پلنگ ایرانی در سراشیبی انقراض میتازد پلنگها یکی از نادرترین گونههای حیاتوحش در کل دنیا هستند که به دلیل خصلتهایی مانند زیرکی و مخفیکاری اغلب از انسانها و سگهای گله بهشدت پرهیز میکنند. اما سگهای گله، برخلاف پلنگها علاقه زیادی به درگیری با پلنگها دارند. سگهای گله معمولاً چندتایی به یک پلنگ حمله کرده و […]
پلنگ ایرانی در سراشیبی انقراض میتازد
پلنگها یکی از نادرترین گونههای حیاتوحش در کل دنیا هستند که به دلیل خصلتهایی مانند زیرکی و مخفیکاری اغلب از انسانها و سگهای گله بهشدت پرهیز میکنند. اما سگهای گله، برخلاف پلنگها علاقه زیادی به درگیری با پلنگها دارند. سگهای گله معمولاً چندتایی به یک پلنگ حمله کرده و برای حمله هم مهمترین تدبیرشان کاستن از سرعت این حیوان درشت جثه است، به همین دلیل در اغلب موارد پلنگ را دوره کرده و نخستین مهاجم معمولاً دم بلند (۶۰ الی ۱۰۰ سانتیمتری) پلنگ را گرفته و پس از آن سایرین حملهور میشوند .سؤال اینجاست که چرا یک حیوان حیاتوحش تا این اندازه ما را میترساند و تا به این مرز تشنه خون حیوان میشویم که حتی در زمان فرار هم راحتش نمیگذاریم؟
به گزارش سیناپرس پلنگها این روزها به یکی از خبرسازترین گونههای حیاتوحش در کشور ما تبدیل شدهاند. پلنگها در ایران گاهی پوستشان کنده و از ویترین فروشگاههای لوکس پایتخت سر در میآورند، گاهی لاشهشان توسط دامدارها سوزانده و خبرساز میشود و گاهی هم با لاشه مسموم یا از طریق شکار کشته میشوند. دلایل این نوع رفتارها هم به یک اصل ساده برمیگردد، پلنگها را در ایران نه دامداران و نه متولیان حفاظت به درستی نمیشناسند. هنوز که هنوز است نهتنها در روستاهای ایران بلکه حتی در شهرهای بزرگ هم پلنگها با یوزها اشتباه گرفته میشوند، حتی این اشتباه در میان رسانهها شایعتر است و این همه در حالی است که ظاهراً فاصله خیلی زیادی میان به اصطلاح حامیان پلنگها با مردم عادی وجود دارد. برای دامداران و مردم محلی، پلنگها دغدغه و برای متولیان هنوز ناشناختهاند. پلنگها بدون اغراق، تنها ویترین جالبی برای نمایش هستند وگرنه تاکنون هیچ منفعت خاصی نه از جانب طرفداران و نه از مخالفان به آنها نرسیده است.
تعارضات انسانی، دخل و تصرف در زیستگاه، شکار توسط شکارچیان و دامداران، شکار طعمهها و تلفات جادهای از جمله مهمترین دلایل کاهش قابل ملاحظه جمعیت پلنگها در ایران است.
تعارضات انسانی، دخل و تصرف در زیستگاه، شکار توسط شکارچیان و دامداران، شکار طعمهها و تلفات جادهای از جمله مهمترین دلایل کاهش قابل ملاحظه جمعیت پلنگها در ایران است. منحصربهفردترین گونه جانوری کشور در حالی در سراشیبی انقراض میتازد که گستردگی زیستگاهش بهعنوان یکی از مهمترین استراتژیهای بقای این جانور، به راحتی توسط عامل انسانی زیر سؤال رفته است. پلنگها سازگاری بالایی با زیستگاههای مختلف از ارتفاعات هیمالیا و هندوکش گرفته (پلنگ برفی) تا صحرای عربستان و ساواناهای آفریقا دارند. آنها از رژیم غذایی متنوعی تبعیت میکنند که بخش اعظم آن را جانوران مانند موشها، خرگوشها و خزندگان و پرندگان تا طعمههای بزرگ جثه چون قوچ و میشها، پازنها، گرازها تشکیل میدهند، بنابراین پر بیراه نرفتهایم اگر آنها را کنترلکننده جوندگانی مانند موشها و خرگوشها قلمداد کنیم که میتوانند آفت بسیاری از روستاییان و کشاورزان باشند.
پلنگها در ایران کجا زندگی میکنند؟
پلنگها در ایران دو تیپ مختلف زیستگاهی را اشغال کردهاند: نخست زیستگاه جنگلی (جنگلهای هیرکانی شمال ایران و جنگلهای زاگرس) و دوم زیستگاههای صخرهای مانند پناهگاه حیاتوحش کیامکی و پارک ملی تندوره و غیره. محمدرضا مسعود، رییس اداره نظارت بر حیاتوحش آذربایجان شرقی در این زمینه به خبرنگار سیناپرس میگوید: «در حال حاضر تغییر الگوی کشت در مناطق تپه ماهور باعث شده که جمعیت گرازها رشد نامتعارفی داشته باشد و همین مسأله باعث جلب پلنگها بدینگونه مناطق شده است. ما در گذشته هیچگونه سابقهای از حضور پلنگها در محدوده کوهستانی سهند نداشتهایم، از آنجایی که مجموعه کوهستانی سهند با وسعت بیش از ۶۰۰ هزار کیلومترمربع مابین شهرهای بزرگی مانند مراغه، بناب، عجبشیر، آذرشهر، تبریز، بستانآباد و هشترود محاط میباشد؛ فاقد مهمترین شرط زیستگاه پلنگ یعنی پناه لازم میباشد، لذا میتوان پلنگ حاشیه روستای قرطاول را یک فرد پلنگ جوان قلمداد کرد که بهواسطه تعیین قلمرو از زیستگاههای جنوبی به طرف زیستگاههای شمالی یا شمالشرقی در حرکت بوده که توسط انسانها مورد حمله قرار گرفته است.»
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.