همی گویم و گفتهام بارها که در فقره درست و حسابی شدن وضعیت خودرو و تولید و هزینه تمامشده و بازار و عرضه و کیفیت و کمیت و قیمت و واردات و خدمات پس از فروش و تولید قطعات و قسعلیهذا بزرگان ادب فارسی فرمودهاند که: گفتند یافت مینشود جستهایم ما/گفت آن که یافت مینشود […]
همی گویم و گفتهام بارها که در فقره درست و حسابی شدن وضعیت خودرو و تولید و هزینه تمامشده و بازار و عرضه و کیفیت و کمیت و قیمت و واردات و خدمات پس از فروش و تولید قطعات و قسعلیهذا بزرگان ادب فارسی فرمودهاند که: گفتند یافت مینشود جستهایم ما/گفت آن که یافت مینشود آنم آرزوست، تمت و خلص!
یعنی باور بفرمایید اینکه تا همین چند سال پیش همچنان امیدوار بودیم که بالاخره این وضعیت ناجور در متن و حواشی و دور و نزدیک خودروی تماموطنی، انقریب است که به سامان بشود، از زودباوری و سادهدلی خودمان، کیف میکنیم و دلمان میخواهد برای همیشه اینقدر ساده و پخمه باقی بمانیم که گفتهاند آن هم عالمی دارد!
حکایت است که روزی مردی از بیابانی میگذشت، دید شخصی بالای تپهای نشسته و غلاب ماهیگیری به پایین تپه و بر روی شن و ماسهها انداخته و اینجور بهنظر میرسد که میخواهد ماهی بگیرد، آن مرد به او نزدیک شد و گفت برادر چه میکنی در این بیابان لمیزرع برهوت، آن ماهیگیر فرمود در حال ماهیگیری هستم، مرد پس از اینکه از شوک جواب آن شخص بیرون آمد، خودش را جمع و جور کرد و گفت؛ داداش حال جنابتان خوب است، چرا تخم در شورهزار میکاری، آن ماهیگیر کذایی نگاهی به مرد کرد و گفت؛ اینجور که شما فرمایش میکنی، معلوم است که ما حالمان خوب نیست، اما شما ما را رها کن، آن دوست دیگرمان را ببین که در آن گوشه نشسته و منتظر است من ماهی گرفته و ایشان را برای نوش جان کردن طعام لذیذی میهمان کنم!
این حکایت را عرض کردم که خدمت مبارک باسعادت شما بزرگواران یادآوری کنم، ما که تا همین یکی، دو سال پیش امید داشتیم امورات خودرویی این ملک به سامان بشود را رها کنید و آن همشهریهای گرامی را ملاحظه بفرمایید که همچنان امید دارند و حتی برخی امیدشان به واقعیت هم تبدیل شده است و ما خبر نداریم!
به هرحال رانت و باند و باری به هرجهتی و کفایت و مدیریت و سودجو و دلال و واسطه و مقررات نیمبند و قوانین محقق نشده و امروز و فردا و اعتبار و بودجه و یک کرور علت و دلیل این وسط است که نمیگذارد کارها بر مدار درستدرمان افتاده و خلقا… ایرانیجماعت یک خودرو با کیفیت درجه یک و با قیمت مناسب و بدون دردسر خریداری کرده و سوار شوند و تولیدکننده وطنی، ساخت ایراناش، ساخت ایران باشد و وابستگی و دلبستگی وجود نداشته باشد و شاید هم بازارهای کشورهای همسایه و کمی دورتر و آنطرف آبها هم نصیب و قسمت شود. ولی چه کنیم که انگار آنکه یافت مینشود، آنم آرزوست!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.