آیا هوش‌مصنوعی دارای شخصیت حقوقی است یا خیر؟ 

مقدمه: در عصر حاضر، هوش‌مصنوعی (Artificial Intelligence) یا  AIبه یکی از پدیده‌های تحول‌آفرین در تمام حوزه‌های زندگی انسان بدل شده است. از دستیارهای صوتی گرفته تا ربات‌های خودران و سامانه‌های تصمیم‌گیر مبتنی بر هوش‌مصنوعی، این فناوری‌‌ها نقش پررنگی در اقتصاد، صنعت، بهداشت، آموزش و حتی تصمیمات سیاسی ایفا می‌کنند. این تحول فناوری، مسائل و چالش‌های […]

مقدمه:

در عصر حاضر، هوش‌مصنوعی (Artificial Intelligence) یا  AIبه یکی از پدیده‌های تحول‌آفرین در تمام حوزه‌های زندگی انسان بدل شده است. از دستیارهای صوتی گرفته تا ربات‌های خودران و سامانه‌های تصمیم‌گیر مبتنی بر هوش‌مصنوعی، این فناوری‌‌ها نقش پررنگی در اقتصاد، صنعت، بهداشت، آموزش و حتی تصمیمات سیاسی ایفا می‌کنند. این تحول فناوری، مسائل و چالش‌های جدیدی در حوزه حقوق و حقوق‌گذاری ایجاد کرده است که یکی از مهم‌‌ترین آن‌‌ها شناسایی جایگاه حقوقی هوش‌مصنوعی و مسئله شخصیت حقوقی برای آن است.

از زمانی که در قوانین مدرن نهاد حقوقی «شخصیت حقوقی» برای شرکت‌ها و سازمان‌ها پذیرفته شده، این پرسش مطرح شده که آیا موجودیت‌های غیرانسانی نظیر هوش‌مصنوعی می‌توانند مالک حقوق و دارنده تکالیف باشند؟ این مسئله، ابعاد فناورانه، فلسفی، حقوقی و اخلاقی دارد و پاسخ به آن می‌تواند مسیر قوانین و سیاست‌های آینده بشری را جهت دهد.

در این مقاله، پس از بررسی مفهوم شخصیت حقوقی، نگاهی جامع به نظریه‌های حقوقی جهانی درباره شخصیت حقوقی هوش‌مصنوعی خواهیم داشت و با مثال‌های علمی و عملی، ابعاد حقوقی این بحث را تحلیل خواهیم کرد. در نهایت، نتیجه‌ای عمیق در این زمینه ارائه می‌شود.

بخش اول: مفهوم شخصیت حقوقی و پیشینه

۱. تعریف شخصیت حقوقی

«شخصیت حقوقی» به معنای توانایی داشتن حقوق و تکالیف در چارچوب حقوق است. قانونگذار شخصیت حقوقی را به دو دسته اصلی تقسیم می‌کند:

– شخصیت حقیقی: تمامی انسان‌‌ها به محض تولد دارای شخصیت حقوقی هستند و از حقوق و تکالیف برخوردارند تا زمان مرگ.

– شخصیت حقوقی حقوقی (حقوق مصنوعی): نهادهای غیرانسانی که براساس قوانین خاص، دارای قابلیت حقوقی می‌شوند، مانند شرکت‌ها، انجمن‌ها، مؤسسات و گا‌هاً حتی طبیعت یا حیوانات در برخی کشورها.

۲. ضرورت شخصیت حقوقی برای موجودات غیرانسانی

اعطای شخصیت حقوقی به موجودات یا نهادهای غیرانسانی دلایل اقتصادی، اجتماعی و قانونی متعددی دارد:

– امکان انعقاد قرارداد مستقل

– امکان مالکیت و اداره دارایی‌‌ها

– قابلیت شکایت و پیگیری امور حقوقی

– مسئولیت‌پذیری در مقابل نقض قوانین

۳. تاریخچه اعطای شخصیت حقوقی به نهادهای غیرانسانی

از قرن نوزدهم، شخصیت حقوقی به شرکت‌ها و مؤسسات تجاری اعطا شد تا بتوانند مستقل از اعضا، اقدام به فعالیت کنند. به مرور، کشور‌ها به ماهی‌ها، رودخانه‌ها و محیط‌زیست نیز در چارچوب‌هایی محدود شخصیت حقوقی دادند (مانند قانون مربوط به رودخانه «واترهد» در نیوزیلند)، اما این موارد هنوز استثنا هستند و کم‌تر به هوش‌مصنوعی توجه شده است.

 

بخش دوم: هوش‌مصنوعی و چالش‌های حقوقی جدید

۴. ویژگی‌های هوش‌مصنوعی

هوش‌مصنوعی به سیستم‌های کامپیوتری یا ربات‌هایی گفته می‌شود که قادرند با تقلید رفتار انسانی، فرآیند یادگیری، تصمیم‌گیری و تعامل طبیعی با محیط را انجام دهند. برخی از ویژگی‌های مهم هوش‌مصنوعی عبارتند از:

– توانایی پردازش داده‌های بسیار زیاد

– یادگیری از تجربه (یادگیری ماشین)

– تصمیم‌گیری مستقل در شرایط پیچیده

– تعامل با انسان‌‌ها و محیط به شکل هوشمندانه

این ویژگی‌‌ها باعث می‌شود که پرسش‌های جدیدی پیرامون مسئولیت‌های قانونی این ماشین‌‌ها مطرح شود.

۵. هوش‌مصنوعی در عمل – مثالی علمی

مثال: خودروهای خودران

شرکت‌هایی مانند تسلا، گوگل (Waymo) و اوبر در حال توسعه خودروهای خودران هستند که بدون نیاز به دخالت انسان، قادر به رانندگی در جاده‌ها و تصمیم‌گیری‌های پیچیده است.

– در صورت تصادف، سؤال مهم این است: چه کسی مسئول است؟

– راننده (اگر وجود داشته باشد)، شرکت تولیدکننده نرم‌افزار، سازنده سخت‌افزار یا حتی خود هوش‌مصنوعی؟

– این مثال نمایان‌گر ضرورت تعیین جایگاه حقوقی AI است.

 

بخش سوم: بررسی نظریه‌های حقوقی درباره شخصیت حقوقی هوش‌مصنوعی

۶. نظریه اول: عدم اعطای شخصیت حقوقی به هوش‌مصنوعی (تقریباً رایج‌‌ترین نظریه)

این دیدگاه تأکید دارد که صرفاً انسان‌‌ها یا نهادهای حقوقی می‌توانند شخصیت حقوقی داشته باشند و AI ابزار یا ماشین است.

پیش‌زمینه‌های این نظریه:

– شخصیت حقوقی نیازمند اراده، شعور، خودآگاهی و قصد حقوقی است که AI فاقد آن‌هاست.

– مسئولیت‌‌ها باید برعهده شخص واقعی یا نهادهای انسانی باشد.

– اعطای شخصیت حقوقی به ماشین ممکن است باعث ابهام در مسئولیت‌های قانونی شود و باعث تداخل در عدالت گردد.

نمونه‌های عملی:

– در بیشتر نظام‌های حقوقی اروپایی و آمریکایی، AI  را بخشی از اموال یا ابزاری می‌دانند که مالک/کاربر مسئول عملکرد آن است.

– برای مثال، قانون ایالات متحده آمریکا به صراحت شخصیت حقوقی AI را قبول نکرده و قوانین مسئولیت مدنی بر مالک و برنامه‌نویس متمرکز است.

۷. نظریه دوم: هوش‌مصنوعی به عنوان مالک یا نماینده حقوقی محدود

برخی حقوق‌دانان معتقدند AI می‌تواند محدوداً نقش مالک، عامل، یا نماینده حقوقی داشته باشد، ولی شخصیت حقوقی مستقل ندارد.

توضیحات:

– AI می‌تواند به نمایندگی از انسان‌‌ها یا سازمان‌ها قرارداد ببندد یا فعالیت‌های حقوقی انجام دهد.

– ولی هرگونه مسئولیت حقوقی و توانایی شکایت یا دفاع به صورت ضمنی برعهده نهادهای انسانی است.

– این نظریه در تعاملات هوشمند پیشرفته کاربرد دارد.

مثال عملی:

– دستیارهای هوشمند حقوقی، که می‌توانند قراردادهای ساده تنظیم یا اسناد را بررسی کنند ولی مسئولیت حقوقی نوشته‌ها متوجه کاربران آن‌‌ها است.

۸. نظریه سوم: اعطای شخصیت حقوقی به هوش‌مصنوعی (جدید و احتمالی)

مطالعات و پیشنهادهای اخیر، به ویژه در برخی حوزه‌های حقوق بین‌الملل و اتحادیه اروپا، به ایجاد شخصیت حقوقی محدود برای AI فکر می‌کنند.

محورهای این دیدگاه:

– در آینده پیش‌بینی می‌شود که AI آنقدر پیشرفته شود که به «اراده مستقل» دست یابد.

– این هوش‌‌ها ممکن است دارای مسئولیت کیفری، مالکیت و حتی حق شکایت باشند.

– ایجاد شخصیت حقوقی روباتی برای جلوگیری از خلأهای قانونی و مدیریت بهتر ریسک‌‌ها ضروری است.

مدرک حمایت:

– پیشنهاد پارلمان اروپا در سال ۲۰۱۷ که به بررسی قابلیت اعطای شخصیت حقوقی به ربات‌های هوشمند پرداخت.

– برخی متخصصان حقوق فناوری معتقدند که این کار می‌تواند ظرفیت نوآوری را حفظ کند و از تداخل مسئولیت‌‌ها جلوگیری نماید.

چالش‌‌ها و انتقادات:

– پرسش فلسفی درباره وجود اراده آزاد و خودآگاهی در ماشین‌‌ها باقی است.

– ممکن است حقوق و تکالیف اخلاقی ماشین به انسان‌ها، چند لایه و مبهم تبدیل شود.

– نیاز به تغییرات بنیادی در نظام‌های حقوقی و فقهی وجود دارد.

 

بخش چهارم: چالش‌‌ها و مسائل حقوقی مربوط به شخصیت حقوقی هوش‌مصنوعی

۹. مسئولیت حقوقی و کیفری

– در حال‌حاضر، مسئولیت نقض قوانین غالباً متوجه انسان (مالک، تولیدکننده، یا کاربر) است.

– اگر به AI شخصیت حقوقی داده شود، باید ذهنیت کیفری و توانایی تشخیص حق و باطل برای آن تعریف شود که بسیار مشکل است.

– سؤالات: آیا AI می‌تواند متهم یا مدعی باشد؟ سازوکار تعیین تقصیر چگونه خواهد بود؟

۱۰. حقوق مالکیت فکری و داده‌ها

– AI تولیدکننده آثار فکری (مانند موسیقی یا اختراعات) می‌تواند نظریه‌ هدیه مالکیت یا حقوق مولف را جابه‌جا کند.

– برخی متون حقوقی برای مالکیت این آثار به انسان‌‌ها ارجاع داده‌اند ولی ممکن است فارغ‌التحصیلان هوش‌مصنوعی بخواهند حق «خالق» یا «مالک» بودن داشته باشند.

۱۱. اخلاق و فلسفه در پس شخصیت حقوقی AI

– حقوق همواره متأثر از معیارهای اخلاقی و فلسفی بوده است.

– اعطای شخصیت حقوقی به ماشین‌‌ها می‌تواند منجر به مسائلی چون ظلم‌پذیری ماشین‌ها، جایگزینی انسان‌‌ها و سوءاستفاده شود.

– از طرف دیگر، عدم شناسایی هوش‌های پیچیده به‌عنوان شخصیت حقوقی ممکن است منجر به بی‌انصافی و مشکلات اجتماعی شود.

۱۲. تأثیرات اقتصادی و اجتماعی

– شخصیت حقوقی AI می‌تواند وضعیت بازار کار را دچار تحول کند؛ نقش استخدام و قرارداد‌ها تغییر می‌کند.

– نیاز به تضمین حقوق مصرف‌کننده و امنیت داده‌ها بیشتر می‌شود.

– قوانین باید منعطف و پیشرو باشد تا از بروز تعارضات جلوگیری کند.

 

بخش پنجم: وضعیت حقوقی جهان و روندهای آینده

۱۳. اتحادیه اروپا

– تحقیقات گسترده‌ای درباره قوانین هوش‌مصنوعی در اتحادیه اروپا در حال انجام است.

– در سال ۲۰۲۱، پیش‌نویس مقررات «AI Act» پیشنهاد شد که قوانین سختگیرانه‌ای برای AIهای پرخطر وضع می‌کند.

– بحث شخصیت حقوقی ربات تا حالا تصویب نشده اما یکی از موضوعات داغ است.

۱۴. ایالات متحده آمریکا

– قوانین فدرال هنوز اصطلاحاً در مراحل ابتدایی به موضوع هوش‌مصنوعی می‌پردازند.

– بیشتر قوانین به توسعه‌دهندگان، کاربران و کمپانی‌های فناوری تکلیف می‌گذارند.

– نمونه جنجالی: پرونده‌هایی درباره مسئولیت تصادفات خودران که هنوز به دادگاه نرسیده قانونی.

۱۵. ژاپن، کره‌جنوبی و چین

– این کشور‌ها در زمینه هوش‌مصنوعی از پیشگامان فناوری هستند و به توسعه قوانین حمایتی قائل می‌شوند.

– اما مسئله اعطای شخصیت حقوقی هنوز مطرح نیست و AI به شکل ابزار باقی می‌ماند.

۱۶. کشورهای اسلامی و منطقه خاورمیانه

– در این کشور‌ها نیز هوش‌مصنوعی اغلب به عنوان ابزار شناخته می‌شود.

– در قانون اساسی اکثر کشور‌ها شخصیت حقوقی محدود به انسان و شرکت‌هاست.

– در آینده با توجه به توسعه فناوری، ممکن است قوانین فقهی و حقوقی درباره AI بروز شود.

 

نتیجه‌گیری

با توجه به بررسی‌های فوق و تحلیل‌های متعدد حقوقی، می‌توان چنین نتیجه گرفت که:

– در وضعیت فعلی، هوش‌مصنوعی فاقد شخصیت حقوقی مستقل است و به منزله یک ابزار یا دارایی در نظر گرفته می‌شود.

– مسئولیت‌های حقوقی آن عمدتاً برعهده انسان‌‌ها (مالک، طراح یا کاربر) است.

– اما باتوجه به توسعه فناوری هوشمند و پیچیدگی‌های آتی، بحث اعطای شخصیت حقوقی محدود به AI محتمل است.

– تحقق این امر نیازمند بازنگری اساسی در نظام‌های حقوقی و فلسفی است و نمی‌توان آن را بدون در نظر گرفتن ابعاد اخلاقی و اجتماعی پذیرفت.

– بهترین رویکرد کنونی، تنظیم قوانین دقیق درباره مسئولیت‌‌ها و نظارت بر هوش‌مصنوعی است تا نوآوری‌های فناورانه و حقوق انسانی همزمان تضمین شوند.