آییننامههای ابلاغی طرح «شرکتپروژه» با ساختار فعالیت شرکتهای دانشبنیان، مقداری متفاوت است. مسائل مربوط به وثیقهگذاری داراییهای از چالشهای عمده اجرایی شدن این طرح بهشمار میآید. استفاده از ابزار شرکتپروژه برای تأمین مالی شرکتهای دانشبنیان سؤالهای متعددی را مطرح کرده است که آیا این راهکار با وجود ریسکهای جدی سرمایهگذاری در حوزه دانشبنیان و دیجیتالی […]
آییننامههای ابلاغی طرح «شرکتپروژه» با ساختار فعالیت شرکتهای دانشبنیان، مقداری متفاوت است. مسائل مربوط به وثیقهگذاری داراییهای از چالشهای عمده اجرایی شدن این طرح بهشمار میآید. استفاده از ابزار شرکتپروژه برای تأمین مالی شرکتهای دانشبنیان سؤالهای متعددی را مطرح کرده است که آیا این راهکار با وجود ریسکهای جدی سرمایهگذاری در حوزه دانشبنیان و دیجیتالی گرهگشا خواهد بود یا نه. البته همه اینها در شرایطی مطرح میشود که ترس از فردای اقتصاد، سمت و سوی سرمایهگذاری و وضعیت بازار سهام را دستخوش تغییرات کلان و عدیدهای کرده است. بهگزارش پیوست، رویکرد و نگاههای متفاونی نسبت به موفقیتآمیز بودن طرح شرکتپروژه برای شرکتهای دانشبنیان وجود دارد. برخی از کارشناسان معتقدند اگر سیاستگذار و نهادهای مالی زیرساختهای حقوقی و حمایتی لازم را فراهم کنند، شرکتپروژه میتواند به رشد شرکتهای دانشبنیان و ارتقای اکوسیستم فناوری کشور کمک کند. اما برخی دیگر نظر متفاونی دارند و میگویند این طرح تاکنون چندان نمونه نتیجهبخشی نداشته و حساسیت و ریسکهای بالای حوزه فناوری، روند و بازدهی آن را با چالش مواجه خواهد کرد. چندی پیش محمود گودرزی؛ مدیرعامل بورس تهران، ابزار «شرکتپروژه» را بهعنوان یک شیوه مؤثر و نوآورانه برای تأمین مالی طرحهای اقتصادی دانشبنیان معرفی کرد و گفت: بورس تهران، مشتاقانه پذیرای شرکتهایی است که دارای طرحهایی با بازدهی مناسب، افق و چشمانداز روشن هستند. مدیرعامل بورس تهران، همچنین به مزایای استفاده از ابزار شرکتپروژه برای تأمین مالی طرحهای دانشبنیان اشاره کرد و مواردی چون تأمین مالی مستقیم، سرعت بالا در تأمین سرمایه و شفافیت اطلاعاتی را از جمله ویژگیهای بارز این روش برشمرد. گودرزی؛ فرآیند اجرایی شدن عرضه سهام شرکتپروژه در بورس تهران را مبتنی بر همکاری سه رکن کلیدی شرکت مشاور مهندسی فنی، شرکت رتبهبندی اعتباری و شرکت مشاور عرضه دانست. طبق گفته او رکن اول وظیفه تدوین گزارش امکانسنجی فنی مهندسی طرح، رکن دوم وظیفه تدوین گزارش رتبهبندی اعتباری طرح و رکن سوم وظیفه تدوین و ارائه طرح کسب و کار را دارد. پس از تکمیل مراحل ذکر شده، نسبت به پذیرش یا رد آن تصمیمگیری خواهد شد. در صورتی که طرح مورد تأیید باشد مجوزهای لازم از سمت سازمان و بورس اوراق بهادار صادر و پذیرهنویسی شرکت سهامی عام پروژه انجام میشود.
دارایی دردسرساز
عموم شرکتهای حوزه اقتصاد دیجیتالی بهدلیل نداشتن وثیقه قابل قبول نزد نظام بانکی امکان زیادی در دریافت تسهیلات از سمت بانکها برای تأمین مالی ندارند. از طرفی دارایی این کسبوکارها عمدتاً نامشهود است که ناشی از مسائل ارزشگذاری، ریسک سرمایهگذاری را تشدید میکند. مونا حاجیعلیاصغر؛ فعال بازارسرمایه با اشاره به ناکامیهای VC و PEها، «شرکتپروژهها» را راهی برای تأمین مالی ایدههای نو دانست. از نگاه او، شرکتپروژه میتواند بهعنوان حلقه اتصال میان سرمایهگذاران سنتی و دنیای پرریسک نوآوری نقشآفرینی کند. این در حالی است که مجید شجاعی، کارشناس بازارهای مالی معقتد است ارزشگذاری داراییهایی این شرکتها بهگونهای است که میتواند ریسک سرمایهگذاران را افزایش دهد. او در این باره، گفت: معمولاً باید دارایی شرکتهایی که برای شرکتپروژه پذیرهنویسی میشوند فیزیکی باشد و از آنجایی که دارایی شرکتهای این حوزه عموماً داراییهای نامشهود است طبیعتاً این موضوع هم برای آن مجموعه و هم برای سرمایهگذار شامل ریسک خواهد بود. حاجیعلیاصغر؛ در این مورد معتقد است روش Project Company یا شرکتپروژه میتواند بهعنوان یک مکمل در زمینه تأمین مالی این ایدهها مؤثر باشد. به این صورت که با تاسیس یک شخصیت حقوقی مستقل اما مرتبط با یک پروژه و با عمر محدود، امکان تزریق منابع مالی از سوی سرمایهگذاران و وامدهندگان فراهم شود. از نظر او تجربههای موفق خارجی در زمینه بیوتکنولوژی اروپا و زیرساخت دیجیتال سنگاپور، نشان میدهد که این مدل قابلیت اجرا و تأثیرگذاری بالایی دارد. البته حاجی علی اصغر، بازدهی و تأثیرگذاری این طرح را مشروط بر فراهم بودن زیرساختهای حقوقی و انجام حمایتهای لازم از سمت نهادهای متولی و مرتبط عنوان کرد. مونا حاجیعلیاصغر؛ به دو مورد از نمونههای موفق شرکتهای حوزه اقتصاد دیجیتال در شرکتپروژه اشاره کرد. یکی از آنها شرکتی در سنگاپور است که برای ایجاد یک مرکز داده ابری (Cloud Data Center) نیازمند سرمایهگذاری کلان و فناوری پیچیده بود و از همین رو اقدام به تأسیس یک شرکتپروژه مستقل کرد. این شرکت با مشارکت دولت، بانکهای محلی و چند سرمایهگذار خصوصی شکل گرفت. یکی از نمونههای موفق استفاده از شرکتپروژه در حوزه فناوری، در صنعت بیوتکنولوژی اروپا رخ داده است. شرکت «نانوکس فارما» (Nanox Pharma) برای توسعه یک داروی نوین ضدسرطان، بهجای استفاده از سرمایهگذاری خطرپذیر یا وام بانکی، یک شرکتپروژه مستقل ایجاد کرد. این شرکت کوچک فقط روی همان دارو متمرکز بود و سرمایهگذاران خصوصی و صندوقهای تحقیق و توسعه اتحادیه اروپا در آن مشارکت کردند.
بد و خوب یک راه
«شرکتپروژه» برای شرکتهای دانشبنیان در شرایطی مطرح شده که شاخص بورس به کمتر از دومیلیون واحد رسیده و نابسامانی اقتصادی در سطح کلان، جذب سرمایه را دشوارتر از همیشه کرده است. از آنجایی که سوددهی شرکتهای اقتصاد دیجیتال بلندمدت و دیربازده است و از طرفی چالش ارزشگذاری داراییهای نامشهود وجود دارد، به نظر میرسد موفقیت روش «شرکتپروژه» در قید و بند قواعد و ضوابط متعددی است. شجاعی؛ کارشناس بازارهای مالی تأمین مالی جمعی یا کرادفاندینگ مبتنی بر سهام را یکی از روشهای جذب سرمایه کسبوکارهای اکوسیستم اقتصاد دیجیتال معرفی کرد. او در ادامه این موضوع، گفت: طرح یا ایده روی سکوهای تأمین مالی قرار میگیرد و بخشی از سهام شرکت در این سکو عرضه میشود. سرمایهگذار از طریق خرید سهام روی این سکو در سهام شرکت سهیم میشود. در صورت شکست که نتیجه مشخص است و در صورتی هم که به سود برسد و بزرگ شود هم ارزش سهام بیشتر میشود و هم ممکن است سود افزایش بیابد. از نظر او شرکتپروژه برای کسبوکارهای اکوسیستم شاید گزینه مؤثری محسوب نشود اما راهحلی که پیشنهاد داده میشود بحث کراد فاندینگ روی سهام است. طبق گفته او آییننامههایی در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته است اما هنوز کرادفاندینگ سهامی در ایران نداریم. بهگفته شجاعی پیشبینی میشود در آینده، تأمین مالی از طریق کرادفاندینگ روی سهام رقم بخورد. از نظر حاجیعلیاصغر؛ فعال بازارسرمایه کاهش فشار مالی بر ترازنامه شرکت اصلی و امکان اجرای پروژههای بزرگتر و همچنین شفافیت در جریان مالی و افزایش اعتماد بانکها و سرمایهگذاران از مزایای طرح شرکتپروژه است. فراهمشدن امکان مشارکت سرمایهگذاران صرفاً در یک پروژه خاص و بدون ورود به کل شرکت و جذب منابع مالی متنوع از بازیگران مختلف که سطح ریسکپذیری متفاوتی دارند دیگر پیامدهای مثبت این روش محسوب میشود که حاجیعلیاصغر؛ به آنها اشاره کرد. طبق گفته حاجیعلیاصغر؛ چالشهای این طرح شامل مواردی چون هزینههای بالای حقوقی و قراردادی برای ایجاد ساختار شرکتپروژه، وابستگی شدید به جریان نقدی آینده پروژه و آسیبپذیری در برابر تاخیر یا تغییر شرایط بازار میشود. همچنین محدودیت نقدشوندگی برای سرمایهگذارانی که به دنبال خروج سریع هستند از جمله ریسک و چالشهای این طرح است.
تجاریسازی در گروی ابزار
بهطور کلی تأمین مالی از طریق بازارسرمایه از دو روش عمده صورت میپذیرد. یک روش انتشار اوراق و دیگری عرضه اولیه سهام شرکتهاست. در روش نخست، شرکتهایی که عمدتاً بالغ هستند از طریق انتشار اوراق، تأمین مالی میکنند. اما شرکتپروژه متفاوت از این دو روش است و بهنوعی به عرضه اولیه یا واگذاری سهامی گفته میشود که در بدو تأسیس شرکت رخ میدهد. شرکت دارای یکسری دارایی و سرمایه اولیه مانند زمین، کارخانه یا خط تولیدی است که ارزش هر یک مشخص و معین است. در ادامه شرکت برای تجاریسازی به مبلغی سرمایه نیاز پیدا میکند. در این مرحله میتواند شرکتپروژه یا شرکت سهامی پروژه تعریف کند. شجاعی؛ در ارتباط با جوانب این طرح، گفت: شرکتی که برای این پروژه اقدام میکند در کنار آورده سهامداران یک بخشی از شرکت بهعنوان شرکتپروژه پذیره نویسی یا عرضه میشود و منابعی که در پذیرهنویسی جذب میکند در کنار آورده اولیه سهامداران قرار میگیرد و شرکت شروع به کار کرده و از ابتدا در تابلوی معاملات بورس قرار میگیرد. با توجه به اینکه شرکتهای اکوسیستم فناوری و دانشبنیان از منظر مدل درآمدی و دارایی با شرکتهایی که تا پیش از این در بازارسرمایه فعالیت داشتند متفاوت است باید دید تا چه اندازه اجرای این طرح برای این کسبوکارها شدنی و مؤثر است.
دیدگاه بسته شده است.