یک کارشناس اقتصادی بورس کالای بینالمللی صلح و دوستی میآورد بورس کالای ایران به عنوان یک نهاد تسهیلکننده تجارت میتواند از سطح ملی و محلی فراتر رود و بازار کالاهای ایران را مطابق با شرح وظایف خود گستردهتر کند. بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، تجربه خوبی در ایجاد بورسهای کالایی دارند و کشورهای در حال […]
یک کارشناس اقتصادی
بورس کالای بینالمللی صلح و دوستی میآورد
بورس کالای ایران به عنوان یک نهاد تسهیلکننده تجارت میتواند از سطح ملی و محلی فراتر رود و بازار کالاهای ایران را مطابق با شرح وظایف خود گستردهتر کند.
بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، تجربه خوبی در ایجاد بورسهای کالایی دارند و کشورهای در حال توسعه چون مالزی، اندونزی و ترکیه هم به سرعت در حال رشد بورسهای کالایی خود هستند. فعالیت بورسهای کالایی در ایران، سابقهای بیش از یک دهه دارد و در این فاصله توانستهاند نقش مهمی در اقتصاد ایران بازی کنند؛ بورس کالای ایران به عنوان قدیمیترین و پرمعاملهترین بورس کالایی کشور، در کنار طیف زیادی از موافقان، مانند هر بازار نوظهوری مخالفانی نیز دارد.
این دو گروه هر کدام به ابعادی از نقش بورس کالا در اقتصاد ملی و بینالمللی پرداخته است؛ محمدصادقجنانصفت، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با «پایگاه خبری بورس کالای ایران»، به برخی از این ابعاد پرداخته است؛ وی معتقد است بورس کالا به مثابه هر نهاد شناخته شده قانونی میتواند و باید در فرایند قانون گذاری در حوزه اختیارات، وظایف و کارکرد خویش به قانون گذاران مشورت دهد.
*از آنجایی که بازار بورس بازاری مستقل است، چگونه میتوان انتظار داشت قیمتی که در آن کشف میشود، منصفانه و واقعی باشد؟
باید به این نکته مهم اشاره کنم که مفهومی به نام «شرط انصاف» مفهومی بسیار پیچیده است که معمولاً در هر دوره و مقطع و از سوی ذینفعان گوناگون، متفاوت تعبیر میشود. اندازهگیری انصاف و رضایت ذینفعان و خریداران، دشواری و مشکلات خاص خود را دارد، اما با این وجود اگر به نقطهای تعادلی مورد نظر هردو طرف خریدار و فروشنده برسیم، انصاف رعایت و رضایت مورد نظر هم حاصل شده است. هم اکنون و در شرایط کنونی باید همان نقطه قیمتی که منجر به برخورد مؤثر عرضه و تقاضا شده است، همان نقطه انصاف تلقی کنیم؛ شاید اگر روزی بورس کالای ایران با بورسهای کالا در مناطق مختلف جهان پیوند عمیق و گسترده داشته باشد، آنگاه مفهوم شرط انصاف به گونهای دیگر محاسبه شود.
*عملکرد دولت در بازارهای کالایی و بورس کالا را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا دولت در این بورسها دخالت دارد؟
اقتصاد ایران پس از وارد شدن به دوران مدرن خود و از حدود ۱۰۰ سال پیش تا امروز به دلایل مختلف تاریخی، سیاسی و فرهنگی در استیلای اندیشه و عمل کسانی بوده است که همواره دولت و نهادهای دولتی را ناجی ملت میدانستند و میدانند. قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران هم که در سال ۱۳۵۸ تهیه و در دهه ۱۳۶۰ بازنگری شده است، دولتی بودن بخش اقتصاد را تأیید کرده و بر آن صحه گذاشته است؛ با وجود اینکه براساس قانون برنامه توسعه اول تا پنجم کشور و از سوی دیگر، ابلاغیه مقام رهبری مبنی بر تغییر ریل اقتصاد ایران از بخش دولتی به بخش خصوصی، باید سهم دولت در امور اقتصادی کاهش مییافت، اما هنوز فضای اندیشه و عملی در سبک و کار ایرانیان دولتی است و شکل صحیح و اصولی خود را نیافته است؛ هم اکنون دولت با ابزارهای گوناگون حظور پر رنگی در بخشهای مختلف صنعتی و کشاورزی دارد و هر زمانی که اراده کند میتواند با استناد به بندهای مختلف قانون اساسی، اسناد بالادستی نظام و توجیههای سیاسی در هر بازاری که بخواهد به صورت مستقیم و غیرمستقیم دخالت داشته باشد. دخالتهای دولت در بورس کالا را میتوان به صورت غیرمستقیم اشاره کرد؛ دولت و بانک مرکزی با دخالت در بازار پول، ارز و حتی بازار کار و کالا بر بورس کالا اثرگذار است و مواردی را تحمیل میکند.
* ارتباط بینالمللی بورس کالای ایران با بورسهای کالایی جهان، چه تأثیری بر اقتصاد ملی و حضور ایران در عرصه تجارت بینالمللی دارد؟
تجارت جهانی کالاها و خدمات اساسی موجب صلح و دوستی جامعههای بشری بوده و هست. هرجا تجارت محدود و ممنوع میشود، تفنگها و موشکها بیرون میآیند. بورس کالای ایران هم به عنوان یک نهاد تسهیلکننده تجارت میتواند و باید از سطح ملی و محلی فراتر رود و بازار کالاهای ایران را مطابق با شرح وظایف خود گستردهتر کند. تجارت در منطقه و جهان با هر ابزاری و هر نهاد و سازمانی بدون تردید خیر و برکت میآورد و درجه رقابت را افزایش میدهد. در صورت این تعامل است که استفاده از تجربه بورسهای کالای قدیمی و مدرن و بزرگ ممکن میشود و سطح کارآمدی افزایش مییابد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.