پروژه‌های رقیب، بازنگری‌های کارفرما، و ملاحظات شرایط جوّی

          مجموعه حقوق تطبیقی پیمانکاری     هیأت تحریریه مؤسسه حقوق احداث تحت الگوی استراتژیست حمید حسین‌زاده پروژه‌های رقیب، بازنگری‌های کارفرما، و ملاحظات شرایط جوّی   این چهارمین پست وب‌نوشت در یک دنبالة شش پستی دربارة تفاهم‌نامة مبنای برنامة زمانی است. نخستین پست، تفاهم‌نامة مبنای برنامة زمانی را تعریف نموده و […]

 

 

 

 

 

مجموعه حقوق تطبیقی

پیمانکاری

 

 

هیأت تحریریه مؤسسه حقوق احداث

تحت الگوی استراتژیست حمید حسین‌زاده

پروژه‌های رقیب، بازنگری‌های کارفرما، و ملاحظات شرایط جوّی

 

این چهارمین پست وب‌نوشت در یک دنبالة شش پستی دربارة تفاهم‌نامة مبنای برنامة زمانی است. نخستین پست، تفاهم‌نامة مبنای برنامة زمانی را تعریف نموده و هدف کلیدی آن برای برنامه‌ریزی [مبتنی بر] سی‌پی‌ام را به بحث می‌گذارد، و دوّمین پست، اطّلاعاتی را که باید در سند درج شوند شناسایی می‌نماید. سوّمین پست، ملاحظاتی درخصوص ریسک‌های رایج را که ممکن است سبب تأخیر در پروژه‌های ای‌پی‌سیِ بزرگ و پیچیده گردند، شناسایی می‌کند، و چهارمین پست، بر سه [مورد] از این ریسک‌ها تمرکز می‌کند: ملاحظات پروژه[های] رقیب، نظرات کارفرما [در مرحلة] بازنگری، و ملاحظات شرایط جوّی. پنجمین پست، ریسک‌های رایج مرتبط با ملاحظات اندازة اردوگاه نیروی کار، و ششمین پست، پذیرایی اردوگاه نیروی کار و دیگر ریسک‌های [مربوط به] خدمات را به بحث می‌گذارد.

 

ملاحظات پروژه[های] رقیب

هنگامی‌که یک پروژه، برنامه‌ریزی شده تا در رقابت با دیگر پروژه‌هایی احداث شود که در ناحیة نزدیک، در زمان مشابه احداث می‌شوند، ریسکی بالقوّه وجود دارد. برای مثال، پتانسیلِ تداخلات و تأخیراتِ پروژه‌های دیگر، ناشی از رقابت پیمانکاران بر سر منابع نیروی کار محدود از منابع استخدام نیروی کار جوامع محلّی، تأمین‌کنندگان، و پیمانکاران جزء می‌توانند توانایی پیمانکار برای تکمیل پروژه، داخل در هزینه‌های مناقصه و دورة زمانی برنامه‌ریزی‌شدة آن را [به‌صورت دامنه‌دار] متأثّر نماید. بعلاوه، رقابت پیمانکاران برای بهره‌مندی از تجهیزات احداثِ محدودِ دردسترس در کارگاه پروژه و نزدیک [آن]، هم‌چنین می‌تواند عملکرد با کمترین هزینه و دوره‌های زمانیِ برنامه‌ریزی‌شدة پیمانکار را به خطر بیاندازد.

لذا، تفاهم‌نامة مبنای برنامة زمانی باید اینکه چه ملاحظاتی منضَم و مستند شده‌اند را، از جمله هر فرضیّه، رواداری، و استثناء مربوط به پروژه‌های رقیب در ناحیه را به ذی‌نفعان، اطّلاع‌رسانی کند. چنانچه شرایط واقعی، بسیار متفاوت از آنچه که پیمانکار، در ابتدا -مطابق آنچه در مبنای برنامة زمانی مستندسازی شده- پیش‌بینی کرده باشد، آنگاه پیمانکار می‌تواند مبنایی مشروع برای [درخواست ابلاغِ] یک تغییر قابل بازیابی از طرف کارفرما داشته باشد. توصیه می‌شود که پیمانکار و کارفرما، مبنای برنامة زمانی را به‌عنوان ابزاری برای حصول توافق و مفاهمه درخصوص اینکه اگر منابع کافی، ناشی از رقابت ازجانب پروژه‌های دیگر [واقع] در ناحیه، در دسترس نباشند، چگونه تاریخ تکمیل برنامة زمانی می‌تواند اصلاح شود، مورد استفاده قرار دهند.

تأخیرات بالقوّة کارفرما در ارائة نظرات [در مرحلة] بازنگری

در پروژه‌های ایی‌پی‌سی بزرگ، کارکنان کارفرما و پیمانکار اغلب در طول فاز طرّاحی پروژه در یک مکان مستقر نیستند. این جدایی، می‌تواند بازنگری طرّاحی و تأیید کار را پیچیده نموده و به تأخیر بیاندازد. مفادّ نوعی قرارداد، کارفرما را ملزم به [ارائة] نظرات بر [اسناد] تسلیمی پیمانکار طیّ یک زمان مفروض، ازجمله طیّ ۱۴ روز تقویمی از دریافت اسناد از سوی کارفرما می‌نماید. چنانچه کارفرما در ارائة بموقع نظرات [در مرحلة] بازنگری تأخیر داشته و تأییدات، از زمانِ بازنگریِ مصرَّح فراتر رود، تأخیر محتمل در برنامة زمانی می‌تواند برای هر دو طرف [قرارداد]، مضر باشد.

لذا، بمنظور کاهش سوءتفاهمات بالقوّه بین پیمانکار و کارفرما، توصیه می‌شود که یک تفاهم‌نامة مبنای برنامة زمانیِ استوار، فعّالیت‌های برنامة زمانی را که کارفرما را ملزم می‌نماید تا نظرات [در مرحلة] بازبینی یا تأییدات را طیّ یک دورة زمانیِ بازنگریِ مصرَّح [در قرارداد ارائه دهد]، شناسایی نماید. برای بسته‌های تسلیمیِ پیمانکارِ ایی‌پی‌سی،  تفاهم‌نامة مبنای برنامة زمانی باید زمان بازبینی متناسب مورد نیاز کارفرما، و هم‌چنین اندازة بستة تسلیمی/تحویلی را مستندسازی نماید. برای مثال، سند مبنای برنامة زمانی می‌تواند توافق حاصل بین پیمانکار و کارفرما را درخصوص بسته‌های تسلیمی که می‌توانند به‌طور متعارف در زمان متوافق، مثلاً ۱۴ روز (برای مثال، نه یکباره کلیّة P&ID ها) بازبینی شوند، بازتاب دهد. بعلاوه، تفاهم‌نامة مبنای برنامة زمانی می‌تواند حدّی بر تعداد بسته‌هایی تعیین کند که پیمانکار ایی‌پی‌سی می‌تواند در هر هفته تسلیم کند، بدون اینکه کارفرما حقّ دریافت زمان بازبینی اضافی را داشته باشد.

ملاحظات شرایط جوّی

زمان ازدست‌رفتة ناشی از شرایط جوّی وخیم غیرمعمول، می‌تواند سبب تإخیرات در برنامة زمانی شود. آثار [دامنه‌دار] و تأخیرات برنامة زمانی می‌تواند نشأت‌گرفته از روزهای ازدست‌رفتة ناشی از بارندگی شدید، رعد و برق، شرایط باد شدید، برف، یخ، دماهای به‌غایت سرد یا گرم باشد. آثار [دامنه‌دار] ثانویّه بر بهره‌وری می‌تواند شامل سیل، شرایط لغزندگی روی داربست‌ها، شرایط گل‌آلود، قطعی برق و خسارت تعمیرات روی کار منصوبه باشد.

 

اغلب پیمانکاران محتاط، عواملی برای روزهای از دست‌رفته [ناشی از] شرایط جوّی، در هزینه‌های مناقصه و برنامة زمانی مبنای [طرّاحی‌شده] برای شرایط جوّی عادی تجربه‌شده در موقعیّت پروژه، لحاظ می‌نمایند. بااین‌حال، پیمانکار و کارفرما اغلب درمورد تعداد روزهای ازدست‌رفته ناشی از شرایط جوّی نامساعد معمول که باید در هزینه‌های مناقصه و برنامة زمانی مبنای یک پیمانکار محتاط لحاظ می‌شد، عدم توافق دارند. برای یک پیمانکار، غیرمعمول نیست که از پیش‌بینی‌های خوشبینانه‌تر برای شرایط جوّی مطلوب بهره ببرد. در مقابل، کارفرما ممکن است معتقد باشد که پیمانکار باید بدبین‌تر می‌بود و روزهای [متأثر از] شرایط جوّی نامساعد بیشتری را لحاظ می‌نمود. چنین اختلافاتی هم‌چنین می‌تواند به رویدادهای قوّة قاهرة ناشی از سیل، رعد و برق، طوفان‌ها، یا دیگر حوادث طبیعی مربوط باشد.

روشی متعارف برای برآورد تعداد روزهای کاری ازدست‌رفته، بهره‌مندی از میانگین آماری شرایط جوّی تاریخی برای یک موقعیّت کاری خاص مبتنی بر یک دورة زمانی پنج، ده یا پانزده ساله است، مگر [خلاف آن] به‌صورت قراردادی تصریح شده باشد. لذا بسیار توصیه می‌شود که پیمانکار، فرضیّات خود [درخصوص] شرایط جوّی را در ضمن تفاهم‌نامة مبنای برنامة زمانی، مستندسازی کند تا [این عمل] در آرام‌کردن جنجال بالقوّه درخصوص اینکه چه‌چیز در [اسناد] مناقصه و برنامة زمانی مبنای پیمانکار ضمیمه شده یا [چه‌چیز] ضمیمه نشده است، یاری رساند.

 

 

 

 

 

 

https://cscmlaw.com/product/long/ https://cscmlaw.com/cpcrwc/