مرضیه نیکخواه ـ آب، مایع حیاتی که دیگر خیلی کم شده است؛ آنقدر کم که هشدار رسیدن به نقطه صفر آبی داده شده است. روزی که دیگر هیچ آب شُربی برای مصرف باقی نماند! از سوی دیگر گرمای تابستان امان همه را بریده است. شهرهای جنوبی کشورمان مدتهاست که دمای بالای ۵۰ درجه را تحمل […]
مرضیه نیکخواه ـ آب، مایع حیاتی که دیگر خیلی کم شده است؛ آنقدر کم که هشدار رسیدن به نقطه صفر آبی داده شده است. روزی که دیگر هیچ آب شُربی برای مصرف باقی نماند! از سوی دیگر گرمای تابستان امان همه را بریده است. شهرهای جنوبی کشورمان مدتهاست که دمای بالای ۵۰ درجه را تحمل میکنند و این در حالی است که قطع برق نیز در کنار بیآبی به همه مردم فشار میآورد. اما اهمیت آب در مقابل برق بیشتر است، زیرا چند ساعت بیبرقی را میتوان مدیریت کرد اما بیآبی باعث نابودی انسان میشود. گرمای این روزهای تابستان، هشداری واضح به مسئولانی است که میراثدار ارثی شوم از دولتهای قبلی هستند. دولتهایی که تنها با یک کلنگ و چند جعبه شیرینی در مراسم کلنگزنی شرکت کرده و حرفهای قشنگ زدند و رفتند! دولت چهاردهم در حالی یک سال از عمرش را سپری کرده که کشورمان در بدترین دوره خود، مخصوصاً در حوزه اقتصاد و تأمین منابع قرار دارد. بار بیکفایتی دولتهای قبلی اکنون به دوش دولت چهاردهم است و ناگفته پیداست باید جراحیهای عمیق اقتصادی و تصمیمهای سخت برای برونرفت از وضعیت فعلی اتخاذ شود. دولتمردان باید از خود بپرسند. اگر کشورهای حاشیه خلیجفارس حتی یک روز نگران بیآبی نیستند، ما هم در داخل کشورمان بیش از ۷۰ میلیارد لیتر آب داریم اما از آن جایی که مدیریت کردن این آب را آن طور که باید بلد نیستیم، به مشکل برخوردهایم! ۹۰ درصد آب گرانبها در کشورمان تنها در بخش کشاورزی مصرف میشود و تنها هفت درصد آن توسط مردم به مصرف میرود. جالب آنکه تمام سعی بر مدیریت کردن این هفت درصد توسط مردم است، در حالی که کسی فکری به حال ۹۰ درصد آب مصرفی بخش کشاورزی نمیکند! از سوی دیگر مساحت زراعی در کشورمان طی سالهای گذشته افزایش چشمگیر داشته و طبق گفته مقامات از ۱۵۰ هزار هکتار به ۵۰۰ هزار هکتار رسیده است! از سوی دیگر بارندگیها کاهش یافته، منابع زیرزمینی تخلیه شده و رودخانهها خشک شدهاند. با این حال، مصرف آب در بخشهای مختلف همچنان بالاست و سازوکار مؤثری برای کنترل آن دیده نمیشود. اگر این روند ادامه یابد، ایران در آیندهای نهچندان دور با پیامدهایی همچون مهاجرتهای اجباری از روستاها و شهرهای کمآب، آسیب شدید به معیشت کشاورزان و دامداران، رشد بیکاری و تشدید تنشهای منطقهای بر سر آب روبهرو خواهد شد. در بخش کشاورزی مشکلاتی مانند پراکندگی زمینهای کوچک و عدم تجمیع آنها، تغییر الگوی کشت و اصلاح شیوههای کشاورزی وجود دارد که باید انجام شود، اما هنوز به درستی اجرا نشده است. برای مثال، در برخی سالها شاهد افزایش بیش از حد کشت محصولاتی مانند سیبزمینی و پیاز هستیم که منجر به تولید اضافی و دور ریختن محصول شده است، چرا که بازار یا امکان مصرف آنها وجود ندارد. این موضوع نشاندهنده نبود برنامهریزی معقول و مدیریت مناسب در بخش کشاورزی است. کار به جایی رسیده که استانهای سبز کشور همچون مازندران، گیلان و گلستان نیز که دارای پوشش گیاهی و جنگلهای وسیع هستند نیز با مشکل کمآبی دستوپنجه نرم میکنند! حال دولت فعلی باید تصمیم سختی بگیرد و برای گذر از این تابستان گرم و سخت از بین آب مورد نیاز برای مردم یا بخش کشاورزی یکی را اولویت قرار دهد. بر همین اساس دولت باید حداقل پنج درصد از منابع بخش کشاورزی را به بستر جامعه بکشاند تا بتواند تنش آبی در تمام کشور را در خانهها پایان دهد.
دیدگاه بسته شده است.