قمار بر سر نفت؛ برد یا باخت؟! سمیه مهدوی- نقدینگی، پول و سرمایه کلید واژههایی هستند که چه برای عامه مردم و چه برای تاجران و سرمایهداران دانه درشت اقتصاد از اهمیت فوقالعادهای برخوردارند. این روزها همه به فکر دو برابر کردن داراییهای خود هستند؛ راههای گوناگونی هم برای سرمایهگذاری پیش پایشان وجود دارد؛ از […]
قمار بر سر نفت؛ برد یا باخت؟!
سمیه مهدوی- نقدینگی، پول و سرمایه کلید واژههایی هستند که چه برای عامه مردم و چه برای تاجران و سرمایهداران دانه درشت اقتصاد از اهمیت فوقالعادهای برخوردارند.
این روزها همه به فکر دو برابر کردن داراییهای خود هستند؛ راههای گوناگونی هم برای سرمایهگذاری پیش پایشان وجود دارد؛ از بورس بازی و خرید سهام گرفته تا آپارتمانسازی و خواباندن پول در حسابهای بانکی، همه و همه راهکارهای تقریباً شناختهشدهای برای افزایش اندوختهها و سرمایهها هستند.
اما در میان ابزارهای مالی مذکور گزینه آخر با توجه به اینکه سود بانکها زیر سایه سیاستهای پولی و مالی تا حدی سقوط کرده است، دیگر جذابیت گذشته را برای مشتریان و طرفدارانش ندارد.
همین امر باعث شده تا قدرت ریسکپذیری در بهکارانداختن سرمایه در بازارهای مختلف بالا رود و در پی همین توفیق اجباری، بازارهای مالی آبوتاب بیشتری برای عامه مردم پیدا کند. بازارهایی که از قدیمالایام با ترسی آمیخته به هیجان همراه بوده است، حکم قماری را پیدا کرده که یک سر آن برد است و یک سر دیگر باخت.
بازارهایی که در ترازوی بورس، فرابورس و امثالهم در حال خودنمایی هستند، در عین ارزآوری برای صادرات و شفاف کردن بیشتر معاملات با سهیم کردن مردم در این سفره درآمدزا میتوانند مشکل نقدینگی و تأمین سرمایه پروژههای وابسته به این صنایع را رفع و رجوع کنند.
دراین میان، بازار نفت و مشتقات آن که یکی از مهمترین بخشهای تجاری کشور محسوب میشوند، در حال پیدا کردن جایگاه واقعی خود در این بازار مالی هستند.
با توجه به اینکه بسیاری از صنایع دیگر نیز ادامه حیاتشان به چگونگی رشد صنعت نفت گره زده شده است، اهمیت این بخش دوچندان شده است.
با این تفاسیر، رویه استفاده از بازارهای مالی و جذاب کردن آن برای صنعت نفت، بهصورتی پررنگتر از پیش جلوهگری میکند.
اما به فرض وقوع چنین رخدادی و رونق گرفتن جذب سرمایههای مردم در این بازار یک سؤال به قوت خود باقی میماند و آن هم اینکه با مشارکت مردم در این بخش آیا تضمینی نیز برای بازگشت سرمایهشان به اضافه سود متصور شده وجود خواهد داشت یا خیر؟
همانطور که انتظار میرود برای جذب سرمایهگذاران خارجی در عقد قراردادها کارفرمای ایرانی ضمانتنامهای برای بازگشت سرمایه خارجیها تبیین میکند، قاعدتاً این امر برای جذب سرمایههای مردمی نیز باید لحاظ شود. این قضیه با توجه به این نکته که عموم مردم نسبت به سرمایهگذاران حرفهای و متبحر، تخصصی در این زمینه ندارند لذا باید خیالشان را از هر حیثی راحت کرد که پولهایشان را در جای امنی سرمایهگذاری میکنند.
البته با توجه به سوابق نارضایتی برخی سهامداران در بخش سهام پالایشگاهها که یک شاخه از زیر مجموعه همین صنعت است کمی باعث تردید و دودلی در قدم گذاشتن به این وادی میشود.
بازی دادن پول و خرید سهام، دوندگی سهامداران و جواب سر بالای مسؤولان و در یک کلام انداختن توپ در زمین یکدیگر کمی اعتماد مردم را خدشهدار و در نهایت سلب میکند.
به خودی خود بازار بورس و سهام باتوجه به اینکه آموزش کافی و وافی برای خواهان این امرشکل نگرفته است کمی پرریسک جلوه میکند؛ اگر ابهت این امر شکسته شود و اعتمادسازی صورت بگیرد میتوان با جذب سرمایههای مردمی به قول منوچهری _معاون مدیرعامل شرکت نفت_ بهجای آپارتمانسازی و ساخت و سازهای برجهای شیک و لوکس گردش مالی را به سمت صنایع نفتی و آبادانی میادین نفتی کج کرد؛ که در صورت اجرایی شدن به معنای واقعی، بسیار گره گشا خواهد بود و حداقل میتواند بخشی از نیاز ۲۰۰ میلیارد دلاری صنایع بالادستی و پایین دستی نفت را برطرف کند.
حال اگر این اتفاق بیفتد و مردم بهجای هزینه برای هرمترمکعب ساخت آپارتمان مبلغی در حدود ۹۰۰ هزارتومان تا سقف ۳ میلیون تومان هزینه کرد؛این رقم میانگینی مربوط به اواخر سال ۹۴ است که قطعاً تا به امروز دچار یک جهش چند برابری شده است؛ را صرف استخراج یک بشکه نفت کنند، چقدر میتواند در پیشبرد اهداف این صنعت تأثیر بگذارد و کمک حال پروژههای تعریف شدهای باشد که در انتظار پول و تجهیزات روندی لاکپشت وار را طی میکنند؟
پر واضح است که با یک تیر دو نشان هدف گرفته خواهد شد؛ هم ایجاد یک منبع جدید مالی در جذب سرمایههای مورد نیاز و هم سهیم کردن مردم در سود طرحها، البته به شرط آنکه بازهم یک بازار سیاه و مافیا در این بین شکل نگیرد و فکری برای عدم نفوذ دلالان و واسطه گران در این بین شود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.