مناقصات سبز به عنوان ابزاری کلیدی برای ترویج توسعه پایدار و کاهش اثرات منفی زیستمحیطی در فرآیندهای خرید عمومی شناخته میشوند. با این حال، اجرای این رویکرد با چالشها و فرصتهایی همراه است که شناخت آنها برای طراحی سیاستهای موفق حیاتی است. در این بخش، ابتدا به بررسی چالشهای عمده مناقصات سبز پرداخته و سپس […]
مناقصات سبز به عنوان ابزاری کلیدی برای ترویج توسعه پایدار و کاهش اثرات منفی زیستمحیطی در فرآیندهای خرید عمومی شناخته میشوند. با این حال، اجرای این رویکرد با چالشها و فرصتهایی همراه است که شناخت آنها برای طراحی سیاستهای موفق حیاتی است. در این بخش، ابتدا به بررسی چالشهای عمده مناقصات سبز پرداخته و سپس فرصتها و دستاوردهای آن را مورد تحلیل قرار میدهیم. همچنین، تجربیات بینالمللی به منظور استخراج درسهای کاربردی ارائه میشوند.
چالشها
فقدان استانداردهای یکپارچه
یکی از چالشهای اصلی در اجرای مناقصات سبز، نبود استانداردهای یکپارچه و قابل اعتماد برای ارزیابی اثرات زیستمحیطی محصولات و خدمات است. در بسیاری از کشورها، معیارهای ارزیابی اثرات زیستمحیطی متفاوت است و این امر میتواند موجب تفسیرهای مختلف و سردرگمی در فرآیند مناقصه شود. نبود معیارهای مشخص برای ارزیابی مصرف انرژی، میزان انتشار گازهای گلخانهای، یا قابلیت بازیافت محصولات، یکی از موانع اصلی است.
کمبود ظرفیت و منابع انسانی
اجرای مؤثر مناقصات سبز نیازمند تخصص و دانش فنی در زمینه ارزیابی اثرات زیستمحیطی، تدوین معیارهای مناسب و نظارت بر اجرای قراردادها است. بسیاری از کشورها، به ویژه کشورهای در حال توسعه، با کمبود منابع انسانی ماهر در این حوزه مواجه هستند. نبود آموزش کافی برای کارکنان دولتی و پیمانکاران، اجرای صحیح معیارهای زیستمحیطی را با مشکل مواجه میکند.
مقاومت در برابر تغییرات
تغییر فرآیندهای موجود و پذیرش رویکردهای جدید همواره با مقاومت مواجه است. بسیاری از سازمانها به روشهای سنتی مناقصه عادت دارند و نگرانی از افزایش هزینهها یا پیچیدگیهای اجرایی، مانع پذیرش مناقصات سبز میشود. این مقاومت میتواند ناشی از فقدان آگاهی، ترس از تغییر یا نبود انگیزههای کافی باشد.
محدودیتهای مالی و اقتصادی
هزینههای اولیه محصولات سبز ممکن است بالاتر از محصولات سنتی باشد. در شرایطی که بودجه محدود است یا فشارهای مالی زیاد است، دولتها ممکن است از انتخاب گزینههای سبز صرفنظر کنند. اگرچه در بلندمدت ممکن است صرفهجوییهایی در مصرف انرژی و کاهش هزینههای نگهداری حاصل شود، اما نگرانی از هزینههای اولیه، مانع اصلی پذیرش این رویکرد است.
فقدان شفافیت و نظارت کافی
عدم وجود سازوکارهای شفاف و مؤثر برای نظارت بر اجرای قراردادهای مناقصات سبز میتواند موجب سوءاستفاده و عدم دستیابی به اهداف زیستمحیطی شود. بسیاری از کشورها هنوز سیستمهای دقیق و قابل رصد برای پیگیری اجرای معیارهای زیستمحیطی ایجاد نکردهاند و این مسئله، موفقیت پروژهها را کاهش میدهد.
. پیچیدگیهای قانونی و مقرراتی
در برخی کشورها، نبود چارچوب قانونی مشخص یا پیچیدگی قوانین و مقررات مرتبط با مناقصات سبز، اجرای آنها را دشوار میکند. دستگاههای دولتی ممکن است با قوانین متعدد و گاه متناقض مواجه شوند که تصمیمگیری را پیچیده و زمانبر میکند.
کمبود اطلاعات و دادههای معتبر
اجرای مؤثر مناقصات سبز نیازمند اطلاعات دقیق درباره اثرات زیستمحیطی محصولات و خدمات است. در بسیاری از کشورها، دادههای معتبر در مورد مصرف انرژی، میزان تولید گازهای گلخانهای، و اثرات چرخه عمر محصول به طور کامل در دسترس نیست و این کمبود اطلاعات، مانعی جدی در تصمیمگیری به شمار میآید.
فرصتها
ترویج نوآوری و فناوریهای پاک
مناقصات سبز میتوانند محرکی برای نوآوری و توسعه فناوریهای پاک باشند. با افزایش تقاضا برای محصولات و خدمات با کمترین اثرات زیستمحیطی، شرکتها تشویق میشوند تا در تحقیق و توسعه فناوریهای نوین سرمایهگذاری کنند. این امر میتواند منجر به ایجاد بازار جدید و افزایش اشتغال در بخش فناوریهای پاک شود.
کاهش هزینههای بلندمدت
هرچند هزینههای اولیه محصولات سبز ممکن است بالاتر باشد، اما در بلندمدت میتوانند موجب صرفهجویی در مصرف انرژی، نگهداری و دفع پسماند شوند. این صرفهجوییها نهتنها بهرهوری پروژهها را افزایش میدهد، بلکه هزینه کلی دولتها را کاهش میدهد.
ارتقای تصویر و اعتماد عمومی
اجرای موفق مناقصات سبز میتواند تصویری مثبت و مسئولانه از دولتها ایجاد کند. این تصویر میتواند موجب افزایش اعتماد عمومی، بهبود روابط بین دولت و شهروندان و تقویت مشروعیت تصمیمگیرندگان شود. دولتهایی که در پروژههای زیربنایی و خدمات عمومی از فناوریهای سبز استفاده میکنند، نمونههای موفقی از مسئولیتپذیری محیطزیستی هستند.
حمایت از توسعه پایدار
مناقصات سبز میتوانند به تحقق اهداف توسعه پایدار کمک کنند، بهویژه در زمینه کاهش تغییرات اقلیمی، حفاظت از منابع طبیعی و ارتقای کیفیت زندگی. دولتها با انتخاب کالاها و خدمات با کمترین اثرات زیستمحیطی، نقش مؤثری در حفاظت از محیطزیست و پیشبرد اهداف توسعه پایدار ایفا میکنند.
توسعه بازار محصولات سبز
با تقاضای بیشتر برای محصولات سبز، بازار برای این محصولات رشد میکند. تولیدکنندگان تشویق میشوند که محصولاتی با مصرف انرژی کمتر، مواد بازیافتی و تکنولوژیهای پاک تولید کنند و این امر موجب رقابت سالم و نوآوری در صنعت میشود.
قانون هوای پاک
قانون هوای پاک ، مصوب ۲۵ تیرماه ۱۳۹۶، بهعنوان یکی از مهمترین اسناد قانونی در حوزه حفاظت از محیطزیست، بهویژه در زمینه کاهش آلودگی هوا، تدوین شده است. این قانون مشتمل بر ۳۴ ماده است که تکالیف و وظایف دستگاههای مختلف اجرایی را در راستای بهبود کیفیت هوا و کاهش آلایندهها مشخص میکند. در این راستا، ارتباط میان این قانون و مناقصات سبز بهعنوان ابزاری برای تحقق اهداف محیطزیستی، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در ماده ۲۲ این قانون، شهرداریهای شهرهای بالای ۵۰ هزار نفر جمعیت موظف به توسعه فضای سبز و درختکاری با هدف افزایش سرانه فضای سبز به ۱۵ متر مربع برای هر نفر شدهاند. اجرای این ماده از طریق مناقصات سبز، میتواند بهصورت مؤثری انجام شود. همچنین، ماده این قانون، دولت را مکلف به تأمین اعتبارات لازم برای اجرای طرحهای کاهش آلودگی هوا میکند که این اعتبارات میتواند در قالب مناقصات سبز تخصیص یابد. علاوه بر این، ماده ۲۹ این قانون، ایجاد هرگونه آلودگی صوتی توسط منابع ثابت و متحرک را ممنوع کرده و برای متخلفان جریمههای نقدی در نظر گرفته است. این ماده میتواند بهعنوان مبنای قانونی برای الزام به استفاده از فناوریهای کمصدا در پروژههای عمرانی و مناقصات سبز مورد استفاده قرار گیرد.
با توجه به این موارد، میتوان نتیجه گرفت که قانون هوای پاک با تعیین تکالیف مشخص برای دستگاههای اجرایی، چارچوبی قانونی برای مقابله با آلودگی هوا فراهم کرده است. مناقصات سبز بهعنوان ابزاری برای انتخاب کالاها و خدمات با کمترین تأثیرات منفی بر محیطزیست، میتوانند نقش مهمی در اجرای مؤثر این قانون ایفا کنند. با توجه به چالشها و فرصتهای موجود، اتخاذ رویکردهای مناسب در زمینه مناقصات سبز میتواند به تحقق اهداف قانون هوای پاک و بهبود کیفیت هوا در کشور کمک شایانی نماید.
راهبردها و پیشنهادهای اجرایی برای توسعه مناقصات سبز در ایران
راهبردهای کلان توسعه مناقصات سبز
ایجاد چارچوب قانونی و سیاستهای ملی
یکی از اساسیترین گامها برای تقویت مناقصات سبز، تدوین چارچوب قانونی و سیاستهای ملی جامع است. با وجود قانون هوای پاک و قوانین مرتبط با حفاظت محیطزیست، لازم است دستورالعملهای اجرایی و معیارهای دقیق برای ارزیابی اثرات زیستمحیطی در مناقصات تعیین شود. این دستورالعملها باید شامل معیارهای فنی، محیطزیستی و اقتصادی بوده و نقش هر دستگاه اجرایی را بهصورت مشخص تعریف کنند. ایجاد سیاستهای ملی هماهنگ و الزامآور میان وزارتخانهها، سازمانهای دولتی و شهرداریها از پراکندگی و تداخل وظایف جلوگیری کرده و اجرای پروژهها را تسهیل میکند.
استانداردسازی و توسعه شاخصهای زیستمحیطی
استانداردسازی شاخصهای زیستمحیطی، یکی از مهمترین نیازهای مناقصات سبز است. شاخصهایی مانند میزان انتشار گازهای گلخانهای، مصرف انرژی، بهرهوری منابع طبیعی، قابلیت بازیافت و اثرات چرخه عمر محصول، باید بر اساس دادههای علمی و معیارهای بینالمللی طراحی شوند. استانداردسازی این شاخصها، فرآیند انتخاب پیمانکاران را شفاف کرده و از هرگونه سوءاستفاده یا ارزیابی غیرکارشناسانه جلوگیری میکند. استفاده از روشهای مبتنی بر علم داده و مدلسازی اثرات زیستمحیطی نیز میتواند تصمیمگیری را دقیقتر و کارآمدتر کند.
توانمندسازی نیروی انسانی
یکی از موانع اصلی در توسعه مناقصات سبز، کمبود نیروی انسانی متخصص در حوزه ارزیابی اثرات زیستمحیطی، مدیریت پروژههای سبز و نظارت بر پیمانکاران است. برگزاری دورههای آموزشی تخصصی، ارائه کارگاههای عملی و تدوین راهنماهای علمی، موجب افزایش دانش و مهارت کارکنان دولتی و بخشخصوصی میشود. توانمندسازی نیروی انسانی نهتنها کیفیت اجرای پروژهها را ارتقا میدهد، بلکه پذیرش این رویکرد را در سطح سازمانها تسهیل میکند.
تشویق و ترغیب بخشخصوصی
برای موفقیت مناقصات سبز، بخشخصوصی باید انگیزههای کافی برای مشارکت داشته باشد. ارائه مزایای اقتصادی، اعتباری و قراردادی به پیمانکاران فعال در مناقصات سبز، میتواند مشارکت آنها را افزایش دهد. همچنین، معرفی نمونههای موفق و اعطای نشانهای کیفیت محیطزیستی به پیمانکاران، باعث ایجاد رقابت سالم و افزایش انگیزه برای تولید محصولات و ارائه خدمات پایدار میشود.
هماهنگی بینبخشی و مدیریت یکپارچه
اجرای مناقصات سبز نیازمند هماهنگی میان دستگاههای مختلف اجرایی، وزارتخانهها، شهرداریها و سازمانهای نظارتی است. تشکیل کارگروههای بینبخشی، برگزاری جلسات هماهنگی و تعریف سازوکارهای گزارشدهی منظم، از پراکندگی وظایف جلوگیری کرده و اجرای پروژهها را تسریع میکند. این هماهنگی همچنین موجب ایجاد چارچوب تصمیمگیری شفاف و کاهش تضاد میان اهداف محیطزیستی و توسعهای میشود.
ابزارها و روشهای اجرایی
سامانههای الکترونیکی مناقصه
پیادهسازی سامانههای الکترونیکی برای مدیریت مناقصات سبز، شفافیت فرآیندها را افزایش میدهد و امکان دسترسی سریع به اطلاعات پروژهها را فراهم میکند. این سامانهها میتوانند شامل ثبت پیشنهادات، ارزیابی اثرات زیستمحیطی، گزارشدهی، تحلیل داده و کنترل کیفیت پروژهها باشند. سامانههای هوشمند میتوانند با استفاده از الگوریتمهای امتیازدهی و تحلیل داده، پیمانکارانی که بیشترین انطباق با شاخصهای سبز دارند را شناسایی و ارزیابی کنند.
ارزیابی چرخه عمر محصول و خدمات
ارزیابی چرخه عمر محصول (LCA) ابزاری علمی برای تحلیل جامع اثرات زیستمحیطی است که شامل مراحل تولید، مصرف، انتقال، استفاده و پایان عمر محصول میشود. استفاده از LCA در فرآیند مناقصه، امکان انتخاب گزینههای کمضررتر و پایدارتر را فراهم میکند و موجب کاهش مصرف منابع و کاهش آلایندههای محیطزیستی میشود.
شاخصهای عملکرد زیستمحیطی[۱] (KPIs)
تعیین شاخصهای عملکرد زیستمحیطی، ابزار مهمی برای اندازهگیری موفقیت پروژهها و پایش اجرای اهداف محیطزیستی است. این شاخصها میتوانند شامل کاهش انتشار CO₂، مصرف کمتر آب و انرژی، بهبود کیفیت هوا و کاهش تولید پسماند باشند. استفاده از KPIها به مدیران پروژه امکان میدهد که بهطور مستمر اثرات زیستمحیطی پروژهها را پایش کنند و در صورت نیاز اقدامات اصلاحی انجام دهند.
نظارت و ارزیابی مستمر
برای تضمین اثربخشی مناقصات سبز، لازم است نظارت و ارزیابی مستمر بر اجرای پروژهها انجام شود. این نظارت میتواند شامل بازدیدهای دورهای، بررسی گزارشهای عملکرد، تحلیل دادههای علمی و اعمال اصلاحات لازم باشد. ارزیابی مستمر موجب اطمینان از انطباق پیمانکاران با معیارهای محیطزیستی و کاهش ریسک عدم تحقق اهداف میشود.
. پیشنهادهای کاربردی
از منظر علمی، تلفیق روشهای استانداردسازی شاخصهای زیستمحیطی، ارزیابی چرخه عمر و KPIهای عملیاتی، باعث میشود که انتخاب پیمانکاران مبتنی بر دادههای واقعی و شواهد علمی انجام شود. همچنین، ایجاد هماهنگی بینبخشی و استفاده از ابزارهای دیجیتال، شفافیت، سرعت و دقت فرآیندهای مناقصه را افزایش میدهد و امکان پیگیری اثرات زیستمحیطی پروژهها را فراهم میکند.
برآمد
مناقصات سبز، بهعنوان یک ابزار استراتژیک در مدیریت خرید عمومی، نقش محوری در تحقق اهداف توسعه پایدار و حفاظت از محیطزیست دارند. بررسی تجربیات بینالمللی نشان میدهد کشورهایی که سیاستها و چارچوبهای قانونی مشخص برای مناقصات سبز ایجاد کردهاند، توانستهاند به کاهش چشمگیر آلایندهها و بهبود کیفیت زندگی شهروندان دست یابند. بهعنوان نمونه، کشورهای اروپایی با تدوین استانداردهای یکپارچه زیستمحیطی، توانستهاند همزمان با کاهش انتشار گازهای گلخانهای، بازار فناوریهای پاک و محصولات کمضرر را توسعه دهند. این تجربه نشان میدهد که موفقیت مناقصات سبز تنها محدود به خرید کالاهای دوستدار محیطزیست نیست، بلکه با ایجاد انگیزه برای نوآوری و رقابت سالم در بخشخصوصی، میتواند به یک محرک اقتصادی و فناوری تبدیل شود.
در کشور ما به رغم وجود اصل ۵۰ قانون اساسی اقدامات مؤثری صورت نگرفته است. تحلیل قانون هوای پاک و تجارب اجرای پروژههای سبز نشان میدهد که وجود یک چارچوب قانونی مشخص، الزامآور و هماهنگ با اهداف ملی، نقش کلیدی در موفقیت مناقصات سبز دارد. برخی مواد قانون موصوف که به توسعه فضای سبز شهری پرداخته، میتواند بهصورت مستقیم از طریق مناقصات سبز پیادهسازی شود و علاوه بر اثرات زیستمحیطی، به افزایش سرانه فضای سبز و بهبود کیفیت هوا در مناطق شهری کمک نماید. این مواد قانونی نشان میدهند که اگر چارچوب اجرایی دقیق و هماهنگ ایجاد شود، مناقصات سبز میتواند به یک ابزار عملی و اثرگذار برای تحقق اهداف قانون هوای پاک تبدیل شود.
چالشهای موجود، شامل فقدان معیارهای استاندارد برای ارزیابی زیستمحیطی، کمبود نیروی متخصص، مقاومت سازمانی و محدودیتهای مالی، نشان میدهند که صرف تدوین قانون و سیاست کافی نیست و لازم است راهکارهای عملیاتی و مدیریتی برای رفع این موانع طراحی شود. علاوه بر این، تحلیل تجارب بینالمللی و دادههای علمی نشان میدهد که استفاده از شاخصهای عملکرد زیستمحیطی، ارزیابی چرخه عمر محصولات و خدمات، و سیستمهای نظارتی الکترونیکی، اثرگذاری مناقصات سبز را به شدت افزایش میدهد. این ابزارها نهتنها کیفیت تصمیمگیری را ارتقا میدهند، بلکه امکان پایش مستمر و بهبود فرآیندهای خرید عمومی را فراهم میکنند.
از منظر علمی، تلفیق چارچوب قانونی، استانداردهای محیطزیستی و فناوریهای اطلاعاتی باعث میشود که مناقصات سبز به یک فرآیند مبتنی بر داده و شواهد تبدیل شود، بهگونهای که تصمیمات خرید نهتنها از منظر مالی، بلکه از لحاظ اثرات محیطزیستی نیز بهینه باشند. این رویکرد موجب کاهش خطاهای انسانی، افزایش شفافیت و اطمینان از انطباق پروژهها با اهداف توسعه پایدار میشود. علاوه بر آن، تجربه جهانی نشان میدهد که حمایت از پیمانکاران بخشخصوصی و ارائه مشوقهای مالی و اعتباری، انگیزه لازم برای مشارکت فعال در پروژههای سبز را فراهم میکند و رقابت سالم در بازار محصولات دوستدار محیطزیست را تقویت مینماید.
در نهایت، میتوان نتیجه گرفت که مناقصات سبز با طراحی مناسب و اجرای علمی، ابزاری اثربخش برای کاهش آلایندهها، ارتقای کیفیت پروژههای عمومی و توسعه فناوریهای پاک هستند. این ابزار نهتنها به تحقق اهداف کوتاهمدت محیطزیستی کمک میکند، بلکه در بلندمدت زمینه را برای ایجاد اقتصاد سبز، توسعه پایدار و افزایش رفاه عمومی فراهم میسازد. بنابراین، نهادهای دولتی و بخشخصوصی با بهرهگیری از چارچوب قانونی، استانداردهای علمی و ابزارهای مدیریت نوین میتوانند مناقصات سبز را به یک سیاست کلان و راهبردی برای ایران تبدیل کنند.
اجرای موفق مناقصات سبز در ایران مستلزم اتخاذ راهبردهای جامع و یکپارچه در سه سطح کلان، اجرایی و عملیاتی است. در سطح کلان، تدوین سیاستهای ملی هماهنگ با قانون هوای پاک، تعریف مأموریتها و مسئولیتهای دستگاههای مختلف و ایجاد سازوکارهای هماهنگی بینبخشی، ضروری است. این هماهنگی باعث میشود که اجرای پروژههای سبز بهصورت یکپارچه و با هدف مشخص انجام شود و از پراکندگی وظایف و ناکارآمدی جلوگیری شود. همچنین، وجود دستورالعملها و راهنماهای اجرایی ملی، میتواند فرآیندهای مناقصه را استاندارد کرده و اجرای مناقصات سبز را تسهیل نماید.
در سطح اجرایی، استانداردسازی شاخصهای زیستمحیطی، استفاده از شاخصهای عملکرد (KPIs) و ارزیابی چرخه عمر محصولات، ابزارهایی علمی و کاربردی برای انتخاب پیمانکاران با اثرات محیطزیستی کم هستند. شاخصها باید مبتنی بر دادههای علمی، قابل سنجش و شفاف باشند تا امکان ارزیابی دقیق عملکرد پیمانکاران فراهم شود. سیستمهای الکترونیکی مناقصه، امکان ثبت، ارزیابی و نظارت بر پروژهها را به صورت آنلاین فراهم میکنند و شفافیت، دقت و سرعت فرآیندها را افزایش میدهند. این ابزارها همچنین امکان تحلیل و پردازش دادههای محیطزیستی را فراهم میسازند و تصمیمگیریها را به صورت علمی و مبتنی بر شواهد انجام میدهند.
در سطح عملیاتی، توانمندسازی نیروی انسانی، آموزش تخصصی پیمانکاران و ارائه مشوقهای مالی و اعتباری، نقش اساسی در افزایش مشارکت بخشخصوصی و کیفیت اجرای پروژهها دارد. نیروهای متخصص با دانش کافی در زمینه مدیریت پروژههای سبز و ارزیابی اثرات زیستمحیطی، میتوانند فرآیندها را بهینه و با حداقل خطا مدیریت کنند. از سوی دیگر، ایجاد انگیزه برای پیمانکاران بخشخصوصی باعث میشود که تولیدکنندگان و ارائهدهندگان خدمات سبز، محصولات و فناوریهای نوآورانهای را ارائه کنند که هم به کاهش آلایندهها کمک میکند و هم کیفیت پروژهها را افزایش میدهد.
تحلیل دقیق نشان میدهد که ترکیب این سه سطح با هم، یعنی سیاستهای کلان، ابزارهای علمی و روشهای اجرایی عملیاتی، مناقصات سبز را به یک فرآیند اثربخش و پایدار تبدیل میکند. این فرآیند میتواند علاوه بر کاهش اثرات زیستمحیطی، باعث ارتقای کیفیت پروژههای عمومی، صرفهجویی در مصرف منابع و افزایش اعتماد عمومی به مدیریت محیطزیست شود. در بلندمدت، این راهبردها میتوانند ایران را به سمت مدیریت پایدار منابع طبیعی، کاهش آلودگیها و توسعه فناوریهای سبز هدایت نمایند.
بنابراین، بهکارگیری راهبردهای کلان، ابزارهای علمی، استانداردسازی معیارها، توانمندسازی نیروی انسانی و ایجاد انگیزه برای بخشخصوصی، شرط لازم برای موفقیت مناقصات سبز در ایران است. این مجموعه اقدامات نهتنها به تحقق اهداف توسعه پایدار و قانون هوای پاک کمک میکند، بلکه بسترساز توسعه اقتصادی سبز، افزایش رفاه عمومی و بهبود کیفیت زندگی شهروندان خواهد بود. ترکیب این رویکردها با نظارت مستمر، شاخصهای عملکرد دقیق و ابزارهای مدیریت نوین، میتواند مناقصات سبز را به یک سیاست کلان و مؤثر برای آینده ایران تبدیل نماید.
[۱] شاخص عملکرد زیستمحیطی یا Environmental Key Performance Indicator (KPI)، معیاری کمی یا کیفی است که برای اندازهگیری اثرات زیستمحیطی فعالیتها، پروژهها یا سازمانها استفاده میشود. این شاخصها به مدیران و تصمیمگیرندگان کمک میکنند تا میزان مصرف منابع، تولید آلایندهها و اثرات زیستمحیطی را پایش کنند و تصمیمات بهینهتری بگیرند. شاخصهای زیستمحیطی میتوانند شامل مصرف انرژی، مصرف آب، تولید زباله، میزان انتشار گازهای گلخانهای و تنوع زیستی باشند.
یکی از ویژگیهای مهم KPI زیستمحیطی، قابلیت اندازهگیری و مقایسه است؛ بهگونهای که بتوان عملکرد یک پروژه را در طول زمان یا در مقایسه با پروژههای مشابه سنجید. این شاخصها همچنین به شناسایی نقاط ضعف و فرصتهای بهبود کمک میکنند و میتوانند بخشی از سیاستهای مدیریت سبز و مناقصات سبز باشند. بهعنوان مثال، در یک پروژه ساختمانی، KPI میتواند میزان کربن تولیدی به ازای هر متر مربع ساختمان یا درصد مواد بازیافتی استفادهشده را نشان دهد.
استفاده از شاخصهای زیستمحیطی در مناقصات سبز امکان ارزیابی علمی و شفاف پیمانکاران را فراهم میکند و باعث میشود تصمیمات خرید نه تنها از منظر مالی، بلکه از دیدگاه محیطزیست نیز بهینه باشند. این شاخصها میتوانند برای تولید گزارشهای دورهای، تدوین استراتژی کاهش آلایندهها و تعیین اهداف بلندمدت کاهش اثرات محیطی به کار گرفته شوند. همچنین، KPIهای زیستمحیطی انگیزهای برای نوآوری در فرآیندها و محصولات سبز ایجاد میکنند و نقش مهمی در تحقق توسعه پایدار دارند.
در نتیجه، شاخصهای عملکرد زیستمحیطی ابزارهای کلیدی برای مدیریت پایدار منابع و کاهش اثرات منفی پروژهها هستند و استفاده از آنها در مناقصات سبز، تضمینکننده انتخاب پیمانکارانی با کمترین اثرات زیستمحیطی و بیشترین انطباق با اهداف توسعه پایدار خواهد بود.
چالشها، فرصتها و مسیر آینده دکتر سید احسان حسینی کارشناس حقوقی در شمارههای قبلی روزنامه، مفهوم مناقصات سبز و یا به تعبیر دقیقتر تدارکات عمومی سبز[۱] را برای خوانندگان گرامی تشریح کردیم. گفتیم مناقصات سبز، نقطه تلاقی سیاست، اقتصاد و محیطزیست هستند؛ ابزاری که میتواند خریدهای دولتی را از مصرف بیرویه منابع به سمت توسعه […]
هم اشخاص حقیقی و هم اشخاص حقوقی امکان شرکت در مناقصه را خواهند داشت مگر اینکه درخصوص اشخاص حقیقی ممنوعیتی به علت نداشتن گواهینامه یا مدارک احراز صلاحیت، حادث گردد. مثلاً مطابق ماده ۲۲ قانون مدیریت خدمات کشوری «دستگاههای اجرایی موظفند به منظور تقویت و حمایت از بخش غیردولتی اقدامات لازم برای آموزش، سازماندهی، ایجاد […]
در قانون تجارت و همچنین قوانین مربوط به فضای کسبوکار چیزی به نام خصولتی و شبهدولتی نداریم، بلکه این واژه به صورت مویرگی در ادبیات عامه جایگذاری شده است. شرکتهای شبهدولتی عمدتاً به این نام معروف هستند که زیر ۵۰ درصد سهام آنها به یکی از ارگانها یا نهادهای دولتی به صورت مستقیم و غیرمستقیم […]
ارسال دیدگاه
قوانین ارسال دیدگاه