یک کارشناس ارشد مدیریت منابع آب، با انتقاد از توقف اجرای بند (ت) ماده (۴۰) برنامه هفتم توسعه، گفت: با گذشت یکسالونیم از ابلاغ این برنامه، عملکرد بخش آب در زمینه استقرار مدیریت مشارکتی در دشتهای کشور «صفر» بوده است. داریوش مختاری؛ در گفتگو با ایسنا، با بیان اینکه در حالیکه برنامه هفتم توسعه بر […]
یک کارشناس ارشد مدیریت منابع آب، با انتقاد از توقف اجرای بند (ت) ماده (۴۰) برنامه هفتم توسعه، گفت: با گذشت یکسالونیم از ابلاغ این برنامه، عملکرد بخش آب در زمینه استقرار مدیریت مشارکتی در دشتهای کشور «صفر» بوده است. داریوش مختاری؛ در گفتگو با ایسنا، با بیان اینکه در حالیکه برنامه هفتم توسعه بر مشارکت عمومی در بخش آب و در قلمرو هر یک از ۶۰۳ دشت کشور تأکید دارد، تاکنون هیچ اقدام مؤثری در اجرای بند (ت) ماده (۴۰) انجام نشده است، اظهار کرد: این بند قانونی فرصت یکسالهای برای پیادهسازی مدیریت مشارکتی در تمامی دشتها در نظر گرفته و دولت موظف بوده هر شش ماه یکبار گزارش پیشرفت اقدامات را به مجلس ارائه دهد، اما تاکنون حتی مقدمات اجرایی آن نیز آغاز نشده است. در حالی مشارکت یکی از ارکان جدی توسعه پایدار کشور بوده است و نهتنها در برنامههای توسعه پنج ساله بر آن تأکید میشود، بلکه ماده ۱۳۱ قانون کار و ماده ۳ قانون بهرهوری کشاورزی، بستر حقوقی و قانونی آن را بهطور فراگیر فراهم ساخته است. وی تصریح کرد: در حالی که امروزه نزدیک به یک میلیون پروانه بهرهبرداری از منابع آب چاه صادر شده است که اگر چه یک حق موقت و یکساله برای مالکان آن ایجاد میکند ولی حلوفصل حقوقی و تعیین کمیت و دامنه بهرهبرداری پایدار از آبخوانها، بدون استقرار مدیریت مشارکتی در قلمرو هر کدام از دشتهای کشور دستیافتنی نیست. این کارشناس ارشد منابع آب، افزود: با ورود فناوریهای جدید مانند پمپ و بتن و همچنین ملی شدن منابع آب، جنگلها و مراتع در دهههای گذشته، نقش بهرهبرداران محلی در مدیریت منابع آب به حاشیه رفت و ستون اصلی پایداری نظام آبی کشور فرو ریخت. به گفته مختاری؛ امروز کشاورزان و حقابهبران بهجای آنکه شریک مدیریت آب باشند، صرفاً دریافتکنندگان مجوز و تابع تصمیمات دولتی شدهاند. مختاری؛ ادامه داد: تصور استقرار یک نظام پایدار منابع آب بدون مشارکت کشاورزان و مالکان حقابهها غیرممکن است. او با تأکید بر ضرورت احیای الگوهای مشارکتی گفت: اجرای مطالعات میدانی و تأمین اعتبارات لازم برای این طرح از سوی دولت حیاتی است. وجود بیش از ۱۲۰۰ مهندس مشاور دارای صلاحیت در حوزه آب و کشاورزی میتواند پشتوانه ارزشمندی برای استقرار این نظام باشد. وی یادآور شد: در گذشته این نظام مدیریتی بهصورت درونزا و خودجوش شکل میگرفت، اما در صد سال اخیر چنان فروپاشیده که تنها با کمک تسهیلگران و کارشناسان حرفهای میتوان آن را احیا کرد. مختاری؛ با اشاره به تشکیل کارگروه ملی مدیریت مشارکتی منابع آب در سال ۱۴۰۰ گفت: فعال بودن این کارگروه منوط به اجرای تجربیات میدانی در دشتهاست، در حالیکه تاکنون به جز مواردی در دهه ۸۰، چنین تجربیاتی بهطور جدی و پیوسته در قلمرو دشتها و محدودههای مطالعاتی منابع آب در کشور دنبال نشده است. این کارشناس ارشد منابع آب، ادامه داد: در حالیکه منابع مالی قابلتوجهی صرف ساخت سدها و پروژههای تکراری سازههای آبی میشود، برای مهمترین اقدام زیربنایی یعنی استقرار مدیریت مشارکتی منابع آب، تأمین اعتبار مستمر وجود ندارد. به گفته وی، بیباوری برخی مدیران نسبت به ضرورت مشارکت مردمی و تأخیر در تخصیص اعتبارات از دلایل اصلی تعلل در اجرای این سیاست است. مختاری؛ خاطرنشان کرد: تجربههای تاریخی نشان میدهد پس از هر منازعه بر سر منابع آب، بهرهبرداران ایرانی با شکلدهی فرمولهای اجتماعی و مهندسی توانستهاند به سازش و مدیریت پایدار برسند. امروز نیز در مواردی مانند منازعات فزاینده بر سر منابع آب و احیای دریاچه ارومیه یا بهرهبرداری از منابع آب رودخانه زایندهرود، بدون شکلگیری چنین سازوکار مشارکتی، امکان دستیابی به راهحل پایدار وجود ندارد. چراکه دولت برای اجرای هرگونه سیاستگذاری حذف حقابههای جدید یا سیاستهای اجرایی توسعه گلخانهها و آبیاری تحت فشار و سیاستهایی که به بهبود بازدهی آب مصرفی در بخشهای کشاورزی و صنعت بینجامد و همزمان آب صرفهجویی شده در آبخوانها ذخیره شود و یا حقابه دریاچهها و رودخانهها بازگردانده شود، بدون استقرار مدیریت مشارکتی نمیتواند به نتیجه لازم دست یابد. این کارشناس ارشد منابع آب، همچنین به بحرانهای زیستمحیطی در شهرهایی مانند شیراز اشاره کرد و گفت: باغهای قصرالدشت بهعنوان آخرین بقایای بومشناختی شیراز در حال نابودی هستند و در صورت ادامه روند کنونی، این شهر نیز با پدیده جزایر گرمایی و آلودگی شدید مواجه خواهد شد. وی راهکار مقابله با این روند را تشکیل تشکلهای مردمی و تعاونیهای باغداران دانست و تأکید کرد: کارنامه مردم در مدیریت منابع آب درخشان است و تجربه نشان داده که مشارکت واقعی بهرهبرداران، ضامن پایداری منابع و توسعه متوازن است.
دیدگاه بسته شده است.