تحلیل چالش‌ها و ارائه راهکارهای بهبود فرآیند ارزیابی در مناقصات

آیا جلسات کمیته فنی‌بازرگانی با غیبت برخی از اعضای اصلی، رسمیت قانونی دارد؟

مقدمه این گزارش تحلیلی، با هدف ارتقای شفافیت و کارایی در فرآیندهای تدارکات عمومی، به بررسی سه چالش کلیدی در مراحل ارزیابی کیفی و فنی‌بازرگانی مناقصات می‌‌پردازد. چالش‌های شناسایی‌شده شامل رسمیت مکاتبات اداری، محدودیت‌های زمانی و ابهامات مربوط به حد نصاب قانونی جلسات کمیته‌ها است که هر یک به‌ نوبه خود می‌توانند سلامت و اثربخشی فرآیند مناقصه را […]

مقدمه

این گزارش تحلیلی، با هدف ارتقای شفافیت و کارایی در فرآیندهای تدارکات عمومی، به بررسی سه چالش کلیدی در مراحل ارزیابی کیفی و فنی‌بازرگانی مناقصات می‌‌پردازد. چالش‌های شناسایی‌شده شامل رسمیت مکاتبات اداری، محدودیت‌های زمانی و ابهامات مربوط به حد نصاب قانونی جلسات کمیته‌ها است که هر یک به‌ نوبه خود می‌توانند سلامت و اثربخشی فرآیند مناقصه را تضعیف کنند. اهمیت استراتژیک این موضوع از آن جهت است که تصمیمات اتخاذشده در این مراحل، مستقیماً بر کیفیت پروژه‌ها، هزینه‌ها و حفظ منافع عمومی تأثیرگذار است. هدف اصلی این سند، ارائه راهکارهای عملی و مستند به قوانین برای افزایش شفافیت، مسؤولیت‌پذیری و کارایی در این فرآیندهای حیاتی است.

  1. چالش رسمیت و قابلیت ردیابی مکاتبات اداری

وجود یک زنجیره ارتباطی مستند، رسمی و غیرقابل خدشه، سنگ بنای شفافیت و پاسخگویی در فرآیندهای تدارکات عمومی است. هرگونه ارجاع وظیفه، به‌ویژه در مراحل حساسی مانند ارزیابی پیشنهادها، باید دارای سابقه‌ای شفاف و قابل ردیابی باشد تا مسؤولیت‌پذیری افراد و واحدها در بررسی‌های آتی تضمین گردد. فقدان این سازوکار، زمینه را برای بروز ابهامات و تضعیف مستندات فرآیند فراهم می‌‌آورد.

۱-۱٫ تشریح وضعیت موجود: ارتباطات غیررسمی

رویه فعلی در ارجاع امور از سوی کمیسیون مناقصات به کمیته فنی‌بازرگانی، اغلب از طریق ارسال «پیام» در سیستم اتوماسیون اداری صورت می‌گیرد. این پیام‌ها، برخلاف «نامه رسمی»، فاقد شماره ثبت دبیرخانه هستند و صرفاً به عنوان یک ارجاع داخلی عمل می‌کنند. در حالی که یک نامه رسمی سندی قابل استناد و بخشی از پرونده اداری محسوب می‌شود، پیام سیستمی فاقد این جایگاه حقوقی و ساختاری است.

۱-۲٫ ارزیابی ریسک‌های ناشی از فقدان رسمیت

رویه کنونی در استفاده از پیام‌های سیستمی به جای نامه‌های رسمی، پیامدهای منفی متعددی را به همراه دارد که در ادامه تحلیل می‌شوند:

الف- عدم قابلیت رصد: پیام‌های سیستمی که فاقد شماره ثبت رسمی هستند، به سختی قابل پیگیری و رصد در فرآیندهای بازرسی و حسابرسی آتی خواهند بود. این امر، امکان بازسازی دقیق رویدادها را با چالش مواجه می‌کند.

ب- آسیب‌پذیری در برابر حذف یا تغییر: این پیام‌ها می‌توانند بدون بر جای گذاشتن اثری قابل‌ توجه، از سیستم حذف یا ویرایش شوند. این آسیب‌پذیری، یکپارچگی و اصالت مستندات مناقصه را به شدت تهدید می‌کند.

ج- ایجاد ریسک‌های حقوقی و تضعیف زنجیره پاسخگویی: در غیاب یک سند رسمی و قابل استناد که وظایف را به روشنی ابلاغ کرده باشد، پاسخگویی افراد و واحدهای مسؤول در برابر تصمیمات و اقداماتشان در آینده دشوار خواهد بود و زنجیره مسؤولیت‌پذیری را تضعیف می‌کند.

۱-۳٫ راهکار پیشنهادی: الزام به استفاده از مکاتبات رسمی

برای رفع این چالش، پیشنهاد می‌شود کلیه ارجاعات برای ارزیابی کیفی و فنی‌بازرگانی، الزاماً از طریق «نامه رسمی» شماره‌دار در سامانه دبیرخانه صورت پذیرد. این اقدام یک سابقه حسابرسی غیرقابل تغییر ایجاد می‌کند که شفافیت، قابلیت استناد و مسؤولیت‌پذیری را در تمام مراحل فرآیند تضمین می‌نماید.

این فقدان زنجیره ارتباطی رسمی و قابل حسابرسی، صرفاً یک نقص مستندسازی نیست؛ بلکه عاملی مستقیم در بروز فشارهای زمانی حادی است که در بخش بعد تشریح می‌شود، زیرا «پیام‌های» غیررسمی، فرآیندهای لازم برای برنامه‌ریزی رسمی و تخصیص منابع به کمیته را فعال نمی‌سازند.

  1. چالش مدیریت زمان در فرآیند ارزیابی

تخصیص زمان نامناسب برای انجام ارزیابی‌های فنی‌بازرگانی یا کیفی می‌تواند به‌طور مستقیم بر کیفیت تصمیم‌گیری، صحت نتایج و در نهایت، منافع دستگاه اجرایی تأثیر منفی بگذارد. مهلت‌های فشرده و عدم اطلاع‌رسانی بهینه، اعضای کمیته‌های تخصصی را تحت فشار قرار داده و ریسک ارزیابی‌های سطحی و پرخطا را افزایش می‌دهد.

۲-۱٫ تشریح مشکل: مهلت‌های فشرده و اطلاع‌رسانی دیرهنگام

یکی از مشکلات رایج، اعطای زمان‌های بسیار کوتاه (برای مثال، ۳ تا ۵ روز برای بررسی ۱۰ پیشنهاد فنی) به کمیته فنی‌بازرگانی است. نکته حائز اهمیت این است که اعضای کمیته اغلب از برنامه زمانی کلی مناقصه بی‌اطلاع هستند و صرفاً در زمان دریافت نامه ارزیابی، از مهلت تعیین‌شده مطلع می‌شوند. این اطلاع‌رسانی دیرهنگام ممکن است با برنامه‌های کاری از پیش تعیین‌شده اعضا، مانند مأموریت یا مرخصی، تداخل داشته باشد و عملاً امکان بررسی دقیق و جامع را از آن‌ها سلب کند.

۲-۲٫ تحلیل چارچوب زمانی در قوانین و رویه‌ها

براساس قوانین و رویه‌های موجود، وضعیت زمان‌بندی ارزیابی‌ها به شرح زیر است:

  • برای ارزیابی کیفی: قانون زمان مشخصی را تعیین نکرده است. برنامه زمانی توسط دستگاه اجرایی پیشنهاد و در جلسه «پیش از فراخوان» توسط کمیسیون مناقصات تأیید می‌شود.
  • مسؤولیت کمیسیون: در مواقعی کمیسیون مناقصات موظف است براساس ماده ۱۷ آیین‌نامه مستندسازی، برنامه زمانی را اصلاح کرده و این تغییر را به اطلاع همگان برساند. این مسؤولیت به ویژه زمانی حیاتی است که تعداد مناقصه‌گران به شکل غیرمنتظره‌ای افزایش یابد، وضعیتی که عملاً اجرای برنامه زمانی اولیه را غیرممکن می‌‌سازد.
  • برای ارزیابی فنی‌بازرگانی: برای ارزیابی فنی‌بازرگانی، قانون سقف زمانی مشخصی تعیین نکرده و تنها برای مرحله بعدی، یعنی بررسی پیشنهادهای مالی، سقف زمانی «حداکثر دو هفته» ذکر شده است که این محدودیت گاه به اشتباه به مرحله فنی تعمیم داده می‌شود.

۲-۳٫ راهکارهای پیشنهادی برای بهینه‌سازی زمان‌بندی

برای مدیریت بهینه زمان و افزایش کیفیت ارزیابی‌ها، راهکارهای زیر پیشنهاد می‌شود:

الف- اطلاع‌رسانی پیش از فراخوان: برنامه زمانی مصوب برای مراحل مختلف ارزیابی، باید به صورت رسمی و همزمان با تصویب در کمیسیون، به اطلاع اعضای کمیته فنی‌بازرگانی نیز برسد تا آن‌ها بتوانند برنامه‌ریزی لازم را انجام دهند.

ب- ایجاد دستورالعمل داخلی برای حداقل زمان: توصیه می‌شود یک دستورالعمل داخلی برای تعیین حداقل زمان مورد نیاز برای ارزیابی‌ها تدوین گردد. این دستورالعمل باید عواملی مانند تعداد مناقصه‌گران و پیچیدگی فنی موضوع را به عنوان معیارهای اصلی در نظر بگیرد.

ج- تأکید بر اجرای فرآیند اصلاح برنامه زمانی: باید بر ضرورت پایبندی کمیسیون مناقصات به مسؤولیت قانونی خود برای بازنگری و اصلاح برنامه زمانی در شرایط پیش‌بینی ‌نشده (مانند افزایش تعداد پیشنهادها) تأکید شود.

این ترکیب مهلت‌های فشرده و اطلاع‌رسانی دیرهنگام، چالش گردآوری تمامی اعضای کمیته را به شدت تشدید کرده و مستقیماً به معضل تکرارشونده و پرریسکِ تشکیل جلسات بدون حد نصاب قانونی منجر می‌شود.

  1. ابهام در حد نصاب قانونی و رسمیت جلسات کمیته فنی‌بازرگانی

رسمیت و اعتبار قانونی جلسات کمیته‌های فنی‌بازرگانی، امری حیاتی در فرآیند مناقصات است. تصمیمات و گزارش‌های کارشناسی این کمیته‌ها تنها در صورتی معتبر و قابل استناد هستند که با رعایت کامل الزامات شکلی و قانونی اتخاذ شوند. هرگونه ابهام در این زمینه می‌تواند اعتبار کل فرآیند را زیر سؤال ببرد.

۳-۱٫ تشریح ابهام: حضور اعضا و اعتبار تصمیمات

مسأله اصلی این است که آیا جلسات کمیته فنی‌بازرگانی با غیبت برخی از اعضای اصلی، رسمیت قانونی دارد؟ و به تبع آن، آیا تصمیمات اتخاذ شده در چنین جلسه‌ای معتبر و قابل استناد است؟ این ابهام، اعتبار کل فرآیند را در معرض ریسک شکایت و ابطال توسط نهادهای نظارتی قرار می‌دهد.

۳-۲٫ تحلیل حقوقی موضوع با اصل «وحدت ملاک»

برای روشن شدن این موضوع، می‌توان از تحلیل حقوقی مبتنی بر اصل «وحدت ملاک» (استدلال از طریق قیاس با قوانین مشابه) بهره برد:

الف- تعریف ماهیت کمیته: کمیته فنی‌بازرگانی، یک کمیته با ماهیت «مشورتی» است که وظیفه ارائه نظر کارشناسی به کمیسیون مناقصات را بر عهده ‌دارد.

ب- بیان حداقل قانونی: قانون به صراحت بیان می‌کند که این کمیته باید از «حداقل ۳ نفر» کارشناس خبره تشکیل شود.

ج- معرفی اصل وحدت ملاک: این اصل حقوقی اجازه می‌دهد در مواردی که قانون صراحتاً حکمی را بیان نکرده، با استناد به موارد مشابه و همتراز، به یک نتیجه‌گیری منطقی و حقوقی دست یافت.

د- ارائه مستندات قانونی مشابه: مبنای این استدلال آن است که تمامی نهادهای موجود در فرآیندهای ارجاع کار مانند کمیسیون مناقصه، هیأت ترک تشریفات و کمیسیون مزایده، ماهیت تصمیم‌گیری یا مشورتی مشابهی در حوزه معاملات عمومی دارند و قانون‌گذار برای تضمین اعتبار تصمیماتشان، نصاب کاملی را برای آن‌ها الزامی دانسته است. در قوانین و آیین‌نامه‌های مختلف، بر لزوم حضور تمامی اعضا برای رسمیت یافتن جلسات این نهادها تأکید شده است. جدول زیر این موارد را نشان می‌دهد:

نهاد/کمیته الزام قانونی برای حد نصاب
کمیسیون مناقصه

(بند ج ماده ۵ قانون برگزاری مناقصات)

رسمیت با حضور هر سه نفر عضو
هیأت ترک تشریفات مناقصه

(ماده ۲۸ آیین‌نامه معاملات)

رسمیت با حضور هر سه نفر عضو
هیأت ترک تشریفات

موضوع مواد ۸۳ و ۸۴ قانون محاسبات عمومی

رسمیت با حضور هر سه نفر عضو
کمیسیون مزایده

(ماده ۶۹ آیین‌نامه اجرایی قانون معادن)

رسمیت با حضور هر سه نفر عضو

هـ- نتیجه‌گیری حقوقی: با استناد به اصل وحدت ملاک، وقتی یک کمیته با تعداد مشخصی عضو (برای مثال ۵ نفر) تعیین می‌شود، حضور همه اعضای منصوب‌شده برای رسمیت جلسه الزامی است؛ مگر آنکه در آیین‌نامه داخلی یا حکم تشکیل آن کمیته، حد نصاب دیگری (مانند نصف به‌علاوه یک) صراحتاً قید شده باشد. در غیر این صورت، جلسه فاقد رسمیت بوده و همانطور که در منطوق حقوقی ناظر بر جلسات مشابه تصریح شده است، «عدم حضور حتی یکی از اعضا، جلسه را از رسمیت خارج نموده و تصمیمات متخذه بلااثر خواهد بود».

۳-۳٫ راهکار پیشنهادی: تدوین و ابلاغ دستورالعمل شفاف

پیشنهاد می‌شود یک دستورالعمل داخلی شفاف برای تعیین تکلیف ترکیب و حد نصاب اعضای کمیته‌های فنی‌بازرگانی تدوین و ابلاغ گردد. این دستورالعمل باید به صراحت بیان کند که جلسات کمیته با حضور چه تعدادی از اعضای منصوب‌شده رسمیت می‌‌یابد تا هرگونه ابهام در این زمینه برطرف شود.

  1. جمع‌بندی و توصیه‌های نهایی برای استانداردسازی

تحلیل ارائه شده در این گزارش، یک آبشار واضح از ناکارآمدی‌های فرآیندی را به تصویر می‌‌کشد:

مکاتبات غیررسمی (چالش اول) به برنامه‌ریزی ناکافی و محدودیت‌های زمانی شدید (چالش دوم) منجر شده و این امر به نوبه خود، حد نصاب قانونی و اعتبار جلسات کمیته (چالش سوم) را به مخاطره می‌اندازد. رفع این موانع نیازمند یک رویکرد یکپارچه و سیستمی برای استانداردسازی فرآیندها است که شفافیت و پاسخگویی را به عنوان ارکان اصلی سلامت نظام تدارکات عمومی تقویت می‌کند.

توصیه‌های کلیدی ارائه شده در این گزارش را می‌توان در چک‌لیست زیر خلاصه کرد:

  • الزامی‌سازی مکاتبات رسمی: کلیه ارجاعات به کمیته‌های فنی‌بازرگانی و کیفی باید از طریق نامه رسمی شماره‌دار در سیستم دبیرخانه انجام شود.
  • شفاف‌سازی و بهینه‌سازی زمان‌بندی: برنامه زمانی مصوب برای ارزیابی‌ها باید پیش از فراخوان به اطلاع اعضای کمیته برسد و دستورالعملی برای تعیین حداقل زمان مورد نیاز تدوین گردد.
  • تصریح قوانین حد نصاب جلسات: یک دستورالعمل داخلی روشن برای تعیین تکلیف حد نصاب قانونی جلسات کمیته‌های فنی‌بازرگانی ابلاغ شود که بر لزوم حضور تمامی اعضا تأکید کند.

به عنوان یک توصیه تکمیلی، پیشنهاد می‌شود «چک‌لیست‌های کنترلی استاندارد» برای ارزیابی‌های کیفی و فنی تدوین گردد. این اقدام، احیای یک رویه موفق پیشین است؛ چنانکه در گذشته نیز نهادهایی نظیر سازمان بازرسی کل کشور چک‌لیست‌های مشابهی را تهیه کرده بودند که امروز نیازمند به‌روزرسانی و انطباق با شرایط جدید هستند. این چک‌لیست‌ها با پوشش دادن تمامی جنبه‌های کنترلی لازم، به عنوان یک ابزار راهبردی برای راهبری ارزیابان (به‌ویژه افراد کم‌تجربه)، تضمین یکنواختی در بررسی‌ها، کاهش خطاهای انسانی و ایجاد یک ابزار آموزشی مؤثر عمل خواهند کرد.

در نهایت، هدف غایی این اصلاحات، تقویت شفافیت، پاسخگویی و اثربخشی در فرآیندهای مناقصات به عنوان یکی از ارکان حیاتی حفظ منافع عمومی و تضمین تخصیص بهینه منابع کشور است.

* تدوین و تالیف با استفاده از هوش مصنوعی notebooklm

علی قره‌داغلی- ۱۷ مهر ۱۴۰۴