذاری معادل منفی ۶٫۴ درصد بود؛ عددی که اندکی بهتر از شاخص کل محسوب میشود، اما همچنان از افت جدی بازار و فشار عمومی بر این گروه حکایت دارد. با طبقهبندی بازدهی ۶۴ نماد این صنعت براساس عملکرد نسبت به شاخص کل، تصویر دقیقتری از مقاومت یا ریزش آنها به دست میآید. در این دوره ۴۵ درصد از نمادهای این صنعت (۲۹ نماد) عملکردی بهتر از شاخص کل داشتند. اگرچه این نمادها توانستند کاهش کمتری نسبت به افت ۶٫۷ درصدی شاخص تجربه کنند، یا حتی در برخی موارد وارد محدوده مثبت شوند اما در ۱۸ نماد از این مجموعه افت کمتر آنها به علت معامله نشدن آنها بوده است. از میان نمادهای این گروه، معدودی مانند وخارزم، آریان و شهر نهتنها ریزش نداشتند، بلکه رشد مثبتی ثبت کردند و بهعنوان نمادهای مقاوم صنعت در این دوره شناخته میشوند. هشت درصد از نمادها (۵ نماد) تقریباً عملکردی در حدود شاخص کل داشتند، یعنی بازدهی آنها در بازه منفی ۵٫۵ تا منفی ۷٫۵ درصد قرار گرفت. این نمادها در مقایسه با بازار افتی متناسب با شرایط عمومی تجربه کردند و نمیتوان آنها را کاملاً عقبمانده یا پیشرو دانست. اما بخش عمدهای از این صنعت، یعنی ۵۵ درصد از نمادها (۳۵ نماد)، عملکردی ضعیفتر از شاخص کل ثبت کردند و بازدهی آنها پایینتر از افت ۶٫۷ درصدی شاخص کل بود. برخی از این نمادها نظیر وثنو، مهر و وآوا ریزشهای سنگینی را متحمل شدند که به بیش از دو برابر افت شاخص کل رسید. این دادهها نشان میدهد که در بازه پس از جنگ، اگرچه صنعت شرکتهای سرمایهگذاری در مجموع نزدیک به عملکرد کلی بازار عمل کرده و حتی اندکی بهتر ظاهر شده، اما همچنان نیمی از نمادهای این گروه نتوانستهاند در برابر فشارهای فروش و فضای بیاعتمادی پس از بحران مقاومت کنند. با وجود تعداد محدودی از نمادهای پربازده که نقش پیشران و بازیابیکننده را ایفا کردهاند، اکثریت این صنعت یا در فاز اصلاح باقی ماندهاند یا مسیر بازیابیشان به کندی پیش رفته است.
۲۳ نماد در صف فروش قفل بودند
در جریان دو هفته معاملاتی پس از بازگشایی بازارسرمایه پس از حمله نظامی رژیم صهیونیستی به ایران، گروه شرکتهای چندرشتهای صنعتی و سرمایهگذاریها شاهد یکی از سنگینترین فشارهای فروش در سالهای اخیر بودند. بررسیها نشان میدهد که از میان هشت نماد فعال در گروه شرکتهای چندرشتهای صنعتی، نماد گنگین در تمام روزهای معاملاتی دو هفته نخست پس از بازگشایی، بهصورت کامل در صف فروش قفل بود و حتی موفق به انجام معاملهای بهاندازه حجم مبنا نیز نشد. همچنین در گروه شرکتهای سرمایهگذاری، که یکی از بزرگترین گروههای بورس از نظر تعداد نماد است، ۲۲ نماد از مجموع ۶۴ نماد فعال طی این بازهزمانی بهطور کامل در صف فروش باقی ماندند. این نمادها نیز بدون رسیدن به حجم مبنا، عملاً بدون نقدشوندگی باقی ماندند و خروج سرمایهگذاران از آنها غیرممکن بود. این در حالی است که شاخص کل بورس در همین بازه با افت مواجه شد. نبود تقاضا، هراس عمومی فعالان بازار از چشمانداز سرمایهگذاری و همچنین نقش محدودیتهای معاملاتی همچون دامنه نوسان و حجم مبنا در تشدید قفل معاملاتی اثرگذار بود. آنچه در این بررسی مشهود است، ناتوانی بخش قابلتوجهی از نمادهای فعال در این دو گروه مهم بازارسرمایه در عبور از بحران و بازیابی پس از شوک جنگی است. با وجود بهبود نسبی شاخص کل در هفته دوم، رکود معاملاتی، صفهای فروش قفلشده، و عدم دسترسی به نقدشوندگی واقعی برای سهامداران، نشان میدهد که همچنان ریسک ساختاری در بازار پابرجاست. برای بازگرداندن اعتماد عمومی و بهبود کارایی بازار، بازنگری در ابزارهای معاملاتی، حمایت مؤثر و شفافسازی چشمانداز صنایع هلدینگ و سرمایهگذاری ضروری به نظر میرسد.
دیدگاه بسته شده است.