از زمین به آسمان!

                                     حرف‌های خودی و بی‌خودی از زمین به آسمان! نمی‌دانم ما کمی حواس‌پرت و گیج هستیم یا موضوع پیچیده و دَرهم و نامفهوم است، البته بعید هم نیست هر دو مصداق داشته باشد و شاید هم گزینه هیچکدام صحیح‌‌ترین پاسخ به سؤال فوق است، اما از آنجا که هنوز به شما بزرگواران نگفته‌ایم که اصل […]

                                     حرف‌های خودی و بی‌خودی

از زمین به آسمان!

نمی‌دانم ما کمی حواس‌پرت و گیج هستیم یا موضوع پیچیده و دَرهم و نامفهوم است، البته بعید هم نیست هر دو مصداق داشته باشد و شاید هم گزینه هیچکدام صحیح‌‌ترین پاسخ به سؤال فوق است، اما از آنجا که هنوز به شما بزرگواران نگفته‌ایم که اصل قصه چیست، قطعاً این مدل حرف زدن ما هم باعث سردرگمی و بلاتکلیفی شما شده است و خب اینجوری شما هم حال ما را کمی تا قسمتی متوجه می‌شوید.

ما بالاخره متوجه نشدیم که قرار است جناب دولت از ملت حمایت و پشتیبانی نماید و در امور اقتصادی و کسب و کار و بانکی و مالی و قوانین و مقررات و قس‌علیهذا حواسش ششدانگ به منافع خلق‌ا… و رعایت مقررات و نظارت و کنترل و… باشد و در زمان‌های حساس با رسیدگی‌های اورژانسی، برای از سر گذراندن بحران‌ها به ایشان کمک کند، یا قصه چیز دیگری است و این ملت همیشه در صحنه هستند که باید صبح تا شب دوشغله و سه‌شغله باشند و بدوند تا دو ریال درآمد داشته باشند و از محل همین درآمد که زورش به هزینه‌ها و غول قیمت‌ها و سونامی تورم نمی‌رسد، به‌صورت مستمر و از طرق مختلف پول به جناب دولت هم بپردازند، اینکه هزار و یک مدل تعرفه و آبونمان و کارمزد و مالیات و بیمه و قیمت‌گذاری و… تعریف و تعیین شده است تا مبادا کسی فراموش کند که حق‌السهم دولت باید پرداخت شود به جای خود، اینکه هر چند وقت یکبار هم ظاهراً عزیزانی در اتاق فکر‌ها راه و روش و موضوع جدیدی برای درآمدزایی دولت پیدا می‌کنند و به فوریت آن را مصوب و ابلاغ و اجرا می‌کنند.

اینکه چرا قیمت نان این‌گونه شده و انگار سوبسید آن معکوس گردیده، قیمت گوشت و برنج و مرغ و بسیاری از اقلام در حد تیم منتخب جهان است و درآمدهای خلق‌ا… بینوا معادل تیم زمین خاکی محله پایین و این در حالیست که مردم برخی از همان کشورهای آنور آبی اینقدر‌ها برای این اقلام هزینه نمی‌کنند، اینکه هزینه‌های روبه تزاید و اثرات مالی زیان انباشته و بدهی‌ها و وام‌های خودروسازان را باید خلق‌ا… بدهند، اینکه دیده شده که تعرفه‌های گمرکی از سود کل زنجیره تولید و توزیع بیشتر است یا همین مالیات بر ارزش‌افزوده که معلوم نیست چرا بر کل فاکتور اخذ می‌شود و اساساً قرار بود در کجا هزینه شود و الان با آن چه می‌شود، اینکه بهداشت و درمان قرار بود بر چه روال و صیغه‌ای باشد و اکنون در کجا قرار دارد و آن ارز ترجیحی ۲۸۵۰۰ تومانی به دست چه کسانی می‌رسد کجا تبدیل به خدمت و کالا برای مردم می‌شود و کجا لوطی خور می‌شود، اینکه …. بماند!

راستش را بخواهید زیاد عرضی نیست ولی وقتی می‌بینیم که در این هیاهوی نحیف و لاغر شدن دَم به ساعت ریال مادرمرده و گرانی مکرر در مکرر انواع مواد غذایی و پوشیدنی و صنعتی و ساختمانی و خودرویی و … (انگار یک مجوز جامع بدون سقف و تاریخ برای واردکننده و تولیدی و توزیعی و فروشنده جهت گران کردن اقلام خود، صادر شده است) عزیزان اجرایی هماهنگی قابل تقدیری با نرخ تورم داشته و انواع و اقسام تعرفه و نرخ و کارمزد و بیمه و مالیات و آبونمان و… را ارتقاء داده و هر روز یک مسیر جدید برای کسب درآمد ایجاد کرده و صورت با سیلی روزگار سرخ شده خلق‌ا… و نیم بسمل شدن توان و انرژی و امید و آرزو‌ها و از دست رفتن طبقه متوسط و …. آنقدر‌ها دغدغه و حساسیتی برای جنابشان ایجاد نکرده و حتی به روال قبل، در شعار و وعده و قول و قرار هم جای چندانی به ایشان داده نشده است، بماند که هر چند وقت یکبار مسئولین و متولیان و مربوطان و صاحب‌منصبان، در پشت تریبون از وضعیت پیش آمده و گرانی و تورم و پایین بودن بهره‌وری و افزایش هزینه‌ها و بی‌نظمی و بی‌برنامگی و ناترازی بودجه و آب و برق و گاز و… شکایت کرده و داد سخن می‌گویند و معلوم نیست مخاطب‌شان چه کسی است!

هوشنگ‌خان