سکوی ملی هوشمصنوعی، پروژهای که با وعده کاهش وابستگی به پلتفرمهای خارجی و ارتقای عدالت فناورانه کلید خورده، همچنان سؤالهای اساسی درباره زیرساختهای سختافزاری، ظرفیت تولید داخلی و حکمرانی داده را بیپاسخ گذاشته است. ایران در حوزه نظری هوشمصنوعی از جایگاه جهانی مطلوبی برخوردار است، اما در عمل و کاربرد همچنان دچار چالشهای جدی است. […]
سکوی ملی هوشمصنوعی، پروژهای که با وعده کاهش وابستگی به پلتفرمهای خارجی و ارتقای عدالت فناورانه کلید خورده، همچنان سؤالهای اساسی درباره زیرساختهای سختافزاری، ظرفیت تولید داخلی و حکمرانی داده را بیپاسخ گذاشته است. ایران در حوزه نظری هوشمصنوعی از جایگاه جهانی مطلوبی برخوردار است، اما در عمل و کاربرد همچنان دچار چالشهای جدی است. معاون علمی ریاستجمهوری، این سکوی ملی را حلقه اتصال دانش و کاربرد قلمداد میکند، اما با وجود مشکلاتی همچون کمبود انرژی، محدودیت بودجه و چالشهای زیرساختی، تحقق این وعدهها هنوز در هالهای از ابهام است. به گزارش پیوست، جایگاه ایران در هوشمصنوعی از نظر علمی رتبه ۱۴ و از نظر کاربرد رتبه ۷۵ است که طبق گفته معاون علمی رئیسجمهوری، حسین افشین؛ نشاندهنده تقریباً صفر بودن کاربرد این فناوری در کشور است. او اعلام کرده در تبدیل علم به کاربرد موفق نبودهایم و فقدان زیرساخت قوی، عامل اصلی این ناکامی محسوب میشود. در این شرایط، سکوی ملی هوشمصنوعی که از مهر ۱۴۰۲ کلید خورده و نسخه اولیه آن در اسفند ۱۴۰۳ رونمایی شده، نقطه امیدی برای پر کردن این شکاف است؛ اما هنوز این سؤال جدی باقی است که این پروژه تا چه حد میتواند موانع بنیادین توسعه هوشمصنوعی در ایران را رفع کند؟ سکوی ملی متنباز هوشمصنوعی ایران در اسفند ۱۴۰۳ با وعدههایی از جمله ناوابستگی به APIهای خارجی و قابلیت ادامه خدمات حتی در صورت قطع اینترنت رونمایی شد؛ موضوعی که از نظر فنی و امنیتی درخور توجه است و میتواند گامی مهم در مسیر پدافند غیرعامل و امنیت ملی به شمار رود. اما در عمل، برخی از فعالان حوزه هوشمصنوعی این سکو را با دیدی متفاوت مینگرند و آن را فاقد ویژگیهای لازم برای تحول واقعی در زیستبوم فناوری کشور میدانند. معاونت علمی ریاستجمهوری طی فراخوانی با تعدادی شرکت خصوصی قرارداد همکاری بسته است تا سکوی ملی هوشمصنوعی را توسعه دهند. مهران ضیابری؛ مدیرعامل شرکت ترگمان که برای پیشبرد سکوی ملی هوشمصنوعی با معاونت همکاری میکند، درباره این سکو میگوید: سکوی فعلی بیشتر برای مدلهای از پیش آمادهشده کاربرد دارد و با آنچه در ابتدا وعده داده شده تفاوتهای اساسی دارد. او تأکید میکند هدف اصلی، جایگزینی مدلهای اوپنایآی در ایران است اما مسیر فعلی، تجاریسازی این موضوع را چالشانگیز کرده است. ضیابری پیشتر اعلام کرده بود سکوی ملی هوشمصنوعی در بسیاری از ابعاد- از زیرساخت پردازشی گرفته تا مدلهای زبانی بزرگ و صنعتی- طی سالها توسعه یافته اما تاکنون چیزی به معنای واقعی جدید و تحولآفرین ارائه نکرده است. او افزوده بود بدون ارائه ریپازیتوری عمومی و تعیین حق بهرهبرداری، ادعای متنباز بودن سکو جای سؤال دارد و بیشتر شبیه یک اقدام نمایشی و مصرف منابع عمومی است که بهجای تقویت اکوسیستم، موجب دلسردی فعالان بخشخصوصی شده است. نقد اصلی ضیابری بر این است که مسیر فعلی بیش از حد منابع را مصرف میکند اما خروجی ملموس و کارآمدی ارائه نمیدهد و پروژه بیشتر به معادلسازی سکوهای بینالمللی شبیه است. او این اقدام را «جراحی زیبایی» مینامد؛ زیرا کشور بهجای صرف هزینه بابت مدلهای زبانی بزرگ، نیازمند حل مسائل بنیادیتر مانند ناترازی انرژی و چالشهای داده و امنیت است. بعضی از فعالان حوزه هوشمصنوعی معتقدند معاونت علمی با دیدگاهی بیش از حد حمایتی و کمتوجه به بخش تجاریسازی به سکو نگاه میکند. اکنون این پروژه بیشتر در لایه علمی و پژوهشی در حال پیشرفت است و درآمدزایی و پایدارسازی اقتصادی آن کمتر در کانون توجه قرار دارد. و این میتواند در آینده به مانعی جدی تبدیل شود، زیرا بدون مدلهای تجاری قابل دوام، توسعه فناوری در این حوزه ناممکن است. یکی از وعدههای سکوی ملی هوشمصنوعی، افزایش حجم بازار این فناوری در کشور است. به گفته معاون علمی رئیسجمهوری، حجم بازار سالانه تخمینی زیستبوم هوشمصنوعی با شروع فعالیت سکوی ملی متنباز به ۴۰ همت خواهد رسید. البته این عدد در مقایسه با وضعیت فعلی بازار که طبق گفته حسین اسدی؛ مدیر مرکز پردازش سریع، تنها دو همت است، جهش بسیار بزرگی محسوب میشود. در همین خصوص عمادالدین فاطمیزادگان، رئیس دبیرخانه ستاد توسعه فناوری و کاربردیسازی هوشمصنوعی، میگوید، در چنین شرایطی ممکن است یک افت یک یا دو هفتهای در رشد این زیستبوم دیده شود اما در بلندمدت گام مثبتی است. با این حال، سؤال مهم این است که آیا زیرساختها و سیاستهای لازم برای تحقق این جهش بزرگ در کشور فراهم است یا این صرفاً وعدهای بیش نیست؟ مهدی حسنزاده؛ مدیرعامل شرکت پویادادهپرداز سلامت توس، درباره سکوی ملی، میگوید: هدف از اجرای سکو این بود که وابستگی کسبوکارهای کشور را از سرویسهای هوشمصنوعی خارجی کاهش دهند. البته این پروژه در سایر کشورها زمان بیشتری برای رشد دارد و بودجه بیشتری به خود اختصاص داده است. نباید انتظار داشت که در یک سال این پروژه بالغ شود؛ ما در عرض یک سال نمیتوانیم کاری را که سایر کشورها در هفت سال انجام دادهاند پیش ببریم. مدیرعامل شرکت پویاداده پرداز سلامت توس، اعتقاد دارد: در حوزه هوشمصنوعی لازم نیست چرخ را از نو اختراع کنیم: «در بسیاری از مواقع، از همان المانهای اوپنسورس جهانی استفاده میشود که ما آنها را بومیسازی میکنیم. در سکوی ملی هوشمصنوعی، هدف ساخت پلتفرم از صفر تا صد نیست، بلکه بومیسازی سرویسهای متنباز خارجی مدنظر است و این کار انجامشدنی است؛ این باعث میشود از نظر بودجه شرایط بهتری داشته باشیم. در نتیجه رقابت در سطح جهانی دور از دسترس است اما در سطح ملی این امکان وجود دارد.
داده، حکم خون در رگ
یکی از مهمترین مشکلات توسعه هوشمصنوعی در ایران، فقدان نظام حکمرانی داده قوی است. در حالی که ایران در رتبهبندی علمی هوشمصنوعی جهان، جایگاهی در میان ۱۵ کشور برتر دارد، اما توسعه کاربردی این فناوری در کشور همچنان در مرحلهای ابتدایی و تقریباً برابر با صفر متوقف مانده است. بنابراین کاربردیسازی هوشمصنوعی، یک مشکل کلیدی دارد: فقدان نظام حکمرانی داده و محدودیت دسترسی به داده تمیز. در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با عنوان «روندهای موثر بر آینده حکمرانی ملی دادهها» آمده است، هوشمصنوعی مسئولانه و حکمرانی ملی داده دو مفهوم کلیدی هستند که در کنار هم میتوانند بهبود چشمگیری در عملکرد افراد و سازمانها ایجاد کنند. دستیابی به هوشمصنوعی مسئولانه، نیازمند حکمرانی داده قوی است. معاون علمی رئیسجمهوری داده را «خون در رگ هوشمصنوعی» مینامد. به گفته او، برای استفاده از داده در کشور نیاز به بلوغ داریم. وقتی با مقولهای مواجه هستیم که هم تهدید دارد و هم فرصت، دیدگاه مدیران بیشتر به سمت تهدید حرکت میکند و چالش دسترسی به داده پیش میآید. البته به نظر میرسد معاون علمی رئیسجمهوری مشغول رایزنی با دستگاههای مختلف است که برای توسعه هوشمصنوعی دسترسی به داده را میسر کند اما همچنان این موضوع چالشبرانگیز است. رامین طوسی، مدیرعامل آداک ویرا ایرانیان رهجو، درباره همکاری این شرکت با معاونت علمی درخصوص سکو توضیح میدهد: پروژه ما R&D است و اکنون در فاز تحقیق هستیم تا بتوانیم دادهها را جمعآوری کنیم. در فاز بعدی توسعه میدهیم تا به مدل خوبی برسیم. دادههای ما برای (Optical Character Recognition) OCR است به همین دلیل نهادها همکاری نمیکنند زیرا دادهها محرمانگی دارد. ما از شرکتهایی که کار جمعآوری داده بینام را انجام میدهند، کمک میگیریم. ستاد توسعه فناوری و کاربردیسازی هوشمصنوعی نیز ضعف در حکمرانی داده را پذیرفته و اعلام کرده که در حال طراحی و راهاندازی مراکز داده و تدوین آییننامههای مرتبط است. با این حال، هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی باقی است. به گفته دبیر ستاد توسعه فناوری و کاربردیسازی هوشمصنوعی، یکی از اهداف اولویتدار ستاد هوشمصنوعی، تدوین آییننامهها و ضوابط مرتبط با داده و حرکت به سمت تشکیل نهادی به نام اپراتور داده است؛ هرچند هنوز تا تحقق کامل این هدف فاصله است.
زیرساخت هوشمصنوعی دستیافتنی است؟
ایران اکنون اولین فاز سکوی ملی هوشمصنوعی را با قدرت پردازشی بیش از ۱۰ پتافلاپس و شبکه پرسرعت ۴۰۰ گیگابیت بر ثانیه راهاندازی کرده است. این زیرساخت قرار است توان پردازشی کشور را به استانداردهای جهانی نزدیک کند. اما سؤال اصلی این است: آیا زیرساخت فعلی و دسترسی به سختافزارهای لازم، بهویژه کارتهای گرافیکی (GPU)، واقعاً امکانپذیر است؟ معاون علمی رئیسجمهوری، میگوید: بدون زیرساخت مناسب نمیتوان در علم و فناوری پیشرفت کرد و توسعه زیرساختهای اینترنت پرسرعت و مراکز داده، شرط لازم برای موفقیت در هوشمصنوعی است. او تأکید میکند: قدمت هوشمصنوعی در ایران به بیش از ۷۰ سال میرسد، اما مشکل اصلی نبود زیرساختهای قوی و GPU کافی برای پردازش دادههاست. رامین طوسی؛ یکی از مدیران فعال در این حوزه، با اشاره به اینکه اصلیترین چالش دسترسی به سختافزارهای قدرتمند است میگوید: معاونت علمی وعده داده GPU بدهد اما هنوز بسیاری از شرکتها بدون GPU نمیتوانند فعالیت کنند و ما هم نتوانستیم از معاونت GPU بگیریم. این نشان میدهد وعدهها در عمل به چالش خوردهاند. در حالی که کشورهای همسایه بیش از ۲۰ میلیارد دلار در زیرساختهای هوشمصنوعی سرمایهگذاری کردهاند، ایران تا پیش از سالجاری کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار هزینه کرده بود. اما اکنون رقم سرمایهگذاری به حدود ۸۰۰ میلیون دلار رسیده که هنوز بسیار کمتر از رقبای منطقهای است. براساس سند برنامه ملی توسعه هوشمصنوعی، قرار است حداقل چهار هزار کارت گرافیکی H۱۰۰ وارد یا تولید شود تا سکوی ملی خدمات ابری راهاندازی شود. اما این کارتها پیشرفته و گرانقیمت هستند و به خاطر تحریمها واردات آنها بهشدت محدود شده است. تولید داخلی در این حوزه هنوز توان پاسخگویی به این نیاز را ندارد. طبق گفته رئیس دبیرخانه ستاد توسعه فناوری و کاربردیسازی هوشمصنوعی، بزرگترین مانع رشد این حوزه، نبود زیرساخت سختافزاری توانبالا و پردازش قدرتمند بوده است. هرچند زیرساختهایی در بخشهایی از دولت یا در بخشخصوصی وجود داشت اما تاکنون به یک زیرساخت ملی با قدرت پردازش بالا دسترسی نداشتهایم. یک مثال از مشکلات زیرساختی، وابستگی به سرویسهای خارجی برای پردازش دادههای تبلیغات فوتبالی است. این شرکتهای ایرانی دادهها را جمعآوری میکنند اما پردازش در کشورهای همسایه انجام میشود؛ اگر این ارتباط قطع شود، تبلیغات فوتبالی در ایران هم متوقف میشود. بنابراین، زیرساخت سکوی ملی هوشمصنوعی یک گام مهم است، اما بدون رفع مشکلات اساسی مثل تامین و تولید کارتهای گرافیکی قدرتمند، این پروژه نمیتواند به موفقیت برسد. در نهایت، سکوی ملی هوشمصنوعی ایران با تمام وعدهها و ظرفیتهای بالقوهاش، هنوز راهی طولانی تا تحقق کامل اهداف در پیش دارد. چالشهای زیرساختی، وابستگی به فناوریهای خارجی و ضعف حکمرانی داده، سدهای بزرگی هستند که باید شکسته شوند. اگر این موانع رفع نشوند، شاید این پروژه تنها به یک نمایش دولتی محدود بماند و نتواند عدالت فناورانه را در کشور به واقعیت تبدیل کند. پرسش اصلی این است که آیا تصمیمگیرندگان کشور میتوانند این سکو را از حد یک ایده به یک زیستبوم فناوری پایدار تبدیل کنند یا این پروژه نیز در میان انبوه وعدهها و تکرار اشتباهات مشابه، سرنوشت دیگری پیدا خواهد کرد؟
دیدگاه بسته شده است.