هزار وعده اشتغال نامزدهای انتخاباتی مجتبی قدیری نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری این روزها در میتینگهای تبلیغاتی خود دائم از ایجاد اشتغال در جامعه سخن میگویند و اینکه طرحها و برنامههای تهیه شده از سوی مشاوران آنها ایجاد اشتغال فراوان در پی دارد به گونهای که بیکاری ریشهکن میشود. نکته اینجاست که این وعده ریشهکن کردن […]
هزار وعده اشتغال نامزدهای انتخاباتی
مجتبی قدیری
نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری این روزها در میتینگهای تبلیغاتی خود دائم از ایجاد اشتغال در جامعه سخن میگویند و اینکه طرحها و برنامههای تهیه شده از سوی مشاوران آنها ایجاد اشتغال فراوان در پی دارد به گونهای که بیکاری ریشهکن میشود.
نکته اینجاست که این وعده ریشهکن کردن بیکاری نزدیک به دو دهه است که از سوی نامزدهای انتخاباتی مطرح میشود. ولی چرا بیکاری ریشهکن نشده و اشتغالی ایجاد نشده است. آیا ریاست جمهوریهای پیشین بد عهدی کرده و به قول خود عمل نکردهاند؟
نه قطعاً اینگونه نبوده است و آن عزیزان نیز به وعدههای داده شده عمل کردهاند.
اما نکته اینجاست که طرحهای مشاوران این عزیزان برنامه بلندمدت و جامعی نبود. بلکه طرحهای زودگذری بود که نتوانست ریشه بدهد. به قولی ریاست جمهوریهای قبلی به جای باغبانی، زراعت کردند و با رفتن آنها زراعتشان خشک شد. نمونه این زراعتها، وامهای خود اشتغالی چند میلیونی بود که قرار بود ریشه بیکاری را بخشکاند و یا بنگاههای زودبازدهی که عمر بسیاری از آنها به یک دهه هم نرسید و هنوز ریشه نداده خشک شدند.
در حالیکه قرار بود این طرحها ریشه بیکاری را بخشکاند، ولی متأسفانه باید گفت عمر این طرحها به قدری کوتاه و گذرا بود که نه تنها بیکاری را ریشهکن نکرد بلکه عده بسیاری را مقروض بانکها کرد و منابع بانکی به شورهزارها رفت.
حالا که دوباره نامزدهای انتخاباتی با شور و حرارت از ایجاد اشتغال سخن میگویند و کارنامه گذشتگان را به راحتی زیر سؤال میبرند، به یاد داشته باشند که ریاست جمهوریهای قبلی نیز به وعدههای خود وفا کردهاند اما اگر دستاوردی نداشته است به ایدههای مشاوران آنها باز میگردد!
باید گفت طرحها و برنامههای مشاوران ریاست جمهوری قبلی که در تبلیغات انتخاباتی با حرارت مطرح میشد، طرحهای زراعتگونه دولتیمآب بود که به راحتی به شکست منتهی شد و خیل بیکاران افزایش یافت.
اگر به جای بنگاههای زودبازده و وامهای خوداشتغالی بر روی طرحها و پروژههایی سرمایهگذاری میشد که همچون درخت سالها بعد ثمر میداد، امروز خیل بیکاران اقتصاد را تهدید نمیکرد.
نامزدهای انتخاباتی در این کارزار تبلیغاتی برای کسب آرای شهروندان این مثل را به یاد داشته باشند «دیگران کاشتند و ما خوردیم». به جرأت میتوان گفت طرحهای اشتغالزایی گذشته با این مثل همخوانی نداشت. چرا که کاشتند تا بخورند. برای ادعا هم میتوان به پروژههای نیمهتمامی اشاره داشت که در پایان عمر دولتها قبل از اتمام کامل افتتاح شد و دولت بعدی را برای تأمین اعتبار تکمیل پروژه با مشکلات زیادی مواجه کرد.
نامزدهای انتخاباتی که قصد ریشهکن کردن بیکاری را دارند «باید بکارند تا دیگران بخورند» اگر چنین تفکری نداشته باشند قطعاً طرحها و برنامههای آنها همانند گذشتگان است که بازدهی نداشت و خروجی آن نابودی سرمایهها و مقروض شدن فعالان اقتصادی بود.
لذا این عزیزان باید به دنبال اشتغال پایدار باشند، اشتغالی که حداقل عمر آن به بیش از چند دهه برسد. نه اینکه در پایان ۴ سال ریاست جمهوری آمار بیکاران نه تنها کم نشده بلکه سیر افزایشی داشته باشد. برای شکستن دایره خبیث اشتغال، نامزدها در کنار ایجاد اشتغال باید کارهای زیادی بکنند که عمر شرکتهای تازه تأسیس زراعتگونه نباشد. این اشتغال باید متکی بر تولید کالا و خدماتی باشد که علاوه بر رقابت با رقبای قدر خارجی برای بازپسگیری بازار از آنها در داخل، توان صادراتی هم داشته باشد.
حالا این گوی و این میدان، نامزدهای انتخاباتی اعلام کنند که قرار است، چگونه اشتغالی ایجاد کنند؟
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.