زیرساخت فیبرنوری آماده است اما خواهان ندارد!

زیرساخت اینترنت پُرسرعت فیبرنوری آماده است، اما کاربران تمایلی به آن ندارند. یک عامل کلیدی، بزرگ‌ترین پروژه ارتباطی کشور را بی‌اثر کرده است. گزارش تحلیلی پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات (مشاور مادر وزارت ارتباطات) از شکاف میان توسعه زیرساخت و تقاضای واقعی در پروژه ملی فیبرنوری خبر می‌دهد. به گزارش زومیت، با وجود میلیارد‌ها تومان […]

زیرساخت اینترنت پُرسرعت فیبرنوری آماده است، اما کاربران تمایلی به آن ندارند. یک عامل کلیدی، بزرگ‌ترین پروژه ارتباطی کشور را بی‌اثر کرده است. گزارش تحلیلی پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات (مشاور مادر وزارت ارتباطات) از شکاف میان توسعه زیرساخت و تقاضای واقعی در پروژه ملی فیبرنوری خبر می‌دهد. به گزارش زومیت، با وجود میلیارد‌ها تومان سرمایه‌گذاری و هزاران کیلومتر کابل‌کشی در قالب طرح ملی توسعه فیبرنوری، هنوز بخش قابل‌توجهی از کاربران ایرانی از اینترنت پرسرعت بی‌بهره‌اند. گزارش رسمی پژوهشگاه ارتباطات از اجرای این طرح نشان می‌دهد از میان حدود هشت میلیون خانواری که تحت پوشش شبکه فیبر قرار گرفته‌اند، کمتر از پنج درصد به‌طور واقعی به سرویس متصل شده‌اند. در حالی‌که دولت وعده اتصال ۲۰ میلیون مکان تا پایان برنامه هفتم را داده، کارشناسان هشدار می‌دهند ریشه این شکاف نه فقط در مشکلات فنی و مالی، بلکه در ساختار سیاست‌گذاری اینترنت و فیلترینگ گسترده است.

وقتی توسعه متوقف می‌شود، تقاضا از بین می‌رود

در نگاه نخست، طرح فیبرنوری یکی از جاه‌طلبانه‌‌ترین پروژه‌های ارتباطی کشور محسوب می‌شود؛ هدف آن ارتقای کیفیت ارتباطات، کاهش شکاف دیجیتال و ایجاد دسترسی پرسرعت برای مردم است. اما در عمل، گزارش رسمی وزارت ارتباطات اذعان می‌کند که بخش عمده فعالیت‌‌ها صرف «پوشش شبکه» شده نه «اتصال کاربر». همین موضوع مورد انتقاد وزارت ارتباطات دولت چهاردهم هم هست. مشکل جایی بروز می‌کند که حتی در مناطقی با امکان دسترسی، تمایل کاربران برای اشتراک سرویس و دریافت سرعت فیبرنوری بسیار پایین است.

به بیان ساده، زیرساخت آماده است، اما کاربر نمی‌خواهد یا نیازی نمی‌بیند از فیبرنوری استفاده کند

محدودیت در دسترسی به خدمات بین‌المللی، نبود محتوای متمایز، هزینه تجهیزات و تجربه منفی از فیلترینگ، انگیزه‌ی مردم را برای پرداخت هزینه‌های بالاتر برای گرفتن سرویس اینترنتی که سرعت بالای آن عملاً فایده خاصی برای کاربر ندارد، کاهش داده است. به بیان ساده، زیرساخت آماده است، اما کاربر نمی‌خواهد یا نیازی نمی‌بیند از فیبرنوری استفاده کند.

فیبرنوری در سایه فیلترینگ؛ شبکه‌ای بدون محتوا

کارشناسان در بخش تحلیل تقاضا می‌گویند: «فیلترینگ گسترده» عملاً فیبر را از کارکرد اصلی‌اش تهی می‌کند. فیبرنوری یعنی سرعت، اما وقتی بخش بزرگی از محتوای پرمصرف و پلتفرم‌های بین‌المللی به‌راحتی قابل دسترس نیست، افزایش سرعت معنا ندارد. در گزارش پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات آمده است که برای جذب تقاضا باید شبکه‌ای خانگی بر بستر فیبر ایجاد شود که دسترسی کنترل‌شده اما آزاد به محتوای داخلی و خارجی را فراهم کند. در غیر این صورت، کاربر ترجیح می‌دهد همان اینترنت موبایل با دسترسی پایدار به فیلترشکن‌‌ها را حفظ کند. یک پیشنهاد کلیدی در گزارش، «کاهش یا حذف محدودیت‌های محتوایی در شبکه فیبر» است تا این زیرساخت به مزیتی واقعی تبدیل شود. این پیشنهاد گرچه به‌ظاهر فنی است، اما عملاً در سطح سیاست‌گذاری اینترنت کشور چالشی بزرگ به شمار می‌آید.

۳۰۰ متر آخر و بن‌بست تنظیم‌گری

در کنار فیلترینگ، چالش دیگری که در گزارش برجسته شده، موضوع «۳۰۰ متر آخر» یا همان «لست مایل» است که به فاصله میان شبکه اصلی فیبر تا درِ خانه کاربر گفته می‌شود. هزینه بالای کابل‌کشی نهایی، نبود همکاری با توانیر برای استفاده از تیرهای برق و مقررات مبهم میان اپراتور‌ها و شرکت مخابرات، باعث شده پروژه در بسیاری از مناطق متوقف بماند. هرچند بعضی اپراتور‌ها اخیراً هزینه‌های فیبرنوری را کاهش داده‌اند اما این موضوع هنوز فراگیر نیست و هزینه کردن برای دریافت فیبرنوری را برای همه کاربران به‌صرفه نمی‌کند. همزمان، تنظیم‌گری ناکافی و تعارض منافع میان اپراتورهای بزرگ نیز به مشکل دامن زده است. گزارش پیشنهاد می‌کند کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات با تشکیل جلسات اختصاصی برای هر اپراتور و بازتعریف وظایف شرکت مخابرات (تمرکز بر توسعه زیرساخت و نه فروش اینترنت)، مسیر توسعه را اصلاح کند.

تورم، مدل اقتصادی و بی‌اعتمادی کاربران

از نظر اقتصادی، پروژه فیبرنوری به‌شدت تحت‌تأثیر تورم و افزایش هزینه تجهیزات قرار گرفته است. بازگشت سرمایه برای اپراتور‌ها دشوار شده و تعرفه‌های اینترنت نیز متناسب با تورم تعدیل نشده‌اند. نتیجه این است که اپراتور‌ها انگیزه کافی برای توسعه اتصال ندارند و کاربران نیز حاضر نیستند هزینه بالاتری برای سرعتی بپردازند که به‌دلیل فیلترینگ، تجربه‌ ملموسی از آن ندارند. این چرخه‌ معیوب- کاهش تقاضا، افت سودآوری، کاهش سرمایه‌گذاری- در نهایت به توقف پروژه منجر می‌شود. راهکار پیشنهادی، اعطای تسهیلات یارانه‌ای، تخفیف در فیبرکشی داخل ساختمان‌‌ها و افزایش مشوق‌‌ها برای کاربران جدید است.

کابل‌های فیبری که روی نقشه می‌ماند

فیبرنوری قرار بود نماد تحول دیجیتال کشور باشد، اما اکنون به نمادی از شکاف میان وعده و واقعیت تبدیل شده است. دولت در اسناد رسمی از «پوشش میلیونی» سخن می‌گوید، اما تا زمانی‌که فیلترینگ و محدودیت دسترسی برقرار باشد، هر میزان سرمایه‌گذاری در زیرساخت، بازدهی واقعی نخواهد داشت. به بیان ساده، مشکل فیبرنوری در ایران نه «کابل» و نه مشکلات تحریمی و فنی، بلکه «محتوا»ست. فیبر بدون آزادی در دسترسی، همان مسیری است که ساخته می‌شود اما کسی در آن حرکت نمی‌کند.