حرفهای خودی و بیخودی هدف، متن، اجرا! بهنظر هوشنگخانی ما کسانی که تصمیم به تدوین قانون حداکثر استفاده از توان داخلی گرفتند و ایضاً کسانی که این قانون را نوشته و آنهایی که مشورت دادند و سرانجام همه وکلا و وزراء و رؤسایی که آن را تصویب و تأیید و ابلاغ و تبیین نمودند، […]
حرفهای خودی و بیخودی
هدف، متن، اجرا!
بهنظر هوشنگخانی ما کسانی که تصمیم به تدوین قانون حداکثر استفاده از توان داخلی گرفتند و ایضاً کسانی که این قانون را نوشته و آنهایی که مشورت دادند و سرانجام همه وکلا و وزراء و رؤسایی که آن را تصویب و تأیید و ابلاغ و تبیین نمودند، در ذهن مبارکشان و اهداف مدنظرشان، چیزی جز کمک به صنعت و تولید داخلی جهت رشد و توسعه و همچنین توان رقابت با سازندگان و تولیدکنندگان خارجی و ایضاً تابآوری در این دوران وانفسا نبوده و نخواهد بود!
خب اینکه در ذهن و فکر و تصمیم و اراده افراد چه میگذرد، راستش را بخواهید آنقدرها نمیتوان با قطعیت حرف زد، چون به هرحال کسی ذهنخوانی و نیتنگاری بلد نیست، جنابمان که از اقدام و عمل افراد هم نمیتواند هدف و منظورشان را بفهمد، چه رسد به اشراف به افکار دیگران! ولی به هرحال وقتی افکار و اهداف از حالت شهودی و ذهنی به روی کاغذ میآید، بر سر آن بین افراد، بحث و گفتگو و چانهزنی اتفاق میافتد، کمکم میشود به نیت و مقاصد هم پی برد!
در رابطه با این قانون هم بهنظر میرسد اهداف خوب و درست بوده، تبادلنظرها کمی تا قسمتی با اهداف همراه و همگام بوده و آنچه بر رشته تحریر آمده است همچین بفهمی، نفهمی برخی اوقات به میخ زده و برخی اوقات به نعل و برخی اوقات هم حواسش به زیرساخت و امکانپذیری و مراتب اداری و تشکیلاتی و پیچیدگیها و دستاندازها نبوده و میل و آرزو ناکام و نشدنی را به رشته تحریر درآوردهاند!
البته امروز برعکس همیشه که منفیبافی ذاتی هوشنگخانی اجازه نمیدهد خوبی و حُسنها را ببینی، خوشبینی یهویی و سهوی عارض شده و بر همین اساس عرض میکنیم که اگر در بین کل قوانین کشور یک قانون خوب و مؤثر و بهدردبخور وجود داشته باشد، این قانون در بین ۱۰ رتبه برتر، آن هم بدون هزار و یک سهمیه، میباشد!
راستش را بخواهید گل سرسبد این قانون (اصل و فرع و اصلاحیهها) ظهور و بروز سامانه توانیران و از آن مهمتر موضوع عمق ساخت داخل در همین سامانه است که بهنظرمان میرسد آنقدر مترقی و روبه جلو و درجه یک است که میترسیم یک حادثه و اتفاق ناخواسته بوده و هنوز عزیزان متولی و تصمیمساز و تصمیمگیر متوجه باگ ایجاد شده نشدهاند زیرا فیالفور درصدد جبران مافات برمیآمدند و لااقل این عمق ساخت داخل را یکجوری زمینگیر میکردند که کیفیت و هنرمندی قانون حداکثر استفاده از توان داخلی هم چیزی شود در حد خیل کثیر قانونهایی که نوشته میشوند که نوشته شده باشند، نوشته میشوند که اجرا نشوند، نوشته میشوند که رفع تکلیفی شده باشد و یا نوشته میشوند ولی امکان اجرای آنها نیست و کلی مدل و روش دیگر که همه آنها را در ذیل سایه بیهمتی و ناکاردانی و باری به هرجهتی کنار هم جمع کرده تا خوش و خرم روزگار بگذرانند و دردی دوا نکنند و قدمی از قدم برای خلقا… برندارند!
خب بهنظر میرسد زیادهروی کردیم و این همه تعریف و تمجید از یک بخش از قانون، حداقل برای ما سابقه نداشت و باور بفرمایید خودمان هم تحملش را نداریم، انگار بدون انقلت و عیبجویی و شرح اشکال و ابهام و باگ و گاف، حالمان خوش نمیشود و جگرمان خنک نمیشود!
در پایان میخواستیم عرض کنیم که هرچند که قانون درجه یک و برخی شاخهها از آن هم درجه یکتر است، ولی اگر بعد از چندین سال ابلاغ و اجرا، خروجی و نتیجهاش آنقدرها محسوس و تعیینکننده نبوده و بسیاری از اهل فن و تولید، سراغی از آن نمیگیرند و در اطرافش آفتابی نمیشوند، باید عرض کنیم که بهنظر میرسد راهی نداریم جز آنکه به اراده و همت و جدیت مجریان و ناظران شک کنیم و یا فرض را بر این بگذاریم که اساساً تولید و ساخت و ساز و صنعت قابل اعتنا و اتکایی در داخل نداشتیم که حمایت و مراقبت، نهال آنها را درختی بارور نماید! یا هر دو و شاید هم هیچکدام…!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.