گروه بازارسرمایه ـ آغاز جنگ تحمیلی دوم علاوه بر اینکه در بخشهای مختلف اقتصاد کشور تأثیرگذار بود، بر بورس که شالودهای از اقتصاد است نیز، تأثیرگذار بود. آن قدر تأثیرگذار که تا مدتها شاخص کل رنگ سبز را به روی خود ندید! سقوط مداوم شاخص کل باعث شد تا دولت طرحهایی برای حمایت از بازارسرمایه […]
گروه بازارسرمایه ـ آغاز جنگ تحمیلی دوم علاوه بر اینکه در بخشهای مختلف اقتصاد کشور تأثیرگذار بود، بر بورس که شالودهای از اقتصاد است نیز، تأثیرگذار بود. آن قدر تأثیرگذار که تا مدتها شاخص کل رنگ سبز را به روی خود ندید! سقوط مداوم شاخص کل باعث شد تا دولت طرحهایی برای حمایت از بازارسرمایه ارائه کند. بازاری که بعد از سال ۱۳۹۹، اعتماد میلیونها سهامدارش را از دست داده بود و حالا با حمایتهای دولت تازه جان دوبارهای گرفته و رکوردشکنی پیاپیای را از خود به جا گذاشته است. این امر باعث نگرانی مجدد میلیونها سهامدار شد؛ از سوی دیگر خروج پول از بورس باعث افزایش قیمت طلا و ارز شد تا مسئولان را نیز نگران کرده باشد. شاخص کل بورس نیز تا مدتها قرمز رنگ ماند. دولت اما با اعلام بسته حمایتی ۶۰ هزار میلیارد تومانی توانست جلوی ریزش را بگیرد تا حدی که برای مدت یک هفته شاخص کل بازارسرمایه به رنگ سبز درآمده و سهامداران را به ادامه روند مثبت امیدوار سازد. اما بعد از مدت یک هفته دوباره شاخص کل، رنگ عوض کرد و قرمزرنگ شد و حال سؤال این است که در هفته جاری آیا باز هم بورس رنگ خود را عوض میکند؟
چرا شاخص کل مدام رنگ عوض میکند؟
ریزش مداوم شاخص پس از گشایش دوباره بورس را باید در پیوند میان آسیبهای ساختاری اقتصاد ایران و شوکهای سیاسی اخیر جستجو کرد. بازارسرمایه ما در چند سال اخیر نشان داده که نسبت به متغیرهای بیرونی، اعم از تحریمها، منازعات سیاسی و نوسانات نرخ ارز، آسیبپذیری بالایی دارد. در همین رابطه، محمود کاظمی؛ استاد اقتصاد دانشگاه تهران به مهر، گفت: در ماجرای اخیر، آنچه ضربه اصلی را به بازار زد نه صرفاً اخبار جنگ، بلکه ابهام شدید در مورد جهت سیاستگذاری اقتصادی، بهویژه درباره نرخ ارز و سمتگیری حمایتهای دولت بود. بدون وجود یک افق روشن، فعالان بازار ترجیح دادند سرمایههای خود را از داراییهای پرریسک، از جمله سهام، خارج کنند و بهجای آن به بازار پول و ارز یا حتی داراییهای غیرمولد پناه ببرند. کاظمی؛ تصریح کرد: در بحبوحه تحولات سیاسی، اطلاعات متناقض از منابع رسمی و غیررسمی، شایعات فضای مجازی و نبود موضعگیری صریح از سوی دولت درخصوص برنامه بازسازی و حمایت از صنایع زیاندیده باعث شد حتی شرکتهای سودمحور نیز موج فروش را تجربه کنند. هراس از کاهش صادرات، پیچیدهتر شدن مسیر تأمین مواد اولیه و نگرانی از افزایش هزینههای تولید، سایهای سنگین بر آینده سودآوری شرکتها انداخته است. وی ادامه داد: از سوی دیگر، نقدینگی مازاد که پیش از دوره بحران میتوانست محرک بازارسرمایه باشد، به دلیل بیاعتمادی و بدبینی عمومی به سیاستها، عمدتاً سراغ بازار ارز و داراییهای امنتر رفت. دولت، بهرغم وعدههای حمایتی، هنوز نتوانسته سیگنال روشنی مبنی بر پایداری و حمایت عملی از بورس به سهامداران بدهد. این اقتصاددان، افزود: در زمینه سیاستگذاری، ما با نوعی پارادوکس روبهرو هستیم: از یکسو دولت برای مقابله با رکود و کنترل نوسان قیمتها باید حمایتهایی به بخش تولید و بازارسرمایه ارائه کند، اما از سوی دیگر به دلیل فشارهای بودجهای و فزونی کسری بودجه، امکان اتخاذ سیاستهای حمایتی گسترده با محدودیت جدی روبهروست. این دوگانگی و تعلل در تصمیمگیری، خود به تشدید بحران انجامیده است. کاظمی؛ خاطرنشان کرد: در شرایطی که عمق بازار پایین آمده و حجم معاملات به کمترین سطوح رسیده، نهادهای ناظر باید ابزارهای مداخلهگرانه خود، از جمله استفاده هدفمند از صندوق تثبیت بازار و حمایت از صنایع راهبردی را فعال کنند. همچنین، اطلاعرسانی بهموقع و شفاف در مورد برنامههای بودجهای، مسیر نرخ ارز و وضعیت صادرات شرکتها میتواند بخشی از التهابات را فرو بنشاند. وی تأکید کرد: برای خروج بلندمدت از این بحران، تنها راه تکیه بر شفافیت سیاستهای اقتصادی، تحول واقعی در ساختار درآمدزایی دولت و تقویت تولید داخلی است. اصلاح نظام بانکی، دادن مشوقهای صادراتی و رفع موانع ورود پول به بورس، باید همزمان در دستور کار قرار گیرد. در غیر این صورت، بورس اسیر چرخه رکود و رونق مقطعی خواهد ماند.
ارسال دیدگاه
قوانین ارسال دیدگاه